گفته شدهاست کتابخانه طرابلس در لبنان تا قبل از جنگهای صلیبی حدود ۳ میلیون کتاب داشتهاست. این کتابخانه در جریان جنگهای صلیبی ویران شد. در این میان، آثار بسیار مهمی به زبان عربی درباره علوم ریاضیات وجود داشت که تعدادشان به طور قابل ملاحظهای از مجموع کتابهای لاتین و یونانی قرون وسطی بیشتر بود. البته تعداد کمی از این کتابها در دانشگاههای عصر حاضر تدریس میشود.
چگونه معتقدان به دین و آیینی که اساس معجزهاش یک کتاب است و وحی به پیامبرش با خواندن آغاز شده و همواره به آموختن و آموزش و تعلیم و تعلم در آن توصیه شده، میتوانستند کتابها و کتاب خانهها را بسوزانند و ویران نمایند؟
گفتند وقتی مسلمانان به ایران آمدند، کتابخانهها را آتش زدند. گفتند مسلمانان کتابخانههای مصر را به آتش کشیدند. اما هیچ نشان و آدرسی از این کتابخانههای آتش گرفته ندادند. در حالی که براساس نوشته بسیاری از محققین و مورخین از جمله ویل دورانت و کریستین سن، اصلا در آن زمان کتابخانهای در سرزمینهای یاد شده، وجود نداشت که مسلمانان آتش بزنند. اما مسلمانان به هر سرزمین پای گذاردند، کتابها نوشتند و کتابخانهها برپا کردند. چرا که به قول استاد مرحوم فخرالدین حجازی (متفکر و نویسنده) همواره فرهنگ و تمدن با دین همراه و همگام بوده است. فخرالدین حجازی در بخشی از کتاب خود به نام «نقش پیامبران در تمدن انسان» مینویسد:
«... در حقیقت، ظهور و گسترش اسلام تحوّلی شگرف در تمدنهای بزرگ پدید آورده است، به گونهای که مثلث زندگی بشر را دین، فرهنگ و تمدن میسازد؛ خویشاوندی دین، فرهنگ و تمدن با یکدیگر امری قطعی است و این سه در کنار هم هندسه زندگی بشر را تشکیل میدهند. دین و تمدن چنان همگرایند که به نوشته دیوید هیوم، «اگر در پژوهش مسائل اجتماعی، عامل دین را از یاد ببریم، بخش بزرگی از تاریخ و تمدن و میراث فرهنگی جامعه را باید کنار بگذاریم.» به گفته برخی مستشرقان، هیچ فرهنگ و تمدنی را در نزد هیچ قومی نمیتوان یافت، مگر آنکه شکلی از مذهب در آن وجود داشته است...»
یک کتابخانه و فقط یک کتاب!
دکتر زیگرید هونکه در یک مقایسه موردی مابین کتابخانههای سرزمینهای اسلامی با کتابخانه منحصر بفرد دانشگاه طبّ پاریس، به واقعیت شگفت آوری میرسد. واقعیت کتابخانهای که تنها یک جلد کتاب داشت! آن هم کتابی از یک دانشمند مسلمان.
زیگرید هونکه مینویسد: ... ششصد سال قبل، کتابخانه دانشگاه طبّ پاریس، کوچکترین کتابخانه دنیا بود. این کتابخانه فقط دارای یک کتاب بود و این کتاب نوشته یکی از دانشمندان اسلامی بود. این کتاب آنقدر برایشان ارجمند بود که حتی «لودویگ یازدهم» که پادشاهی با ایمان و مسیحی بود و میخواست این کتاب را به امانت بگیرد، میبایست یکصد سکه طلا و دوازده سکه نقره به ودیعه بگذارد. او این کتاب را کرایه کرد تا اینکه پزشکان خصوصیاش از آن رونویسی کرده و چه در موارد بیماری و چه در دوران سلامتی ، به عنوان یک فرهنگ امراض و دستورات طبی از آن
استفاده کنند.
این کتاب گرچه تمام موجودی این کتابخانه بود ولی در حقیقت شامل مجموع علوم طب، از دوران یونان قدیم تا سال 925 بعد از میلاد مسیح میشد و چون مدت چهارصد سال بعد از این نیز در اروپای فرانکی تقریبا هیچ فعالیت علمی وجود نداشت، ارزش این کتاب مهم و با عظمت و مترقی، به قلم یکی از فرزندان تمدن اسلامی، هزار بار بیش از مجموع نوشتههای کم بها و خرافاتی مذهبی تمام کتابخانههای معابد اروپایی بود. اهالی پاریس برای این گنجینه طبی اهمیت زیاد قائل بودند. به این دلیل که مجسمه نویسنده آن کتاب را به عنوان یادگار، در سالن بزرگ تدریس مدرسه عالی پزشکی، برپا داشتند. در حال حاضر هرگاه محصلین مدرسه عالی
Ecole de Medecine در Bouleevard St. Germain des Pres در سالن بزرگ تدریس آن اجتماع میکنند، این مجسمه و مجسمه دانشمند اسلامی دیگری را نیز ملاحظه میکنند. نام او در اروپا به رازس Rhases معروف است. اعراب او را «الرازی» مینامند و اسم واقعیاش ابوبکر محمد بن زکریا است...»
گنجینههای علوم مسلمانان در اختیار فاتحان طلیطله
کارلگریمبرگ نویسنده کتاب»تاریخ بزرگ جهان»درباره آنچه اروپاییان ازکتابخانههای مسلمانان بدست آوردند، مینویسد:
«... در پایان قرن یازده که مسیحیان، طلیطله اسپانیا را از مسلمانان باز پس گرفتند، صاحب غنیترین کتابخانههای جهان شدند. فاتحان از آغاز قرن 12 میلادی، این گنجینههای علوم را مورد استفاده قراردادند و محتویات آنها را در دو سوی پیرنه انتشار دادند. از آن پس اروپاییان در آستانه دورانی قرار گرفتند که اندیشههای انسانی کاستی نگرفت و متوقف
نشد...»
فصل هشتم: سبک زندگی اسلامی/ایرانی
آنچه بیش از هر گونه اندیشه و علم و تفکر، تمدن اسلامی را در میان دیگر ملل و سرزمینها بسط داد، نوعی سبک زندگی بود که از آیات الهی و سیره پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) نشات گرفته بود. همان سبک زندگی که متخلق به اخلاق الهی بود و علاوه بر انسان سازی، افراد جامعه اسلامی را به سوی رستگاری و انسان طراز مکتب سوق داده و میدهد.
این سبک زندگی با عناصر ذیل از همان نخستین لحظات علنی شدن دعوت پیامبر مطرح شد:
همواره به یاد خدا بودن و با یاد خدا کارها را انجام دادن، تمسک به مناسک و آیینهای دینی مانند نماز و روزه و ذکر و دعا و...که در هر حال انسان را از خود جدا کرده و به یاد خدا به حال و هوایی دیگر میبرد تا دیگر زرق و برقهای دنیایی برایش اصل نباشد، تکیه برمحبّت اهل بیت (علیهم السلام) و الگو قراردادن آنها در امور مختلف دنیوی و اخروی، لغو سنتهای غیر انسانی درمورد دختران و بردگان، تساوی حقوق همه رنگها و نژادها و قومها و محور بودن تقوای الهی به عنوان تنها عامل برتری انسانها بریکدیگر آن هم نه فقط در برابر قانون اسلامی بلکه در پیشگاه عدل الهی، توصیه به کمک و یاری و برقراری عدالت اقتصادی از طریق خمس و زکات و انفاق و...، عدالت طلبی و ظلم ستیزی، برنتابیدن حاکمیت و سلطه کافرین بر جامعه اسلامی و...و انتظار فعال حضرت حجّت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مهمترین و اصلیترین عنصر تعیینکننده برای عملکرد و رفتار و اهداف جامعه اسلامی پس از غیبت بوده و هست.
نقل میشود آنچه مملکت 140 میلیونی ایران باستان را در برابر سپاه 60 هزار نفری مسلمانان به زانودرآورد، همین سبک رفتار و زندگی بود. آن هنگام که سپاه ساسانی به چشم دید برعکس نظام طبقاتی حکومت خسرو پرویز و اجدادش، با همه اعضای ارتش اسلام یکسان و به عدالت رفتار میشود، محو و مفتون عدالت طلبی مسلمانان شد.
براساس همین اصول و قواعد، مسلمانان سبک زندگی خاصی برای خویش انتخاب کردند که در تمامی ابعاد زندگی، از هنگام تولد تا پس از مرگ نفوذ و کارآیی داشت. مسجد به عنوان مرکز فعالیت مسلمین آنچنانکه مد نظر حضرت رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) بود ، نقش بسیار اساسی در طول تاریخ اسلام و شکل گیری تمدن اسلامی داشت. چنانچه همین مساجد در طول تاریخ 15 قرنی اسلام همواره مرکز و محور تمامی فعالیتهای شخصی و جمعی مسلمانان بودهاند.
فعالیتهای عبادی – اجتماعی و سیاسی جمعی همچون نماز جماعت (که در دستورات دینی برآن توصیه اکید شده )، نماز جمعه، حج و...فعالیتهای نوع دوستانه مثل انفاق و زکات و خمس و صله رحم و حق همسایه و برادر مومن را به جای آوردن، ادای حقوق خویشاوندان و مومنین و در راه ماندگان و...احترام به خانواده و بزرگان و دانشمندان، فضیلت علم آموزی و آموختن و هزاران هزار اصل و دستور و قاعده زندگی که از قرآن و عترت یعنی دو میراث گرانقدر پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) برای بشریت باقی ماند، از دیگر محورهای سبک زندگی اسلامی بوده و هست.