بختیار و ژنرالهای ارتش شاهنشاهی به صدام برای حمله به ایران مشاوره میدادند
* و این چه ارتباطی به جنگ ایران داشت؟
- حامد الجبوری (از اعضای ارشد حزب بعث عراق): این حادثه در اثنای برگزاری کنفرانس سران عرب در تونس در سال 1979 رخ داد. گمانم در ماه هفتم، نه عذر میخواهم در ماه سپتامبر، گمانم ماه سپتامبر 1979. بله قطعا سپتامبر چون صدام در این کنفرانس برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور شرکت داشت پس قطعا بعد از جولای [بود که احمد حسن البکر را کنار زده و خود رئیسجمهور شده بود]. آگوست بود یا سپتامبر پس.
* تو هم شرکت داشتی؟
- بله شرکت داشتم. صدام آن موقع در منزل سفیر در شهر قرطاج میماند. آن روزها سفیر تعیین شده بود ولی دائم حضور نداشت و کارهایش را عبدالملک یاسین انجام میداد فلذا خانه سفیر خالی بود و رئیسجمهور [صدام] در آنجا بود و جلسات هم در هتل هیلتون در پایتخت، یعنی شهر تونس برگزار میشد.
* صدام که از همه نگران بود.
- از که؟
* از هرکس که ممکن بود برایش خطری داشته باشد نگران بود.
- بله قطعا.
* از نظامیها نگران بود، از بعثیها، از هرکس که ممکن بود آسیبی به او ...
- در حقیقت حرفی شنیدیم، چون صدام مردی بود...
* از که شنیدی؟
- ما با هم در جلسات حاضر میشدیم و با هم نهار و شام میخوردیم و با هم به هتل هیلتون میرفتیم. در هر حال، اشارهای از او شنیدیم (نه یک کلام کاملا صریح) اشاراتی شنیدیم مبنی بر ضرورت متوقف کردن جریان شیعی در ایران و سلفی در عربستان. اشارهاش واضح بود، [به گفته او] در غیر این صورت، منطقه در خطر است و عراق در خطر است و الی آخر. این اشارهها بنیادی بود. راستش، بعد از آن در بغداد، پیش از شروع جنک، نشانههایی در بغداد بود مبنی بر اینکه برخورد مسلحانهای صورت خواهد گرفت ولو در سطح محدود و آن هم در مناطق اختلافی مرزی. مناطق سیفسعد۱ و زینالقوس.۲ بر سر این جاها از زمانهای دور با ایران اختلاف بود.
* صدام در جلسات هیئت دولت حاضر میشد؟
- در اکثرش حاضر میشد.
*تو هم شرکت میکردی؟
-شرکت میکردم.
* در جلسات هیئت دولت از امکان رخ دادن جنگ با شما حرف نزد؟
- ابدا. ابدا. هرچه تا چند روز پیش از 22 سپتامبر 1980 رخ داد...
* یعنی روز شروع جنگ.
-یعنی حتی تا مدت خیلی کوتاهی پیش از شروع جنگ، یعنی بیست روز یا حتی کمتر از این زمان، رئیسجمهور رئیس ستاد ارتش را که آن موقع سرلشکر عبدالجبار شنشل بود به جلسات هیئت دولت فرا میخواند. نقشهای بر دیوار اتاق جلسات شورای ملی بود. رئیسجمهور از رئیس ستاد میخواست که مناطق اختلافی مرزی را برای ما تشریح کند و بگوید ایرانیها چطور وارد آن منطقه شدهاند و جزئیات دیگر. یعنی به قول نظامیها تشریح مختصات منطقه.
* بدون اشاره به ضرورت شروع جنگی ضد آنها.
- مطلقا بدون اشاره. و کسی هم از بین ما فکرش را هم نمیکرد که جنگ گستردهای رخ دهد مثل آنچه [در عمل رخ داد].
* یعنی چیدن مقدمات جنگ بین خود او بود و نظامیها.
- راستش فکر میکنم بین او و یک مجموعهای خیلی محدود.
*[با قطع صحبت الجبوری] مهمترین گروهی که صدام به آنها اطمینان داشت چه کسانی بودند؟
-راستش دقیق نمیدانم.
*نه، صدام در آن دوره به چه کسی اطمینان داشت؟ تو عضو کابینه ...
- مثلا وزیر دفاع عدنان ...
*عدنان خیرالله.
- بله. و طبعا سپهبد عبدالجبار شنشل که آدمی بود حرفهای و اصولی...
*رئیس ستاد مشترک
-و حقیقتا آدم سیاستبازی نبود. و از بهترین افسران نظامی در آن وقت بود و از نظر نظامی توانمندیهای بسیار عالیای کسب کرده بود. افسر ستاد بسیار برجستهای بود. این گروه کوچک کسانی بودند که [صدام] در این موضوع به آنها اعتماد داشت.
* برگردیم به بحث. تو در جریان شروع جنگ قرار گرفتی. بفرمایید.
-بله. راستش پیش از شروع جنگ هم و پیش از این دوره زمینهچینی برای آغازش که رئیس ستاد بیش از یک بار برای حرف زدن به هیئت وزیران میآمد، من در بعضی از دیدارهای دیگر هم حاضر میشدم که با حضور رئیسجمهور، جورج براون وزیر خارجه سابق انگلیس و شاپور بختیار (که آن زمان در پاریس ساکن بود) تشکیل میشد.
* نخستوزیر سابق ایران.
-بله. و فکر میکنم یک ژنرال ایرانی هم که آن زمان در پاریس بود و به پاریس پناهنده شده بود در جلسات بود... [ظاهرا اشاره به ژنرال اویسی]. صحبتهایی که در جلساتی که من خودم شخصا حاضر بودم شنیدم ...
* یعنی کسانی از کشورهای دیگر در جلسات با صدام حسین پیش از جنگ حاضر میشدند؟
-پیش از جنگ. همه صحبتهایشان هم مبنی بر این بود که ایران در آستانه سقوط است، ارتشش از هم پاشیده است، نیروی هواییاش تقریبا فلج است چون اعدامها شامل حال بسیاری از افسران و افسران خلبان ایرانی شده است و الی آخر.
*دادگاههای آیتالله خلخالی کسی را باقی نگذاشته بود. ۳
- دادگاههای آیتالله خلخالی. ماشاءالله الان [زمان پخش برنامه، پس از سرنگونی صدام]، ما در عراق بالاتر از خلخالی داریم! همه آن حاضرین در جلسات میخواستند اینطور نشان دهند که عملیات نظامیِ پیش رو در ایران، یک سفر تفریحی است [و هیچ زحمتی نخواهد داشت]. این در حقیقت چیزی بود که من شنیدم.
* و این، صدام را به [شروع] جنگ تشویق کرد.
- قطعا. قطعا.
ــــــــــــــــــــــــ
۱- میمک
۲- خان لیلی
۳- البته این تلقیای است که رسانههای معاند خارجی (و برخی ضدانقلابیون داخلی) از دادگاههای قاطعانه آیتالله خلخالی ساختهاند و حقیقت محاکمه برخی سران مفسد و جنایتکار ارتش شاه، فرسنگها با این تعابیر فاصله دارد.