تنها شهر قرطبه (کوردوبا) در قرن دهم میلادی، دارای پنجاه بیمارستان بود. محل این بیمارستانها با دقت و برحسب تناسب آب و هوا انتخاب شده بود.
مرحوم دکتر ابراهیم آیتی بیرجندی در کتاب «آندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا»، علاوه بر پیشرفت در علوم پزشکی در آندلس، دیگر نشانههای شکوفایی علم و فرهنگ و تمدن در این غربیترین منطقه اروپا را چنین بر میشمارد:
«... روشن شدن مشعل مدنیت و دانش در اسپانیا به دست مسلمین در زمانی که تمام اروپا اسیر جهل و نادانی و گرفتار جنگ و جدال وحشیانه بود، از میان رفتن حقوق و اختیارات طبقات ممتازه روحانیون واشراف و آزاد شدن طبقه رنجدیده غلامان و نوکران، لغو شدن عوارض و باجهای سنگین که پیشه و هنر و حرفه و فنون را از میان برده و طبقه متوسط را پریشان و مستاصل کرده بود، برقراری اصول مالیاتی عاقلانه و معین که براساس عدل و مساوات قرار داشت، بسته شدن قراردادهایی میان مسلمین و بسیاری از شهرهای اسپانیا در ایام حمله و جنگ که عربها پس از فتح هم آنها را کاملا محترم شمردند، آزادی مسیحیان که در مورد مراسم دینی خود مورد تعقیب و اذیت و آزار بودند...»
همچنین در بغداد به عنوان بزرگترین و زیباترین شهر در سرزمینهای اسلامی، دهها بیمارستان فعالیت میکرد و از بدیهیات بود که آب دجله به وسیله لوله کشی، در داخل همه اتاقهای آن بیمارستانها جریان داشته باشد.
موقعی که سلطان عضدالدوله در بغداد میخواست یک بیمارستان جدید و مدرن بسازد، به طبیب معروف، رازی دستور داد، بهترین مکان را برای این کار انتخاب کند. رازی که دانشمندی علمی/ تجربی بود، به وسیله دستیارانش، تکههای گوشت گوسفند را در محلهای مختلف حوالی شهر آویزان کرد و بعد از 24 ساعت آن تکههای گوشت را با همدیگر مقایسه کرد، هرکدام تمیزتر و تازهتر مانده بود، در آن حدود بیمارستان عضدی را بنا کرد. (این آزمایشی است که بعدها در اروپا به وسیله پاستور و همکارانش در کارهای باکتری شناسی، کرارا انجام شد و به نتایج علمی استرلیزه منتهی گردید.)
دکتر مهدی محقق ، مدیر مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران و دانشگاه مکگیل کانادا، از منابع تاریخی و معتبری که به بیمارستانهای دوران تمدن اسلامی پرداخته اند، به کتابهای زیراشاره دارد:
«...درباره بیمارستانهای اسلامی کتابها و مقالههای فراوانی نوشته شده که از مهمترین آنها میتوان از «تاریخ البیمارستانات فی الاسلام» احمد عیسی بک که در سال ۱۹۳۹ در دمشق چاپ شده، نام برد. مهمترین بیمارستانهای اسلامی در ایران و مصر و شام و اندلس بوده. قطبالدین شیرازی در مقدمه کتاب«التحفه السعدیة» خود که شرح کتاب قانون ابن سیناست، یادآور میشود که در چهارده سالگی به عنوان پزشک و چشمپزشک در بیمارستان مظفری شیراز برگزیده شده است...»
ب) بیمارستان برای تمامی اقشار جامعه
بیمارستان قلاوون (بیشتر به نام بیمارستان منصوری شناخته میشود) در سال 1284 میلادی در قاهره ساخته شد. در این بیمارستان، حاذقترین اطباء آن دوره به تدریس مشغول بودند. لازم به ذکر است که در میان این پزشکان «ابن نفیس»، که نخستین کاشف گردش صغیر خون (گردش خون ریوی) بود نیز، هم طبابت و تدریس میکرد و هم تمام کتابخانه و اموالش را پس از مرگ به این بیمارستان بخشید.
سلطان منصور قلاوون پس از تکمیل بیمارستان منصوری، دستور داد یک جام شربت از داخل بیمارستان برایش آوردند، آن را آشامید و گفت:
«... این بیمارستان را وقف کردم برای کسانی که هم رتبه من و آنها که پایینتر از من هستند، آن را اختصاص دادم به روسا و کارمندانشان، به سربازان و امرا، به بزرگان و کوچکان، به آزادگان و بردگان، برای زنان و مردان...»
پرفسور زیگرید هونکه (مورخ و پژوهشگر و نویسنده کتاب
«خورشید الله برفراز مغرب زمین») نیز درمورد تامین تمامی هزینههای بیمارستانهای دوران تمدن اسلامی از محل وقف و مکتوب نمودن آنها در دفترچهای که امروز از طریق آن به خوبی میتوان همه اسناد پزشکی آن زمان را بدست آورد، مینویسد:
«...چون حقوق پزشکان، معاونین، پرستاران و نظافتچیان از درآمد موقوفات پرداخت میشد، روسا در دفتر بیمارستان تمام مخارج را منظما یادداشت میکردند. از روی این فهرستها، نه تنها بودجه بیمارستان، بلکه میزان حقوق پزشکان و مخارج دارو و درمان وسائل جراحی را نیز میتوانیم بدانیم...»
بیمارستان عضدالدوله در بغداد، با ساختمانهای مستقلش برای هر بخش، همچنین شبیه آن، بیمارستان نورالدین در دمشق و مهمتر از همه، بیمارستان منصوری در قاهره، معروفترین مراکز بهداشتی و علوم پزشکی جهان اسلامی بودند.
تاسیس بیمارستان تنها کار سلاطین یا ثروتمندان نبود. بلکه پزشکانی مانند «سنان بن ثابت» و «ثابت بن سنان»، پسر و نوه ستاره شناس معروف «ثابت بن قره»، بیمارستانهایی تاسیس کردند. در کشورهای اسلامی ضمن معالجه بیماران سرپایی، با وسائل معالجاتی متحرک به روستاها هم میرفتند و همچنین بیمارستانهای ارتشی هم تاسیس کردند.
درهای این بیمارستان به روی همه باز بود
دکتر پیتر پورمن ( استاد دانشگاه «وارویک» و رئیس موزه بیمارستان «نورالدین» در دمشق ) درباره تاریخ ساخت و موقعیت و نحوه کار بیمارستان «نورالدین» دمشق میگوید:
«...این (بیمارستان) در دهه 1150 ساخته شده، فکر میکنم سال 1155 بوده ، یکی از کارهایی که در اسلام خیلی توصیه شده، صدقه است و خیرات. دقیقا یعنی کمک به دیگران. یعنی اگر کسی خیلی پول داشته باشد میتواند با آن پول کمک کند و بیمارستانی مثل این بسازد...درهای این بیمارستان به روی همه اقشار جامعه باز بوده است یعنی مسیحیان، یهودیان و البته مسلمانان و فرقههای مختلف به عنوان مریض و هم به عنوان پزشک به اینجا میآمدند. مثلا یک مسیحی با یک مسلمان درس میخوانده است و خلاصه، پزشکی اینجا شامل وحدت مذاهب میشده...در بعضی از بیمارستانها 24 تا 28 پزشک حضور داشتند. پزشکها صبحها به مریضها سر میزدند و نسخه مینوشتند.
کمتر کتابی است که به اهمیت کتاب «قانون فی الطب» ابن سینا باشد. مثل یک دایره المعارف خوب همه چیز دیگر را زد کنار و کتاب درسی شد. از خیلی کتابهای دیگر پیشرفتهتر بود و آنها را بدون استفاده کرد. دانشجویان میگفتند که این کتاب آنقدر جامع و فشرده و کامل است که یادشان میرود از منابع دیگر یونانی یا هندی و... استفاده کنند...»
بیمارستان اسلامی؛ همه معالجات مجانیبه اضافه خوراک و دارو
پروفسور زیگرید هونکه (مورخ، پژوهشگر و نویسنده کتاب
«خورشید الله برفراز مغرب زمین») براساس اسناد و مکتوبات موجود، درباره وضعیت درمان و دارو در دوران تمدن اسلامی مینویسد:
«... معالجات مجانی بودند و هیچکس، چه غنی و چه فقیر، لازم نبود مبلغی بپردازد. نه تنها اقامت در بیمارستان، خوراک و دارو مجانی بود، بلکه پس از مرخص شدن از بیمارستان، لباس نو و پول نیز برای مخارج یک ماه به او داده میشد.
پول اینها از کجا تامین میشد؟ مخارج این موسسات مفصل، سر به بینهایت نمیزدند؟ تنها بیمارستان منصوری، سالیانه یک میلیون درهم میبلعید. این مبلغ از درآمد سالیانه موقوفات مملکت پرداخت میشد و این معمول بود که با بنای هر بیمارستان، به حد کافی نیز موقوفه برای مخارج سالیانهاش تعیین میشد. سرپرستی این زمینهای وقفی به دست معتمدین و افراد با رتبه بود و دولت بر این افراد نظارت میکرد...»
اولین داروخانهها در سرزمینهای اسلامی
ویل دورانت، مولف یکی از مهمترین کتب تاریخ تمدن، اساسا معتقد است که داروفروشی و عرضه دارو و داروخانه را برای اولین بار مسلمانان در دوران تمدن اسلامی بوجود آوردند. ویل دورانت در جلد چهارم «تاریخ تمدن» خود مینویسد:
«... اولین داروخانه و نخستین مدرسه داروشناسی و داروسازی را مسلمانان بوجود آوردند...»