به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,056
بازدید دیروز: 4,020
بازدید هفته: 16,925
بازدید ماه: 107,788
بازدید کل: 23,769,591
افراد آنلاین: 8
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۲۵ اردیبهشت ۱٤۰۳
Tuesday , 14 May 2024
الثلاثاء ، ۶ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
193 - مکان و زمان حبط و تکفیر(پرسش و پاسخ) ۱۳۹۵/۱۰/۱۱

 مکان و زمان حبط و تکفیر

(پرسش و پاسخ)

Image result for ‫حبط و تکفیر‬‎


پرسش:اینکه در قرآن کریم مطرح شده حسنات به سیئات و یا بالعکس سیئات به حسنات تغییر و تبدیل پیدا می‌کنند، لطفا توضیح دهید این فرآیند تبدیل در چه زمانی و مکانی صورت می‌گیرد؟

پاسخ:  سؤال اصلی در اینجا این است که مکان و زمان این جزا و استحقاق تغییر و تبدیل حسنات به سیئات و یا بالعکس کجا و چه وقت است؟
در یک نگاه کلی سه قول در این رابطه مطرح شده است:
الف) بعضی گفته ‏اند: هنگام عمل
ب) بعضی دیگر گفته‏ اند: حین مرگ
ج) بعضی دیگر گفته ‏اند: عالم آخرت
صاحبان این اقوال هر یک برای گفته خود استدلال به آیاتی متناسب با آن کرده‏اند، چون بعضی از آیات هستند که مناسب با یکی از این اوقات و منطبق با آن می‏شود، البته گاهی به وجوه عقلیه‏ای که برای خود ترکیب و تلفیق کرده‏اند استدلال نموده‏اند.ولی آنچه جا دارد گفته شود: این است که اگر ما در باب ثواب و عقاب و حبط و تکفیر و مسائلی نظیر اینها بگوئیم نفس و جان انسانی مادام که متعلق به بدن است جوهری است دارای تحول که قابلیت تحول را هم در ذات خود دارد، و هم در آثارذاتش، یعنی آن صورتهائی که از او صادر می‏شود، و نتایج و آثار سعیده و شقیه قائم به آن صورتها است.
بنا بر این وقتی حسنه‏ای از انسان صادر می‏شود، در ذاتش صورت معنویه‏ای پیدا می‏شود، که مقتضی آن است که متصف به صفت ثواب شود، و چون گناهی ازاو سر می‏زند صورت معنویه دیگری در او پیدا می‏شود که صورت عقاب قائم بدان است،چیزی که هست ذات انسان از آنجائی که گفتیم متحول و از نظر حسنات و سیئاتی که از اوسر می‏زند در تغیر است، لذا ممکن است صورتی که در حال حاضر به خود گرفته مبدل به صورتی مخالف آن شود، این است وضع نفس آدمی، و همواره در معرض این دگرگونی هست تامرگش فرا رسد، یعنی نفس از بدن جدا گشته، از حرکت و تحول (حرکت از استعداد به فعلیت و تحول از صورتی به صورتی دیگر) بایستد.در این هنگام است که صورتی و آثاری ثابت دارد، ثابت یعنی اینکه دیگر تحول و دگرگونی نمی‏پذیرد، مگر از ناحیه خدای تعالی، یا به آمرزش و یا شفاعت.و همچنین اگر در مسئله ثواب و عقاب مسلک مجازات را به آن جور که در گذشته بیان کردیم اختیار کنیم، در آن صورت حال انسان از جهت به دست آوردن حسنه وسیئه و اطاعت و معصیت نسبت به تکالیف الهیه و ترتب ثواب و عقاب بر آنها حال یک انسان اجتماعی از جهت تکالیف اجتماعی و ترتب مدح و ذم بر آنها خواهد بود.
و ما می‏بینیم عقلا به مجرد اینکه فعلی از فاعلش سرزد، اگر فعل خوبی باشد شروع می‏کنند به مدح او، و اگر بد باشد می‏پردازند به مذمت و ملامتش ولی این معنا را هم در نظر دارند که مدح و ذمشان دائمی نمی‏تواند باشد، چون ممکن است به خاطر عوض شدن فاعل ؛ عوض شود، آنکه فعلا مستحق مدح است در آینده مستحق مذمت و آنکه فعلا مستحق مذمت است در آینده مستحق مدح شود.
پس عقلا هم هر چند مدح و ذم فاعل را به محض صدور فعل از فاعل بکارمی‏زنند، اما بقای آن دو را مشروط به این می‏دانند که فاعل عملی بر خلاف آنچه کرده بود نکند، و تنها کسی را مستحق مدح ابدی و یا مذمت همیشگی می‏دانند، که یقین کنند وضع او عوض نمی‏شود، و این یقین وقتی حاصل می‏شود که فاعل دستش از عمل کوتاه شود، یا به اینکه بمیرد و یا حداقل دیگر استعداد زنده ماندن نداشته باشد، چنین کسی را اگر فاعل عمل نیکی بوده مستحق ستایش دائمی، و اگر مرتکب جنایتی شده سزاوار مذمت دائمی می‏دانند.
بنابراین از آنچه گفته شد می‌توان نتایج و جمع بندی زیر را به دست آورد:
اولا: انسان به مجرداینکه عملی را انجام داد مستحق ثواب و یا عقاب می‏شود، اما این استحقاقش دائمی نیست، ممکن است دستخوش دگرگونی بشود، و وقتی از معرض دگرگونی در می‏آید که دیگرعملی از او صادر نشود، یعنی بمیرد.
و ثانیا: در مسئله حبط شدن به وسیله کفر و امثال آن، حق این است که حبط هم نظیر استحقاق اجر است، که به مجرد ارتکاب گناه می‏آید، ولی همواره در معرض دگرگونی هست تا روزی که صاحبش بمیرد، آن وقت یک طرفی و ثابت می‏شود.
و ثالثا :حبط همان طور که در اعمال اخروی هست در اعمال دنیوی هم جریان می‏یابد.و رابعا :فرض تحابط یعنی حبط طرفینی در اعمال، و اینکه یک عمل عمل دیگر را حبط کند، و دومی هم اولی را حبط کند، فرضیه‏ای است باطل، به خلاف تکفیر و امثال آن.