زلال بصیرت (۱۶۹) - خطر شیوع تفکر ناسیونالیسم ایرانی ۱۳۹۷/۰۵/۰۳
زلال بصیرت
خطر شیوع تفکر ناسیونالیسم ایرانی
۱۳۹۷/۰۵/۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم
فرمایش رهبری درخصوص لزوم انقلابی ماندن حوزه، نوعی هشدار تلقی میشود و در واقع به این معنا است که حوزه در معرض آفت دورشدن و جدا شدن از انقلاب قرار گرفته است. حقیقت این است که ایشان خطری را احساس میکنند که کمتر كسی به آن توجه کرده و آن خطری است که متوجه اصل انقلاب است.
نقش برجسته دین در امور سیاسی و اجتماعی
بنده شرایط قبل و بعد از انقلاب و چهل سال بعد از انقلاب را درک کردهام؛ زمانی تلقی مردم از دین، تنها امور شخصی مانند نماز و روضه و عزاداری سیدالشهدا(ع) بود؛ نهایتاً داشتن محاسن نیز نشانه دینداری تلقی میشد، اما عرصه امور اجتماعی را خارج از حوزه دین تلقی میکردند؛ یعنی برای دین مجالی جهت دخالت در کسب و کار، امور سیاسی و فعالیتهای اجتماعی قائل نبودند؛ به عبارت بهتر میتوان گفت دینداران میتوانستند در امور دنیاییشان مانند سایر کافران دنیا باشند و تنها ظاهر دین را حفظ کنند.
بزرگترین کار امام راحل(ره) این بود که این فکر را عوض کرد و به مردم فهماند نماز و روزه فقط جزئی از دین هستند، نه تمام آن؛ امام(ره) به ما یاد داد که همه امور زندگیمان باید تابع دین باشد، مخصوصاً رفتارهای اجتماعی و سیاسی؛ این جمله معروف امام(ره) که بخش اعظم فقه مربوط به امور سیاسی و اجتماعی است، ناظر به همین امر است.
این تفکر از سوی انقلابیون نسل اول جدی گرفته شد و در اعمالشان نیز کمابیش ظهور یافت؛ بروز دینداری در امور اجتماعی در این نسل تا حدی پیش رفت که حتی با مظاهر اشرافیگری نیز مخالف بودند؛ بهعنوان مثال مهریه زیاد برای زن را زشت میدانستند و گاهی یک دوره تفسیرالمیزان یا كتابهای مذهبی دیگر به عنوان مهریه قرار میگرفت. آن نسل فهمیدند که دین باید در همه رفتارهای فردی و اجتماعیشان بروز و ظهور داشته باشد.
اما بعد از پیروزی انقلاب و بهویژه پس از رحلت امام(ره) تدریجاً نفوذ فرهنگ و سیاست غربی در بین مسئولان آغاز شد. در حالیكه تکیه کلام امام راحل(ره) اسلام و خداوند تبارک و تعالی بود، بعد از ایشان کسانی به مسئولیت رسیدند که روحیه انقلابی در آنها ضعیف بود و حتی در برخی كاملاً به فراموشی سپرده شده بود؛ امروز هم كار به جایی رسیده که بعضی از مسئولان صریحاً میگویند که دشمنی دشمنان، نه بهخاطر نظام اسلامی، بلكه بهخاطر دشمنی با ایران است! از این افراد باید پرسید مگر شاه ایرانی نبود؟ چرا با او دشمن نبودند؟ امام(ره) مكرراً میفرمود دشمنان، از اسلام سیلی خوردهاند؛ رهبر معظم انقلاب هم میفرمایند دشمنی آنها به خاطر انقلاب و نظام اسلامی است.
خطر جدا شدن حوزهها از انقلاب
برخی به این باور رسیدهاند که زمانی كه مردم خودشان رأی میدهند و رئیسجمهور را انتخاب میکنند، چه لزومی دارد که رهبری وجود داشته باشد و اصلاً ولایت فقیه برای چیست؟! مگر کشورهای دیگر رهبر دارند؟!
رهبری از مدتها قبل حس کرده بودند که در برخی جاها این تفکر انقلابی رو به افول نهاده است، از همین رو ایشان ضمن هشدار در این زمینه به مسئولان، حوزویان و دانشگاهیان فرمودند انقلابی باشید. اگر رهبری چنین خطابی را به حوزهها نیز دارند، به این معنی است كه خطر جدا شدن از انقلاب برای حوزهها نیز وجود دارد و ممکن است ما هم فراموش کنیم که بخش اعظم فقه مربوط به امور سیاسی و اجتماعی است.
تفکر انقلابی سبب تشکیل نظام اسلامی شد که در رأس آن ولی فقیه قرار دارد، نماد نظام اسلامی، ولایت فقیه است و اغلب کشورها نظام اسلامی ایران را با این نماد میشناسند؛ همه دشمنیها با این نماد نیز به این دلیل است كه او ضامن اسلامیت نظام است.
اعتقاد برخی مسئولان به ناسیونالیسم ایرانی
امروز برخی از مسئولان بهراحتی با اوامر ولیفقیه مخالفت میکنند؛ هرچند در ظاهر دائماً از رهنمودهای رهبری تشکر میکنند، اما در عمل برخلاف فرمایشات ایشان عمل میکنند. چنین كسانی باور ندارند كه اسلام میتواند کارآیی داشته باشد و مشکلات را حل کند.
دشمن زمانی به ما احترام میگذارد که ما دست از دین خود برداریم و برای او نوکری کنیم، بر اساس آیات قرآن بدون شك عزت فقط از آنِ خداوند، رسول خدا و مؤمنین است؛ اما متأسفانه رفتار بعضی از مسئولان حاكی از آن است كه اعتقادی به این امر ندارند؛ تا جایی كه حتی در ادبیات بعضی از ایشان «اسلام» جای خود را به ایرانیگرایی و ناسیونالیسم داده است؛ یعنی همان شعاری که شاه با عنوان «ناسیونالیسم مثبت» مطرح میکرد!
من هرگز باور نمیکردم که یكی از دولتمردان نظام اسلامی صریحاً بگوید دشمنی آمریکا به خاطر نظام نیست، بلکه بهخاطر ایران است!! رهبری این خطر را از مدتها قبل پیشبینی میکردند که دائماً بر انقلابیگری و لزوم انقلابی ماندن تأکید داشتند.
ایرانیگرایی یعنی پشت پا زدن به همه ارزشهای الهی و انسانی؛ یعنی همان رفتار ترامپ كه پرچم آمریکا را بغل کرده و میبوسد و با این كار خود نشان میدهد که حقوق بشر، صلح و نظایر آن، حتی بر اساس قرائت خودشان، هیچ ارزشی برایشان ندارد و آنچه مهم است، آمریکاست.
اینکه دولتمردی بگوید اگر دشمنان ما با اسلام مخالف بودند، باید با عربستان هم دشمنی میکردند، سخنی اشتباه است؛ البته آنها با اسلام قلابی مخالف نیستند؛ آنها با اسلامی که پادشاه آن با تاچر مشروب بخورد، مخالف نیستند؛ آنها با اسلامی که حاکمانش بمبهای خریداری شده از غرب را به نام اسلام بر سر ملت مظلوم همدین، همزبان و همنژاد خودشان در یمن بریزند، مخالف نیستند؛ آنها با نظامی مخالفند که بخواهد پرچم اسلام ناب را در جهان بلند کند.
وظیفه ما در این شرایط چیست؟
در وهله اول ما باید از الگویی به نام «امام خمینی(ره)» بهره بگیریم و همانند او محور همه کارهایمان را «خدا» قرار دهیم و بدانیم که عزت، از آنِ خدا، رسول و مؤمنین است. پس از باور قلبی به این مسئله، باید بدانیم بزرگترین خطر برای چنین اعتقادی این است که افرادی، بیدینی را به عنوان دین به ما قالب کنند. لذا باید دین را درست بشناسیم، تا كسانی دین انحرافی را به ما قالب نكنند. همچنین بكوشیم دیگران را هم با دین صحیح آشنا كنیم.
شناختن دین صحیح، شناساندن آن به دیگران، بنا گذاشتن بر عمل به دین و خودسازی برای ثبات قدم در این مسیر، مهمترین وظایف ما هستند و باید بدانیم که اگر در این مسیر صادق باشیم، خداوند نیز وعده داده كه «لَیَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ یَنْصُرُه».
سخنرانی (دام ظله) در دیدار با جمعی از طلاب و دانشجویان شرکتکننده در دورههای آموزشی «طرح ولایت»، قم؛ 5 / 4 / 1397 .
بنده شرایط قبل و بعد از انقلاب و چهل سال بعد از انقلاب را درک کردهام؛ زمانی تلقی مردم از دین، تنها امور شخصی مانند نماز و روضه و عزاداری سیدالشهدا(ع) بود؛ نهایتاً داشتن محاسن نیز نشانه دینداری تلقی میشد، اما عرصه امور اجتماعی را خارج از حوزه دین تلقی میکردند؛ یعنی برای دین مجالی جهت دخالت در کسب و کار، امور سیاسی و فعالیتهای اجتماعی قائل نبودند؛ به عبارت بهتر میتوان گفت دینداران میتوانستند در امور دنیاییشان مانند سایر کافران دنیا باشند و تنها ظاهر دین را حفظ کنند.
بزرگترین کار امام راحل(ره) این بود که این فکر را عوض کرد و به مردم فهماند نماز و روزه فقط جزئی از دین هستند، نه تمام آن؛ امام(ره) به ما یاد داد که همه امور زندگیمان باید تابع دین باشد، مخصوصاً رفتارهای اجتماعی و سیاسی؛ این جمله معروف امام(ره) که بخش اعظم فقه مربوط به امور سیاسی و اجتماعی است، ناظر به همین امر است.
این تفکر از سوی انقلابیون نسل اول جدی گرفته شد و در اعمالشان نیز کمابیش ظهور یافت؛ بروز دینداری در امور اجتماعی در این نسل تا حدی پیش رفت که حتی با مظاهر اشرافیگری نیز مخالف بودند؛ بهعنوان مثال مهریه زیاد برای زن را زشت میدانستند و گاهی یک دوره تفسیرالمیزان یا كتابهای مذهبی دیگر به عنوان مهریه قرار میگرفت. آن نسل فهمیدند که دین باید در همه رفتارهای فردی و اجتماعیشان بروز و ظهور داشته باشد.
اما بعد از پیروزی انقلاب و بهویژه پس از رحلت امام(ره) تدریجاً نفوذ فرهنگ و سیاست غربی در بین مسئولان آغاز شد. در حالیكه تکیه کلام امام راحل(ره) اسلام و خداوند تبارک و تعالی بود، بعد از ایشان کسانی به مسئولیت رسیدند که روحیه انقلابی در آنها ضعیف بود و حتی در برخی كاملاً به فراموشی سپرده شده بود؛ امروز هم كار به جایی رسیده که بعضی از مسئولان صریحاً میگویند که دشمنی دشمنان، نه بهخاطر نظام اسلامی، بلكه بهخاطر دشمنی با ایران است! از این افراد باید پرسید مگر شاه ایرانی نبود؟ چرا با او دشمن نبودند؟ امام(ره) مكرراً میفرمود دشمنان، از اسلام سیلی خوردهاند؛ رهبر معظم انقلاب هم میفرمایند دشمنی آنها به خاطر انقلاب و نظام اسلامی است.
خطر جدا شدن حوزهها از انقلاب
برخی به این باور رسیدهاند که زمانی كه مردم خودشان رأی میدهند و رئیسجمهور را انتخاب میکنند، چه لزومی دارد که رهبری وجود داشته باشد و اصلاً ولایت فقیه برای چیست؟! مگر کشورهای دیگر رهبر دارند؟!
رهبری از مدتها قبل حس کرده بودند که در برخی جاها این تفکر انقلابی رو به افول نهاده است، از همین رو ایشان ضمن هشدار در این زمینه به مسئولان، حوزویان و دانشگاهیان فرمودند انقلابی باشید. اگر رهبری چنین خطابی را به حوزهها نیز دارند، به این معنی است كه خطر جدا شدن از انقلاب برای حوزهها نیز وجود دارد و ممکن است ما هم فراموش کنیم که بخش اعظم فقه مربوط به امور سیاسی و اجتماعی است.
تفکر انقلابی سبب تشکیل نظام اسلامی شد که در رأس آن ولی فقیه قرار دارد، نماد نظام اسلامی، ولایت فقیه است و اغلب کشورها نظام اسلامی ایران را با این نماد میشناسند؛ همه دشمنیها با این نماد نیز به این دلیل است كه او ضامن اسلامیت نظام است.
اعتقاد برخی مسئولان به ناسیونالیسم ایرانی
امروز برخی از مسئولان بهراحتی با اوامر ولیفقیه مخالفت میکنند؛ هرچند در ظاهر دائماً از رهنمودهای رهبری تشکر میکنند، اما در عمل برخلاف فرمایشات ایشان عمل میکنند. چنین كسانی باور ندارند كه اسلام میتواند کارآیی داشته باشد و مشکلات را حل کند.
دشمن زمانی به ما احترام میگذارد که ما دست از دین خود برداریم و برای او نوکری کنیم، بر اساس آیات قرآن بدون شك عزت فقط از آنِ خداوند، رسول خدا و مؤمنین است؛ اما متأسفانه رفتار بعضی از مسئولان حاكی از آن است كه اعتقادی به این امر ندارند؛ تا جایی كه حتی در ادبیات بعضی از ایشان «اسلام» جای خود را به ایرانیگرایی و ناسیونالیسم داده است؛ یعنی همان شعاری که شاه با عنوان «ناسیونالیسم مثبت» مطرح میکرد!
من هرگز باور نمیکردم که یكی از دولتمردان نظام اسلامی صریحاً بگوید دشمنی آمریکا به خاطر نظام نیست، بلکه بهخاطر ایران است!! رهبری این خطر را از مدتها قبل پیشبینی میکردند که دائماً بر انقلابیگری و لزوم انقلابی ماندن تأکید داشتند.
ایرانیگرایی یعنی پشت پا زدن به همه ارزشهای الهی و انسانی؛ یعنی همان رفتار ترامپ كه پرچم آمریکا را بغل کرده و میبوسد و با این كار خود نشان میدهد که حقوق بشر، صلح و نظایر آن، حتی بر اساس قرائت خودشان، هیچ ارزشی برایشان ندارد و آنچه مهم است، آمریکاست.
اینکه دولتمردی بگوید اگر دشمنان ما با اسلام مخالف بودند، باید با عربستان هم دشمنی میکردند، سخنی اشتباه است؛ البته آنها با اسلام قلابی مخالف نیستند؛ آنها با اسلامی که پادشاه آن با تاچر مشروب بخورد، مخالف نیستند؛ آنها با اسلامی که حاکمانش بمبهای خریداری شده از غرب را به نام اسلام بر سر ملت مظلوم همدین، همزبان و همنژاد خودشان در یمن بریزند، مخالف نیستند؛ آنها با نظامی مخالفند که بخواهد پرچم اسلام ناب را در جهان بلند کند.
وظیفه ما در این شرایط چیست؟
در وهله اول ما باید از الگویی به نام «امام خمینی(ره)» بهره بگیریم و همانند او محور همه کارهایمان را «خدا» قرار دهیم و بدانیم که عزت، از آنِ خدا، رسول و مؤمنین است. پس از باور قلبی به این مسئله، باید بدانیم بزرگترین خطر برای چنین اعتقادی این است که افرادی، بیدینی را به عنوان دین به ما قالب کنند. لذا باید دین را درست بشناسیم، تا كسانی دین انحرافی را به ما قالب نكنند. همچنین بكوشیم دیگران را هم با دین صحیح آشنا كنیم.
شناختن دین صحیح، شناساندن آن به دیگران، بنا گذاشتن بر عمل به دین و خودسازی برای ثبات قدم در این مسیر، مهمترین وظایف ما هستند و باید بدانیم که اگر در این مسیر صادق باشیم، خداوند نیز وعده داده كه «لَیَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ یَنْصُرُه».
سخنرانی (دام ظله) در دیدار با جمعی از طلاب و دانشجویان شرکتکننده در دورههای آموزشی «طرح ولایت»، قم؛ 5 / 4 / 1397 .