رهبر انقلاب: جلوی این باید گرفته شود
کسب ثروت با پا گذاشتن بر سر جامعه کارگری
نویسنده: ناصر عابدی
این را من شاید یک بار دیگر در همین جمع کارگرى گفتم؛ وام را میگیرد - مثلاً فرض کنید براى واردات موادّ اوّلیّه یا براى تولید کارگاه - بعد این وام را میرود صرف ساختمانسازى در فلان نقطهاى میکند که درآمدش چندین برابر آن است. با اینها باید برخورد بشود؛ اینها باید دنبال بشود؛ دستگاه قضائى مسئول است، دولت مسئول است، دستگاههاى گوناگون مسئولاند،دستگاههاى اطلاعاتى مسئولاند. مسئله این نیست که یک نفرى میخواهد پولدار بشود و از یک راهى دارد استفاده میکند؛ ما که با پولدار شدن زید و عمرو مخالفتى نداریم؛ خب، بروند پولدار بشوند امّا چرا این پولدارى را از راه لگد گذاشتن و قدم گذاشتن بر سر جامعۀ کارگرى و جماعت مردم محروم باید انجام بدهند؟ جلوى این باید گرفته بشود.
ببینید، اینجا دستگاهها مثل زنجیر به هم وصلاند؛ بانکها، دستگاه نظام بانکى کشور، دستگاه مربوط به واردات و صادرات، دستگاه مربوط به تولید و صنعت، اینها همه به همدیگر متّصلاند؛ هرکدام میتوانند نسبت به دیگرى همافزایى کنند، میتوانند کارشکنى کنند؛ مدیریّت کلان کشور باید سعى کند که جلوى کارشکنىها را بگیرد. همه همافزایى کنند، کار انجام بگیرد.
* البتّه در اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگر، مسئولیّت مسئولان و مدیران کشور از دیگران بیشتر است؛ بسیاری از زیادهرویها و ریختوپاشها در رفتار مردم، بهخاطر نگاه کردن به رفتار آن کسانی است که آنها را «بزرگترها» میدانند؛ اگر اسراف در بین سطوح بالا نباشد، در بین مردم هم اسراف کم خواهد شد. بنابراین ترجیح تولید داخلی یکی از کارهاست.
* مسئلۀ مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههای دولتی، هم دستگاههای غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظۀ تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فیسبیلاللّه را دارد. یک بُعد دیگرِ این مسئلۀ تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم؛ این را همۀ دستگاههای دولتی توجه داشته باشند - دستگاههای حاکمیتی، مربوط به قوای سهگانه - سعی کنند هیچ تولید غیر ایرانی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند.
ما باید مسائل کشور را با این دید نگاه کنیم؛ آرمانها جلوی چشم ما باشد؛ واقعیتهای تشویقکننده جلوی چشم ما باشد. در مورد واقعیتهای منفی - که در واقع در بعضی موارد واقعیتسازی است، واقعیتنمائی است - دچار اشتباه نشویم. البته توان دشمن را دستکم نگیریم، سهلانگاری و سادهانگاری نکنیم. مسئله، مسئلۀ اساسی و مهمی است. شما مثل یک ریاضیدانی که میخواهد یک مسئلۀ مهم ریاضی را حل کند، بر سر این مسئله تلاشتان را به کار ببرید و مسئله را حل کنید. شما ریاضیدان بااستعدادی هستید؛ این هم یک مسئلۀ ریاضی است. اینجوری باید با مسائل گوناگون برخورد کنید. خوشبختانه انسان مشاهده میکند که همین روحیه هم در دستگاههای گوناگون وجود دارد. به مسئلۀ اقتصاد باید با این دید نگاه کرد.
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیمهای خلقالساعه و تغییر مقررات، جزو ضربههائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاستهای اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بیمورد شود.
* یک الزامات قانونی و حقوقی و قضائی هم در مجموعۀ اقتصاد مقاومتی وجود دارد؛ دو قوۀ دیگر حاضرند همکاری کنند، هم قوۀ مقنّنه -مجلس- در این زمینه آماده است برای همکاری؛ [مثلاً] قانونی هست که شما قانون را باید عوض کنید یا اصلاح کنید یا قانون جدیدی را بر این قوانین اضافه کنید؛ احتیاج به این چیزها پیدا میکنید؛ یا یک جایی یک حرکت قضائی لازم است؛ همۀ اینها را دو قوّه حاضرند همکاری کنند برای اینکه این اقتصاد مقاومتی انجام بگیرد.
* نکتۀ سوم [از مؤلفههای سیاستهای اقتصاد مقاومتی]، تکیه بر ظرفیتهای داخلی است که در این سیاستها دیده شده؛ من بعد راجع به این ظرفیتها، باز مختصری توضیح خواهم داد: چه ظرفیتهای علمی، چه انسانی، چه طبیعی، چه مالی، چه جغرافیایی و اقلیمی. ما ظرفیتهای مهمی داریم؛ یعنی در این سیاستهای اقتصاد مقاومتی تکیۀ اصلی برروی ظرفیتهای داخلی است، که بسیار هم گسترده است. نه به این معنا که ما چشممان را به روی امکانات بیرون کشور میبندیم؛ نه، حتماستفاده میکنیم - استفادۀ حداکثری هم میکنیم - منتها نگاه ما، تکیۀ ما، اعتماد ما بیشتر برروی مسائل داخلی است؛ تمرکز ما روی امکانات داخلی کشور و داشتههای درونی کشور است.