به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 155
بازدید دیروز: 2,079
بازدید هفته: 19,969
بازدید ماه: 110,832
بازدید کل: 23,772,633
افراد آنلاین: 5
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۲۷ اردیبهشت ۱٤۰۳
Thursday , 16 May 2024
الخميس ، ۸ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت (۱۸۶) : گشایش درهای آسمان معنویت به روی مومنان ۱۳۹۷/۰۷/۲۸
خوان حکمت

گشایش درهای آسمان معنویت به روی مومنان  

۱۳۹۷/۰۷/۲۸

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قرآن كريم صعود و نزول را براي مسائل مادي و معنوي مطرح كرده است ،گاهي از انسان، كلمات طيّب و طاهر، اعمال صالحي بالا مي‌رود كه فرمود: (إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ)[1] گاهي هم از طرف ذات اقدس اله فيوضات خاصّه‌اي، گذشته از آن رحمت عام نازل مي‌شود، نظير شب قدر و ايام ديگر. جريان انقلاب اسلامي از سنخ بركات متقابل زميني و آسماني بود، البته هر فيضي كه نصيب مردم و ممكنات مي‌شود ،ريشه الهي دارد چون: (مَا بِكُم مِّن نِّعْمَهًْ فَمِنَ اللَّهِ)[2] هرگز نمي‌توان گفت خود مردم عامل اين تحول و انقلاب شدند، اگر فيض الهي نبود ،هرگز از مردم اين كار ساخته نبود، تأييدات الهي، الهام‌هاي الهي، اين صعود و نزول متقابل يعني نازل شدن فيض از طرف خداي سبحان و صعود نيّت‌هاي پاك، قدم‌هاي پاك، اقدام‌هاي پاك، وصف‌هاي پاك از امام امت و از مردم باعث تحقّق نظامي شد به نام نظام اسلامي.
از شتربانی تا شمس بانی
 دو بيان يكي از وجود مبارك رسول خدا و يكي از وجود مبارك اميرالمؤمنين(عليهما السلام) نقل كنيم تا معلوم بشود كه وجود مبارك رسول خدا كه حكومتي تشكيل داد، مردم را از كجا به كجا رساند و وجود مبارك علي بن ابي طالب كه حكومت خود را پذيرفت، مردم را از كجا به كجا رساند. مرحوم شيخ مفيد(رض) در امالي نقل مي‌كند كه وجود مبارك پيامبر اكرم(ص) فرمود: «كُنّا مرّهًْ رعاهًْ الإبل فِصرنا اليوم رعاهًْ الشمس»[3] يعني مردم حجاز قبل از اسلام فقط شترباني بلد بودند كه شتر چه وقت مي‌آيد، چه وقت غذا مي‌خورد، چه وقت مي‌خوابد، چقدر شير مي‌دهد و چقدر گوشت دارد، اينها راعيان شتر بودند ،الآن راعيان شمس‌اند؛ سر به آسمان بلند مي‌كنند ومي‌بينند چه وقت شمس از دايره نصف‌النهار زائل مي‌شود تا با شمس‌آفرين مناجات كنند به نام نماز. فرمود مردم! اسلام شما را از شترباني به شمس‌باني رساند يعني از زمين به آسمان رساند ،از خلق به خالق رساند، منتظرید كه چه وقت آفتاب از دايره نصف‌النهار زائل مي‌شود تا با خدايتان گفت‌وگو كنيد، با او حرف بزنيد ،حرفِ او را بشنويد، او را مخاطب قرار بدهيد، بگوييد تو را مي‌پرستيم و از تو كمك مي‌خواهيم. اين اولين اثر اسلام است كه زميني را آسماني مي‌كند.
آزادی دین و قرآن با روی کار آمدن علی(ع)
اما بيان نوراني اميرالمؤمنين(ع) وقتي به حكومت رسيد، مهم‌ترين فرمايشات حضرت چند مورد است كه در نهج‌البلاغه آمده؛يكي آن خطبه قاصعه است، يكي هم اين نامه‌اي است به عنوان عهدنامه كه براي مردم مصر به رهبري مالك‌اشتر(رض) مرقوم فرمود. در نامه‌اي كه براي مالك‌اشتر مرقوم فرمود كه امروز هم مورد نياز مردم مصر و حكومت مصر است ،فرمود: مالك! به مردم بگو «فإنّ هذا الدين قد كان اسيراً في ايدي الأشرار يُعملَ فيه بالهوي و تُطلَبُ به الدنيا»[4] قبلاً قرآن بود،قبلاً نماز و حج و عمره بود اما همه اينها اسير بودند ،هر طوري كه ديگران مي‌خواستند اينها را تفسير و عمل مي‌كردند. دين قبلاً وسيله دنياطلبي حكّام بود، من آمدم اين خلافت را پذيرفتم، اوّلين كاري كه كردم دين را آزاد كردم، قرآن و نماز و روزه را آزاد كردم، آنگاه دينِ آزاد، ملّت آزاده مي‌پروراند؛ قرآنِ آزاد، مردم آزاده مي‌سازد. اگر در سوره اعراف آمده كه وجود مبارك رسول گرامي را خدا در كتب انبياي گذشته معرفي كرد، فرمود: (يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ)[5] يعني پيامبر آخرالزمان كسي است كه زنجير را از پاي اينها ،غُل را از گردن اينها، اسارت را از پيكر اينها برمي‌دارد وخودِ اينها را آزاد مي‌كند و آن غل و زنجيرها را مي‌زدايد، پيامبر كارش آزادسازي مردم است.  اگر فكر، برده باشد؛ مكتب در زنجير باشد، هرگز تربيت يك جامعه آزاد ممكن نيست. انسان را فكرِ و ادراك او، انديشه او و انگيزه او آزاد مي‌كند؛ انديشه و انگيزه را انسان از مكتب مي‌گيرد، اگر مكتب در مدار بسته، زنجيري باشد،فكرآفرين نيست، فكر مداربسته ،توان آزاد كردن را ندارد.وجود مبارك حضرت امير فرمود من قرآن را آزاد كردم، من نماز را آزاد كردم، آن طوري نيست كه اينها تفسير كنند و تفسير خود را اجرا كنند.
گشایش آسمان معنویت به روی مومنان
 اين دو نمونه از اين دو انسان كامل يكي از نبوّت و ديگري از امامت(عليهما السلام) نشان مي‌دهد كه اسلام اوّلين رهايي كه نصيب انسان مي‌كند اين است كه زميني‌ها را آسماني كند. اگر شما مي‌بينيد به بركت پيروزي انقلاب، جامعه اسلامي ايران هم موفق مي‌شود به فرستادن ماهواره‌ها به فضا؛اين فضاي ظاهري است ،اين آسمان ظاهري است كه ديگران هم رفتند و مي‌توانند بروند. اساس كاري كه دين آورده اين است كه اين زميني‌ها را آسماني كند؛ آن آسماني كه درش هرگز به روي شرق و غرب باز نمي‌شود. اين آسمان‌ها را قرآن معرفي كرده فرمود شمسي هست و قمري هست و راه شيري هست و نجومي هست و كواكبي هستند و امثال ذلك، اما اينها از حدّ فرشتگي نيامدند پايين، اينها در حدّ عقول نيستند، در حدّ ارواح نيستند، ما اينها را از يك مشت دود و گاز ساختيم.فرمود: (ثُمَّ اسْتَوَي إِلَي السَّماءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً)[6] فرمود اين چنين نيست كه اين آفتاب كه خيلي درخشنده است، آن ماه كه خيلي شفاف است، ما اين را از عالَم ارواح ساخته باشيم،ما اينها را از دود ساختيم، بعد هم اينها را دود مي‌كنيم؛(إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ)[7] مي‌شود؛ (إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ)[8] مي‌شود. اگر شما خودتان رفتيد يا موجود زنده ديگري را فرستاديد يا وسيله ديگري كه مشكل جامعه شما را حل بكند به هوا فرستاديد، اين آسمان ظاهري است، ديگران هم مي‌توانند كار شما را بكنند، اما ما شما را با آمدن امام ،با قيام مردم مسلمان، با خون‌هاي پاك شهدا آسماني كرديم؛آن آسماني كه درش به روي كفار باز نمي‌شود. در فرهنگ قرآن يك سري آسمان‌هايي است كه هرگز درش به روي كفار باز نمي‌شود: (لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ) [9]. آن آسماني كه (وَفِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ)[10] ،آن آسماني كه جاي معراج رسول گرامي(ص) است، آن آسمان درش به روي مناجات مناجات‌كننده‌ها باز مي‌شود ،آن آسمان درش به روي كلمات طيّب باز مي‌شود.اينكه مي‌بينيد بسياري از جوان‌ها حافظ قرآن شدند، بسياري از جوان‌ها اهل شب‌زنده‌داري شدند، بسياري از بانوان حافظ قرآن و نهج‌البلاغه و حديث شدند، از سنخ (إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ) است؛ اينها زميني را آسماني كردن است، اگر انسان، آسماني شد؛ رهاورد آسمان را هم به زمين مي‌آورد، اين طور نيست كه انسان به آسمان‌ها سفر بكند و چيزي به عنوان ره‌توشه از آنجا نياورد. از آنجا بركات نازل مي‌شود واز اينجا كلمات طيّب صعود مي‌كند،در بين اين صاعدان و مسافران و ره‌توشه‌داران، اندکی از اهل اين سفر به بارگاه ذات اقدس اله مي‌رسند.
تفاوت صعود با نیل
اين تعبير صعود غير از تعبير نِيل است، همه بالا مي‌روند اما آن كه برسد كم است، مثل اينكه همه آب‌ها به دريا مي‌ريزد اما آن كه به بخش‌هاي وسطي دريا برسد، كم است. اين نهرهاي كوچك و ضعيف، در همان ساحل دريا آرام مي‌شوند، اما وقتي سيل خروشان بيايد، بخش وسيعي از دريا را مي‌شكافد، به نزديك‌هاي وسط دريا مي‌رسد. همه از دريايند بعد به دريا برمي‌گردند اما اين‌چنين نيست كه همه‌شان به وسط دريا برسند، افرادي كه داراي كلمات طيّب هستند، اينها كلماتشان بالا مي‌رود ومشمول (إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ) هستند ،اما نائل شدن ،نصيب قلیلی از اهل فضيلت است.درباره قرباني زائران و حاجيان و معتمران فرمود: بعد از قرباني، آن كار جاهلي را انجام ندهيد. قرباني کردن، كار خوبي است اما بعد از ذبح حيوان يا نحر شتر،اين كار را نكنيد كه مقداري از گوشت را به ديوار كعبه ميخكوب كنيد يا خون را به ديوار كعبه بماليد تا خدا قبول كند، اين دخيل بستن‌ها هم يك سابقه كهن دارد. فرمود: (لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلاَ دِمَاؤُهَا وَلكِن يَنَالُهُ التَّقْوَي مِنكُمْ)[11] شما وقتی اين قرباني را انجام داديد ،گوشت را بين مستمندان توزيع بكنيد، چرا گوشت را به ديوار كعبه مي‌چسبانيد يا خون را به ديوار كعبه مي‌ماليد؟ مگر خدا به چنين كاري احتياج دارد؟ اين گوشت‌ها و اين خو‌ن‌ها كه به خدا نمي‌رسد.اگر مال حلال را ذبح كرديد، اگر با قصد قربت ذبح كرديد، اگر با اخلاص قرباني كرديد، اين نيّت خالصانه شما به خدا مي‌رسد؛ نِيل، بالاتر از صعود است (وَلكِن يَنَالُهُ التَّقْوَي مِنكُم).
نماز؛ زیارت نامه خدا
تقوا وصف متّقي است ،اگر وصف به الله مي‌رسد، يقيناً موصوف هم به لقاي الله مشرّف خواهد شد، اين‌چنين نيست كه فرشته‌ها بنويسند كه فلان كس باتقواست و اين را گزارش بدهند ،خود تقوا يك ملكه نفساني است كه بالا مي‌رود، اگر تقوا، بالارفتني است متّقي هم بالارفتني است، از اين جهت نماز مي‌شود معراج مؤمن. مرحوم صدوق(رض) در كتاب قيّم توحيد از وجود مبارك امام(ع) نقل مي‌كنند كه فرمود معناي «قد قامت الصلاهًْ» اين است كه «حان وقت الزيارهًْ»[12] هنگام زيارت الله رسيده است ،اين زيارت اعتاب مقدسه، زيارت انبيا،زيارت ائمه، زيارت اوليا، زيارت فاطمه زهرا(علیهم‌السلام) اينها نشئت‌گرفته از زيارت خداست ،زيارت خدا در نماز است؛ نماز، زيارت‌نامه الهي است. اين انقلاب، اين نظام، اين بركت، درهاي آسمان ملكوتي را باز كرده ،ممكن است كسي اين در را عمداً به روي خود ببندد، ولي فضا، فضاي ملكوتي است ،درهاي بهشت باز است ،قبلاً اگر كسي مي‌خواست به بهشت برود ،با دشواري بود اما الآن آسان است.چقدر فرق است بين نظام الهي و غير الهي! قبلاً راه گناه باز بود، الآن همه سعي مي‌كنند كه ببينند چه كسي گناه مي‌كند كه او را يا هدايت كنند يا تنبيه؛اين معناي بسته بودن درهاي جهنم است. همه ما شنيديم كه در ماه مبارك رمضان درهاي بهشت باز است، درهاي جهنم بسته است، در نظامي كه اگر كسي معصيت بكند ،ميگساري بكند، قماربازي بكند‌، تحت تعقيب قرار مي‌گيرد؛ كسي بخواهد نماز و قرآن و دعا و زيارت و خير و بركت و يتيم‌نوازي و بهزيستي و شيرخوارگاه و امثال اينها را تأمين كند، تشويق مي‌شود؛ اين معنايش باز بودن درهاي بهشت و بسته بودن درهاي جهنم است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله) در جلسه درس اخلاق؛ 12/11/9112 / 11 / 1391 .
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. فاطر، 10.[2]. نحل، 53.[3]. الامالي (شيخ مفيد)، ص136.[4]. نهج‌البلاغه، نامه 53.[5]. اعراف، 157.[6]. فصلت، 11.[7]. تكوير، 1.[8]. تكوير، 2.[9]. اعراف، 40.[10]. ذاريات، 22.[11]. حج ،37.[12]. التوحيد (شيخ صدوق)، ص241.