جريانهاي فكري منحرف ( بخش دوم )

عبدالله مهدیون

در شماره بخش اول جريانهاي فكري منحرف ، نسبت به برخي از افكار و اعتقادات سلفيان وهابي مختصراً اشاره كرديم و اكنون در مورد برخي از آنها جوابهائي از كتابهاي اهل سنت و قرآن مي آوريم.

1-در مورد اعتقاد به جسمانيت خداوند و تشبيه او به خلق. در قرآن كريم مي خوانيم(ليس كمثله شي) خداوند متعال به هيچ چيز شبيه نيست؟ و اگر خداوند مانند انسان جسم باشد نيازي به خواب و خوراك و اولاد و عيال خواهد داشت در حاليكه قرآن صريحاً مي گويد: (لم يلد و لم يولد) از كسي زاده نشده و نيز كسي از او بوجود نيامده است. و نيز (الله نور السماوات والارض) خداوند نورآسمانها و زمين است و يا (ولم يكن له كفواً احد) براي خداوند كفوي يا نظيري وجود ندارد.

2-در مورد بي احترامي و دشمني نسبت اهل بيت پيامبر اكرم (ص).

ناصر الدين الباني، يكي از بزرگان وهابيت، علناً نبش قبر مطهر پيامبر اكرم را خواستار شده و گفته است كه بدن (مطهر پيامبر) بايد از مسجد بيرون برده شود. اگر در اين گفته شرك آميز او شك داريد به كتاب (احكام الجنائز و بدعها) الباني مراجعه كنيد. حالا با اين حال چنين فرد ملحدي را به عنوان استاد و عضو مجلس اعلي براي جامعه اسلامي در مدينه تعييين نموده بودند. و وقتي ملك فيصل او را از مدينه بيرون كرد، علماي وهابي دوباره او را به منصب اول بازگردانيدند.

در كتاب منهاج السنه جلد دوم ص437 آمده ابن تيميه گفته است بناي روي قبرهاي اهل بيت و صالحين از بدعتهاي جديد بوده و حرام است. در كتاب زادالمعاد ص661 نوشته، ابن قيم شاگرد ابن تيميه گفته است:

تخريب مشاهده اهل بيت واجب است و يكروز تاخير هم جايز نيست، زيرا آنها مثل بت لات و عزي مي باشند. قضاوت كنيد چقدر ملحد و بي دين بوده اند. همچنين ناصرالدين الباني گفته است اگر دولت سعودي حامي توحيد است بر او واجب است كه گنبد سبز پيامبر اكرم را تخريب كند. مراجعه شود به كتاب(تحذير الساجد من اتخاذ المساجد) الباني ص68

در حاليكه پيامبر گرامي اسلام فرمود: شفاعت من به ظالم و مشرك نمي رسد(خصايص ص335)

دشمن اهل بيت شفاعت نمي كنم. كتاب المحاسن خالد برقي-ص184 دارالكتب الاسلاميه-بيروت. و پيامبر فرمود: كه من شفاعت نمي كنم كسي را كه ذُريّه مرا بيازارد. مدرك نورالثقلين ج3ص207 و398. حالا قضاوت كنيد با امام حسين(ع) و پدرش و كليه ائمه چه كردند و امروز نيز وهابيت چگونه با اولاد رسول و شيعيانش رفتار مي كنند؟

3-نسبت دادن شرك و كفر و بدعت گذاري به مخالفين وهابيت.

وهابيت حنبلي به علت جمود فكري در الفاظ حديث و الفاظ ظاهر قرآن، بطور كلي راي و استنباط و اجتهاد را مردود مي دانند. حتي در مصباح الانام، ص5، تاليف علوي بن احمد بن حسين حداد معاصر محمدبن عبدالوهاب بنيان گذار وهابيت آورده، اگر كسي بخواهد به مذهبشان وهابيت درآيد، اول بايد بگويد من و اجدادم كافر بوده ايم و حالا وارد اسلام و توحيد مي شويم. در صورتي كه همه علماي شيعه و سنت گفته اند نميتوان اهل قبله و گوينده شهادتين را تكفير كرد و قرآن كريم در سوره نساء

آيه 94 ميفرمايد: (ولاتقولوالمن اليكم السلام نَسبتَ مومناً) به كسي كه اظهار اسلام كرده نگوييد مومن نيستي.

شيعيان را به خاطر احترام به ائمه و سجده به مهر كه از خاك تهيه شده است مشرك و مجوس مي خوانند در حاليكه سجده به خاك و سنگ و چيزهايي كه از زمين مي رويد بجز خوردني مباح است.

و حرام نيست و حتي پيامبر و ائمه را واسطه شفاعت قراردادن در برابر وهابيت و ابن تيميه و محمدبن عبدالوهاب شرك محسوب مي شود ابن تيميه گفته است: اگر كسي بگويد از پيامبر به جهت نزديكيش به خدا مي خواهم تا شفيع من باشد، اين از عقايد مشركان است. رجوع كنيد به كتاب زيارت القبور علامه بدرالدين حوثي ص156

در حاليكه در قرآن كريم سوره مائده آيه 35 آمده  (و ابتغوا اليه الوسيله ) به سوي او خدا وسيله بجوييد. زيارت قبور پيامبر اكرم و ائمه را نوعي بت پرستي مي دانند. در كتاب منهاج السنه ج2 ص441و كتاب ارشادالساري ج2 ص329 و كتاب التوسل والوسيله ص156. آورده اند. ابن تيميه گفته است تمام احاديثي كه از پيامبر درباره زيارت قبرش وارد شده همگي ساختگي است و زيارت قبور اوليا اصولاً شرك و بت پرستي است.

در صورتيكه در تاج الجامع للاصول ج1 ص381 از شيخ منصور علي ناصف از علماي الازهر مصر كه خود از اهل تسنن مي باشد: آورده در راي همه اهل سنت زيارت قبور مستحب است و از نظر ابن حزم واجب مي باشد. در اين مورد دقت كنيد وهابي ها از واژه بدعت و شرك به عنوان چماق و تهديد استفاده مي كنند.

4- دشمني با فرقه هاي ديگر اسلامي و حتي مخالفت با تقريب بين مذاهب و اديان.

در كتاب حق با كيست؟ ص34 نوشته كاتب عثمان حنفي مذهب كه خود سني است مي گويد به نظر من بعضي از اظهارنظرهاي ابن تيميه و محمدبن عبدالوهاب به بدعت شبيه تر است. چرا؟ چون آنها نوشتن روي سنگ قبر، بوسيدن و تبرك جستن به مقدسات را شرك و بدعت تلقي كرده اند در حالي كه از نظر اسلام بلامانع بلكه بعضاً مطلوب هم هست. در زماني كه هر روز مشاهده مي كنيم راديو و تلويزيونها مي گويند و ارائه مي دهند وهابيت در سراسر جهان اسلام بخصوص در الجزيره-مصر-سودان يمن-لبنان-عراق- پاكستان-افغانستان و ايران و ديگر جاها بمب گذاري و آدم كشي راه انداخته اند در ظاهر با مظاهر شرك كه امريكا و اروپا و متجاوزين به سرزمين اسلام مي جنگند ولي در باطن شيعه و سني را مي كشند كه آنها را قبول ندارند. و كارهايي انجام مي دهند كه روي چنگيز و تيمور را سفيد كرده اند. مخصوصاً در كشتن شيعه از همديگر سبقت مي گيرند و گاهي كشتار انتحاري را افتخار خود مي دانند.

عبدالعزيزبن باز مفتي كه فوت شده فتوي داده است اگر كسي بگويد((خدايا به حق فلان ولي، حاجت مرا روا كن)) اين بدعت و شرك است.

اتفاقاً مقتداي وهابيت محمدبن عبدالوهاب گفته((من اولين كسي هستم كه توحيد را درك نمودم و مسلمانان قبل از من همه كافر و مشرك بوده اند و تنها من و پيروانم موحد هستيم و هر كشور و شهري كه داخل در مذهب ما نشود و از ما اطاعت نكند. در زمره بلاد مشركين محسوب مي شود. مراجعه كنيد به الدرالسنيه-ج10ص51

به قول سعدي:                            

((گر از بسيط زمين عقل منعدم گردد                               بخود گمان نبرد هيچكس كه نادانم))

ص35 كتاب حق با كيست؟ آقاي دكتر عبدالصمد شافعي مذهب و استاد دانشگاه كه تحصيلات اسلامي اش را در دانشگاه الازهر مصر بپايان رسانده. وعلاوه بر آن در دكتراي فيزيك تخصص دارد. مي گويد: حقيقت امر اين است كه من يك سني شافعي هستم وقتي با دانشمندان و دانشگاهيان رو به رو ميشوم.آنها خيال مي كنند كه من همان افكار وهابيت را دارم. لذا جرات نميكنم با آنها از اسلام سخني بگويم. زيرا اين عقايد موجب تنفر آنها از اسلام شده است. از جمله اين كه آنها به من مي گفتند. اين چه اسلامي است كه شما به آن دعوت مي كنيد. در دين شما اعياد و ميلادها براي شخصي و يا فرزندان و جشن و سرور براي ازدواج و مانند آن غيرمشروعاست و بدعت مي باشد،اين آئين با زندگي عادي ما سازگار نيست. ببين تفاوت راه از كجاست تا به كجا، دين آئين اسلام را وارونه جلوه داده اند و با پيامبر و ائمه مخالفت مي ورزند.

(در كتاب المدخل ابن الحاج ص217) توجه كنيد به قول سلف اميه وهابي از اهالي روستاهاي نجد عربستان شيخ وهابي فتو داده استفاده از پنكه كه با برق كار مي كند، نوعي زينت است ممنوع مي باشد و قرار دادن آنها در مساجد بدعت است.

 مستر همفر جاسوس انگليسي گفته بود بايد به وسيله محمدابن عبدالوهاب كاري كرد كه مسلمانان تاريخ گذشته اسلام را فراموش كنند و راه اين است كه به آنها تلقين شود كه زيارت قبور و بزرگداشت اوليا مرده پرستي است، دقت فرماييد پس از شصت و دو سال جنايت امريكا در ژاپن كه اولين بمب اتمي را در هيروشيما انداخت و هزاران نفر را در آني نابود كرد كه اكنون نيز پس از 62 سال باقيماندگان آن جنايت عليه بشريت باقي است. زماني مردم ژاپن بياد بود ماجراي هيروشيما مراسمي گيرند امريكا شديداً ناراحت و عصباني مي شود زيرا اين مراسم خاطره جنايت آنها را در اذهان مردم زنده مي كند.

كتاب حق با كيست؟ ص38 آقاي دكتر عبدالصمد شافعي مذهب كه خود از اهل تسنن است به وهابيها و بزرگان آنها مي گويد: يكي از مطالبي كه مايه شرمندگي شماست، اين است كه شما در كنار حرم نبوي و قبرستان بقيع مركز پاسخگويي تحقيق و تفحص داير كرده ايد كه مراقب زوار باشند و در اين رابطه اگر كساني زيارت طولاني كرده و در اظهار  محبت به اوليا اشك بريزند و دعا كنند و از خداوند به حرمت صاحب تربت شريف حاجت بخواهند آنها را دستگير و محاكمه و زنداني كنيد و يا ويزاي آنها را باطل كرده و به كشورشان برگردانيد، درحالي كه اين توسل نزد علماي ما حتي علماي حنبلي مستحب و يا مباح است. اين عمل را در صورتي كه كسي حق ندارد مسلماني را به خاطر زيارت و ناله و زاري و خواستن حاجت تكفير و يا عقوبت كند شما انجام مي دهيد.(حالا خود قضاوت كنيد.)

ما از خود نمي گوييم مگر دليلي باشد در صفحه 40 كتاب حق با كيست؟ مناظره با وهابيت. شخصي وهابي بنام سلف اميه از نجد عربستان زادگاه محمدبن عبدالوهاب كه تحصيلاتش در علوم قضايي است و مدتي در افغانستان در شاخه نظامي طالبان و در پاراچنار پاكستان فعاليت جدي داشته است. او خود مي گويد من در علم كلام و تفسير و فن خطابه كار كرده ام و پايه عقايدم را آراء ابن تيميه و محمدبن عبدالوهاب تشكيل مي دهد.

از اين رو شفاعت خواهي از آنها و زيارت كردنشان و يا سلام دادن به آنها لغو و بيهوده است. بطوريكه مفتي اعظم ما عبدالعزيزبن باز مي فرمود: من افتخار مي كنم كه در اين بيست سالي كه در مسجد النبي نماز جماعت برگزار مي كنم يكبار هم به قبر پيامبر سلام نكردم. چه مصيبتي بالاتر از اين، مركز نزول و حتي بدست اين چنين افراد مبغض اداره مي شود؟

در حالي پروردگار احديث در سوره آل عمران آيه169 مي فرمايد:

ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عندربهم يرزقون

گمان نكنيد آنهايي كه در راه خدا شهيد شدند (مردند) بلكه زنده گاني هستند كه در نزد پروردگارشان روزي مي خورند.

حالا دقت فرماييد كلام خداوند جواب دندان شكني براي آنها داده است ولي كفر آنها و بغض آنها و جهل آنها چشم آنها را بسته است

لهم قلوب لايفقهون بها و لهم اعين لايبصرون بها و لهم اذان لايسمعون بها اولئك كا انعام بل هم اضل قرآن كريم.

واقعاً با اين همه آيات فكر و انديشه و استدلال همواره در برابر جهل و جمود اين چنين افراد كه آفتاب را يعني روز روشن را (يعني حقيقت را نمي فهمند) مي ماند. بزرگان اين قوم براي پيامبر و ائمه آزار و اذيتها داشتند و اكنون اينها نيز در برابر حق قد علم مي كنند پس اين افراد تمام آيات و روايات را كه دعوت به تفكر و تعقل مي كند تعطيل كرده اند و به فتواهاي دربسته و بي محتوا چسبيده اند. و خلاف قرآن و سنت پيامبر اكرم گام برداشته اند و برميدارند.   

                                                             (والسلام علي من اتبع الهدي)

منابع و ماخذ:

1-قرآن كريم

2-احكام الجنائز و بدعها

3-منهاج السنه

4-زاد و المعاد

5- تحذير الساجد من اتخاذ المساجد

6-خصايل

7-المحاسن

8-نورالثقلين

9-مصباح الانام

10-زيارت القبور

11-ارشاد الساري

12-التوسل والوسيله

13-تاج الجامع الاصول

14-حق با كيست؟

15-المدخل