به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 15,575
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 20,229
بازدید ماه: 20,229
بازدید کل: 25,007,369
افراد آنلاین: 159
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
1 - نیمه پنهان روزنامه آیندگان - كنسرسيومي براي جاسوسی ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
نیمه پنهان روزنامه آیندگان - 1

  كنسرسيومي براي جاسوسی

Image result for ‫روزنامه آیندگان‬‎


سیدعلی ‌ابراهیمی
حتم دارم آنچه با کمک واژه‌ها و معانی به صورت نوشته درمی‌آید با آنچه به وقوع پیوسته است؛ تفاوت بسيار دارد. شرح عملكرد روزنامه‌هايي نظير آیندگان جز شبحی از واقعيت نيست؛ چرا که آثار و جریان‌های جاری در حوزه فرهنگ، شاخصِ معینی براي ارزيابي ندارند و برآوردِ تبعات به جا مانده از آنها نيز، كاري است به غايت دشوار. ولي اميدوارم تلاشي كه در اين رساله تحقيقاتي صورت پذيرفته، كارآمد و اثرگذار باشد. روزنامه‌ها به طور خاص و مطبوعات به طور عام در تکوين افکار عمومي بسيار مؤثرند و بی‌دلیل نیست که عنوان «رکن چهارم دموکراسي»را تصاحب کرده‌اند. اندیشمندان و نظریه‌پردازان علوم ارتباطات برای مطبوعات کارکردهای منحصر به‌فردی قائل شدند؛ نظارت بر محیط زندگی انسان‌ها، ايجاد همبستگي اجتماعي و انتقال ميراث فرهنگي جامعه به نسل‌هاي آینده. گزاره‌هایی که با مفاهیمی نظیر «نگهبان»، «راهنما» و «معلم» تعریف می‌شوند. برخي حتی قدرت مطبوعات را برتر از ارتش و سازمان‌هاي اداري مي‌دانند و معتقدند مطبوعات و رسانه‌ها در ساخت عقايد جامعه نقش مخدر و محرک را به عهده داشته و خوانندگان را از فكر كردن معاف مي‌كنند.
پژوهش و واکاوی پیرامون روزنامه آیندگان، به واقع كندوكاوي در مأموريت مطبوعات بعد از حوادث 15 خرداد سال 1342 است. پي‌رنگ مهمي از تاريخ اين سرزمين، به وقايع آن سال‌ها‌ اشاره دارد. فجایع غم‌بار فيضيه و کشتار خونين مردم در نيمه خرداد ماه، رنج‌نامه‌هايي است كه علتُ‌العلل بسیاری از تحولات تاریخ انقلاب شد. رخ ‌دادهایی که دست آخر، خرمن سلطنت پهلوی‌‌ها‌ را به باد داد. رژیم در اوان رویارویی با جریان بیداری مردم، سناریوهای متفاوتی را اجرا کرد؛ سیاست‌هایی که ترجیع‌بند همه‌  آن‌ها، تکرار یک معنا بود؛ تزویر. عزل اسدالله علم و انتصاب حسن‌علي منصور به نخست‌وزیری، آزادي امام خميني(ره) از حصر و سپردن فضای عمومی جامعه به دست مطبوعات خاص، سه ضلع از یک سیاست واحد بود. در آن شرایط، مأموریت مطبوعات، «مشروع و حتی محبوب و مطلوب جلوه دادن وضع موجود بود تا از طریق بسط سلطه‌ حماقت در جامعه، مردم زیر ضربات کوبنده تبلیغات حس درک واقعیت و شعور خود را فراموش کرده» و سیاست‌بازان فاجر و تاجر را به حال خود رها ‌کنند.
تهران تا هاروارد
صحبت از روزنامه آیندگان بدون آشنایی با داریوش همایون امر پیچیده‌ای ا‌ست. همايون در دوران نخست‌وزیری دکتر مصدق از اعضای حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران(سومکا) بود؛ حزبی که رابطه خوبی با انگلیسی‌ها داشت.  همایون در آن ایام با عناوین مجرمانه‌ای نظیر مخالفت با سلطنت، حمل اسلحه غیر مجاز، غارت و آتش‌سوزی روانه  زندان شد.  سومکا، به باور سال‌های پایانی عمر همایون از همان ابتدا، پدیده‌ای ناپسند با گرایش‌های فاشیستی بود و در بدترین فضای سیاسی کشور که فعالیت سیاسی را با هتاکی، ترور شخصیت و چاقوکشی‌اشتباه گرفته بود؛ فعالیت می‌کرد. همایون فعالیت‌هایی نیز به عنوان یکی از اعضای لژ فراماسونري ايران داشته است.
دو سال بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و زمانی‌که دیگر همایون در حزب سومکا نبود؛ وارد روزنامه اطلاعات شد.  حضور در سرویس خارجی و مقالاتی كه عليه آمريكايي‌ها مي‌نوشت سبب‌ساز آشنايي‌اش با ژوزف گودين رئيس سازمان جاسوسي سيا در ايران گشت.  يانكي‌ها اگرچه بابت انتشار اين مطالب از عباس مسعودي  دلگير بودند اما همايون را زیر نظر گرفتند تا به تدریج جذب سرویس اطلاعاتی CIA شد. رفت و آمد همايون به خانه گودين نوشته‌هايش را به نقد كمونيسيم و ضدّيت با شوروي سوق داد.  اواخر سال 1339 به دعوت وزارت خارجه ایالات متحده برای مطالعه در امور روزنا‌مه‌نگاری و بازدید از آمریکا به مدت چهار ماه ایران را ترک کرد. در آن سال با تصمیم سازمان جاسوسي سيا داريوش همايون به همراه چند تن ديگر وارد جبهه ملی ایران شد.  این گروه که بعدها به دسته‌ هارواردي‌ها شهرت یافت با تظاهرات علني و بدون ملاحظه یا بیان جملات تند و آتشين عليه شخص شاه، حساسيت بسياري از اعضای جبهه را برانگيختند. وقتی سال 1340 به نیمه رسید با دستور دكتر مصدق27 نفر ايشان از جمله داريوش همايون از جبهه ملي اخراج شدند.  اخراج همايون از جبهه ملي مصادف بود با راه‌اندازي شعبه‌ انتشارات فرانكلين در تهران. همايون مدتي دبير و سردبیر این مؤسسه آمریکایی شد.  ساواک پیرامون انتشارات فرانکلین نوشته است:
مؤسسه فرانکلین که دارای تعداد زیادی کارمند می‌باشد در ظاهر به نشر و انتشار کتب علمی اجتماعی و غیره مبادرت می‌ورزد لکن این مؤسسه در باطن، فعالیت‌هایی در جهت سیاست دول خارجی به عمل می‌آورد... به هر تقدیر این مؤسسه ظاهراً فرهنگی، در حال حاضر از جانب سیاست‌های خارجی حمایت و پشتیبانی می‌شود و رؤسای آن همگی جیره‌خوار سازمان آمریکا مي‌باشند.
دوراني كه داريوش همايون سردبير انتشارات فرانكلین بود از طرف آمريكايي‌ها به عنوان يكي از پنج خبرنگار برجسته سال انتخاب و بورس يك ساله «نيمن» به او اعطا شد.  ارزیابی همایون از این دوره‌ یک ساله چنین است:
خیلی سال درخشانی در زندگی‌ام بود. بسیار استفاده کردم. از کتاب خواندن و کلاس‌ها نزد استادانی چون هنری کیسینجر، گالبرایت، ساموئل هانتینگتون برخوردار شدم. فضایی بهشتی بود و افق ذهنی‌ام را گشاده‌تر کرد.    
 وي اولين ايراني‌تباري بود كه از اين بورس تحصيلي استفاده كرد و سال تحصيلي 65-1964 را در هاروارد گذراند.
مؤسسه فرانكلين شعبه‌هايي در آسيا و آفريقاي شمالي داشت و از من خواهش كردند كه وقتي به طرف آمريكا مي‌روم سر راه به مالزي و اندونزي و پاكستان بروم و شعبه‌هاي آنجا را بررسي و گزارش برايشان تهيه كنم. پذيرفتم و پيش از رفتن به هاروارد اين مأموريت را انجام دادم ظاهراً از آن گزارش‌ها خوششان آمده بود و وقتي مدت تحصيل در هاروارد بسر رسيد به من پيشنهاد كردند كه نماينده سيارشان در آسيا بشوم. دو سال نماينده سيار آن مؤسسه بودم. در كشورهاي آسيايي مي‌گشتم و به كارهاي شعبه‌هاي فرانكلين در آنجا رسيدگي و كمك مي‌كردم.
همایون بعد از اتمام بورس «نيمن» در عرض سه سال، 21 مرتبه به كشورهاي آسياي شرقي و جنوب غربي آسيا سفر كرد و در بسياري از رويدادهاي مهم اين محدوده جغرافيايي حضور يافت.  مهر ماه 1344 تا اسفند سال 1345 كه اندونزي دست‌خوش خرابکاری كودتاچيان بود چند نوبت به اين كشور رفت و هر بار انگيزه خود را براي دوستانش رسيدگي به امور شعبه فرانكلين در اندونزي عنوان مي‌كرد؛ در حالي كه گذرنامه‌اش روزنامه‌نگاري بود. پس از سقوط دكتر احمد سوكارنو روزنامه اطلاعات به نقل از خبرگزاري‌هاي خارجي نوشت:
در سقوط سوكارنو 480 مأمور جاسوس آمريكا شركت داشتند.
دامنه‌ ارتباطات همايون با سایر اعضاي سازمان سيا در ايران به قدری وسعت ‌يافته بود که دیگر نمی‌شد روی آن سرپوش گذاشت. بسیاری از همفکران وی در آن دوران نظیر داریوش فروهر معتقد بودند همایون عضو سازمان جاسوسی CIA است. ساواك در گزارشي خيلي محرمانه پيرامون داريوش همايون آورده است:
از سال 1966 [1344 شمسي] به تدريج معاشرت او با راسياس معاون سازمان جاسوسي امريكا در ايران بيشتر گرديد. راسياسِ يوناني‌الاصل كه فارسي خوب مي‌دانست... با داريوش همايون رابطه بسيار نزديك و آمد و شدهاي فراواني داشت.
هر روز که می‌گذشت؛ همایون بیشتر از گذشته‌ خود که یک روزنامه‌نویس معمولی بود فاصله می‌گرفت. او با کوله‌باری از تجارب و آموزه‌های جدید آماده می‌شد تا مجری مأموریت‌های ویژه‌ای شود که سرویس جاسوسی ایالات متحده برای او در نظر گرفته است.
اولین روزنامه صبح ایران
بررسی اسناد تاریخی نشان می‌دهد که نيمه دوم سال 1344 روزهايي است كه داريوش همايون مأموريت آيندگان را در ذهن خود مرور مي‌كرد. ساواک در این‌باره نوشته است:
درباره چگونگي ايجاد اين نشريه(آيندگان) بايد متذكر شد كه در حدود يك سال و نيم پيش داريوش همايون كه در مؤسسه فرانكلين مشغول به كار بود پس از گفت‌وگو و تبادل نظر با دكتر سمسار، دكتر بهره‌مند و [جهانگير] بهروز، با تيمسار پاكروان وزير وقت اطلاعات[و گردشگري] ملاقات كرد و با توجه به اينكه روزنامه‌هاي كنوني(اطلاعات و كيهان) نه مورد تأييد دولت هستند و نه مردم، فكر خود را در مورد ايجاد يك واحد مطبوعاتي با وي در ميان گذاشت و ايشان[تيمسار پاكروان] نيز جريان را به اطلاع آقاي نخست وزير[اميرعباس هويدا] رساند و بعداً همايون چندبار با آقاي نخست وزير ملاقات نمود و آقاي نخست وزير هم بعد از اين ملاقات‌ها فكر آنها را پسنديد و وعده همه گونه كمك به آنها داد و آمادگي خود را براي همكاري اعلام كرد و ضمناً جريان امر را به شرف عرض رساندند و شاهنشاه نيز اجراي چنين برنامه‌اي را مورد تأييد قرار دادند.