زلال بصیرت
هنوز درعدالت اجتماعی عقب ماندهایم!
۱۳۹۷/۰۲/۱۲
بسم الله الرحمن الرحیم
در قرن اخیر، انقلابهای زیادی در دنیا رخ داده است؛ اما آیا انقلاب ایران هم در ردیف انقلابهای دیگری است که در مقابل امپریالیسم و با گرایشات مارکسیستی صورت گرفت یا با آنها تفاوت دارد؟ تأمین رفاه بیشتر انگیزه اغلب تحولات تأثیرگذار در عرصه اجتماع بوده است. اغلب انقلابها به این دلیل رخ داده که اکثریت مردم که در فقر و محرومیت زندگی میکردند، در پی آن بودند كه با انقلاب، حاکمیت را از دست اقلیت ستمگر گرفته و رفاه بیشتری را برای خود تأمین کنند.
ویژگی انقلاب دینی ایران
اما این مسئله در انقلاب اسلامی ایران متفاوت است؛ چون از همان آغاز نهضت اسلامی توسط امام راحل(ره)، اصل، تکیه گاه و کلیدواژه این انقلاب «اسلام» بود و بیشترین واژهای که امام(ره) در کلماتش به کار برده، کلمه «اسلام» است. در کجای عالم انقلابی را سراغ دارید که با این هدف صورت گرفته باشد؟ این چنین نبود که همه مردم، تنها هدفشان اسلام باشد؛ اما حضرت امام(ره) مردم را به خوبی میشناخت و با استفاده درست از فرصتها، ضمن تعلیم صحیح مردم با سخنانش، نیروهای آنها را به کار گرفت و به حركتشان جهت دینی، اخلاقی و معنوی داد، البته مارکسیستها و تودهایها هم با رژیم پهلوی مبارزه میكردند، اما کسی که توانست مردم را به صحنه بیاورد و به قیامشان جهت بدهد، امام(ره) بود که محور نهضتش را اسلام قرار داده بود. رشد معنوی و روحی، ویژگی انقلاب دینی ما بود. تجلی عدالت اجتماعی در جامعه نیز از ثمرات چنین انقلابی است؛ بر خلاف جوامع دیگر كه نهایت هدف مطلوبشان پیشرفت علم و تکنولوژی، گسترش بهداشت، رفاه عمومی و نظایر آن است. تفاوت اصلی انقلاب اسلامی با سایر انقلابها این است که هر چند خواهان رفاه مردم و استفاده از همه نعمتها و پیشرفت در علم و تکنولوژی است، اما به این اکتفا نمیکند و علاوهبر آن، در پی برقراری عدالت اجتماعی، بهرهمندی یكسان همگان از تمامی امکانات و مبارزه با ویژه خواری است.
عدالت اجتماعی؛ گمشده جامعه
در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و نظایر آن باید عدالت برقرار شود،کسی که استعدادی دارد و به دنبال پیشرفت است، نباید در این زمینه محروم بماند؛ بلکه باید شرایط برای او فراهم باشد.
نباید سرمایههای ملی کشور فقط در اختیار گروه، جناح و طبقه خاصی قرار بگیرد، تا این افراد سودهای سرشاری به جیب بزنند و مردم دیگر كه از آن سرمایهها بیبهرهاند، روز به روز فقیرتر شوند. امروز ما علیرغم همه پیشرفتهای علمی، سیاسی و اجتماعی، همچنان در زمینه عدالت اجتماعی عقب هستیم؛ چون اغلب افراد فقط به فکر منافع خودشان هستند و اگر سخنی هم در این زمینه گفته میشود، فقط برای دلخوش کردن و فریب دیگران است. انسانها عادتاً به فکر تأمین نیازهای خودشان هستند،همه ما باید بكوشیم با رشد اخلاقی، روحیه ایثار و فداكاری را در خود ایجاد كنیم؛ اما متأسفانه تاكنون چنین رشدی را در جامعه به وجود نیاوردهایم؛ نه ابزار چنین كاری را در اختیار داشتیم و نه دغدغهاش را داشتیم؛ لذا از عدالت اجتماعی محروم ماندهایم و هنوز این تفکر که هر کسی باید به فکر خودش باشد، حاكم است؛ بلکه با روی كار آمدن برخی افراد که بهره چندانی از تربیت دینی ندارند و فداکاریهای رزمندگان را ندیدهاند، شرایط ،سختتر هم شده است و این خود مانع بزرگی برای تحقق عدالت اجتماعی است.
رهبر معظم انقلاب با سخنانشان درخصوص عقبماندگی در زمینه عدالت اجتماعی به ما فهماندند که هر چند انقلاب ما اسلامی بود، اما كسانی در حد انقلابهای مادی دنیا كه فقط به دنبال رشد علمی، صنعتی و سیاسی بودهاند، با آن رفتار كردهاند و هدف اصلی آنکه جنبه معنوی داشت و در زندگی اجتماعی در قالب عدالت بروز میكند، هنوز محقق نشده است. باید علت این عقبماندگی را یافت و راه جبران خطاهای گذشته را پیدا کرد.
ایشان با لحنی مؤدبانهاشاره فرمودند که برای اهداف اصلی انقلاب کاری انجام نگرفته است و ما در این زمینه عقب ماندهایم. مفهوم عقبماندگی ما در زمینه عدالت اجتماعی این است كه برخی از كسانی كه در مصادر امور هستند، غیر عادل و رانتخوارند و فقط به فکر حزب و جناح خود هستند.
عدالت اجتماعی، صرفاً با برنامههای اقتصادی تحقق پیدا نمیکند،انقلاب اسلامی ایران به دنبال این بود که پیشرفتهای علمی و مادی با عدالت اجتماعی همراه باشد و عدالت اجتماعی زمانی برقرار میشود که روح معنویت بر انسان حاکم شود و در افقی فراتر از سطح حیوانیت، انسانیت را پیش روی خود ببیند و ارزشهایی والاتر از شکم و دامن برای خود قائل شود. البته پیشرفتهایی در زمینه مادی حاصل شده است و برخی دولتهای اسبق چنان بر واژه «پیشرفت» تأکید داشتند که گویا تنها آرمان و خواسته انقلاب پیشرفت بوده است! اما در كنار آن، چه برنامهای برای انسانیت انسان در نظر گرفته شده است؟ در حالی که همین امر، وجه تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلابها بود. پیشرفت حقیقی، پیشرفت در انسانیت است که نمود آن در زندگی اجتماعی، تحقق عدالت در جامعه است.
توطئه شیاطین برای وارونه کردن ارزشها و مفاهیم
در زمان ستمشاهی، مردم شأنی برای خود در اداره جامعه قائل نبودند،نه فقط در رژیم ستمشاهی پهلوی، بلکه در طول تاریخ کشور ما، همواره امور به دست سلطان و درباریان بوده و اصلاً امیدی به روی كار آمدن حکومتی که مردم در آن نقش داشته باشند، به ذهن کسی خطور نمیکرد. تحولی که امام راحل(ره) در این زمینه ایجاد کرد، شایسته نامی جز معجزه نبود؛ ایشان یک امر ناشدنی را در کوتاهترین مدت با کمترین هزینه، شدنی کرد. شیاطین در این سالها همواره علیه انقلاب و نظام اسلامی توطئه کردند. به عنوان نمونه، آزادی که یکی از شعارهای اساسی انقلاب بود، توسط عدهای به این معنا تفسیر شد که هر کس، هرکاری خواست انجام دهد و کسی حق ندارد مانع آنها شود؛ آیا لازمه این تفسیر چیزی جز سوق دادن انسان به سوی حیوانیت است؟! بر اساس این تعریف از آزادی، زندگی ارزشمند انسانی و تعیین ضوابطی برای رسیدن به انسانیت، بیمعناست. اخیراً هم برخی گفتند هر استادی باید آزاد باشد كه سر کلاس، هر چه خواست بگوید! تنها قیدی که از سوی آزادیپرستان برای آزادی ذکر شده، عدم مزاحمت با آزادی دیگران است، این، همان برداشت از آزادی است که در کشورهای باصطلاح پیشرفته وجود دارد و مسئولان این کشورها افتخار میکنند که زمینهای را فراهم کردهاند که هر کسی، هر کاری خواست انجام دهد! بنا به گفته یكی از مهاجرین دانشمند، زمانی در کانادا، نپوشیدن کت توسط مردان، خلاف عفت عمومی تلقی میشد؛ اما امروز زنان در همان كشور با کمترین پوشش در مجامع عمومی حاضر میشوند و این امر هیچ منافاتی با عفت عمومی ندارد! مسئولان این کشورها به این مسئله افتخار میکنند و همین آزادی را برای ما هم تجویز میکنند؛ این امر تدریجاً از عقب رفتن روسریها شروع شده و به رفتن خانمها به ورزشگاهها رسیده و به مرور ادامه خواهد یافت تا آزادی غربی به صورت کامل در جامعه ما تحقق پیدا کند!
طبیعتاً در فضائی که آزادی با چنین معنایی بالاترین ارزشها تلقی شود، جایی برای احکام اسلام، باقی نمیماند. روح این سخن ابتدا از سوی منافقین مطرح شد که گفتند اسلام تاریخمند است و احکام آن، اختصاص به زمان خاصی داشته است! امروز اگر از ربا انتقاد کنید، با تمسخر به شما میگویند مگر فعالیت اقتصادی بدون نظام ربوی ممکن است؟ رباخواری در گذشته اعلان جنگ با خدا بوده، امروز این كار عین جهاد فی سبیلالله است! از سوی این افراد اصل رباخواری پذیرفته شده، فقط بحث بر سر این است که سود، 30 درصد باشد یا 28 درصد!
این امر نشانه آن است که ما در زمینه فرهنگ کوتاهی کردهایم و نتوانستیم از فرصت انقلاب به خوبی استفاده کرده و پایههای اعتقادی مردم را مستحکم کنیم. اینکه کسانی بتوانند به این راحتی مغالطه کنند و قانون جنگل را به جای معنای واقعی آزادی به مردم قالب كنند، نشان میدهد در زمینه مسائل فرهنگی کار جدی نشده است. در حالی كه كسانی كه برای اهداف انقلاب جانفشانی كردند اصلاً چنین معنایی از آزادی به ذهنشان نمیرسید. با این مغالطات و سوءاستفاده از چنین مفاهیمی در آینده باید فاتحه اسلام را خواند.
اگر اسلام و احکام اسلامی را باور داریم، باید ابتدا خودمان اسلام را درست بشناسیم و پس از آن سعی کنیم فکر صحیحی که به آن یقین داریم را به دیگران هم بیاموزیم و در راه پیاده شدن آن با تمام توان بكوشیم.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با جمعی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)؛ قم؛10 / 12 / 1396 .