بسم الله الرّحمن الرّحیم
اصرار قرآن كریم برای مطالعه عمیق در سه ضلع است،یكی اینكه ما را وادار میكند كه درباره جهان خوب بیندیشیم، یكی اینكه ما را وادار میكند درباره قرآن خوب بیندیشیم، یكی هم ما را وادار میكند درباره انسان خوب فكر بكنیم و هدف از این سه ضلع هم آن است كه از نظم عالَم به نظم عالَمآفرین پی ببریم، از نظم قرآن كریم به آن ناظمِ مدبّر و نازلكننده قرآن پی ببریم و از نظم درونیِ خودمان هم به آفریننده خودمان پی ببریم. قرآن كریم، هم نظم عالَم را خوب تبیین كرد، هم نظم خود ما را؛ ما میتوانیم از دو راه نظم جهان و نظم درونی،خودمان را بفهمیم؛ یكی مطالعه بیرونی، جهانبینی [یعنی دیدن جهان] یا روانشناسی، یكی هم مراجعه به آیات قرآن كریم كه آیات قرآن كریم چگونه جهان را تبیین میكند، چگونه انسان را تفسیر میكند.
قرآن؛ دفترچه راهنمای بشر
این قرآن كریم به منزله دفترچه راهنماست، اگر كسی چیزی را تولید كرد، یك دفترچه راهنما تنظیم میكند كه معرفی كند این مصنوع چیست و چگونه از آن بهرهبرداری كنیم.خدا جهان را ساخت، انسان را هم آفرید، یك دفترچه راهنمایی هم به نام قرآن فرستاد كه بگوید این جهان چیست و چگونه از آن بهرهبرداری كنید، این انسان چیست و چگونه این را به كار ببرید.میبینید یك یخچال بدون دفترچه راهنما نیست؛یك رادیو، یك تلویزیون، بدون دفترچه راهنما نیست؛ ممكن نیست خدا این نظام را آفریده باشد، انسان را آفریده باشد، یك كتاب راهنما نفرستاده باشد كه بیان كند جهان چیست، انسان چیست، از جهان و از انسان چگونه استفاده كنیم؟!
قرآن؛ کتاب بدون تناقض و اختلاف
در سوره مباركه ملك فرمود: شما درباره جهان بیندیشید، در هر رشتهای كه بخواهید بیندیشید نظم و هماهنگی را در آن رشته میبینید: (مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبی نمیبینی.)[1] هر موجودی در جای خودش است، اثر مخصوص خودش را دارد، تفاوتی در عالَم نیست، تفاوت،آن است كه حلقات یك سلسله بعضیها باشند، بعضیها فوت بشوند؛ اگر بعضیها فوت شدند رابطه این حلقات گسیخته است، اما اختلاف غیر از تفاوت است، بعضی از این اختلافها پررنگند، بعضیها كمرنگ هستند، بعضی ریزند، بعضی درشتند؛ این اختلاف، بركت و رحمت است،چون همه این اشیا اگر در یك اندازه باشد كه كارآمد نیستند اما هیچ كدام نه جای خود را ترك میكند، نه اثر خود را رها میكند، اگر جای خود را ترك كرد یا اثر خود را رها كرد، شده فوت، فوت یعنی نیستی، این اول فساد است، لذا فرمود: (مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ) درباره قرآن كریم هم در سوره مباركه نساء فرمود: (أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً كَثِیرا؛ آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند.)[2] فرمود این كتابی را كه بیش از بیست سال به تدریج نازل شده است در شرایط گوناگون جنگ و صلح، گرانی و ارزانی، قحطی و كمیابی و پریابی، تَرسالی و خشكسالی، در سفر و حضر، در قبل از هجرت و بعد از هجرت نازل شد، میبینید این كتاب یکدست است، هیچ اختلافی بین مضامینش نیست و اگر غیر خدا این كار را میكرد حتماً اختلافی بود.
كسانی كه با كتب علمی مأنوسند، مستحضرند غالب حكما، فقها، فلاسفه، متكلّمین و عرفا در طیّ چند كتاب، چند گونه حرف میزنند، بهاشتباه قبلیشان پی میبرند، بعد اصلاح میكنند یا مطلب جدیدی برایشان كشف میشود كه قبلاً نمیدانستند، اما درباره قرآن كریم نه سخن از سهو و نسیان است: (وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِیّاً)[3] نه سخن از كشف جدید است، چون او (بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ)[4] است، (بِكُلِّ شَیءٍ بَصِیرٌ)[5] بنابراین هیچ اختلافی از این جهت در قرآن كریم نیست. عمده درباره انسان است كه انسان را طوری آفرید كه هیچ اختلافی در این هویّت انسانی نیست.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب، قم؛ 18 / 8 / 1391 .
____________________
مرکز اطلاعرسانی اسرا
1. ملك، 3. 2. نساء، 82. 3. مریم، 64. 4. بقره ، 29. 5. ملك، 19.