زلال بصیرت (۱۲۴) - معیارهای انتخاب کارگزاران حکومت ۲۵/ ۰۵/ ۱۳۹۶
زلال بصیرت
معیارهای انتخاب کارگزاران حکومت
۲۵/ ۰۵/ ۱۳۹۶
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند به برکت رهبری امام (ره) و فداکاری یارانش، زمینههایی برای ما فراهم کرده که برایمان قابل تصور هم نبود،اصلا باور نمیکردیم که زمانی برسد که آزادانه در مورد معیارهای گزینش دولتمردان مباحثی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که شرایط مهیا بوده، آن گونه که باید عمل نشده است این موضوع، مسئلهای است که جزو مسائل پایه و مقدماتی است؛ اما هنوز بعد از 40 سال در این زمینه آنچنانکه باید کار نشده است.
افراط و تفریط در هر مذهبی وجود دارد، حتی در بین شیعیان نیز اختلافنظرهایی وجود دارد؛ اما اکثر شیعیان معتقدند که امام معصوم(ع) حق حاکمیت الهی دارد.
ضرورت وجود حکومت در جوامع
هرچند در خصوص حق حاکمیت، بحثهایی براساس روایات اهلبیت(ع) برای مخاطبان شیعی انجام گرفته است، اما کمتر مخاطبان دیگر در نظر گرفته شدهاند؛ و اگر بخواهیم شرایط کارگزار حکومت را برای فردی تبیین کنیم که سکولار است و برای اسلام تشریعاتی برای اداره حکومت قائل نیست، باید بر اساس دلیل و تحلیل عقلی باشد.
اصل وجود حکومت امری ضروری است،در طول تاریخ، اکثر حکومتها بر اساس مبانی عقلانی تشکیل نشدهاند، بلکه در گذشتههای دور، ملاک زور بوده و کسی که میتوانسته قدرت خود را بر دیگران تحمیل کند، به عنوان حاکم پذیرفته میشده است؛ بعدها علم و ثروت هم به آن اضافه شد و افرادی با بهرهگیری از همین امور به حکومت رسیدند. لذا بهطور طبیعی، کارگزارانی برای چنین حکومتهایی مناسبترند که بتوانند از هر راهی سبب بقای حکومت شوند؛ حتی اگر بتوانند با زور یا فریب مردم را با خود همراه کنند.
حکومتهایی هم بودند که مردم توانستند خواستههای خود را بر آنها تحمیل کنند، حال اگر حکومتی واقعا بخواهد مصالح جامعه را تأمین کند، کارگزاران آن باید چه شرایط و ویژگیهایی داشته باشند؟
اقتضای بحث عقلی این است که ببینیم هدف از تشکیل حکومت چیست، تا شرایط کارگزاران آن را بر اساس آن هدف تحلیل کنیم؛ ضمن آنکه سوال دیگر این است که آیا اهداف حکومتها مشترک هستند یا خیر؟
یک هدف کلی مشترک برای تشکیل حکومت وجود دارد و آن تأمین نیازمندیهایی از جامعه است که متصدی بالفعل ندارد و هیچ عاقلی در وجود چنین هدفی برای حکومت شک ندارد؛ به عنوان نمونه، تأمین امنیت با همة مراتبی که دارد، از مصادیق بارز این نیازمندیهاست.
طبیعی است که یک نفر به تنهایی نمیتواند امنیت را تأمین کند، بلکه به دستگاه و سیستمی نیاز است تا با استفاده از افراد مختلف با مراتب متعدد، تأمین امنیت را عهدهدار شود.
شرایط کارگزاران
از آنجا که دستگاه حکومت دارای قواعد و مقررات و چارچوبهایی است، اولین شرط مسئولان حکومت، شناخت این قواعد و مقررات است؛ چرا که اگر مقررات را نشناسند، چگونه می خواهند هدف حکومت که در گرو رعایت این مقررات است را محقق کنند؟ لذا شرط اول کارگزار هر حکومتی شناخت و علم به قانون و مقررات است.
شرط دوم کارگزاران حکومت عدم منفعتطلبی است. اگر کارگزار حکومت مقررات را بداند، اما منفعتطلب و بیتقوا باشد، در جایی که مقررات با منافع شخصیاش تعارض پیدا کند، منفعت خود را مقدم کرده و مقررات را زیر پا میگذارد؛ لذا با کارگزار بیتقوا - ولو شناخت هم داشته باشد- هدف از حکومت تأمین نمیشود.
حسن تدبیر شرط سوم کارگزار حکومت است. اگرکارگزار نداند که برای رسیدن به هدف حکومت چگونه باید از ابزار و امکانات استفاده کند و در مقام تزاحم نتواند اهم و مهم را بشناسد، باز هم هدف حکومت تأمین نخواهد شد؛ لذا علاوه بر آگاهی و عدم منفعتطلبی، حسن تدبیر نیز برای کارگزار حکومت لازم است.
به دلیل عقلی و با توجه به تجارب عینی، در هر نظام سیاسی باید همة کارگزاران حدنصابی از شرایط که بایستههای کارگزاری برای حکومت است را داشته باشند و اگر افرادی علاوه بر بایستگیها، دارای شایستگیهایی هم باشند که بهتر می توانند هدف حکومت را تحقق بخشند، به حکم عقل باید همانها انتخاب شوند و این معنای انتخاب اصلح است.
تنزل به اقرب در انتخاب کارگزاران
حال اگر به فرض کسی یافت نشد که حدنصاب این شرایط سه گانه یعنی علم و تقوا و حسن تدبیر را داشته باشد و یا فرد اصلح از روی ظلم، نتوانست خود را معرفی کند و به عنوان نمونه تخریبها و تهمتها اجازه نداد فرد اصلح به این مقام برسد، در این صورت چه باید کرد؟ طبیعی است که در این صورت نمیتوان از اصل حکومت صرفنظر کرد و باید به اقرب به اصلح تنزل کرد. تنزل به اقرب، امری عقلانی است؛ لذا در جایی که فرد واجد صلاحیت وجود ندارد و یا اگر وجود دارد، موانعی بر سر راه او قرار دارد، کسی باید انتخاب شود که اشبه افراد به اصلح است.
یکی از ادله ولایت فقیه نیز همین است، وقتی دسترسی به اماممعصوم(ع) نداریم، باید به اشبه افراد به وی در همین سه شرط علم، تقوا و حسن تدبیر مراجعه کنیم.
در حکومت دینی علاوه بر تأمین نیازهای بر زمین مانده مادی و دنیوی، قرب انسان به خدا و رشد و کمال وی نیز اهمیت دارد، تجربه هم نشان داده است که حکومتها در این زمینه اثرگذارند.
بیانات آیتالله مصباح یزدی(دام ظله) در همایش معیارهای گزینش دولتمردان اسلامی از نگاه اهل بیت(ع)؛ قم؛ 14 / 2 / 1396 .
افراط و تفریط در هر مذهبی وجود دارد، حتی در بین شیعیان نیز اختلافنظرهایی وجود دارد؛ اما اکثر شیعیان معتقدند که امام معصوم(ع) حق حاکمیت الهی دارد.
ضرورت وجود حکومت در جوامع
هرچند در خصوص حق حاکمیت، بحثهایی براساس روایات اهلبیت(ع) برای مخاطبان شیعی انجام گرفته است، اما کمتر مخاطبان دیگر در نظر گرفته شدهاند؛ و اگر بخواهیم شرایط کارگزار حکومت را برای فردی تبیین کنیم که سکولار است و برای اسلام تشریعاتی برای اداره حکومت قائل نیست، باید بر اساس دلیل و تحلیل عقلی باشد.
اصل وجود حکومت امری ضروری است،در طول تاریخ، اکثر حکومتها بر اساس مبانی عقلانی تشکیل نشدهاند، بلکه در گذشتههای دور، ملاک زور بوده و کسی که میتوانسته قدرت خود را بر دیگران تحمیل کند، به عنوان حاکم پذیرفته میشده است؛ بعدها علم و ثروت هم به آن اضافه شد و افرادی با بهرهگیری از همین امور به حکومت رسیدند. لذا بهطور طبیعی، کارگزارانی برای چنین حکومتهایی مناسبترند که بتوانند از هر راهی سبب بقای حکومت شوند؛ حتی اگر بتوانند با زور یا فریب مردم را با خود همراه کنند.
حکومتهایی هم بودند که مردم توانستند خواستههای خود را بر آنها تحمیل کنند، حال اگر حکومتی واقعا بخواهد مصالح جامعه را تأمین کند، کارگزاران آن باید چه شرایط و ویژگیهایی داشته باشند؟
اقتضای بحث عقلی این است که ببینیم هدف از تشکیل حکومت چیست، تا شرایط کارگزاران آن را بر اساس آن هدف تحلیل کنیم؛ ضمن آنکه سوال دیگر این است که آیا اهداف حکومتها مشترک هستند یا خیر؟
یک هدف کلی مشترک برای تشکیل حکومت وجود دارد و آن تأمین نیازمندیهایی از جامعه است که متصدی بالفعل ندارد و هیچ عاقلی در وجود چنین هدفی برای حکومت شک ندارد؛ به عنوان نمونه، تأمین امنیت با همة مراتبی که دارد، از مصادیق بارز این نیازمندیهاست.
طبیعی است که یک نفر به تنهایی نمیتواند امنیت را تأمین کند، بلکه به دستگاه و سیستمی نیاز است تا با استفاده از افراد مختلف با مراتب متعدد، تأمین امنیت را عهدهدار شود.
شرایط کارگزاران
از آنجا که دستگاه حکومت دارای قواعد و مقررات و چارچوبهایی است، اولین شرط مسئولان حکومت، شناخت این قواعد و مقررات است؛ چرا که اگر مقررات را نشناسند، چگونه می خواهند هدف حکومت که در گرو رعایت این مقررات است را محقق کنند؟ لذا شرط اول کارگزار هر حکومتی شناخت و علم به قانون و مقررات است.
شرط دوم کارگزاران حکومت عدم منفعتطلبی است. اگر کارگزار حکومت مقررات را بداند، اما منفعتطلب و بیتقوا باشد، در جایی که مقررات با منافع شخصیاش تعارض پیدا کند، منفعت خود را مقدم کرده و مقررات را زیر پا میگذارد؛ لذا با کارگزار بیتقوا - ولو شناخت هم داشته باشد- هدف از حکومت تأمین نمیشود.
حسن تدبیر شرط سوم کارگزار حکومت است. اگرکارگزار نداند که برای رسیدن به هدف حکومت چگونه باید از ابزار و امکانات استفاده کند و در مقام تزاحم نتواند اهم و مهم را بشناسد، باز هم هدف حکومت تأمین نخواهد شد؛ لذا علاوه بر آگاهی و عدم منفعتطلبی، حسن تدبیر نیز برای کارگزار حکومت لازم است.
به دلیل عقلی و با توجه به تجارب عینی، در هر نظام سیاسی باید همة کارگزاران حدنصابی از شرایط که بایستههای کارگزاری برای حکومت است را داشته باشند و اگر افرادی علاوه بر بایستگیها، دارای شایستگیهایی هم باشند که بهتر می توانند هدف حکومت را تحقق بخشند، به حکم عقل باید همانها انتخاب شوند و این معنای انتخاب اصلح است.
تنزل به اقرب در انتخاب کارگزاران
حال اگر به فرض کسی یافت نشد که حدنصاب این شرایط سه گانه یعنی علم و تقوا و حسن تدبیر را داشته باشد و یا فرد اصلح از روی ظلم، نتوانست خود را معرفی کند و به عنوان نمونه تخریبها و تهمتها اجازه نداد فرد اصلح به این مقام برسد، در این صورت چه باید کرد؟ طبیعی است که در این صورت نمیتوان از اصل حکومت صرفنظر کرد و باید به اقرب به اصلح تنزل کرد. تنزل به اقرب، امری عقلانی است؛ لذا در جایی که فرد واجد صلاحیت وجود ندارد و یا اگر وجود دارد، موانعی بر سر راه او قرار دارد، کسی باید انتخاب شود که اشبه افراد به اصلح است.
یکی از ادله ولایت فقیه نیز همین است، وقتی دسترسی به اماممعصوم(ع) نداریم، باید به اشبه افراد به وی در همین سه شرط علم، تقوا و حسن تدبیر مراجعه کنیم.
در حکومت دینی علاوه بر تأمین نیازهای بر زمین مانده مادی و دنیوی، قرب انسان به خدا و رشد و کمال وی نیز اهمیت دارد، تجربه هم نشان داده است که حکومتها در این زمینه اثرگذارند.
بیانات آیتالله مصباح یزدی(دام ظله) در همایش معیارهای گزینش دولتمردان اسلامی از نگاه اهل بیت(ع)؛ قم؛ 14 / 2 / 1396 .