خوان حکمت (۱۷۶) : ارزش هدایت انسان ها ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
خوان حکمت
ارزش هدایت انسان ها
۱۳۹۷/۰۵/۰۶
وجود مبارك امام صادق(ع) طبق نقل مرحوم ابن بابویه قمی فرمود: «ثَلَاثَهًْ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ وَ زِینَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًْ»؛ سه اصل است كه مایه افتخار مؤمن و زینت دنیا و آخرتِ اوست: یكی «الصَّلَاهًْ فِی آخِرِ اللَّیْلِ»؛ دوم «وَ یَأْسُهُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ»؛ سوم «وَ وَلَایَةُ الْإِمَامِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ».[1]
در قرآن فرمود: (إِنَّ ناشِئَهًْ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً؛ مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامتتر است! )؛[2] پایان شب،موقع سحر، وقت زمزمه خوبی است كه بنده با خدای خود داشته باشد؛ هم استراحت كرده است و هم مانع بیرونی نیست.لذا نماز شب كه بر وجود مبارك پیغمبر(ص) لازم بود بر ما مستحب مؤكّد است؛ این فخر ماست، این زینت ماست.
دوم: یأس از آنچه در دست مردم است، هیچ طمعی نداشته باشیم كه آنچه در دست دیگران است به ما برسد. اگر مال میخواهیم همّتمان بلند باشد كه از منبع بخواهیم، همان خدایی كه به او داد به ما هم میدهد. راه ما با خدا به خدا نزدیكتر از راه دیگران باشد؛ چرا به مال دیگران كه مانده آنهاست و خورده آنهاست انسان طمع داشته باشد؛ فرمود: «وَ یَأْسُهُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ». سوم هم ولایت ما اهل بیت(علیهم السلام)، شیعه و پیرو قرآن و عترت باشد.
یاد خدا درشبانهروز، عامل صلاح جامعه
مطلب اساسی كه قرآن به ما آموخت، فرمود: این سرمایهای كه خدا به شما به نام عمر داد،این را در بامداد و شامگاه صرف سخن با او بكنید؛ چون او یك قطره آب را به این صورت در آورد: (أَ لَمْ یَكُ نُطْفَهًْ مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی).[3] الآن صدها دانشكده پزشكی است كه میخواهند همین یك مشكل ـ بدن ما را ـ حلّ كنند نمیتوانند. بسیاری از بیماریها هنوز كشف نشده، بسیاری از بیماریهای كشف شده داروی آن كشف نشده؛ این تازه مربوط به بدن است، روح كه حساب دیگری دارد. چرا با او سخن نگوییم. او كه فرمود من از هر كسی به شما نزدیكتر هستم: (فَسُبْحانَاللَّهِ حینَ تُمْسُونَ وَ حینَ تُصْبِحُونَ)؛[4] شما بامداد و شامگاه وقتی دارید، نیمروز وقتی دارید، اینها را صرف گفتوگوی با او بكنید و بدانید كه همه را او دارد اداره میكند. (وَ عَشِیًّا)[5] شامگاه كه میخواهید بخوابید، (وَ حینَ تُظْهِرُونَ)؛ وقتی كه به ظهر وارد میشوید. «أظهر»؛ یعنی «دخل فی الظّهر»، وقتی نماز ظهر و عصرتان شد، رفیق میخواهید او، دوست میخواهید او، همراز میخواهید او، همه كار به دست اوست.اگربامداد، شامگاه، بین بامداد و شامگاه، نیمروز به نام خدا باشد؛ آن وقت چنین جامعهای، نه بیراهه میرود، نه راه كسی را میبندد.
حقیقی بودن فضای مجازی
این مطلب را بارها شنیدهاید كه این فضای مجازی، فضای حقیقی است نه مجازی؛ چون سیم، حقیقت نیست تا بیسیم بشود مجاز، چهره تلویزیون و شیشه، حقیقت نیست تا بیشیشه بشود مجاز. هر وسیلهای كه اندیشه را نقل و انتقال میدهد، وسیله حقیقی است. این فضا، فضای حقیقی است. این دین به ما گفته قبل از اینكه بروید از چین یاد بگیرید، حرفهایتان را به چین بزنید، درست است كه فرمود: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّین»؛[6] اما معنای آن این نیست كه از آنجا یاد بگیرید. اوّل فرمود چیزی یادشان بدهید، بعد فرمود اگر حرفهای خوبی دارند یاد بگیرید. دو ابرقدرت، آن روز در خاورمیانه بود: یكی كِسراهای ایران بود؛ دیگری هم قیصرهای روم، بیش از این دو قدرت دیگر در خاورمیانه نبود. حضرت رسول برای هر دو نامه نوشت كه میآیید یا شما را بیاورم؟ حجاز یك حیاط خلوت بود برای این دو ابرقدرت. هیچ كس برای حجاز لشكركشی نمیكرد؛ چون حجاز نه قدرت اقتصادی داشت، نه قدرت سیاسی داشت، نه قدرت دامداری و كشاورزی داشت؛ اینها را به عنوان حیاط خلوت حساب میكردند، ایران و روم برای حجاز اهمیتی قائل نبود.
ارزش هدایت انسانها بیش از ارزش آسمانها و زمین
قبل از اینكه به ما بگوید برو چین یاد بگیر، به ما گفت برو چین را یاد بده.پیامبر اکرم به یمن نامه فرستاد، گماشته فرستاد، مبلّغ فرستاد، تمام این منطقههایی كه مقدور آن روز بود به آنها نامه فرستاد، به وجود مبارك حضرت امیر فرمود تو برو یمن «لَئِنْ یَهْدِی اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِداً خَیْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ یَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَم»؛[7] فرمود: اگر یك نفر را بتوانی زنده كنی، اگر تمام كُره زمین را به تو بدهند به اندازه زنده كردن یك آدم نیست، برای اینكه ایران بساطشان جمع میشود. فرمود: (یَوْمَ نَطْوِی السَّماءَ كَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ)؛[8] «سِجلّ»؛ یعنی طومار، این كاغذِ نوشته را نمیگویند «طومار»، این وقتی لوله شد، میشود «طومار»، اگر صفحهای باشد، چند نفر امضا كرده باشند، این را میگویند صفحه؛ وقتی كه لوله شد میگویند «طومار». فرمود: ما بساط آسمان و زمین را لوله میكنیم، جمع میكنیم، اینطور نیست كه همیشه آسمان و زمین باشد. پس بساط آسمان برچیده میشود، بساط زمین برچیده میشود وآنهاعمرمشخصی دارند؛فرمود: یا علی! میدانی ارزش نجات دادن یك انسان بیش از ارزش آسمان و زمین است؛ چون این یك موجود ابدی است. مگر انسان هزار میلیارد سال است، صد هزار میلیارد سال است؟! الان جا دارد ما سؤال كنیم زمین چند سالش است؛ اما آیا جا دارد سؤال كنیم دو دوتا چهارتا چند سالش است؟! این زمان و زمین برنمیدارد، این تازه یک مسئله ریاضی است، یك بخش آن به كمیّت و مقدار بسته است؛ اما جانِ ما به ریاضی نیست، فوق ریاضی است، به زمان و زمین بسته نیست، ما هستیم كه هستیم. فرمود: یا علی! برو یمن، مردم یمن را تربیت كن! ما چنین جامعهای هستیم. انسان، روحی دارد كه این آسمان و زمین در كنار گوشه او، یك گوشه جا میگیرند، اگر ـ إنشاءالله ـ وارسته شد، خیرِ او عالمگیر خواهد شد، اگر ـ خدای ناكرده ـ آلوده شد، این غدّه بدخیم در این فضای باز برای همه جامعه بدخیمی به بار میآورد.
الآن این دستگاه حقیقی، به هر حال هر نامی كه دارد، این در دست است، ما باید پیام بدهیم، چین را آدم كنیم، آمریکا را آدم كنیم، اینها دائماً درصدد آدمكُشی هستند. تمام كارخانههای ساخت اسلحه سه شیفته دارد كار میكند تا آدم بكُشد. اینها در جنگ جهانی اوّل و دوم با اینكه حداقل هفتاد میلیون نفر را كشتند، هنوز سیر نشدند. اگر كُشتن و كشتار قرار بود جامعه را اصلاح كند، جنگ جهانی اصلاح میكرد. الآن هر روز دارند آدم میكشند؛ حالا مستقیم نشد نیابتی، یا یمن یا سوریه یا عراق یا کشور دیگر. با كشتنِ مردم كه جامعه اصلاح نمیشود، میشود همان جاهلیت. با عقل و عدل جامعه اصلاح میشود.
فرمود یا علی! تو مردم را هدایت كن! بعد فرمود: وقتی چین رفتی، چهارتا حرف هم از آنها یاد بگیر؛ نه اینكه این فضا را دست ما دادند كه ببینیم غرب چه میگوید، شرق چه میگوید، آن هم آلوده. سورهای در قرآن كریم است به نام سوره «تغابن» كه (یَوْمَ یَجْمَعُكُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ یَوْمُ التَّغابُنِ).[9] یكی از نامهای قیامت، «تغابن» است كه غَبْن افراد روشن میشود كه چه كسی مغبون شده، چه كسی مبغون نشده. دنیا همدار تجارت است، یك عده: (وَ كانُوا قَوْماً بُوراً).[10] «بائر» آنجایی است كه كِشت و زرع نمیشود.فرمود: یك عده بائرند، یك عده دائرند، یك عده: (فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ) [11] هستند، یك عده: (یَرْجُونَ تِجارهًْ لَنْ تَبُورَ) [12]هستند، یك عده خودشان بائرند. چرا ما بائر باشیم؟ مایی كه میتوانیم (یَرْجُونَ تِجارَهًْ لَنْ تَبُورَ) باشیم، چرا بائر باشیم؟ فرمود: یك عده اینچنین هستند، یك عده آنچنان هستند. صحنه قیامت، صحنه «تغابن» است؛ یعنی روز ظهور «غَبْن».بیان نورانی امام صادق(ع) كه قرآن ناطق است، فرمود: «مَنِ اسْتَوَی یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُون»[13]؛ كسی كه دو روزش یك اندازه باشد او مغبون است؛ برای اینكه 24 ساعت عمر داد، چیزی یاد نگرفت، كار خیر انجام نداد، حرف خوبی هم نزد، حرف خوبی هم نشنید.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 97/4/14
مرکز اطلاعرسانی اسرا
___________________________
[1]. الأمالی صدوق، النص، ص544. [2]. مزمل، 6. [3]. قیامهًْ، 37. [4]. روم، 17. [5]. روم، 18. [6]. وسائل الشیعه، ج27، ص27. [7]. بشارهًْ المصطفی لشیعهًْ المرتضی (ط ـ القدیمهًْ)، النص، ص193. [8]. أنبیاء، 104. [9]. تغابن،9. [10]. فرقان، 18. [11]. بقره، 16. [12]. فاطر، 29. [13].الأمالی صدوق، النص، ص668.