زلال بصیرت (۱۰۲) - وظیفه سنگین حوزهها در حفظ و بقاء انقلاب اسلامی ۱۳۹۵/۱۱/۲۰
زلال بصیرت
همه جوامع در طول تاریخ دارای تحولات مختلفی بودهاند؛ گاهی این تحولات، بنیادین و عمیق است که در عرف، چنین تحولات بنیادین که ماهیت جامعه را عوض میکند و تأثیر عظیمی در بینش و رفتار افراد میگذارد، انقلاب نامیده میشود.
انقلاب، هم میتواند در ساحتهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، دینی و نظایر آن اتفاق بیفتد و البته گاهی ممکن است در چند ساحت، انقلاب رخ دهد.
ویژگی احیاگری انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی یک تحول بنیادین و فراگیر بود که اقشار مختلف مردم و همه ساحتهای زندگی را در بر گرفت و در عین حال با سرعتی زیاد و هزینهای بسیار کمتر از سایر انقلابها محقق شد و میتوان گفت این مسئله در دنیا کمنظیراست.
چنین نیست که هر انقلابی مطلوب باشد، معیار ارزشگذاری انقلابها، نیازمند بحثهای مفصلی است؛ اما ما بر اساس اعتقادمان، انقلاب مطلوب و ارزشمند را انقلابی میدانیم که اسلامپسند باشد؛ یعنی تحولاتی که در ساحتهای مختلف ایجاد شده از نظر اسلام مطلوب باشد؛ لذا اینکه رهبری از انقلاب و انقلابی بودن به عنوان یک ارزش عظیم یاد میکنند به خاطر اسلامی بودن آن است؛ چرا که انقلاب ما دارای مبانی، اهداف و خط مشیهای کلی اسلامی است.
انقلاب اسلامی ایران به برکت وجود حضرت امام خمینی(ره)؛ آن عبد صالح خدا، که بعد از انبیاء و ائمه(ع) کمتر نظیری میتوان برای او یافت و به برکت یاران مخلص ایشان که جان و مال خود را برای انقلاب صرف کردند به ثمر رسید، اما شاید برای عدهای سؤال شود که چگونه ممکن است در جامعهای که مردم آن مسلمان هستند و به اسلام عمل میکنند، انقلاب اسلامی، یعنی انقلابی که مورد پسند اسلام باشد، اتفاق بیفتد؟ مگر نه این است که انقلاب اسلامی برای تحول در جهت اهداف اسلامی ایجاد میشود؛ پس این انقلاب در جامعه مسلمانان چه معنایی دارد؟
در طول تاریخ به خاطر شیطنت شیاطین، بسیاری از احکام اسلامی مورد غفلت واقع شد و به عبارت بهتر بیش از نیمی از احکام اسلام فراموش شده بود؛ به گونهای که حتی امیدی به احیاء این احکام نیز وجود نداشت و از سوی دیگر، به قدری مظاهر فساد در جامعه گسترش یافته بود که وقتی امام(ره) حرکت خود را آغاز کرد، بسیاری از اقران ایشان میگفتند: این حرکتها فایدهای ندارد و تا امام زمان(عج) نیاید، نمیتوان در چنین وضعی اصلاح ایجاد کرد. مثال سادهای که میشود ذکر کرد اینکه اصلا کسی به مخیلهاش خطور هم نمیکرد که روزی شراب فروشیهای متعدد و قمارخانهها در تهران جمع شود.
اسلام یک مقوله فرهنگی است و ارکان آن را باورها و ارزشها تشکیل میدهند، اسلام، فرهنگی است که تأثیر آن در تمام شئون زندگی انسان انعکاس دارد و از رفتارهای فردی و خانوادگی گرفته تا مسائل اقتصادی، روابط اجتماعی و حتی روابط با غیرمسلمانان را نیز شامل میشود، لذا در پاسخ به این سؤال که انقلاب اسلامی در جامعه اسلامی چه زمانی معنا دارد، باید گفت: اگر جامعهای برخی باورها و ارزشها را فراموش کرده باشد و این باورها و ارزشها احیاء و در جامعه منعکس شد، در واقع انقلابی اسلامی رخ داده است و هر چه باورها و ارزشها از لحاظ کمیت و عمق گسترش یابد، به معنای رشد و پیشرفت انقلاب اسلامی در جامعه است.
نقش حوزهها در وقوع انقلاب اسلامی و بقاء آن
با توجه به اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی و سر و کار آن با باورها و ارزشها بود، از نظر منطقی حوزههای علمیه باید نقش بیشتری در آن داشته باشند و در عمل هم میبینیم که حوزههای علمیه و در رأس آنها حضرت امام(ره)، بزرگترین نقش را در تحقق انقلاب اسلامی داشتهاند.
حوزههای علمیه در بقاء انقلاب و حفظ دستاوردهای انقلاب نیز بیشترین وظیفه را دارند، از آنجا که روح و اساس انقلاب فرهنگ است، اولین و بالاترین وظیفه را حوزههای علمیه بر عهده دارند؛ چرا که آنها باید باورها را تقویت و ارزشها را ترویج کنند؛ لذا اگر رهبری بر حوزه انقلابی تأکید میکنند به این دلیل است که حوزه انقلابی پایههای انقلاب را در جامعه مستحکم میکند.
هر نعمتی میتواند مورد سوء استفاده واقع شود؛ همان گونه که در صدر اسلام، بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص)، کسانی به نام اسلام مرتکب جنایاتی شدند و هنوز از زمان حیات رسول خدا زمان زیادی نگذشته بود که عدهای به نام اسلام، جنایاتی نسبت به خانواده پیامبر(ص) مرتکب شدند که نمیتوان نمونه آن را در تاریخ مشاهده کرد.
وظیفه روحانیت
روحانیت باید در دو بعد ایجابی و سلبی تلاش کند، در بعد ایجابی، هم باید اسلام را از نظر فکری بشناسیم و ترویج کنیم و هم خودمان به احکام اسلام عمل کنیم و هم دیگران را به عمل دعوت کنیم؛ در بعد سلبی نیز باید هم در بعد فکری با شناختهای غلط، بدعتها، تفکرات انحرافی و تکفیری مقابله و آنها را نفی کنیم و هم در عمل جلوی نفوذ دشمنان را بگیریم.
اولین رسالت حوزههای علمیه این است که اسلام را در همه ابعادش بشناسند، در فقه، نباید تنها به مبحث طهارت و صلوهًْ پرداخت؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر، قضاء و سایر احکام اسلامی هم جزء فقه هستند؛ که البته این همه فقط به فقه مربوط است که تنها یکی از بخشهای اسلام است و اسلام منحصر در فقه نیست؛ بلکه در بین آیات قرآن نهایتا پانصد آیه مربوط به آیاتالاحکام است؛ اگر توجه ما به یک بعد جلب شود و از ابعاد دیگر غافل شویم به نوعی مصداق آیه شریفه «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» میشویم.
باید بدانیم که نه تنها در قبال اعمال خود، بلکه در مورد جامعه نیز مسئولیت داریم؛ ولی متأسفانه به دلایل مختلفی شیاطین جن و انس در طول چند قرن در صدد القاء این نکته به مردم هستند که دین مربوط به مسائل فردی است و این امام(ره) بود که با حرکت خود نشان داد که امور فردی تنها بخشی از اسلام است و بخش عظیمی از مسائل دین مربوط به اجتماع است.
نباید انتظار داشت که همه افراد جامعه اصلاح شده، همه احکام اسلام در همه کشورهای اسلامی اجرا شود؛ چرا که در طول تاریخ نیز انبیاء به هدف نهایی خودشان نرسیدند و همواره بر سر راه آنها نیز شیاطین وجود داشتهاند؛ اما ما باید همت بلند داشته باشیم و برای تحقق اهداف اسلامی حرکت کنیم و در حد توان نیز کار کنیم؛ خدا نیز وعده داده است که اگر ما با اخلاص عمل کردیم، ما را رها نکرده و نصرتش را شامل حالمان میکند.
یک نمونه از نصرتهای الهی وقوع همین انقلاب است؛ زیرا در عالم سراغ نداریم سیاستمداری را که میتوانست پیشبینی کند که این انقلاب در فرصت کوتاهی با کمترین هزینه تحقق یابد؛ حتی یکی از بزرگان روشنبین و دوراندیش در سالهای منتهی به انقلاب معتقد بود: هنوز حدود بیست سال دیگر باید کار شود تا بتوان نظام طاغوت را از سر راه برداشت، اما با توجه به اخلاص امام(ره) و یارانش، خداوند نصرتش را شامل حال مردم کرد و کمتر از دو سال بعد از آن اظهار نظر، انقلاب اسلامی پیروز شد.
در 8 سال دفاع مقدس نیز هیچ کارشناس نظامی در دنیا فکر نمیکرد که ایران بتواند بدون دادن یک وجب از خاک خود به دشمن، جنگ را اداره کند؛ این در حالی است که دشمن هم، یک کشور نبود، بلکه همه قدرتهای دنیا بودند. لذا اگر ما به وظیفه خودمان عمل کنیم، خدا به وعده خود عمل خواهد کرد.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در بیست و دومین همایش کشوری دفتر ارتباطات فرهنگی، وابسته به مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با عنوان «حوزه انقلابی و رسالتهای آن»؛ قم؛ 7 /11 /1395 .
انقلاب، هم میتواند در ساحتهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، دینی و نظایر آن اتفاق بیفتد و البته گاهی ممکن است در چند ساحت، انقلاب رخ دهد.
ویژگی احیاگری انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی یک تحول بنیادین و فراگیر بود که اقشار مختلف مردم و همه ساحتهای زندگی را در بر گرفت و در عین حال با سرعتی زیاد و هزینهای بسیار کمتر از سایر انقلابها محقق شد و میتوان گفت این مسئله در دنیا کمنظیراست.
چنین نیست که هر انقلابی مطلوب باشد، معیار ارزشگذاری انقلابها، نیازمند بحثهای مفصلی است؛ اما ما بر اساس اعتقادمان، انقلاب مطلوب و ارزشمند را انقلابی میدانیم که اسلامپسند باشد؛ یعنی تحولاتی که در ساحتهای مختلف ایجاد شده از نظر اسلام مطلوب باشد؛ لذا اینکه رهبری از انقلاب و انقلابی بودن به عنوان یک ارزش عظیم یاد میکنند به خاطر اسلامی بودن آن است؛ چرا که انقلاب ما دارای مبانی، اهداف و خط مشیهای کلی اسلامی است.
انقلاب اسلامی ایران به برکت وجود حضرت امام خمینی(ره)؛ آن عبد صالح خدا، که بعد از انبیاء و ائمه(ع) کمتر نظیری میتوان برای او یافت و به برکت یاران مخلص ایشان که جان و مال خود را برای انقلاب صرف کردند به ثمر رسید، اما شاید برای عدهای سؤال شود که چگونه ممکن است در جامعهای که مردم آن مسلمان هستند و به اسلام عمل میکنند، انقلاب اسلامی، یعنی انقلابی که مورد پسند اسلام باشد، اتفاق بیفتد؟ مگر نه این است که انقلاب اسلامی برای تحول در جهت اهداف اسلامی ایجاد میشود؛ پس این انقلاب در جامعه مسلمانان چه معنایی دارد؟
در طول تاریخ به خاطر شیطنت شیاطین، بسیاری از احکام اسلامی مورد غفلت واقع شد و به عبارت بهتر بیش از نیمی از احکام اسلام فراموش شده بود؛ به گونهای که حتی امیدی به احیاء این احکام نیز وجود نداشت و از سوی دیگر، به قدری مظاهر فساد در جامعه گسترش یافته بود که وقتی امام(ره) حرکت خود را آغاز کرد، بسیاری از اقران ایشان میگفتند: این حرکتها فایدهای ندارد و تا امام زمان(عج) نیاید، نمیتوان در چنین وضعی اصلاح ایجاد کرد. مثال سادهای که میشود ذکر کرد اینکه اصلا کسی به مخیلهاش خطور هم نمیکرد که روزی شراب فروشیهای متعدد و قمارخانهها در تهران جمع شود.
اسلام یک مقوله فرهنگی است و ارکان آن را باورها و ارزشها تشکیل میدهند، اسلام، فرهنگی است که تأثیر آن در تمام شئون زندگی انسان انعکاس دارد و از رفتارهای فردی و خانوادگی گرفته تا مسائل اقتصادی، روابط اجتماعی و حتی روابط با غیرمسلمانان را نیز شامل میشود، لذا در پاسخ به این سؤال که انقلاب اسلامی در جامعه اسلامی چه زمانی معنا دارد، باید گفت: اگر جامعهای برخی باورها و ارزشها را فراموش کرده باشد و این باورها و ارزشها احیاء و در جامعه منعکس شد، در واقع انقلابی اسلامی رخ داده است و هر چه باورها و ارزشها از لحاظ کمیت و عمق گسترش یابد، به معنای رشد و پیشرفت انقلاب اسلامی در جامعه است.
نقش حوزهها در وقوع انقلاب اسلامی و بقاء آن
با توجه به اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی و سر و کار آن با باورها و ارزشها بود، از نظر منطقی حوزههای علمیه باید نقش بیشتری در آن داشته باشند و در عمل هم میبینیم که حوزههای علمیه و در رأس آنها حضرت امام(ره)، بزرگترین نقش را در تحقق انقلاب اسلامی داشتهاند.
حوزههای علمیه در بقاء انقلاب و حفظ دستاوردهای انقلاب نیز بیشترین وظیفه را دارند، از آنجا که روح و اساس انقلاب فرهنگ است، اولین و بالاترین وظیفه را حوزههای علمیه بر عهده دارند؛ چرا که آنها باید باورها را تقویت و ارزشها را ترویج کنند؛ لذا اگر رهبری بر حوزه انقلابی تأکید میکنند به این دلیل است که حوزه انقلابی پایههای انقلاب را در جامعه مستحکم میکند.
هر نعمتی میتواند مورد سوء استفاده واقع شود؛ همان گونه که در صدر اسلام، بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص)، کسانی به نام اسلام مرتکب جنایاتی شدند و هنوز از زمان حیات رسول خدا زمان زیادی نگذشته بود که عدهای به نام اسلام، جنایاتی نسبت به خانواده پیامبر(ص) مرتکب شدند که نمیتوان نمونه آن را در تاریخ مشاهده کرد.
وظیفه روحانیت
روحانیت باید در دو بعد ایجابی و سلبی تلاش کند، در بعد ایجابی، هم باید اسلام را از نظر فکری بشناسیم و ترویج کنیم و هم خودمان به احکام اسلام عمل کنیم و هم دیگران را به عمل دعوت کنیم؛ در بعد سلبی نیز باید هم در بعد فکری با شناختهای غلط، بدعتها، تفکرات انحرافی و تکفیری مقابله و آنها را نفی کنیم و هم در عمل جلوی نفوذ دشمنان را بگیریم.
اولین رسالت حوزههای علمیه این است که اسلام را در همه ابعادش بشناسند، در فقه، نباید تنها به مبحث طهارت و صلوهًْ پرداخت؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر، قضاء و سایر احکام اسلامی هم جزء فقه هستند؛ که البته این همه فقط به فقه مربوط است که تنها یکی از بخشهای اسلام است و اسلام منحصر در فقه نیست؛ بلکه در بین آیات قرآن نهایتا پانصد آیه مربوط به آیاتالاحکام است؛ اگر توجه ما به یک بعد جلب شود و از ابعاد دیگر غافل شویم به نوعی مصداق آیه شریفه «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» میشویم.
باید بدانیم که نه تنها در قبال اعمال خود، بلکه در مورد جامعه نیز مسئولیت داریم؛ ولی متأسفانه به دلایل مختلفی شیاطین جن و انس در طول چند قرن در صدد القاء این نکته به مردم هستند که دین مربوط به مسائل فردی است و این امام(ره) بود که با حرکت خود نشان داد که امور فردی تنها بخشی از اسلام است و بخش عظیمی از مسائل دین مربوط به اجتماع است.
نباید انتظار داشت که همه افراد جامعه اصلاح شده، همه احکام اسلام در همه کشورهای اسلامی اجرا شود؛ چرا که در طول تاریخ نیز انبیاء به هدف نهایی خودشان نرسیدند و همواره بر سر راه آنها نیز شیاطین وجود داشتهاند؛ اما ما باید همت بلند داشته باشیم و برای تحقق اهداف اسلامی حرکت کنیم و در حد توان نیز کار کنیم؛ خدا نیز وعده داده است که اگر ما با اخلاص عمل کردیم، ما را رها نکرده و نصرتش را شامل حالمان میکند.
یک نمونه از نصرتهای الهی وقوع همین انقلاب است؛ زیرا در عالم سراغ نداریم سیاستمداری را که میتوانست پیشبینی کند که این انقلاب در فرصت کوتاهی با کمترین هزینه تحقق یابد؛ حتی یکی از بزرگان روشنبین و دوراندیش در سالهای منتهی به انقلاب معتقد بود: هنوز حدود بیست سال دیگر باید کار شود تا بتوان نظام طاغوت را از سر راه برداشت، اما با توجه به اخلاص امام(ره) و یارانش، خداوند نصرتش را شامل حال مردم کرد و کمتر از دو سال بعد از آن اظهار نظر، انقلاب اسلامی پیروز شد.
در 8 سال دفاع مقدس نیز هیچ کارشناس نظامی در دنیا فکر نمیکرد که ایران بتواند بدون دادن یک وجب از خاک خود به دشمن، جنگ را اداره کند؛ این در حالی است که دشمن هم، یک کشور نبود، بلکه همه قدرتهای دنیا بودند. لذا اگر ما به وظیفه خودمان عمل کنیم، خدا به وعده خود عمل خواهد کرد.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در بیست و دومین همایش کشوری دفتر ارتباطات فرهنگی، وابسته به مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با عنوان «حوزه انقلابی و رسالتهای آن»؛ قم؛ 7 /11 /1395 .