به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,028
بازدید دیروز: 2,474
بازدید هفته: 1,028
بازدید ماه: 116,534
بازدید کل: 23,778,333
افراد آنلاین: 3
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۲۹ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 18 May 2024
السبت ، ۱۰ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۱۵ - استاد حسن رحیم پور‌ازغدی: آزاد اندیشی بدون اباحه گری و شكاكیت ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
 استاد رحیم پور ازغدی:
آزاد اندیشی بدون اباحه گری و شكاكیت

اشاره) مبحث وحدت  حوزه و دانشگاه از جمله مقولاتی است که هر آن چه در اهمیت و ضرورت آن تأکید شود، باز هم جای توصیه باقی خواهد ماند. از این روی توجه خوانندگان فرهیخته را به سخنی از استاد رحیم پور ازغدی که به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه در جمع د انشجویان دانشگاه تهران ایراد گردیده است جلب می‌نماییم:
درود بر همه‌ مردان و زنان بزرگ از دانشگاه و حوزه كه به ویژه در نیم‌قرن اخیر، در غربت و سكوت، گفتند و نوشتند و برای استقرار جامعه‌ی دینی جدید و فرهنگ دینی معاصر (با تاكید بر هر دو قید) مایه گذاشتند و خون دل خوردند و بر مجاهدین حوزه و دانشگاه كه در این راه مقدس، خون دادند، و در شكنجه‌گاه‌های رژیم پیشین، در جبهه‌های نبرد و كف همین خیابان‌های تهران، خونشان در هم آمیخت و مخلوط شد.
امروز برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری‌های كلانی برای ایجاد شكاف‌های نژادی، مذهبی و صنفی در كشور می‌شود و اگر ما چرت بزنیم، قافیه را خواهیم باخت. ما باید عمیقا از دستاورد آن ارواح پاك و از خون‌ دل‌هایی كه خوردند و خون‌هایی كه دادند، حراست كنیم.
یك روز هدف‌گذاری برای ارتباط حوزه و دانشگاه آسان‌تر و واضح‌تر بود. تفاهم، درك متقابل، رفع سوء ظن‌ها، آشنایی با علوم و متد یكدیگر و ... نزدیك شدن در صفوف مبارزه علیه ستم، استبداد و امپریالیزم، كفایت می‌كرد. امروز آن تلاش‌ها به ثمر نشست و حاكمیتی را برانداختیم و حاكمیت جدیدی با اهداف و مبانی جدید به ثمر نشست؛ این دستاورد بزرگ نسل اول حوزه و دانشگاه معاصر بود.
نسل دوم حوزه و دانشگاه نیز در حراست از انقلاب طی دو دهه‌ی گذشته، سرمایه‌گذاری كلانی كرد و نسبتا موفق بود، گر چه ضعف‌های مهمی داشت و برخی از مسائل را نتوانست به خوبی حل كند. علت آن هم روشن است چون ”نظام‌سازی”، از ”نظام براندازی” به مراتب پیچیده‌تر و مشكل‌تر است. دوسه بار انقلاب‌كردن، از یكبار ”درست حكومت كردن” سخت‌تر است. اما امروز نوبت به نسل سوم حوزه و دانشگاه رسیده است كه گام سوم را در نهادینه كردن ارزش‌های انقلاب و تكمیل پروژه‌ی وحدت بردارد. این گام سوم بسیار بسیار مهم و خطیر است. اگر به درستی برداشته نشود، همه‌ی زحمات نیم‌قرن گذشته جبهه‌ی عام انقلاب اسلامی و دو نسل پیشین به هدر خواهد رفت و عقب‌گرد وحشتناكی خواهیم داشت كه معلوم نیست دوباره چه وقت، قابل جبران باشد. شاید قرن‌ها وقت ببرد. امام (ره) بارها می‌گفت اگر ما شكست بخوریم، قدرت‌ها چنان سیلی به اسلام می‌زنند كه تا قرن‌ها بلند نشود. چون قدرت اسلام و پتانسیل عظیم اجتماعی آن را در دو دهه‌ی گذشته تجربه كردند و مستبدین عالم، زهر اسلام سیاسی را چشیدند.
اما نوع برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری برای نسل سوم با آنچه وظیفه‌ی دو نسل قبل بوده است گرچه در اصول، مشترك است اما البته باید در استراتژی و تاكتیك، متفاوت باشد. ما باید مراحل پیچیده‌تر و نهادینه‌تری از این پروژه را پیش ببریم. شعار ما باید این باشد: ساده‌زیستی نظری و راحت‌طلبی عملی، موقوف.
حوزه امروز البته با 30 سال قبل بسیار متفاوت است. پیشرفت‌های بزرگ در حوزه اتفاق افتاده و امروز دارای دهها موسسه‌ی تحقیقاتی و صدها فاضل حوزوی روشنفكر است كه اهل قلم، آشنا با علوم جدید و اهل تفكر اجتماعی‌اند. دانشگاه ما هم با دانشگاه 30 سال قبل بسیار متفاوت است. دانشگاه به مراتب مردمی‌تر، دینی‌تر و زنده‌تر از دانشگاه قبل از انقلاب است. روح تحقیق و پیشرفت، علاقه به تولید علم و حضور در صحنه مشكلات اجتماعی و حس همدردی با محرومین، در دانشگاه، زنده شده است. قلب دانشگاه و حوزه امروز با صدای بلند می‌تپد و آنها كه مرگ دانشگاه را و افول حوزه را آرزو می‌كردند، آرزوی خود را به گور می‌برند. در عین حال امروز همه‌ی ما ناآرامیم و از وضع موجود، راضی نیستیم و این نارضایتی، نه به معنای انكار پیشرفت‌ها بلكه به دلیل آرمان‌های بلندتری است كه داشته و داریم. این دغدغه، مقدس است و باید حفظ شود. نباید ترسید و نباید مایوس شد و نباید خسته شد. امیدوار، مصمم، و مثبت‌اندیش، فعال و جدی باشیم و به آینده بزرگی كه انشاءالله در پیش است بیندیشیم، این آینده، البته محتوم نیست و به دست شما باید ساخته شود.
اگر ما تجربه جامعه‌سازی جدید كه پی‌ریزی آن چند دهه و ساختمان كامل آن دو سه قرن وقت می‌برد را به درستی پیش ببریم، بزرگترین پدیده‌ی چند قرن اخیر جهان اتفاق افتاده است. چون واحد زمان در رفتار فردی، ساعت و روز و سال است اما در مقیاس تحول اجتماعی، این واحد، دهه است و سایر تمدن‌ها هم طی چهار و پنج قرن تلاش ساخته شده‌اند و خلق‌الساعه نبوده‌اند. این همان پدیده‌ای است كه من آن را رنسانس اسلامی می‌نامم. مانیفست تحول بزرگ جهان اسلام به دست شما، دارد نوشته می‌شود. كوچك‌ترین اقدامات شما زیر ذره‌بین تاریخ قرار خواهد گرفت و ملت‌های بسیاری منتظرند تا از روی دست شما نسخه‌برداری كنند و جامعه جدیدی بسازند. انقلاب‌های بسیاری در جهان اسلامی از روی دست انقلابیون ایرانی، كپی‌برداری و الهام گرفته شده، اما باید بتوانیم در مرحله‌ی بعد، جامعه دینی جدید یعنی محصول انقلاب دینی را هم به جهان عرضه كنیم تا الگوبرداری در جامعه‌سازی پس از الگوی انقلاب هم به سایر  ملت‌ها هدیه شود. اگر درس انقلاب دادیم، درس حكومت و جامعه‌سازی هم باید بدهیم تا این ترم آموزش جهانی، تكمیل شود والا، كار، ناقص می‌ماند و در دهه‌های آینده، روح یاس و عقب‌گرد جهان اسلام را دوباره خواهد گرفت. جامعه‌ای بسازیم كه  از زیر فشار عادات غلط و خرافی گذشته رها شود و در عین حال به دام خرافات مدرن كه از سوی هژمونی غرب به ملت‌ها تحمیل شود، نیفتد.
ما - حوزه و دانشگاه - باید مدام با خود مرور كنیم كه چه جامعه‌ای می‌خواستیم و می‌خواهیم بنا كنیم. مدیران كشور، تقریبا همگی از كرسی‌های دانشگاه و حوزه، به كرسی مدیریت كشور می‌آیند. حاكمیت ما خوشبختانه هم ماهیتا مردمی است و هم حقیقتا فرزند دانشگاه و حوزه است. هیچ وقت مثل این عصر، حلقه‌ی نظر و عمل، به یكدیگر، این‌گونه وصل نبوده است. هر فكر قوی كه در دانشگاه یا حوزه، تولید شود به فاصله‌ی كوتاهی وارد حاكمیت می‌شود و حتی عملی می‌شود. این واقعیت، از طرفی، بسیار امیدواركننده است كه سرنوشت جامعه و نظام، در محافل علمی، تعیین شود و نه در پستوی مافیاهای قدرت و ثروت و در عین حال، مسئولیت‌آور است. و تكلیف بزرگی از سوی خدا و مردم است خطاب به دانشگاه و حوزه، كه تولید فكر كنید و كار خلاق كنید. تا می‌توانید به جای وعده دادن و صرفا انتقادكردن و وراجی كردن، كار مثبت كنید. ما در دهه‌ی سوم، برادران و خواهران، كمتر باید كلی‌گویی كنیم. دهه‌ی سوم، دهه‌ی جزیی‌گویی و دقت فكری است. باید همان اصول دهه‌ی اول را پی‌گیری كرد اما نباید عینا و انحصارا در همان حد، باقی ماند. حوزه و دانشگاه، باید حرف‌های تكراری در باب جامعه و حكومت ایده‌آل را تبدیل به ایده‌های جدیدتر و اجتهادی‌تر، و به راهكار عملی‌تر و برنامه‌های عینی‌تر كنند.
اگرحوزه و دانشگاه، در پروژه‌ی تولید علم و تولید حرف‌های تازه‌تر و طرح‌های عملی‌تر، شكست بخورند، حاكمیت هم شكست خواهد خورد؛ در این شرایط ما باید:
اولا - امید خود را از دست ندهیم و منفی بافی نكنیم. اگر حوزه و دانشگاه، مثبت باشند، كل حاكمیت، مثبت خواهد بود و جامعه هم به جلو خواهد رفت.
ثانیا: حوزه و دانشگاه، كمی عملگراتر و عینی‌تر باید بشوند. طلبه و دانشجو نباید جدا از جامعه و بی‌ارتباط با شرایط كشور، مطالعه و مباحثه كنند. در روایات ما از علم به طور مطلق یعنی تبدیل ذهن به انباری از مفاهیم و الفاظ به‌دردبخور دفاع نمی‌شود بلكه علم مفید، علم نافع، و علم توام با عمل، مورد سفارش است.
ما با علممان نمی‌خواهیم برای یكدیگر پز بدهیم و مدركمان را به سر دیگری بزنیم. علم باید به درد دنیا و آخرت مردم بخورد. علم باید به كار بشر و حقوق بشر و رشد او و نجات محرومین بیاید. طرح جامع ما برای نیم قرن آینده حكومت و جامعه چیست؟! هر چه هست بر همان اساس باید از امروز به سیر علوم و تحقیقات و موضوعات و مطالعات خود جهت بدهیم.
حوزه و دانشگاه، هنوز با همه‌ی ظرفیت خود پای كار نیامده‌اند و كمتر از 20 ظرفیت‌شان فعال شده. نظام باید حوزه و دانشگاه را در جریان مشكلات كشور قرار دهد و آنها را پای كار بیاورد. همه تحقیقات علمی ما، اعم از تجربی و علوم پایه و فلسفی و عقلی و نقلی و فقهی و كلامی و اخلاقی و همه و همه در دانشگاه و حوزه باید پای كار آورده شوند.
ثالثا - مراقب باشیم هسته و بدنه‌ی اصلی حوزه و دانشگاه به مسائل فرعی و حاشیه‌ای و دعواهای جناحی و حزبی و فحاشی‌های ژورنالیستی و چاقوكشی، آلوده نشوند و انرژی كه باید به كار مردم بیاید در این جبهه‌های انحرافی و در اغراض نازل به هدر نرود.
امروز باید به راه وسط میان طالبانیزم و سكولاریزم بیندیشیم. به راه سوم میان سلطنت سنتی و دموكراسی غربی بیندیشیم. به راه سوم، میان یك جامعه بدوی عقب افتاده و تكنولوژی بدون آرمان غربی بیندیشیم. به راه سوم، میان انزوای رهبانی شرق و شهوت‌پرستی و نفسانیت غرب بیندیشیم. به راه سوم، میان فقر مفرط و سرمایه‌داری افسارگسیخته بیندیشیم. به راه سوم، میان تحجر و قشری‌گری و گذشته‌گرایی با تقلید و ترجمه و غرب‌پرستی بیندیشیم. راه سوم، راه خلاقیت و تولید و اجتهاد و نواندیشی در عین اصالت‌خواهی و اصول‌گرایی و ارزش محوری است. راه سوم، راه اخلاق‌گرایی بدون ظاهرآرایی و ریاكاری است. راه سوم، راه عملگرایی، بدون عملزدگی و پراگماتیزم است. راه سوم، راه نواندیشی و روشنفكری، بدون بدعت‌گذاری و ارتداد است. راه سوم، راه اصول‌گرایی، بدون قشری گرایی و بنیادگرایی است. راه سوم، راه آزاداندیشی، بدون اباحی‌گری و شكاكیت است. راه سوم، راه گفت‌وگو و مباحثه بدون لجاجت و بی‌ادبی و چاقوكشی است. راه سوم، در ضمن اختلاف‌نظرهاست. راه سوم، راه مردم‌گرایی و مردم‌سالاری، بدون عوامزدگی و عوامفریبی است. راه سوم، راه قانون‌گرایی، بدون عدالت‌ستیزی است.
 راه سوم، راه آزادی، بدون هوچی‌گری و هرج و مرج‌طلبی است. راه سوم، راه دفاع از امنیت بدون سركوب آزادی‌های مشروع است.این راه را باید ابتدا نخبگان ما در حوزه و دانشگاه هموار كنند و حاكمیت با همه‌ی گرایش‌های اسلامی‌اش، آن را طی كند.