4 / 16 - عباسعلی مشکانی سبزواری : فرهنگ مواجهه با بدپوششی در سیره اهل بیت(ع) (بخش چهارم و پایانی) ۱۳۹۷/۰۱/۲۰
فرهنگ مواجهه با بدپوششی در سیره اهل بیت(ع) (بخش چهارم و پایانی)
مصادیق برخوردهای سلبی معصومین(ع) با منکر بدپوششی
عباسعلی مشکانی سبزواری
ب) برخورد سلبی
1- تهدیدی- تحقیری
ادله عام و خاص
1- امام علی(ع) میفرماید: «پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم مینهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و...) از بیگانگان تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل میگرداند. (بحارالانوار، ج79، ص303)
2- امیرالمومنین(ع): «امَرَنا رَسُولُاللهِ انْ نَلْقى اهْلَ الْمَعاصى بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَه» «رسولخدا(ص) به ما دستور داد كه با گناهكاران با چهره عبوس برخورد كنيم.» (وسائلالشیعه، ج8، ص143) همچنین در روایات متعددی از سازشکاری با گناهکار نهی شده است (ن.ک. مجلسی، بحارالانوار، ج12، ص386؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص180). بر این اساس بدپوشان و بدحجابان به عنوان کسانی که گناهکار بوده و عامل ناهنجاری دینی و شرعی هستند، باید با برخورد سرد و تحقیرآمیز و حاکی از نوعی بیاعتنایی و کم توجهی جامعه روبرو شوند.
3- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «دو گروه از دوزخیان را (هنوز) من ندیدهام: گروهی که تازیانههایی مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن میزنند و (گروهی دیگر)، زنان هستند که در حالی که پوشیدهاند، اما برهنهاند؛ کجراهه میروند و دیگران را نیز به کجروی تشویق میکنند، سرهایشان همچون کوهان شتر است. اینان به بهشت نمیروند و بوی بهشت را که از فاصله چندین و چندان (فاصله دور) به مشام میرسد، استشمام نمیکنند.» (نمازی، مستدرك سفينهًْالبحار، ج10، ص52).
4- رسول خدا(ص): «أیُّما امْرَأَهًٍْ نَزَعَت ثِيَابَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِهَا خَرَقاللهُ تَعَالَى عَنها سَترَهُ» «هر زنی که لباس خود را جز در خانه خود بیرون آورد، خداوند پرده خویش را از او بر میگیرد.» (پاینده، نهجالفصاحه، ص359).
5- پیامبر اکرم(ص): خطاب به یکی از زنان میفرماید: «ای حولاء! زینت خود را برای غیر همسرت آشکار مکن؛ ای حولاء! بر زن جایز نیست که زیباییهای دست و پای خود را (بالاتر از مچ) برای مردی غیر از شوهرش آشکار کند، که اگر چنین کرد، همیشه در نفرین، خشم و کینه الهی و فرشتگان او خواهد بود و در قیامت، برای او عذابی دردناک فراهم است.» (مستدرکالوسائل، ج14، ص242).
6- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «هر زنی که خود را بیاراید، خوشبو کند و از منزل خارج شود، در حالی که شوهرش به این کار راضی باشد، خداوند برای هر قدمی که زن بر میدارد، برای شوهرش خانهای در دوزخ بنا میکند.» (قمی، سفینه البحار، ج8، ص231)
7- امام صادق(ع) میفرماید: «رسولخدا(ص) فرمود: کسی که از زنش اطاعت کند، خداوند او را به صورت در آتش میاندازد. پرسیدند: اطاعت در چه چیزی؟ فرمود: اینکه زن درخواست... لباسهای نازک و بدننما از شوهرش داشته باشد و شوهر نیز قبول کند.» (وسائلالشیعه، ج2، ص50)
8- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «هر زني كه خود را خوشبو سازد [به گونهاي كه نامحرم آن را استشمام كند]، سپس از منزل خارج شود، تا هنگام بازگشت به خانه مورد لعنت [ملائكه] قرار ميگيرد.» (وسايلالشيعه، ج7، ص154).
9- «حضرت علي(ع) میفرماید: به همراه فاطمه(س) به خدمت رسول خدا(ص) شرفياب شديم در حاليكه او را شديدا گريان ديديم، گفتم: پدر و مادرم فداي تو باد چه چيز اين چنين شما را گريان ساخته است؟ فرمودند: شبي كه به معراج برده شدم زناني از امّتم را در عذابي شديد و در وضع بدي ديدم كه از شدت عذابشان گريستم، سپس احوال آنها را برايمان شرح دادند، فاطمه(س) فرمود، اي محبوب و روشني چشم من، ما را از عمل آنها با خبرساز، پس حضرت فرمودند: زني كه با مويش آويخته شده بود، در دنيا مويش را از نامحرمان نميپوشاند، زني كه با زبانش آويخته شده بود و همسرش را آزار ميداد و آنكه گوشت بدن خود را ميخورد بدنش را براي ديگران تزيين ميكرد و آنكه با قيچي گوشتش چيده ميشد كسي بود كه خويشتن را بر مردان نامحرم عرضه ميداشت.» (وسايلالشيعه، ج7، ص156)
10- امیرالمومنین(ع) میفرماید: «رسول گرامي اسلام(ص) نهي فرمودند از اينكه زني براي غيرهمسرش، خود را بيارايد، پس اگر مرتكب چنين عملي شود بر خدا سزاوار است كه او را در آتش بسوزاند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص243).
11- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «زمانیکه دیدید زنانی از امت من سرهای خود را مثل برآمدگی پشت شتر دسته نموده و در میان نامحرمان ظاهر میشوند، به آنها بگویید که نمازشان قبول نیست.» (طبرانی، المعجم الکبیر، ج22، ص370).
12- امام صادق(ع) میفرماید: «اميرالمومنين(ع) از برجسته ساختن موى سر در يك قسمت و نشان دادن موى بالاى پيشانى و حنا گذاشتن كف دست توسط زنان نهى كرد و فرمود: زنان بنىاسرائيل به خاطر همين موهاى بالاى پيشانى و حنا گذاشتن (آشكار) به هلاكت افتادند.» (کلینی، الکافی، ج5، ص520).
13- پیامبر اکرم(ص): زنان را از اينكه هنگام خروج از خانه لباسي جذاب و چشمگير بپوشند نهي كرده است.» (دعائم الاسلام، ج2، ص169)
14- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لعنت خداوند بر مردی که لباس زنان را بپوشد و زنی که لباس مردان را به تن نماید.» (پاینده، نهجالفصاحه، 627)
15- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «بدترین زنان، کسی است که در غیاب شوهر آرایش و خودنمایی میکند و به هنگام حضور شوهر، خود را میپوشاند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص235)
2) تأدیبی- تعزیری
قبل از اشاره به ادله عام برخورد تعزیری، درباره نحوه دلالت این ادله بر برخورد تعزیری و تادیبی با پدیده بدپوششی تبیین یک اشکال ضروری به نظر میرسد: در شریعت برای تخلف از برخی واجبات و محرمات، حد تعیین شده، ولی برای بسیاری از آنها کیفر خاصی تعیین نشده است. با این حال دیده میشود که معصوم، برخی از متخلفان را در این زمینه کیفر داده است. این امر نشان میدهد که اصل مجازات کردن هنگام تخلف از واجب و حرام، امری جایز و مشروع است؛ زیرا معصوم، مرتکب امر غیرمشروع نمیشود. (مبانی تکملهالمنهاج، ص337) بر این اساس- بر فرض فقدان دلیل خاص بر برخورد تعزیری با پدیده بدپوششی- میتوان از این طریق برای بدپوششی به عنوان یک تخلف شرعی، مبتنی بر سیره معصوم، کیفر تعیین کرد.
این نکته با این فرض ذکر شد که ما دلیلی بر تادیب و تعزیر در زمینه بدپوششی در دست نداشته باشیم. اما در ذیل مواردی از برخورد تادیبی- تعزیزی معصومین با پدیده بدپوششی ارائه میشود:
ادله عام و خاص
1- پیامبر اکرم(ص): «مَنْ أَصَابَ مِنْ هَذِهِ الْقَاذُورَاتِ شَيْئاً... نُقِمْ عَلَيْهِ حَدَّ الله» (عوالیاللئالی، ج3، ص441) که در جریان اجرای حد (حد به معنای عام آنکه شامل تعزیر نیز میشود) بر یکی از مسلمانان گناهکار صادر شده است، با این پیشفرض که بدپوششی نیز از مصادیق قاذورات است، میتواند به عنوان یکی از ادله عام برخورد تأدیبی- تعزیری پیامبر اکرم(ص) با پدیده بدپوششی به شمار آید.
2- امیرالمومنین(ع) میفرماید: «مرد مسیحی تازهمسلمانی را پیش حضرت آوردند که گوشت خوکی را کباب کرده و آماده خوردن ساخته بود. او عذر آورد که بیمار شدم و به گوشت نیاز داشتم. حضرت فرمود: چرا به جای آن، گوشت بز استفاده نکردی؟ سپس افزود: اگر خورده بودی، حد بر تو جاری میکردم، ولی تو را تازیانه میزنم تا تکرار نکنی. آنگاه او را زد تا به بول افتاد.» (وسائلالشیعه، ج18، ص580).
3- امیرالمومنین(ع) میفرماید: «شخصى که خودارضایى کرده بود را خدمت امیرمؤمنان على(ع) آوردند (تا مجازاتش کند) حضرت به قدرى بر دستش زد که سرخ شد. سپس از بودجه بیتالمال مقدّمات ازدواجش را فراهم کرد.» (وسائلالشیعه، ج21، ص363)
4- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «در مدینه، دو مرد بودند که به مردی دیگر، در حالی که رسولخدا(ص) میشنید، گفتند: وقتی طائف را انشاءالله فتح کردید، بر تو باد که سراغ دختر غیلان از قبیله بنیثقیف بروی؛ چرا که چنین و چنان است. پیامبر فرمود: شما را جزو مردانی میبینم که در پی زنانند. پس دستور داد آن دو را به مکانی که «عرایا» خوانده میشد، تبعید کنند. آنان (در دوره تبعید) هر جمعه به مدینه میآمدند و خرید میکردند.» (وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۱۴۸) این سنخ روایات بیانگر برخورد حکومتی پیامبر اکرم و امیرالمومنین(ع) با ناهنجاریهای اجتماعی است که برخی از آنها به مراتب از لحاظ تاثیرگذاری در درجه پایینتری نسبت به مقوله بدپوششی و امثال آن قرار دارند. به بیان دیگر میتوان گفت وقتی خوردن گوشت خوک و یا آمادهسازی آن برای خوردن، استمناء، توصیف زنان زیبا و... در سیره نبوی و علوی مورد برخورد قرار میگیرند، پدیدههایی همچون بدپوششی به طریق اولی باید مورد مواجهه و برخورد قرار گیرند.
5- ابن عباس نقل میکند که «پیامبر اکرم(ص) مردانی که زننما بودند را لعن فرموده و آنها را از مدینه تبعید میکرد.» (کتانی، نظام الحکومه النبویه، ج2، ص291)
6- امير مؤمنان(ع) در مسجد به مردی که نشانههای زنانگی در او بود (خود را شبیه زنان درست میکرد)، برمىخورد و او را از مسجد اخراج مىكند و وى را ملعون مىنامد. سپس حضرت به گفته پيامبر(ص) استشهاد مىكند كه متشبهان از مردان به زنان و از زنان به مردان را ملعون خوانده است. (عللالشرایع، ج 2، ص 602)
7- «مردی زنصفت را پیش پیامبر(ص) آوردند که دست و پای خود را حنا گذاشته بود. حضرت پرسید: چرا چنین کرده است؟ گفتند: ای رسولخدا! خود را شبیه زنان میسازد. پیامبر دستور تبعید او را به منطقهای در مدینه به نام نقیع صادر کرد.» (سننابیداود، ج7، ص288) این روایتها مصداق بارزی از نحوه برخورد حکومتی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) در قالب تعزیر با پدیده بدپوششی است.
3- تقبیحی- تحذیری
ادله عام و خاص
1- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «حکایت زنی که دامنکشان و با زینت در برابر نامحرمان نمایان میشود، چون ظلمت و تاریکی قیامت است که روشناییبخشی ندارد.» (نهجالفصاحه، ص716)
2- امیرالمومنین(ع): حضرت در روایتی در بیان وقایع و شرائط آخرالزمان میفرماید: «زمانی خواهد آمد که زنان بهخاطر حرص به دنیا، همچون مردان در انواع تجارتها و خرید و فروشها شرکت خواهند کرد... و مردان (از لحاظ پوشش و آرایش و پیرایش) خود را شبیه زنان خواهند نمود، و زنان هم خود را شبیه مردان خواهند کرد.» (مستدرکالوسائل، ج12، ص327)
3- امیرالمومنین(ع): چنانکه پیشتر اشاره شد، حضرت خطاب به مردم عراق فرموده است: «اي مردم عراق؛ خبر يافتم كه زنان شما در راهها پهلو به پهلوي مردان ميزنند آيا شرم نميكنيد؟» (کلینی، الکافی، ج5، ص537). و در حدیث دیگری از حضرت نقل است که: «آیا شرم نمیکنید و به غیرت نمیآیید، که زنان شما راهی بازارها و مغازهها میشوند و با افراد بیدین برخورد میکنند؟» (همان، ج5، ص537) روایات فوق بیانگر برخورد تقبیحی- سرزنشی حضرت علی(ع) است که از پایگاه حکومت صادر شده است (برخورد تقبیحی- سرزنشی حکومتی).
4- علی(ع) میفرماید: «در آخرالزّمان و نزديك شدن رستاخيز كه بدترين زمانها است، زنانى آشكار مىشوند كه برهنه و لخت هستند؛ زينتهاى خود را هويدا مىسازند، به فتنهها داخل مىشوند و به سوى شهوتها مىگرايند. به لذتها مىشتابند، حرامهاى الهى را حلال مىشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.» (وسائلالشیعه، ج20، ص35) این روایت از جمله مواردی است که از سویی تهدید بدپوششها به شمار میرود و از سوی دیگر آنها را تقبیح و سرزنش میکند.
5- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «به زودى بعد از من مردمانى مىآيند كه غذاهاى لذيذ و رنگارنگ مىخورند و مركبها سوار مىشوند و مانند زن كه خودش را براى شوهرش بَزَك مىكند، خويشتن را مىآرايند و مانند زنان خودآرايى وجلوهگری مىكنند.» (قمی، سفینهالبحار، ج3، ص494). پیامبر اکرم(ص) در این روایت نیز به صراحت به تقبیح و سرزنش بدپوششها میپردازد.
فصل سوم: راههای اثبات مدعای مقاله
1) اثبات طریق روش اجتهادی «تجمیع ظنون»
چنانکه پیشتر اشاره شد، منهج مورد استفاده این تحقیق، براساس تجمیع ظنون است. با توجه به تعریفی که از این روششناسی فقهی گذشت، در مسئله مورد بحث (نحوه مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی)، در صورت خدشه در تکتک روایات و عدم پذیرش آنها، نمیتوان از مفاد و معنای عمومی آنها، که از طریق تجمیع ظنون به دست میآید دست کشید. چه اینکه مجموعه این روایات و مستندات حداقل به طور فیالجمله از گونه های مختلف سلبی و ایجابیِ مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی خبر میدهد. بر این اساس ادعای کسانی که مدعی عدم برخورد معصومین(ع) با پدیده بدپوششی هستند، قابل قبول نخواهد بود.
2) اثبات مدعا از طریق استدلال به «موارد مشابه در سیره معصوم» و «حکم وجوب حجاب»
بر فرض عدم پذیرش روایات فوق و خدشه در جملگی آنها (که ممکن نیست) و نیز عدم پذیرش حجیت منهج اجتهادی «تجمیع ظنون»، از طریق دیگری نیز میتوان به نحوه مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی دست یافت. در این شیوه، از طریق استدلال به موارد مبین و روشنی که از سیره و روش معصومین(ع) در برخورد با دیگر پدیدههای ناهنجار نقل شده با تأکید و توجه بر حکم وجوب حجاب، میتوان به رهیافتی در مسئله مورد بحث (مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی) نائل آمد.
این مسئله جزو مسلمات است که در شريعت، براى تخلف از برخى واجبات و محرمات، حد تعيين شده، ولى براى بسيارى از آنها كيفر خاصى تعيين نشده است. با اين حال ديده شده است كه معصوم(ع) با برخى از متخلفان در اين زمينهها مواجهه نموده و بعضاً كيفر داده است (چنانکه بخشی از ادله عام مورد استناد در این مقاله به همین مهم دلالت دارند) اين امر نشان مىدهد كه اصل مواجهه و مجازات كردن متخلف هنگام تخلف از واجب و حرام، امرى جايز و مشروع است؛ زيرا معصوم(ع) مرتكب امر غيرمشروع نمىشود. ممكن است در اين دليل اشكال شود كه گناهانى كه معصوم براى آنها فرد يا افرادى را مجازات كرده، گناهان معدودى است و فعل معصوم نشان مىدهد كه كيفر دادن بر اين گناهان خاص جايز است، ولى ثابت نمىكند كه مىتوان براى ديگر گناهان هم كيفر تعيين كرد. به تعبير ديگر، تسرى از كيفر يك گناه به كيفر گناه ديگر، نوعى قياس ممنوع در ميان اماميه است.
افزون بر آن فعل، زبان ندارد و معلوم نيست معصوم به چه ملاحظهاى اين كار را انجام داده است. بنابراين، دليل اخص از مدعا خواهد بود.
در پاسخ اشكال اول بايد گفت گاهى مىخواهيم اصل جواز را در حوزه احكام جزايى غيرمنصوص ثابت كنيم. بىترديد فعل معصوم اگر در يك مورد ثابت شد، بايد گفت در ديگر موارد هم ثابت مىشود؛ زيرا احتمال فرق ميان موارد گفته شده در روايات و ديگر موارد داده نمىشود. قياس ممنوع نيز شامل مواردى نمىشود كه با امثال الغاى خصوصيت يا تنقيح مناط به ملاك حكم دست مىيابيم، زيرا يا مستند به ظهور است يا به عدم فرق، قطع و اطمينان وجود دارد.
گاهى نيز مىخواهيم نوع يا مقدار كيفرى را كه معصوم در يك مورد تعيين كرده است، براى مورد ديگر ثابت كنيم. در اين صورت، نمىتوان به عدم فرق ميان موارد ياد شده در روايات و ديگر موارد، قطع حاصل كرد. افزون بر اين، چون موارد ياد شده در حوزهاى است كه شارع حد خاصى تعيين نكرده است، اصلاً فعل معصوم از باب تبليغ حكم الهى نيست تا گفته شود تعميم آن از موردى به مورد ديگر قياسى باشد، بلكه از مواردى است كه به امام به عنوان حاكم واگذار شده است.
در پاسخ اشكال دوم هم مىگوييم فعل از آن جهت كه فعل است، بر حكم خاصى نظير وجوب يا حرمت دلالت ندارد، ولى بر اصل جواز به معناى عام دلالت مىكند، چون در علم كلام ثابت شده است كه حوزه عصمت گسترده است و معصوم نه تنها در مقام تبليغ احكام، بلكه در مقام عمل به آنها نيز معصوم است، پس به طور طبيعى، جواز اين فعل به معناى عام ثابت مىشود.
از برخى روايات چنين به دست مىآيد كه خداوند براى تخلف از هر واجب يا حرامى، كيفر قرار داده است. براى نمونه، در روايت معتبرى از امام محمدباقر(ع) چنين آمده است: خداوند براى هر چيزى، ضابطه و چارچوبى قرار داده و براى هر كس كه از آن چارچوبها تجاوز كند، جزا و كيفرى تعيين كرده است. تقريب استدلال به اين روايت بدين قرار است: حجاب و پوشش يكى از چارچوبها و مقررات و دستورات الزامى الهى است، و هر كس اين واجب را به صورت مقرر رعايت نكند، به مقتضاى ذيل روايت (وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً) سزاوار عقوبت و كيفر است و هنگامی که کیفر الهی ثابت شد، به طور طبیعی امام حق اجرای آن را داشته و میتواند با متخلفین برخورد نماید. (الکافی، ج1، ص 59) بر این اساس بر فرض که در مورد مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی، هیچ روایتی نیز به دست ما نرسیده باشد، مسلم است که آن حضرات در برابر چنین پدیدهای سکوت پیشه نکردهاند. (ن.ک. ضیائیفر، فصلنامه فقه، ش51: ص113 و 119)
جمع بندی و نتیجه گیری
بر اساس آنچه گذشت و مروری بر سیره معصومین(ع) درباره نحوه مواجهه ایشان با پدیده بدپوششی، بیانگر چند نکته اساسی است: 1- ائمه معصوم(ع) بر خلاف پندار برخی، نسبت به این پدیده بیتوجه نبوده، از طرق گوناگونی با این معضل دینی و اجتماعی به مقابله برخاستهاند. 2- نوع مواجهه معصومین(ع) با این پدیده در دو ساحت و دو قالب «نرم» و «سخت» و به تعبیر دیگر «حقوقی» و «فرهنگی» و به تعبیر سوم «ایجابی» و «سلبی» بوده است. 3- در عرصه مواجهه ایجابی (نرم و فرهنگی) میتوان به مواردی از قبیل: مواجهه تعلیمی- تبلیغی و تشویقی- تنصیحی اشاره کرد. 4- در عرصه مواجهه سلبی (سخت و حقوقی) نیز میتوان به مواردی از قبیل: مواجهه تهدیدی- تحقیری، تأدیبی- تعزیری و تقبیحی- تحذیری اشاره کرد. 5- ادله و روایات دال بر انواع مواجههها نیز در دو دسته «عام» و «خاص» قابل طبقهبندی است. ادله عام به صورت کلی بر مطلوب دلالت میکند که از طریق تنقیح مناط و... میتوان از آنها بهره جست. ادله خاص امّا به صورت مستقیم بر نوع خاصی از مواجهه معصوم(ع) بر پدیده بدپوششی دلالت دارد. 6- منهج (روششناسی) استفاده شده در این تحقیق، «منهج تجمیع ظنون» است، که از طریق آن میتوان ضعف سندی برخی از روایات مورد استناد را جبران نمود. بر فرض عدم پذیرش موارد فوق، میتوان از طریق استدلال به سیره معصوم(ع) در موارد مشابه و با تأکید بر حکم وجوب حجاب، بر مسئله مواجهه معصوم(ع) با پدیده بدپوششی استدلال نمود.
ب) برخورد سلبی
1- تهدیدی- تحقیری
ادله عام و خاص
1- امام علی(ع) میفرماید: «پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم مینهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و...) از بیگانگان تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل میگرداند. (بحارالانوار، ج79، ص303)
2- امیرالمومنین(ع): «امَرَنا رَسُولُاللهِ انْ نَلْقى اهْلَ الْمَعاصى بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَه» «رسولخدا(ص) به ما دستور داد كه با گناهكاران با چهره عبوس برخورد كنيم.» (وسائلالشیعه، ج8، ص143) همچنین در روایات متعددی از سازشکاری با گناهکار نهی شده است (ن.ک. مجلسی، بحارالانوار، ج12، ص386؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص180). بر این اساس بدپوشان و بدحجابان به عنوان کسانی که گناهکار بوده و عامل ناهنجاری دینی و شرعی هستند، باید با برخورد سرد و تحقیرآمیز و حاکی از نوعی بیاعتنایی و کم توجهی جامعه روبرو شوند.
3- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «دو گروه از دوزخیان را (هنوز) من ندیدهام: گروهی که تازیانههایی مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن میزنند و (گروهی دیگر)، زنان هستند که در حالی که پوشیدهاند، اما برهنهاند؛ کجراهه میروند و دیگران را نیز به کجروی تشویق میکنند، سرهایشان همچون کوهان شتر است. اینان به بهشت نمیروند و بوی بهشت را که از فاصله چندین و چندان (فاصله دور) به مشام میرسد، استشمام نمیکنند.» (نمازی، مستدرك سفينهًْالبحار، ج10، ص52).
4- رسول خدا(ص): «أیُّما امْرَأَهًٍْ نَزَعَت ثِيَابَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِهَا خَرَقاللهُ تَعَالَى عَنها سَترَهُ» «هر زنی که لباس خود را جز در خانه خود بیرون آورد، خداوند پرده خویش را از او بر میگیرد.» (پاینده، نهجالفصاحه، ص359).
5- پیامبر اکرم(ص): خطاب به یکی از زنان میفرماید: «ای حولاء! زینت خود را برای غیر همسرت آشکار مکن؛ ای حولاء! بر زن جایز نیست که زیباییهای دست و پای خود را (بالاتر از مچ) برای مردی غیر از شوهرش آشکار کند، که اگر چنین کرد، همیشه در نفرین، خشم و کینه الهی و فرشتگان او خواهد بود و در قیامت، برای او عذابی دردناک فراهم است.» (مستدرکالوسائل، ج14، ص242).
6- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «هر زنی که خود را بیاراید، خوشبو کند و از منزل خارج شود، در حالی که شوهرش به این کار راضی باشد، خداوند برای هر قدمی که زن بر میدارد، برای شوهرش خانهای در دوزخ بنا میکند.» (قمی، سفینه البحار، ج8، ص231)
7- امام صادق(ع) میفرماید: «رسولخدا(ص) فرمود: کسی که از زنش اطاعت کند، خداوند او را به صورت در آتش میاندازد. پرسیدند: اطاعت در چه چیزی؟ فرمود: اینکه زن درخواست... لباسهای نازک و بدننما از شوهرش داشته باشد و شوهر نیز قبول کند.» (وسائلالشیعه، ج2، ص50)
8- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «هر زني كه خود را خوشبو سازد [به گونهاي كه نامحرم آن را استشمام كند]، سپس از منزل خارج شود، تا هنگام بازگشت به خانه مورد لعنت [ملائكه] قرار ميگيرد.» (وسايلالشيعه، ج7، ص154).
9- «حضرت علي(ع) میفرماید: به همراه فاطمه(س) به خدمت رسول خدا(ص) شرفياب شديم در حاليكه او را شديدا گريان ديديم، گفتم: پدر و مادرم فداي تو باد چه چيز اين چنين شما را گريان ساخته است؟ فرمودند: شبي كه به معراج برده شدم زناني از امّتم را در عذابي شديد و در وضع بدي ديدم كه از شدت عذابشان گريستم، سپس احوال آنها را برايمان شرح دادند، فاطمه(س) فرمود، اي محبوب و روشني چشم من، ما را از عمل آنها با خبرساز، پس حضرت فرمودند: زني كه با مويش آويخته شده بود، در دنيا مويش را از نامحرمان نميپوشاند، زني كه با زبانش آويخته شده بود و همسرش را آزار ميداد و آنكه گوشت بدن خود را ميخورد بدنش را براي ديگران تزيين ميكرد و آنكه با قيچي گوشتش چيده ميشد كسي بود كه خويشتن را بر مردان نامحرم عرضه ميداشت.» (وسايلالشيعه، ج7، ص156)
10- امیرالمومنین(ع) میفرماید: «رسول گرامي اسلام(ص) نهي فرمودند از اينكه زني براي غيرهمسرش، خود را بيارايد، پس اگر مرتكب چنين عملي شود بر خدا سزاوار است كه او را در آتش بسوزاند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص243).
11- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «زمانیکه دیدید زنانی از امت من سرهای خود را مثل برآمدگی پشت شتر دسته نموده و در میان نامحرمان ظاهر میشوند، به آنها بگویید که نمازشان قبول نیست.» (طبرانی، المعجم الکبیر، ج22، ص370).
12- امام صادق(ع) میفرماید: «اميرالمومنين(ع) از برجسته ساختن موى سر در يك قسمت و نشان دادن موى بالاى پيشانى و حنا گذاشتن كف دست توسط زنان نهى كرد و فرمود: زنان بنىاسرائيل به خاطر همين موهاى بالاى پيشانى و حنا گذاشتن (آشكار) به هلاكت افتادند.» (کلینی، الکافی، ج5، ص520).
13- پیامبر اکرم(ص): زنان را از اينكه هنگام خروج از خانه لباسي جذاب و چشمگير بپوشند نهي كرده است.» (دعائم الاسلام، ج2، ص169)
14- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لعنت خداوند بر مردی که لباس زنان را بپوشد و زنی که لباس مردان را به تن نماید.» (پاینده، نهجالفصاحه، 627)
15- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «بدترین زنان، کسی است که در غیاب شوهر آرایش و خودنمایی میکند و به هنگام حضور شوهر، خود را میپوشاند.» (مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص235)
2) تأدیبی- تعزیری
قبل از اشاره به ادله عام برخورد تعزیری، درباره نحوه دلالت این ادله بر برخورد تعزیری و تادیبی با پدیده بدپوششی تبیین یک اشکال ضروری به نظر میرسد: در شریعت برای تخلف از برخی واجبات و محرمات، حد تعیین شده، ولی برای بسیاری از آنها کیفر خاصی تعیین نشده است. با این حال دیده میشود که معصوم، برخی از متخلفان را در این زمینه کیفر داده است. این امر نشان میدهد که اصل مجازات کردن هنگام تخلف از واجب و حرام، امری جایز و مشروع است؛ زیرا معصوم، مرتکب امر غیرمشروع نمیشود. (مبانی تکملهالمنهاج، ص337) بر این اساس- بر فرض فقدان دلیل خاص بر برخورد تعزیری با پدیده بدپوششی- میتوان از این طریق برای بدپوششی به عنوان یک تخلف شرعی، مبتنی بر سیره معصوم، کیفر تعیین کرد.
این نکته با این فرض ذکر شد که ما دلیلی بر تادیب و تعزیر در زمینه بدپوششی در دست نداشته باشیم. اما در ذیل مواردی از برخورد تادیبی- تعزیزی معصومین با پدیده بدپوششی ارائه میشود:
ادله عام و خاص
1- پیامبر اکرم(ص): «مَنْ أَصَابَ مِنْ هَذِهِ الْقَاذُورَاتِ شَيْئاً... نُقِمْ عَلَيْهِ حَدَّ الله» (عوالیاللئالی، ج3، ص441) که در جریان اجرای حد (حد به معنای عام آنکه شامل تعزیر نیز میشود) بر یکی از مسلمانان گناهکار صادر شده است، با این پیشفرض که بدپوششی نیز از مصادیق قاذورات است، میتواند به عنوان یکی از ادله عام برخورد تأدیبی- تعزیری پیامبر اکرم(ص) با پدیده بدپوششی به شمار آید.
2- امیرالمومنین(ع) میفرماید: «مرد مسیحی تازهمسلمانی را پیش حضرت آوردند که گوشت خوکی را کباب کرده و آماده خوردن ساخته بود. او عذر آورد که بیمار شدم و به گوشت نیاز داشتم. حضرت فرمود: چرا به جای آن، گوشت بز استفاده نکردی؟ سپس افزود: اگر خورده بودی، حد بر تو جاری میکردم، ولی تو را تازیانه میزنم تا تکرار نکنی. آنگاه او را زد تا به بول افتاد.» (وسائلالشیعه، ج18، ص580).
3- امیرالمومنین(ع) میفرماید: «شخصى که خودارضایى کرده بود را خدمت امیرمؤمنان على(ع) آوردند (تا مجازاتش کند) حضرت به قدرى بر دستش زد که سرخ شد. سپس از بودجه بیتالمال مقدّمات ازدواجش را فراهم کرد.» (وسائلالشیعه، ج21، ص363)
4- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «در مدینه، دو مرد بودند که به مردی دیگر، در حالی که رسولخدا(ص) میشنید، گفتند: وقتی طائف را انشاءالله فتح کردید، بر تو باد که سراغ دختر غیلان از قبیله بنیثقیف بروی؛ چرا که چنین و چنان است. پیامبر فرمود: شما را جزو مردانی میبینم که در پی زنانند. پس دستور داد آن دو را به مکانی که «عرایا» خوانده میشد، تبعید کنند. آنان (در دوره تبعید) هر جمعه به مدینه میآمدند و خرید میکردند.» (وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۱۴۸) این سنخ روایات بیانگر برخورد حکومتی پیامبر اکرم و امیرالمومنین(ع) با ناهنجاریهای اجتماعی است که برخی از آنها به مراتب از لحاظ تاثیرگذاری در درجه پایینتری نسبت به مقوله بدپوششی و امثال آن قرار دارند. به بیان دیگر میتوان گفت وقتی خوردن گوشت خوک و یا آمادهسازی آن برای خوردن، استمناء، توصیف زنان زیبا و... در سیره نبوی و علوی مورد برخورد قرار میگیرند، پدیدههایی همچون بدپوششی به طریق اولی باید مورد مواجهه و برخورد قرار گیرند.
5- ابن عباس نقل میکند که «پیامبر اکرم(ص) مردانی که زننما بودند را لعن فرموده و آنها را از مدینه تبعید میکرد.» (کتانی، نظام الحکومه النبویه، ج2، ص291)
6- امير مؤمنان(ع) در مسجد به مردی که نشانههای زنانگی در او بود (خود را شبیه زنان درست میکرد)، برمىخورد و او را از مسجد اخراج مىكند و وى را ملعون مىنامد. سپس حضرت به گفته پيامبر(ص) استشهاد مىكند كه متشبهان از مردان به زنان و از زنان به مردان را ملعون خوانده است. (عللالشرایع، ج 2، ص 602)
7- «مردی زنصفت را پیش پیامبر(ص) آوردند که دست و پای خود را حنا گذاشته بود. حضرت پرسید: چرا چنین کرده است؟ گفتند: ای رسولخدا! خود را شبیه زنان میسازد. پیامبر دستور تبعید او را به منطقهای در مدینه به نام نقیع صادر کرد.» (سننابیداود، ج7، ص288) این روایتها مصداق بارزی از نحوه برخورد حکومتی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) در قالب تعزیر با پدیده بدپوششی است.
3- تقبیحی- تحذیری
ادله عام و خاص
1- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «حکایت زنی که دامنکشان و با زینت در برابر نامحرمان نمایان میشود، چون ظلمت و تاریکی قیامت است که روشناییبخشی ندارد.» (نهجالفصاحه، ص716)
2- امیرالمومنین(ع): حضرت در روایتی در بیان وقایع و شرائط آخرالزمان میفرماید: «زمانی خواهد آمد که زنان بهخاطر حرص به دنیا، همچون مردان در انواع تجارتها و خرید و فروشها شرکت خواهند کرد... و مردان (از لحاظ پوشش و آرایش و پیرایش) خود را شبیه زنان خواهند نمود، و زنان هم خود را شبیه مردان خواهند کرد.» (مستدرکالوسائل، ج12، ص327)
3- امیرالمومنین(ع): چنانکه پیشتر اشاره شد، حضرت خطاب به مردم عراق فرموده است: «اي مردم عراق؛ خبر يافتم كه زنان شما در راهها پهلو به پهلوي مردان ميزنند آيا شرم نميكنيد؟» (کلینی، الکافی، ج5، ص537). و در حدیث دیگری از حضرت نقل است که: «آیا شرم نمیکنید و به غیرت نمیآیید، که زنان شما راهی بازارها و مغازهها میشوند و با افراد بیدین برخورد میکنند؟» (همان، ج5، ص537) روایات فوق بیانگر برخورد تقبیحی- سرزنشی حضرت علی(ع) است که از پایگاه حکومت صادر شده است (برخورد تقبیحی- سرزنشی حکومتی).
4- علی(ع) میفرماید: «در آخرالزّمان و نزديك شدن رستاخيز كه بدترين زمانها است، زنانى آشكار مىشوند كه برهنه و لخت هستند؛ زينتهاى خود را هويدا مىسازند، به فتنهها داخل مىشوند و به سوى شهوتها مىگرايند. به لذتها مىشتابند، حرامهاى الهى را حلال مىشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.» (وسائلالشیعه، ج20، ص35) این روایت از جمله مواردی است که از سویی تهدید بدپوششها به شمار میرود و از سوی دیگر آنها را تقبیح و سرزنش میکند.
5- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «به زودى بعد از من مردمانى مىآيند كه غذاهاى لذيذ و رنگارنگ مىخورند و مركبها سوار مىشوند و مانند زن كه خودش را براى شوهرش بَزَك مىكند، خويشتن را مىآرايند و مانند زنان خودآرايى وجلوهگری مىكنند.» (قمی، سفینهالبحار، ج3، ص494). پیامبر اکرم(ص) در این روایت نیز به صراحت به تقبیح و سرزنش بدپوششها میپردازد.
فصل سوم: راههای اثبات مدعای مقاله
1) اثبات طریق روش اجتهادی «تجمیع ظنون»
چنانکه پیشتر اشاره شد، منهج مورد استفاده این تحقیق، براساس تجمیع ظنون است. با توجه به تعریفی که از این روششناسی فقهی گذشت، در مسئله مورد بحث (نحوه مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی)، در صورت خدشه در تکتک روایات و عدم پذیرش آنها، نمیتوان از مفاد و معنای عمومی آنها، که از طریق تجمیع ظنون به دست میآید دست کشید. چه اینکه مجموعه این روایات و مستندات حداقل به طور فیالجمله از گونه های مختلف سلبی و ایجابیِ مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی خبر میدهد. بر این اساس ادعای کسانی که مدعی عدم برخورد معصومین(ع) با پدیده بدپوششی هستند، قابل قبول نخواهد بود.
2) اثبات مدعا از طریق استدلال به «موارد مشابه در سیره معصوم» و «حکم وجوب حجاب»
بر فرض عدم پذیرش روایات فوق و خدشه در جملگی آنها (که ممکن نیست) و نیز عدم پذیرش حجیت منهج اجتهادی «تجمیع ظنون»، از طریق دیگری نیز میتوان به نحوه مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی دست یافت. در این شیوه، از طریق استدلال به موارد مبین و روشنی که از سیره و روش معصومین(ع) در برخورد با دیگر پدیدههای ناهنجار نقل شده با تأکید و توجه بر حکم وجوب حجاب، میتوان به رهیافتی در مسئله مورد بحث (مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی) نائل آمد.
این مسئله جزو مسلمات است که در شريعت، براى تخلف از برخى واجبات و محرمات، حد تعيين شده، ولى براى بسيارى از آنها كيفر خاصى تعيين نشده است. با اين حال ديده شده است كه معصوم(ع) با برخى از متخلفان در اين زمينهها مواجهه نموده و بعضاً كيفر داده است (چنانکه بخشی از ادله عام مورد استناد در این مقاله به همین مهم دلالت دارند) اين امر نشان مىدهد كه اصل مواجهه و مجازات كردن متخلف هنگام تخلف از واجب و حرام، امرى جايز و مشروع است؛ زيرا معصوم(ع) مرتكب امر غيرمشروع نمىشود. ممكن است در اين دليل اشكال شود كه گناهانى كه معصوم براى آنها فرد يا افرادى را مجازات كرده، گناهان معدودى است و فعل معصوم نشان مىدهد كه كيفر دادن بر اين گناهان خاص جايز است، ولى ثابت نمىكند كه مىتوان براى ديگر گناهان هم كيفر تعيين كرد. به تعبير ديگر، تسرى از كيفر يك گناه به كيفر گناه ديگر، نوعى قياس ممنوع در ميان اماميه است.
افزون بر آن فعل، زبان ندارد و معلوم نيست معصوم به چه ملاحظهاى اين كار را انجام داده است. بنابراين، دليل اخص از مدعا خواهد بود.
در پاسخ اشكال اول بايد گفت گاهى مىخواهيم اصل جواز را در حوزه احكام جزايى غيرمنصوص ثابت كنيم. بىترديد فعل معصوم اگر در يك مورد ثابت شد، بايد گفت در ديگر موارد هم ثابت مىشود؛ زيرا احتمال فرق ميان موارد گفته شده در روايات و ديگر موارد داده نمىشود. قياس ممنوع نيز شامل مواردى نمىشود كه با امثال الغاى خصوصيت يا تنقيح مناط به ملاك حكم دست مىيابيم، زيرا يا مستند به ظهور است يا به عدم فرق، قطع و اطمينان وجود دارد.
گاهى نيز مىخواهيم نوع يا مقدار كيفرى را كه معصوم در يك مورد تعيين كرده است، براى مورد ديگر ثابت كنيم. در اين صورت، نمىتوان به عدم فرق ميان موارد ياد شده در روايات و ديگر موارد، قطع حاصل كرد. افزون بر اين، چون موارد ياد شده در حوزهاى است كه شارع حد خاصى تعيين نكرده است، اصلاً فعل معصوم از باب تبليغ حكم الهى نيست تا گفته شود تعميم آن از موردى به مورد ديگر قياسى باشد، بلكه از مواردى است كه به امام به عنوان حاكم واگذار شده است.
در پاسخ اشكال دوم هم مىگوييم فعل از آن جهت كه فعل است، بر حكم خاصى نظير وجوب يا حرمت دلالت ندارد، ولى بر اصل جواز به معناى عام دلالت مىكند، چون در علم كلام ثابت شده است كه حوزه عصمت گسترده است و معصوم نه تنها در مقام تبليغ احكام، بلكه در مقام عمل به آنها نيز معصوم است، پس به طور طبيعى، جواز اين فعل به معناى عام ثابت مىشود.
از برخى روايات چنين به دست مىآيد كه خداوند براى تخلف از هر واجب يا حرامى، كيفر قرار داده است. براى نمونه، در روايت معتبرى از امام محمدباقر(ع) چنين آمده است: خداوند براى هر چيزى، ضابطه و چارچوبى قرار داده و براى هر كس كه از آن چارچوبها تجاوز كند، جزا و كيفرى تعيين كرده است. تقريب استدلال به اين روايت بدين قرار است: حجاب و پوشش يكى از چارچوبها و مقررات و دستورات الزامى الهى است، و هر كس اين واجب را به صورت مقرر رعايت نكند، به مقتضاى ذيل روايت (وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً) سزاوار عقوبت و كيفر است و هنگامی که کیفر الهی ثابت شد، به طور طبیعی امام حق اجرای آن را داشته و میتواند با متخلفین برخورد نماید. (الکافی، ج1، ص 59) بر این اساس بر فرض که در مورد مواجهه معصومین(ع) با پدیده بدپوششی، هیچ روایتی نیز به دست ما نرسیده باشد، مسلم است که آن حضرات در برابر چنین پدیدهای سکوت پیشه نکردهاند. (ن.ک. ضیائیفر، فصلنامه فقه، ش51: ص113 و 119)
جمع بندی و نتیجه گیری
بر اساس آنچه گذشت و مروری بر سیره معصومین(ع) درباره نحوه مواجهه ایشان با پدیده بدپوششی، بیانگر چند نکته اساسی است: 1- ائمه معصوم(ع) بر خلاف پندار برخی، نسبت به این پدیده بیتوجه نبوده، از طرق گوناگونی با این معضل دینی و اجتماعی به مقابله برخاستهاند. 2- نوع مواجهه معصومین(ع) با این پدیده در دو ساحت و دو قالب «نرم» و «سخت» و به تعبیر دیگر «حقوقی» و «فرهنگی» و به تعبیر سوم «ایجابی» و «سلبی» بوده است. 3- در عرصه مواجهه ایجابی (نرم و فرهنگی) میتوان به مواردی از قبیل: مواجهه تعلیمی- تبلیغی و تشویقی- تنصیحی اشاره کرد. 4- در عرصه مواجهه سلبی (سخت و حقوقی) نیز میتوان به مواردی از قبیل: مواجهه تهدیدی- تحقیری، تأدیبی- تعزیری و تقبیحی- تحذیری اشاره کرد. 5- ادله و روایات دال بر انواع مواجههها نیز در دو دسته «عام» و «خاص» قابل طبقهبندی است. ادله عام به صورت کلی بر مطلوب دلالت میکند که از طریق تنقیح مناط و... میتوان از آنها بهره جست. ادله خاص امّا به صورت مستقیم بر نوع خاصی از مواجهه معصوم(ع) بر پدیده بدپوششی دلالت دارد. 6- منهج (روششناسی) استفاده شده در این تحقیق، «منهج تجمیع ظنون» است، که از طریق آن میتوان ضعف سندی برخی از روایات مورد استناد را جبران نمود. بر فرض عدم پذیرش موارد فوق، میتوان از طریق استدلال به سیره معصوم(ع) در موارد مشابه و با تأکید بر حکم وجوب حجاب، بر مسئله مواجهه معصوم(ع) با پدیده بدپوششی استدلال نمود.