زلال بصیرت
حل مشکلات اقتصادی در گرو حل مشکلات فرهنگی
۱۳۹۶/۱۲/۰۲
افرادی كه قصد کار مخلصانه برای اسلام و انقلاب را دارند، گاهی در مقام تزاحم، مجبور به اولویتبندی کارهاي ضروري بر اساس تشخیص خودشان میشوند، در همین جا اين سؤال کلی مطرح میشود که ملاک تشخیص اولویتها در فعالیتهای اجتماعی چیست؟ البته اجمالاً مشخص است که وظایف افراد مختلف با توجه به شرایطشان متفاوت است و وظايف همه یکسان نيست؛ اما بحث در جایی است که يك فرد میتواند چند فعالیت اجتماعی اعم از اقتصادی، فرهنگی، جهادی و نظایر آن را انجام دهد؛ در این صورت باید کدام فعالیت را مقدم کند؟
جامعه را ميتوان به انسان تشبیه کرد که از اندامهای مختلفی تشکیل شده، كه هر یک از اندامها وظیفه خاصی را بر عهدهدارند و با وجود تفاوت ساختاري اين اجزاء و تقسیم کار بین آنها، ارتباط ارگانيك بين آنها برقرار است. افراد و اقشار مختلف جامعه نيز با همه تفاوتها، در تعامل ارگانيك با هم، يك واحد به نام «جامعه» را تشکیل میدهند. این ارتباط و هماهنگی در اجزاء بدن انسان به صورت طبیعی است؛ اما در جامعه، ارتباط و هماهنگی را خود افراد ايجاد میكنند و تقسيم کارها نيز توسط خودشان انجام ميشود و اختیار انسان در کاری که بر عهده میگیرد، دخیل است.
باید توجه داشت اجزاء مختلف يك انسان، دارای ارزش مساوی نیستند و مثلاً ارزش یک انگشت- با وجود اهمیت بسیار بالای آن- با ارزش مغز قابل قیاس نیست؛ زيرا ادامه وجود يك انسان متوقف بر سلامت اندام مغز است. ارزش بخشهاي مختلف جامعه نيز به همينگونه است؛ یعنی پس از تعيين هدف جامعه و مشخص شدن اينکه قوام جامعه در راستاي هدف مذكور به كدام بخش است، طبعاً اجزائی که وظیفهشان در راستای قوام جامعه است، مؤثرتر و با ارزشتر از اجزاء ديگر هستند.
ملاک ارزشمندی کارها
بر همین اساس اگر فردی میتواند در چند حوزه، فعالیت اجتماعی داشته باشد، باید بسنجد که کدام کار او سبب خدمت بیشتر به جامعه میشود و جامعه را به هدف نزدیکتر میکند؟ لذا با توجه به اينکه هدف خدا از خلقت، رشد و کمال انسانها است، هر کاری که در رسیدن افراد جامعه به کمال، مؤثرتر باشد، ارزشمندتر است؛ از این رو مشخص میشود در مقام تزاحم فعالیتها با یکدیگر، کاری اولویت دارد که در رشد و کمال جامعه مؤثرتر باشد.
بنا بر اين، سنجیدن اهمیت افراد بر اساس ثروت و دارایی،اشتباه است؛ زيرا پول ،ملاک خوبي براي قضاوت نیست؛ بلکه باید دید هر فرد یا قشر چه تأثیری در سعادت، رشد و کمال جامعه دارد و در فرهنگ دینی در جهت قرب به خدا چه ميزان مؤثر است.
اجزای جامعه نیز مانند اجزاء بدن به يكديگر مرتبط و به هم نیازمندند؛ همانگونه که در صورت نقص در سیستم گوارش بدن، تفکر مطلوب انسان نيز دچار اختلال میشود، در جامعه نیز با نقص در هر يك از اجزاء، مشکلی در روند رشد جامعه به وجود میآید؛ اما این به معنای مساوی بودن ارزش همه اجزاء بدن و افراد جامعه نیست.
کشور ما بعد از انقلاب به برکت فداكاري رزمندگان و ایثارگران و شهدا پيشرفتهاي فراواني داشته و عزتی پیدا کردیم که در دو قرن اخیر سابقه نداشته است. به عنوان مثال ایران به جايگاهي رسيده که در برخی از امور که قدرتهاي بزرگ جهاني در آنها دخالت دارند، کار طبق خواسته کشور ما و با پیروزی ایران انجام ميشود؛ اما به هر حال مشکلاتی هم در اين كشور وجود دارد که به سادگی نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.
اولویت حل مشکلات فرهنگی
بر اساس معیاری که براي اولویتبندی کارها بیان شد، در رسیدگی به مشکلات نیز باید این اولویتبندی لحاظ شود؛ لذا هر چند رسیدگی به مشکلات اقتصادی، كه با جان و مال مردم سر و کار دارد، از اهمیت بالايي برخوردار است، اما از طرف دیگر اگر بپذيريم كه هدف جامعه، کمال و سعادت انسانی و رسیدن به مقام خلیفهاللهی و قرب به خدای متعال است، کار فرهنگی اهمیت بیشتری مییابد و حتی مشکلات اقتصادی بدون حل مشکلات فرهنگی غیرقابل حل خواهد بود.
البته مشکلات اقتصادی را باید با ساز و کار مناسب خودش حل کرد، ابتدا بايد قوانین مناسبی تدوين شود و اين قوانين به اجرا گذاشته شود؛ در عین حال، نظارت بر اجرای قوانين نيز وجود داشته باشد؛ اما اگر در هر يك از اين مراحل افرادی دخالت داشته باشند که به دنبال منافع شخصی خود باشند، نتیجه مطلوبي حاصل نخواهد شد. چنين كساني در ابتدا قانون را به گونهای وضع میکنند که جیب خودشان را پر کنند؛ در مرحله بعد اگر كساني که گلوگاههای اقتصادی کشور را در دست دارند و مثلاً عضو هیئتمدیره دهها بنگاه اقتصادی هستند، مسئول اجرایی کشور هم بشوند، طبیعتاً در اجراي قوانين به گونهای رفتار میکنند که به خودشان ضرری وارد نشود؛ همچنين اگر ناظری که بر اجرای قانون نظارت میکند، يا مرجع قضايي كه به شكايات رسيدگي ميكند به دنبال منافع شخصی باشد و خود را به رشوه بفروشد، باز هم نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد.
نقش دین در حل مشکلات
علت اصلي حل نشدن مشکلات كمبود پول و بودجه نيست؛ بلکه عمدتاً به خاطر عدم تعهد و مسئولیت و در فرهنگ خودمان، ضعف دیني است؛ اگر افراد واقعاً دیندار باشند، در وضع قانون و اجراي آن و در نظارت بر اجرا، فقط رضای خدا را در نظر میگیرند. بر اين اساس اگر دین نباشد، همچنان این مشكلات وجود خواهد داشت.
اگر دين تقویت شود، در امور دیگر تأثیرگذار است و اخلاق و مسئولیتپذیری را در افراد به وجود میآورد. حتی در مسئله جهاد هم دین است که راهگشا است. آنچه در 8 سال دفاع مقدس سبب شد كه جبههها خالی نشود، دین مردم بود. به عبارت بهتر دین، شرط لازم براي حل مشکلات است.
بر این اساس، در شرایط مساوی که فعالیتهاي متفاوتي پيش روي انسان است و هيچيك واجب عيني نیست، انجام کاری اولویت دارد که بتواند این كمبود جامعه را تأمين کند و به اصطلاح امروزي کار فرهنگی نسبت به ساير كارها از اولویت بالاتری برخوردار است. به عبارت ديگر با اصلاح اعتقادات و اخلاق و تربیت صحیح ديني، میتوان به اصلاح بقیه امور امیدوار بود؛ اما اگر در این امور نقصي باشد، چندان امیدی به حل مشکلات دیگر نخواهد بود.
حتی تلاش براي رفع مشكلات اقتصادي نیازمند رشد فرهنگ دینی است؛ چون اگر تعهد دینی و اخلاقی نباشد، هر كسي به فکر منافع شخصی و جیب خودش خواهد بود. لذا اساسیترین خدمت به جامعه، خدمت فرهنگی است.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در جمع دبیران
کانون هماندیشی ستاد فرهنگی فجر انقلاب اسلامی؛ قم؛9 /9 / 1396 .