به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 424
بازدید دیروز: 3,866
بازدید هفته: 18,159
بازدید ماه: 109,022
بازدید کل: 23,770,823
افراد آنلاین: 13
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۲۶ اردیبهشت ۱٤۰۳
Wednesday , 15 May 2024
الأربعاء ، ۷ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت (۱۶۶) : تهیه کالای ابدی درماه مبارک رمضان ۱۳۹۷/۰۲/۲۹
 خوان حکمت
 
تهیه کالای ابدی درماه مبارک رمضان
 
    ۱۳۹۷/۰۲/۲۹
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
این حرفی است كه ما هر روز باید بگوییم نه اینكه ماهی یك بار یا هفته‌ای یك بار، هر روز باید بگوییم؛ انسان، مرگ را می‌میراند نه اینکه بمیرد. ما یك دشمن داریم به نام مرگ و از مرگ سنگین‌تر،دشمن دیگری نداریم، آیا در مصاف با مرگ، ما پیروزیم یا مرگ؟ آنها كه با حس و تجربه، معرفت‌شناسی‌شان را سامان می‌بخشند و دیگر هیچ، خیال می‌كنند مُردن یعنی پوسیدن و انسان در مصاف با مرگ شكست می‌خورد و می‌میرد اما آنها كه با معارف تجریدی و عقلی و قرآنی تماس دارند می‌دانند انسان در مصاف با مرگ، مرگ را می‌میراند. این در قرآن كریم است كه فرمود: (كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهًْ الْمَوْتِ)(1) هر كسی مرگ را می‌چشد نه اینكه مرگ، او را بچشد قرآن كه نفرمود:«كلّ نفس یذوقها الموت» هر كسی را مرگ می‌چشد، فرمود هر كسی مرگ را می‌چشد و روشن است هر ذائقی مذوق را هضم می‌كند؛ شما یك لیوان آبی را كه نوشیدید، شما آن را هضم می‌كنید نه او شما را، ما مرگ را می‌چشیم و هضم می‌‌كنیم و مچاله می‌كنیم و دور می‌اندازیم؛ هستیم كه هستیم، وارد صحنه برزخ می‌شویم، دیگر مرگ نیست وارد صحنه قیامت می‌شویم، دیگر مرگ نیست، وارد بهشت می‌شویم، دیگر مرگ نیست؛ ماییم كه مرگ را می‌میرانیم، ماییم كه ابدی هستیم؛ اگر ماییم كه ابدی هستیم، پس خودمان را دریابیم، باید ره‌توشه ابدی داشته باشیم، برای تأمین این ره‌توشه ابدی فرمودند كه زمان‌های مناسبی، زمین‌های مناسبی هست، بهترین زمان كه خدا شما را دعوت ویژه كرده است ماه مبارك رمضان است.
اگر ـ ان‌شاءالله ـ توفیقی داده شد، سحرهای این ماه مبارک را دریابیم، روزه‌های روزهای آن را دریابیم، حالا آن بحث‌های كمك به نیازمندان یك مطلب است، گذشت از لغزش‌های دیگران یك مطلب است، صِله رَحِم یك مطلب است، فضیلت افطار دادن یك مطلب است، گرسنه‌ها را سیر كردن یك مطلب است، حقوق دیگران را به آنها تأدیه كردن یک مطلب است. فرمود این ماه، ماهی است كه انسان به مهمانی خدای سبحان دعوت می‌شود، خدای سبحان اسمای حُسنای خود را روزی می‌كند، چیزی را كه خدا عطا می‌كند چیزی است كه ماندنی باشد نه چیزی كه رفتنی.
یکسان بودن ارزش طلا و نقره در نزد علی(ع)
وقتی کل خاورمیانه در اختیار وجود مبارك حضرت امیر(ع) بود و همه اموال ایران و روم به حجاز رفته بود، وجود مبارك حضرت امیر حاكم مطلق این سرمایه‌های سنگین دو امپراطوری بود، آنچه هم در حجاز بود، در اختیار حكومت حضرت امیر بود. شخص نیازمند آبرومندی به حضرت مراجعه كرد كه وضع مالی‌ام این طور شد و حضرت تحقیق كرد و دید او استحقاق كمك قابل توجّهی دارد، به مسئول امور مالی فرمود: هزار واحد به او بده، این مسئول عرض كرد: هزار واحد طلا یا نقره‌؟ آن روز كه اوراق بهادار و سكه نبود، آن روز همین شمش طلا و نقره را می‌بردند، كسی گوشت می‌خواست، نان می‌خواست، پارچه می‌خواست یك مقدار شمش طلا داشت، چند مثقال از آن می‌گرفتند و كالا می‌خریدند، بعد در زمان وجود مبارك امام باقر(ع) به راهنمایی آن حضرت، عمر بن ‌عبدالعزیز سكّه ضرب کرد، البته ایران و روم سكه داشت ولی در اسلام سكه از زمان وجود مبارك امام باقر طبق رهنمود آن حضرت رواج یافت. وقتی مأمور امور مالی حضرت عرض كرد شما كه فرمودید هزار واحد به او بدهم هزار واحد طلا یا هزار واحد نقره؟ فرمود: «كلاهما عندی حجران فاعط الاعرابی انفعهما له»(2) فرمود هر دو نزد علی سنگ است، یكی سنگ زرد است، یكی سنگ سفید. حضرت اغراق نفرمود چون طلا غیر از سنگ چیز دیگری نیست. ما اگر واقعاً این را باور كردیم و فهمیدیم كه یك دشمن داریم و آن مرگ است و در مصاف با مرگ، ما پیروزیم؛ اگر ما پیروزیم و ما مرگ را می‌میرانیم، ما یك موجود ابدی هستیم، یك ره‌توشه ابدی می‌خواهیم؛ همه زمان‌ها برای تأمین آن ره‌توشه ابدی خوب است مخصوصاً ماه مبارك رمضان. پیامبرفرمود: فضایل فراوانی برای این ماه هست نمازش چنین، روزه‌اش چنان، دعایش چنان، صدقه‌اش چنان، صِله رَحِم‌شان چنان، اینها را ذكر فرمود، بعد در آخر هم مقداری‌اشك ریخت. وجود مبارك حضرت امیر عرض كرد: چرا گریه می‌كنید؟ فرمود در همین ماه مبارك رمضان شما را در مسجد در حال نماز شهید می‌كنند؛ دیگر حضرت امیر عرض نكرد كه مثلاً من چگونه صبر بكنم، عرض كرد‌: یا رسول‌الله آن وقتی كه مرا شهید می‌كنند دینم سالم است یا نه؟ یعنی با این مكتب می‌روم یا نه، با این دین می‌روم یا نه: «افی سلامة مِن دینی» فرمود آری.(3)
نقش و جایگاه عقل برای انسان
در این ماه مبارک هر كدام ازما باید حسابی با خدایمان داشته باشیم، ما باید باور كنیم كه فرشته می‌شویم، این حرف، حرف شاعرانه سنایی نیست، اینها حكمای بزرگند، می‌بینید اینها كسانی‌اند كه علم و دانش و فضیلت و عقل و حكمت و فلسفه و اینها را دارا شدند، بعد می‌گویند اینها ابزاری است برای خود ما؛ ما وقتی می‌خواهیم دیدِ جهانی داشته باشیم، حق نداریم عقلمان را در برابر وحی قرار بدهیم، عقل در برابر نقل است نه در برابر وحی؛ می‌بینید از آن حرف‌های بلند جناب سنایی این است می‌گوید:
مصطفی اندر جهان آنگه كسی گوید كه عقل*** آفتاب اندر فلك آنگه كسی گوید سها(4)
با بودنِ پیامبر، كسی در جهان، اسمِ عقل را نمی‌برد، با بودن آفتاب، كسی اسم ستاره سها را نمی‌برد.ستاره سها یك ستاره ضعیف و كم‌نور است كه قبلاً برای اینكه معلوم بشود كه چشم شخص، دیدش درست است یا نه، اگر آن شخص می‌توانست ستاره سها را ببیند می‌گفتند قدرت دیدش مثلاً تا حدودی رضایت‌بخش است؛حرف سنایی این است كه انسان با داشتن آفتاب اسم ستاره سها را نمی‌برد، با بودنِ پیامبر، اسم عقل را نمی‌برد. عقل چراغی است در برابر نقل نه عقل در برابر وحی. عقل می‌گوید من وحی، لازم دارم، وحی برای من ضروری است، راهنما می‌خواهم، من نمی‌دانم از كجا آمدم، به كجا می‌روم، ره‌توشه‌ام چیست، با چه كسی باید سفر كنم، با چه چیزی باید سفر كنم، من چه می‌دانم؛ من را آوردند اینجا بعد هم می‌برند؛ این را عقل كاملاً می‌فهمد ومی‌گوید نه می‌دانم از كجا آمدم، نه می‌دانم به كجا می‌روم، فقط می‌دانم خبری هست؛ به قول حافظ:
كس ندانست كه منزلگه مقصود كجاست *** آنقدر هست كه بانگ جرسی می‌آید(5)
قبلاً كه قافله حركت می‌كرد زنگِ گردن شترها به گوش عده‌ای می‌رسید، حرف حافظ این است كه ما نمی‌دانیم اینها از كجا آمدند و به كجا دارند می‌روند ولی صدای زنگ قافله به گوش ما می‌رسد
یك عدّه گوششان را بسته‌اند و صدای زنگ گردنِ شتر قافله را نمی‌شنوند، این ندای«بلند بگو لا اله الاّ الله» كه می‌گویند همین است، این را نمی‌شنوند، ولی یك عده می‌شنوند؛ حداكثر این است كه ما می‌شنویم كه این قافله دارد می‌رود اما كجا می‌رود معلوم نیست؛ عقل می‌فهمد كه نمی‌فهمد. بهترین و مُتقن‌‌ترین دلیل وحی و نبوّت را حكما اقامه كردند كه ما حتماً پیامبر می‌خواهیم.حرف سنایی این است كه با بودِ وجود مبارك رسول گرامی(ص) در جهان كسی حق ندارد اسم عقل را ببرد.
بنابراین نقش عقلِ ما این است که ما بفهمیم كه نمی‌فهمیم (یك) بفهمیم كه راهنما می‌خواهیم (دو) آن راهنما به ما گفته است كه شما در مصاف با مرگ پیروزید و شما مرگ را می‌میرانید و شما ابدی می‌شوید، فكر كالای ابد باشید، كالای ابد را همه زمان‌ها می‌شود تهیه كرد مخصوصاً در ماه مبارك رمضان؛ در هر سرزمینی می‌شود تهیه كرد مخصوصاً در سرزمین وحی كه انسان در آنجا مهمان ذات اقدس اله است.
 بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب، قم؛ 13 /  4 /  1392
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
ــــــــــــــــــــــــــــ
1. آل عمران، 185؛ انبیاء، 35؛ عنکبوت، 57.
2. المناقب، ج‌2، ص 118.
3. عیون اخبار الرضا،ج 1، ص297.
4. دیوان سنایی، قصیده 5.
5. دیوان حافظ، ‌اشعار منتسب، شماره 11.