توجیه کشیش افراطی آمریکایی برای اشغال و جنایت
راستگرايان نوين اسرائيل
شالوده ايدئولوژيك تشكيلات اين سازمان، در سال 1983.م پايهريزى شد. رهبران آن عبارتند از: ميکائيل كلينر، نماينده كنيست و عضو جنبش حيروت؛ اويگدور اسكين، مهاجرى از اتحاد جماهير شوروى (سابق) و يك مهاجر جديد آمريكايى به نام پروفسور پل آيدلبرگ؛ و يك ميليونر يهودى راستگراى افراطى به نام رابرت جايكوبس.
اين سازمان، با يك سازمان راستگراى افراطى در آمريكا به نام اكثريت اخلاقى، پيوند استوارى دارد. سردمدار و مرشد معنوى اين سازمان، يك كشيش افراطى آمريكايى به نام جرى فولويل است. جايكوبس يادشده، رابط ميان بنيادگذاران گروه راستگرايان نوين اسرائيل، و رهبران گروه اكثريت اخلاقى آمريكايى است.
اساس نزديكى ميان دو سازمان مذكور، ايمان فولويل و پيروان او به اين است كه، پيش از ظهور دوبارهى مسيح رهايىبخش، يهوديان بايد در سرزمين مقدس گردآيند. و بر ايالات متحده آمريكاست كه با تمامى وسايل، به پشتيبانى از يهوديان فلسطين اشغال شده برخيزد؛ شايد فرد رهايىبخش منتظر - كه يهوديان نيز به عنوان رهايىبخش آنان از وى استقبال خواهند كرد - ظهور كند.
از مهمترين هدفهاى آشكار شده گروه راستگرايان نوين اسرائيل، افزون بر در اختيار گرفتن پستهاى چپگرايان اسرائيل، به ويژه مواضع فرهنگى، تبليغاتى و مطبوعاتى آنان؛ حمايت از برترى يهوديان بر عربها، فقط بر اساس تفكرات نژادپرستانه است.
انجمن صندوق جبلالبيت
اين يك انجمن فاشيستى و افراطى است كه براى يهودى ساختن منطقه مسجدالاقصى آشكارا تلاش مىكند. اعلام وجود اين سازمان، در سال 1983.م، و در روزنامه داوار انجام شد. در آن هنگام، خبرنگار اين روزنامه در ايالات متحده آمريكا، از قول مجله آمريكايى اكوكتيب انتليجنس رپرت نوشت:
«يك انجمن افراطى به نام صندوق جبلالبيت، اخيراً در اسرائيل و آمريكا ايجاد شده، و مركز عمده آن شهر قدس است. از سوى مسيحيان تندرو كاليفرنيا به اين صندوق كمك مالى مىشود. اين سازمان تصميم گرفته است تا سومين خانه خود را در منطقه مسجدالاقصى ايجاد كند.»
اين مجله مىافزايد:
«يك كارفرماى ثروتمند مسيحى از كاليفرنيا، به نام تارى زازنيموفر، رياست اين انجمن در آمريكا را به عهده دارد.»
همچنين «توفيا تسيموكى» خبرنگار روزنامه داوار نيز يادآور شده است كه يهودا برح، نماينده كنيست، از ائتلاف ليكود - حزب ليبرال؛ در تاريخ روز 22 ژانويه 1983.م، اعلام كرد كه انجمن صندوق جبلالبيت، دهها ميليون دلار، به منظور احداث آبادىهاى يهودىنشين در يهودا و سامرا اختصاص خواهد داد. و او هدف اساسى اين كار را ساختن سومين هيكل، در چهارچوب جبلالبيت ذكر كرد.
روزنامه داوار اشاره مىكند كه اعضايى از انجمن مذكور، بهتازگى نمايندگان كنيست، نظير يهودا برح، جيئولا كوهين و يوفال نئمان تماس گرفتهاند. اشخاص ياد شده، از معروفترين رهبران جنبش هتحياه هستند.
ارتش نوين يهودا
پس از سال 1967.م، از سوى شوراى آبادى مهاجرنشين كريات اربع، پيشنهادى مبنى بر تشكيل ارتش، به وزارت كشور داده شد. يوسف بورگ وزير وقت كشور رژيم صهيونيستى، اين پيشنهاد را پذيرفت، و با دادن همه گونه امكانات نظامى به اين ارتش موافقت كرد. اين ارتش، پس از تأييد يوسف بورگ، از اختيارات گستردهاى برخودار شد.
يوسف بورگ، از اعضاى حزب اوردت است، كه جنبش گوشآمونيم را نيز در برمىگيرد. بدينترتيب، ارتش نوين يهودا، اولين بار در مستعمره يهودى نيشن در كريات اربع، در شهر الخليل، تشكيل شد.
اين ارتش علاوه بر جنبش گوشآمونيم، كه رهبرى آن را كوك و حنان فرات به عهده دارند؛ جنبش اسرائيل بزرگ، به رهبرى موشه شامير و جوولا كوهن؛ همچنين حزب احياء، به رهبرى پروفسور يوفال نئماند؛ و جنبش كاخ، به رهبرى خاخام مائير كاهانا؛ و جماعت خاخام موشى فلينگر، فرمانده مستعمره مهاجرنشين يهودى كريات اربع را نيز در برمىگيرد كه همه اين جنبشها در خصومت و دشمنى با اعراب، بسيار افراطى هستند، و گوى سبقت را از يكديگر ربوده اند.
اهداف ارتش نوين يهودا عبارت است از:
1. برقرارى مجدّد مقرّرات حكومت نظامى در تمام مناطق عربنشين، در سرتاسر خاك فلسطين؛ و ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم؛ و تبديل آن مناطق (عرب نشين) به بازداشتگاههايى براى سركوب مسلمانان.
2. چيرگى بر سرزمينهاى عربى در كرانه باخترى رود اردن و ساير بخشهاى فلسطين، به كمك نيروهاى مسلّح، از طريق تهديد به قتل و كشتار مسلمانان. و نيز اجراى سياست يهودىسازى زمين، كه توسط اين ارتش تنظيم شده است. به اين ترتيب كه حتّى يك وجب از خاك فلسطين را هم در اختيار عربها نگذارد. به اين بهانه كه زمين تنها بايد در اختيار ملت پاك باشد، و نبايد حتى يك ذره خاك به بيگانگان تعلّق گيرد.
3. حل مشكل جمعيّتى اعراب از طريق كشتار و بيرون راندن اجبارى آنها. در راستاى اين اهداف، ارتش نوين يهودا، در كنگرهى بنيادگذارانه خود در مستعمره يهودىنشين كريات اربع در شهر الخليل، براى حلّ مشكل جمعيّت اعراب، دو راه حل پيشنهاد كرد:
راه حل اول: استفاده از راهحلهاى مادّى، با هدف تشويق اعراب به مهاجرت؛ و ايجاد جنگ روانى، به منظور ارعاب و مجبور كردن آنها به فرار به كشورهاى اروپايى و آمريكايى، در صورتى كه رفتن آنها به كشورهاى عربى امكانپذير نباشد.
راه حل دوم: تلاش همه جانبه سازمانهاى صهيونيستى در آمريكا و كانادا، براى قانع كردن مسئولان مهاجرت آن كشورها به پذيرش تعداد زيادى از اعراب فلسطينى.