زلال بصیرت (۱۵۲) - دفاع از دین یا دفاع از خاک؟ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶
یكی از مسائلی که بهویژه در این دوران جای تحقیق دارد، این سؤال است که چرا خداوند، عالم را بهگونهای نیافرید که در آن جنگ و خونریزی نباشد و اگر جنگ وسیلهای برای امتحان افراد است، خداوند، که نسبت به همه آگاه است، نیازی به این آزمون نداشت و میتوانست از همان ابتدا افراد خوب را از بدان جدا كند.
شبهات متعدد دیگری از این قبیل دائماً از سوی دشمنان اسلام به شكلهای مختلف تكرار میشود، بسیار بجا است كه کسانی درباره این شبهات پژوهش کرده و بعد از بررسی، آنها را متناسب با شناخت و معلومات مخاطبان، در چند سطح دستهبندی و تبیین کنند. این کار، جهادی علمی است که شاید اجر آن کمتر از شهادت نباشد.
احساس مسئولیت نسبت به دیگران؛ ویژگی متقین
حضور پرافتخار روحانیت در جبههها دهان یاوهگویان برای طعنه و ایجاد برخی شبهات را بسته است؛ زیرا تعداد شهدا و ایثارگران روحانی نسبت به اصناف دیگر بیشتر بوده و این مایه افتخار روحانیت است.
خداوند در قرآن به برخی خصوصیات عبادالرحمن اشاره کرده است. از جمله خواستههای عبادالرحمن که در این آیات ذکر شده، این است که خدایا، ما را امام متقین قرار بده! این، تعبیر تعجبآوری است؛ بهویژه بعد از آنکه در این آیات برای بیان خصوصیات عبادالرحمن ابتدا از تواضع آنها، آرام قدم برداشتنشان بر روی زمین و برخورد مسالمتآمیز نسبت به جاهلان سخن میگوید؛ اما در پایان یكی از خواستههای ایشان را امامالمتقین شدن ذكر میكند.
در اینجا دو سوال مطرح است.اولاً، آیا تمایل یك فرد به اینکه شخصیتی برجسته و مهم در میان یک گروه باشد، نشان از جاهطلبی او نیست؟ ثانیاً، اگر عبادالرحمن تمایل به پیشوا شدن دارند، چرا پیشوای متقین؟ مگر متقین هدایت شده و در مسیر کمال نیستند؟ پس چه نیازی به امام دارند؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت: قرآن همواره سعی میکند که پیروانش را بهگونهای تربیت کند که نسبت به دیگران نیز احساس مسئولیت داشته باشند؛ نه اینکه فقط به فکر خود باشند. از همین رو عبادالرحمن از خدا میخواهند كه نسبت به دیگران بیتفاوت نبوده و بتوانند برای هدایتشان گامی بردارند.
پاسخ سؤال دوم این است که هر چند متقین، هدایت شده هستند، اما چنین نیست که راه رشد و ترقی را تا پایان پیموده باشند؛ زیرا تقوا دارای مراتبی است كه سطح نازل آن شناخت احکام فقهی و عمل بر اساس آنها است؛ اما مراتب بالای تقوا به حدی است که کمتر کسی حتی توانسته آن را بشناسد، چه رسد به اینکه به آن مرتبه برسد! بر همین اساس شخص متقی که نسبت به دیگران احساس مسئولیت دارد، گاهی همتش در حد نجات افراد از آتش دوزخ است؛ اما گاهی چنان همتی دارد که علاوه بر تلاش برای نجات دیگران از عذاب الهی، خود را مکلف به رشد کسانی که مراتب نازلی از تقوا را دارند نیز میداند. البته رسیدن به چنین جایگاهی مستلزم آن است که خود فرد، درجه بالاتری از تقوا را داشته باشد.
روحانیت علاوه بر وظیفه شرکت در جهاد واجب، نقش دیگری هم در جامعه دارد و آن گرفتن دست دیگر مؤمنان و هدایتشان به مراتب بالاتر ایمان است. لازمه این امر هم این است كه باید ابتدا خودشان به مرتبه بالاتری از تقوا رسیده باشند تا بتوانند نقش انبیا را در مرتبه نازلتری ایفا کنند و این امر حاكی از وظیفه بسیار سنگین روحانیت است و در مقابل، خدمت ایشان به دیگران نیز خدمتی بینظیر است.
هدایت دیگران فقط با زبان و سخنراندن نیست؛ بلكه مردم باید در عمل، اسلام و تقوا را در روحانیت ببینند. طبیعی است كه یک روحانی كه از لزوم دستگیری از ضعفا سخن میگوید، با كسی که در عمل به یاری ضعیفی شتافته، متفاوت است و دعوت با عمل، تأثیرگذارتر است.
بنده خودم دیدم که آیتالله سید صدرالدین صدر که از مراجع بزرگ تقلید بودند، با نوازش طفلی که در کوچه گریه می کرد، او را آرام كردند؛ همچنین میرزا جواد آقا تهرانی که سالیان طولانی از عمرش را در مکتب اهلبیت(ع) و تعلیم اخلاق سپری کرده بود، لباس سربازی میپوشید و در جبهه جنگ حاضر میشد. با تأسی به چنین بزرگانی، باید روحیه دعوت كردن دیگران با عمل، در روحانیت بروز بیشتری داشته باشد.
جاننثاری برای اسلام یا برای خاک؟
چنین نیست که همه شهدا، همه نمازگزاران و همه کسانی که عمل صالح انجام میدهند، از کار خود بهره و اجر یکسانی ببرند؛ بلکه میزان اجر و پاداششان وابسته به نیت آنهاست؛ هر چه نیت خالصتر باشد، ارزش عمل نیز بیشتر است؛ به گونهای که گاهی تفاوت ارزش دو عمل مشابه به دلیل اختلاف در مراتب اخلاص، بقدری زیاد است که قابل تصور نیست.
متأسفانه شناخت بعضی از مردم نسبت به جهاد و شهادت تحت تأثیر برخی عوامل، اندک است. گاهی در برخی مراسم رسمی گفته میشود که شهدا فقط برای دفاع از آب و خاک، جان خود را تقدیم کردهاند و این، مقدسترین کاری است كه یك فرد میتواند انجام دهد!! اگر نیت یك شهید مسلمان فقط دفاع از آب و خاک باشد، چه تفاوتی بین او و یک فرد مارکسیست و بیدین است كه برای حفظ آب و خاک كشورش کشته شده است؟ آیا اجر و مقام شهدای ما با آن مارکسیست یکی است؟!
حتی بسیاری از حیوانات نیز به صورت غریزی از خانه و کاشانه خود دفاع میکنند، اگر واقعاً تصورمان این باشد که باید همه چیز فدای آب و خاک شود، از اسلام دور شدهایم؛ فدا كردن عزیزترین گوهر خدادادی، یعنی جان گرانبها برای چند متر خاک، کجا؛ و تقدیم جان برای اعتلای کلمهًًْْالله، کجا؟!
وظیفه تبیین معارف اسلام و ارزشهای آن بر عهده روحانیت است؛ ما باید این مسئله را برای دیگران تبیین کنیم که جنگیدن برای ارضای عواطف انسانی یا برای اموری مانند آب و خاک که ارزش مادی دارد، قابل مقایسه با دفاع از اسلام و فدا کردن جان در راه آن نیست. آیا یكی دانستن شهادت در راه خدا، با کاری که حتی حیوانات هم به صورت غریزی آن را انجام میدهند، کوتهفکری نیست؟ تفاوت ارزش جان دادن در راه امور مادی و تقدیم جان برای خدا، از خاک تا افلاک است.
بیانات آیتالله مصباح یزدی(دام ظله)
درمراسم بزرگداشت شهدا و ایثارگران روحانیت؛ قم ؛10 / 10 / 1396 .
احساس مسئولیت نسبت به دیگران؛ ویژگی متقین
حضور پرافتخار روحانیت در جبههها دهان یاوهگویان برای طعنه و ایجاد برخی شبهات را بسته است؛ زیرا تعداد شهدا و ایثارگران روحانی نسبت به اصناف دیگر بیشتر بوده و این مایه افتخار روحانیت است.
خداوند در قرآن به برخی خصوصیات عبادالرحمن اشاره کرده است. از جمله خواستههای عبادالرحمن که در این آیات ذکر شده، این است که خدایا، ما را امام متقین قرار بده! این، تعبیر تعجبآوری است؛ بهویژه بعد از آنکه در این آیات برای بیان خصوصیات عبادالرحمن ابتدا از تواضع آنها، آرام قدم برداشتنشان بر روی زمین و برخورد مسالمتآمیز نسبت به جاهلان سخن میگوید؛ اما در پایان یكی از خواستههای ایشان را امامالمتقین شدن ذكر میكند.
در اینجا دو سوال مطرح است.اولاً، آیا تمایل یك فرد به اینکه شخصیتی برجسته و مهم در میان یک گروه باشد، نشان از جاهطلبی او نیست؟ ثانیاً، اگر عبادالرحمن تمایل به پیشوا شدن دارند، چرا پیشوای متقین؟ مگر متقین هدایت شده و در مسیر کمال نیستند؟ پس چه نیازی به امام دارند؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت: قرآن همواره سعی میکند که پیروانش را بهگونهای تربیت کند که نسبت به دیگران نیز احساس مسئولیت داشته باشند؛ نه اینکه فقط به فکر خود باشند. از همین رو عبادالرحمن از خدا میخواهند كه نسبت به دیگران بیتفاوت نبوده و بتوانند برای هدایتشان گامی بردارند.
پاسخ سؤال دوم این است که هر چند متقین، هدایت شده هستند، اما چنین نیست که راه رشد و ترقی را تا پایان پیموده باشند؛ زیرا تقوا دارای مراتبی است كه سطح نازل آن شناخت احکام فقهی و عمل بر اساس آنها است؛ اما مراتب بالای تقوا به حدی است که کمتر کسی حتی توانسته آن را بشناسد، چه رسد به اینکه به آن مرتبه برسد! بر همین اساس شخص متقی که نسبت به دیگران احساس مسئولیت دارد، گاهی همتش در حد نجات افراد از آتش دوزخ است؛ اما گاهی چنان همتی دارد که علاوه بر تلاش برای نجات دیگران از عذاب الهی، خود را مکلف به رشد کسانی که مراتب نازلی از تقوا را دارند نیز میداند. البته رسیدن به چنین جایگاهی مستلزم آن است که خود فرد، درجه بالاتری از تقوا را داشته باشد.
روحانیت علاوه بر وظیفه شرکت در جهاد واجب، نقش دیگری هم در جامعه دارد و آن گرفتن دست دیگر مؤمنان و هدایتشان به مراتب بالاتر ایمان است. لازمه این امر هم این است كه باید ابتدا خودشان به مرتبه بالاتری از تقوا رسیده باشند تا بتوانند نقش انبیا را در مرتبه نازلتری ایفا کنند و این امر حاكی از وظیفه بسیار سنگین روحانیت است و در مقابل، خدمت ایشان به دیگران نیز خدمتی بینظیر است.
هدایت دیگران فقط با زبان و سخنراندن نیست؛ بلكه مردم باید در عمل، اسلام و تقوا را در روحانیت ببینند. طبیعی است كه یک روحانی كه از لزوم دستگیری از ضعفا سخن میگوید، با كسی که در عمل به یاری ضعیفی شتافته، متفاوت است و دعوت با عمل، تأثیرگذارتر است.
بنده خودم دیدم که آیتالله سید صدرالدین صدر که از مراجع بزرگ تقلید بودند، با نوازش طفلی که در کوچه گریه می کرد، او را آرام كردند؛ همچنین میرزا جواد آقا تهرانی که سالیان طولانی از عمرش را در مکتب اهلبیت(ع) و تعلیم اخلاق سپری کرده بود، لباس سربازی میپوشید و در جبهه جنگ حاضر میشد. با تأسی به چنین بزرگانی، باید روحیه دعوت كردن دیگران با عمل، در روحانیت بروز بیشتری داشته باشد.
جاننثاری برای اسلام یا برای خاک؟
چنین نیست که همه شهدا، همه نمازگزاران و همه کسانی که عمل صالح انجام میدهند، از کار خود بهره و اجر یکسانی ببرند؛ بلکه میزان اجر و پاداششان وابسته به نیت آنهاست؛ هر چه نیت خالصتر باشد، ارزش عمل نیز بیشتر است؛ به گونهای که گاهی تفاوت ارزش دو عمل مشابه به دلیل اختلاف در مراتب اخلاص، بقدری زیاد است که قابل تصور نیست.
متأسفانه شناخت بعضی از مردم نسبت به جهاد و شهادت تحت تأثیر برخی عوامل، اندک است. گاهی در برخی مراسم رسمی گفته میشود که شهدا فقط برای دفاع از آب و خاک، جان خود را تقدیم کردهاند و این، مقدسترین کاری است كه یك فرد میتواند انجام دهد!! اگر نیت یك شهید مسلمان فقط دفاع از آب و خاک باشد، چه تفاوتی بین او و یک فرد مارکسیست و بیدین است كه برای حفظ آب و خاک كشورش کشته شده است؟ آیا اجر و مقام شهدای ما با آن مارکسیست یکی است؟!
حتی بسیاری از حیوانات نیز به صورت غریزی از خانه و کاشانه خود دفاع میکنند، اگر واقعاً تصورمان این باشد که باید همه چیز فدای آب و خاک شود، از اسلام دور شدهایم؛ فدا كردن عزیزترین گوهر خدادادی، یعنی جان گرانبها برای چند متر خاک، کجا؛ و تقدیم جان برای اعتلای کلمهًًْْالله، کجا؟!
وظیفه تبیین معارف اسلام و ارزشهای آن بر عهده روحانیت است؛ ما باید این مسئله را برای دیگران تبیین کنیم که جنگیدن برای ارضای عواطف انسانی یا برای اموری مانند آب و خاک که ارزش مادی دارد، قابل مقایسه با دفاع از اسلام و فدا کردن جان در راه آن نیست. آیا یكی دانستن شهادت در راه خدا، با کاری که حتی حیوانات هم به صورت غریزی آن را انجام میدهند، کوتهفکری نیست؟ تفاوت ارزش جان دادن در راه امور مادی و تقدیم جان برای خدا، از خاک تا افلاک است.
بیانات آیتالله مصباح یزدی(دام ظله)
درمراسم بزرگداشت شهدا و ایثارگران روحانیت؛ قم ؛10 / 10 / 1396 .