به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 18,118
بازدید دیروز: 23,157
بازدید هفته: 125,617
بازدید ماه: 172,804
بازدید کل: 23,661,196
افراد آنلاین: 6
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۳۱ فروردین ۱٤۰۳
Friday , 19 April 2024
الجمعة ، ۱۰ شوّال ۱٤٤۵
فروردین 1403
جپچسدیش
321
10987654
17161514131211
24232221201918
31302928272625
آخرین اخبار
گفت و گو با استاد موسوی گرمارودی : مؤسسه فرانکلین در پی استعمار فرهنگی بود -‌۱ ۲۷/ ۷ ۰/ ۱۳۹۵
گفت و گو با استاد موسوی گرمارودی
 مؤسسه فرانکلین در پی استعمار فرهنگی بود -‌۱ 
 

Image result for ‫موسوی گرمارودی‬‎


اشاره:
یکی از شیوه‌های همیشگی استکبار جهانی برای سلطه بر سرزمین‌ها و ملل دیگر، نفوذ و استعمار فرهنگی از طریق ایجاد مراکز به ظاهر فرهنگی بوده و هست. موسسات و نهادهایی برای نشر کتاب، انتشار نشریه، آموزش زبان، تاسیس رادیو و تلویزیون، اعزام هیئت‌های علمی و ... از جمله همین مراکز به اصطلاح فرهنگی به شمار آمده‌اند که در دوران طاغوت به همین طریق، ایالات متحده آمریکا در کنار استعمار سیاسی و اقتصادی،  سعی در نفوذ و استعمار فرهنگی جامعه ایرانی داشت. از جمله مراکز یاد شده موسسه‌ای انتشاراتی به نام «فرانکلین» بود که هسته اصلی آن در نیویورک قرار داشت و در کشورهای دیگر برای چاپ کتاب‌های آمریکایی جهت تبلیغ و آموزش سبک زندگی غربی و فرهنگ آمریکایی، شعبه تاسیس می‌کرد. در اساسنامه این موسسه، یکی از اهداف اصلی آن،آشنایی و علاقه‌مند کردن مردم خارج از ایالات متحده آمریکا با فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی ذکر شده بود!
یکی از شعب موسسه فرانکلین، پس از کودتای 28 مرداد 1332 توسط شخصی به نام همایون صنعتی‌زاده در ایران تاسیس شد. این موسسه به تدریج بخش اعظم بازار چاپ و نشر کتاب در ایران را در اختیار گرفت و با کمک دربار شاه،  موسسات انتشاراتی جدید مانند امیرکبیر و شرکت کتاب‌های جیبی را پیرامون خود، راه اندازی کرد. خیل عظیم کتاب‌های مبلغ فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی که توسط این موسسه در طول آن سالها منتشر گردید، نشانگر نیروی عظیمی است که از سوی مراکز استعماری در غرب، برای تحمیق و استحمار جامعه ایرانی تدارک دیده شده بود. طرفه آنکه شعبه موسسه فرانکلین در ایران علاوه بر ترجمه و نشر کتاب‌های آمریکایی، چاپ و نشر کتب درسی مدارس را هم به انحصار خود درآورده بود و زمینه‌های نفوذ فکری در جامعه ایرانی را از دوران کودکی و نوجوانی فراهم آورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اولین روزهای تاسیس نظام جمهوری اسلامی طی حکمی از سوی مهدی بازرگان (نخست‌وزیر دولت موقت)، علی موسوی گرمارودی به عنوان مدیریت موسسه فرانکلین (که در سالهای آخر رژیم شاه  به موسسه انتشاراتی«نومرز» موسوم شده بود) برگزیده شد. حکمی که بلافاصله توسط هاشم صباغیان (معاونت وقت نخست وزیر در امور انتقال) با تبدیل نام موسسه فرانکلین به «سازمان آموزشی نومرز» تصحیح شد. موسسه‌ای که به «سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی» تغییر نام داد.
آنچه در پی می‌آید گفت و گوی مجله «امید ایران» به سردبیری علیرضا نوری زاده، عامل سرویس‌های اطلاعاتی غرب و ضد انقلاب فراری و عنصر وابسته به وهابیت تکفیری در تاریخ 24 اردیبهشت 1358 با علی موسوی گرمارودی به عنوان مدیر موسسه فرانکلین یا همان سازمان اتتشارات و آموزش انقلاب اسلامی است که پس از 37 سال از چند جهت خواندنی است:
 اول از این جنبه که نگاه رایج آن زمان را نسبت به موسساتی مانند فرانکلین نشان می‌دهد نگاهی اصولی که متأسفانه امروزه بعضا در محافل شبه روشنفکری و حتی برخی حوزه‌های به اصطلاح انقلابی و همچنین مدیریتی فرهنگی به نگرشی واداده و خودباخته نسبت به مظاهر فرهنگی طاغوتی و استعماری بدل شده است.
دوم از این جهت که در نشریه یک ضد انقلاب فراری همچون علیرضا نوری‌زاده به چاپ رسیده؛ کسی که آن روزها ژست انقلابی به خود می‌گرفت و مواضع ضد اعراب از خود نشان می‌داد و در نشریه‌اش به گونه‌ای افراطی و خارج از موضوع، به قلم خود مسئله تعلق جزایر 3 گانه به ایران را مطرح کرده و بر طبل اختلافات ایران با کشورهای همسایه می‌کوبید. (در حالی که بعدا معلوم شد که در همان زمان نیز از محافل وهابی و وابستگان آل سعود بودجه دریافت می‌کرده است) و امروزه وجهه کاسبکارانه و پیوند ناگسستنی‌اش با مجافل تکفیری و وهابی از یک سو و سرویس‌های اطلاعاتی غربی از سوی دیگر، بیش از پیش روشن شده است.
و سوم عزم جزم استاد علی موسوی‌گرمارودی به عنوان مدیریت اولیه پس از انقلاب موسسه فرانکلین اصلاح انحرافات فرهنگی و بازنگری کتاب‌های مصوب دوران طاغوت را  نشان می‌دهد.
عزم جزمی که در مدیریت‌های  بعدی به تدریج کم رنگ و کم رنگ‌تر شد تا اینکه متاسفانه به چاپ و انتشار همان کتاب‌های تایید شده مرکز نیویورک موسسه در دوران طاغوت بازگشت کرد و بیت المال را هزینه ترویج و گسترش فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی نمود!
دفتر پژوهشهای موسسه کیهان
نقش انقلاب در ادب امروز ایران
س: شما در سازمان انتشارات فرانکلین چه برنامه‌هایی دارید و چه هدف‌هایی را احتمالاً می‌خواهیددنبال کنید؟
گرمارودی: در حال حاضر بیشتر کار و وقت ما در اینجا متمرکز شده است بر روی چاپ کتاب‌های درسی یعنی کتاب‌های درسی از دوره اول ابتدایی تا پنجم قدیمی دبیرستان. چون در اینجا ما دارای امکانات بیشتری از نظر طراحی، لئات و سایر مسایل فنی مربوط به چاپ و میزانپاژ هستیم و بخصوص ماشین‌های رتاسیون افست در اختیار داریم، وزارت آموزش و پرورش برای چاپ کتاب‌های ابتدایی با فرانکلین قرارداد بست و از آنجا که تا اول مهر ماه سه چهار ماهی بیشتر فاصله نداریم باید سعی کنیم این کتابها را که بالغ بر 30 میلیون تیراژ آن است هر چه زودتر تحویل بدهیم. برنامه دیگری که داریم این است که باید در مورد بیش از 700 عنوان کتاب بنشینیم و تصمیم بگیریم، چون این کتابها آماده چاپ هستند و از آنجا که غالباً مربوط به دودمان پهلوی است نیاز به بررسی دارد که آیا چاپ بشود یا نه- تعجبی هم ندارد، چرا که انتشارات فرانکلین زمانی که به انتشارات «نومرز» تغییر نام داد تازه تحت ریاست عالیه اشرف پهلوی درآمد و معلوم است که به این ترتیب در این مؤسسه چه کتابهائی به چاپ می‌رسیده است. و یک کار دیگر ما این خواهد بود که در قراردادهائی که فرانکلین به ثمن بخس با بعضی مترجمین و مؤلفین بسته است تجدید نظر کنیم و آنها را تغییر بدهیم.
به‌هرحال فرانکلین در عمر تقریباً 25 ساله خود دچار تحولات و تغییراتی بسیار گردید که البته یک مقدارش لازمه زمان بود، اما یک سری از این تغییرات حتماً با غرض هم توأم بوده است. مثلاً مدیران و مسئولان قبلی، سازمان کتابهای جیبی را که وابسته به فرانکلین بود و همچنین دایره‌المعارف مصاحب را به انتشارات امیرکبیر فروختند. و از آنجا که اینها در واقع دستاوردهای فرانکلین بود. یکی از هدفهای من باز گرداندن آنها بطریقی معقول به فرانکلین است.
س: بد نیست که مختصری هم از تاریخچه فرانکلین بگوئید گویا نامش را هم تغییر داده‌اید و اکنون انتشارات اسلامی یا چیز دیگری می‌گوئید؟
گرمارودی: بله این شعبه از فرانکلین که حالا به سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی تغییر نام یافته، شعبه‌ای از فرانکلین نیویورک است که حدود 25 سال پیش به عنوان یک مؤسسه غیرانتفاعی برای نشر برخی کتب خارجی بخصوص آمریکائی با 3 کارمند در ایران شروع به کارکرد، ولی بتدریج در سایه ذوق ایرانی توسعه پیدا کرد، بطوری که اکنون بخش ویرایش آن یکی از مجهزترین قسمت‌هاست. فرانکلین چون کارش از ابتدا نشر کتاب بود و با وسعتی که پیدا کرده بود لزوم یک چاپخانه مستقل برای آن احساس می‌شد. و چاپخانه افست یا چاپ افست از همین جا بنیان گرفت...
همزمان با این توسعه، فرانکلین عملاً از صورت یک مؤسسه غیرانتفاعی درآمد و با توجه به کتابهائی که منتشر می‌کرد، طبقه روشنفکر و کتابخوان پی‌بردند که فرانکلین در زیر پوشش فرهنگی، اهداف استعماری هم دارد و بهتر است اینطور بگوئیم که به حق اکثر قشرهای مردم ما در طی چند ساله اخیر از چنان بینش و تجربه‌ای برخوردار شده بودند که بخوبی می‌فهمیدند مراکزی نظیر فرانکلین یا تحت هر پوشش غلط‌انداز دیگری صرفاً هدفشان رواج فرهنگ آمریکائی در ایران بوده است، و اگر بعضی از نویسندگان زندان کشیده و خوب و متعهد ما نبودند، به‌طور حتم فرانکلین در آمریکایی کردن فرهنگ ما بیشتر از اینها موفق می‌شد.                               ادامه دارد