زلال بصیرت (۱۸۰) - اعتماد به دشمن مصداقکفران نعمت ۱۳۹۷/۰۸/۰۹
زلال بصیرت
اعتماد به دشمن مصداقکفران نعمت
۱۳۹۷/۰۸/۰۹
بسم الله الرحمن الرحیم
نعمتهای الهی قابل شمارش نیستند و همه نعمتهای الهی هم در یک سطح نمیباشند؛ عظمت و برکات مترتب بر بعضی از نعمتها، بیش از برخی دیگر است. برخی نعمتها برای منافع یک شخص یا برای دوره کوتاهی است، اما برخی دیگر برای یک امت، برکات فراوان دارد و گاهی نیز برکت یک نعمت، ابدی است.
برخی نعمتها ابتدایی هستند و خدا بدون اینکه زحمتی بکشیم، به ما عطا کرده است، اما برخی نعمتها را خداوند بر اساس تلاش انسان به او میدهد.
بهرهبردن از نعمتهای دنیوی و مادی، نهایتا تا هنگام مرگ، ممکن است،اما برخی نعمتها سبب میشوند که انسانها تا ابد در جوار انبیای الهی و در بارگاه الهی، متنعم شوند. این نعمتها، از جمله نعمتهای با عظمت هستند که با دیگر نعمتها قابل مقایسه نیستند.
نعمتهای فراوان ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام اسلامی، زمینه بهرهمندی از نعمتهای بینهایت الهی را فراهم میکند،انقلاب اسلامی حتی برای زندگی دنیوی ما نیز برکات فراوانی داشته است؛ در گذشته افتخار عدهای این بود که برده بردگان اعلی حضرت باشند، اما امروز عدهای در نظام اسلامی به دنبال انجام تکلیف خود نزد خداوند هستند و عزت خود را در بندگی خدا میدانند. این افراد افتخار خود را بندگی و خدمت به خلق و بندگان خدا میدانند، نه بردگی اعلی حضرت. اینکه امام(ره) نیز افتخار میکرد که خادم مردم است، نشان از این دیدگاه است.
عزتی که در سایه اسلام و نظام اسلامی شامل حالمان شد، نعمت عامی است که همه ملت ایران را فرا گرفته است. مردم ایران با این نعمت از بردگی به آقایی رسیدند؛ کسانی که مشاغل نظامی را بر عهده داشتند، میبایست زحمت میکشیدند تا برای یک نظام ستمگر خدمت کنند، اما امروز بسیاری از نیروهای نظامی، خود را سرباز دستگاه امام زمان(عج) میدانند و برای آنها انجام وظیفه و برعهده گرفتن شغل نوعی عبادت به شمار میرود.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
هر عاقل منصفی میداند که نسبت به صاحب نعمت، وظیفهای دارد،در فرهنگ دینی ما از این وظیفه به شکر نعمت تعبیر میشود؛ شکرگزاری به درگاه الهی به خاطر نعمتها، باعث افزایش نعمت و بهرهبرداری بیشتر از نعمات الهی میشود و کفران نعمت سبب کاهش نعمتها و عذاب الهی. در طول تاریخ نیز میتوان مصادیق آن را دید؛ هر کجا مردم به خاطر نعمتهای الهی، شاکر بودهاند، در دوره بعد، نعمتها افزایش پیدا کرده و هرگاه کفران نعمت کردند، محروم شدهاند.
هیچ حادثه ناگواری به ما نمیرسد، مگر آنکه به خاطر اعمال سوء خودمان است؛ البته اگر در جامعه عدهای کار بدی انجام بدهند، باز ممکن است نتیجه آن، دامن همگان را بگیرد؛ راهحل جلوگیری از مصیبتها و بلاها این است کهاشتباهات خود را بشناسیم و در صدد جبران آنها برآییم. همانگونه که اگر فردی بیمار شد، با خوردن دارو، مراقبت و پرهیز از برخی غذاها، میتواند دوباره سلامتی خود را به دست آورد.
البته در مسائل اجتماعی یافتناشتباهات، دشوارتر است؛ هر چند قواعدی در قرآن وجود دارد که میتوان با مراجعه به آن برخی از ایناشتباهات را شناخت.
اعتماد به دشمن، مصداق کفران نعمت
یکی از مصادیق کفران نعمت این است که انسان، بعد از استفاده از نعمتهای الهی به دشمن خدا اعتماد کند و از او بخواهد که آنچه در نظر او کمبود تلقی میشود را جبران کند! آیا این اوج بیمعرفتی و نامردی نیست؟ مانند کودکی که پدرش شبانهروز او را مورد محبت و توجه قرار میدهد و لحظهای از او غافل نشده و در حد توان، نیازهای او را تأمین میکند؛ اما آن کودک به بهانه وجود کمبود، نزد دشمن پدر خود رفته و بگوید پدر من، نیاز من را بر طرف نکرده است و از تو درخواست میکنم که کمکم کنی!! چه بسا چیزهایی که کودک کمبود میدانسته، به خاطر مصلحت خودش بوده و پدر به آن واقف بوده است.
اگر مشکلی داریم، در خانه خدا برویم تا او علاج کند؛ خیلی زشت است که خدایی را که به ما نعمت داده فراموش کنیم و سراغ دشمن خدا برویم. خیلی زشت است که دست گدایی به سوی کسی دراز کنیم که پرچم مبارزه با خدا را در عالم برافراشته است. گرانیها و مشکلات امروز که دامن کل جامعه را گرفتهاست نیز ناشی از ایناشتباهات است؛ البته بدانیم که خدا سریعالرضاست و اگر ازاشتباهمان توبه کنیم، خداوند بخشنده است.
فکر نکنیم حوادثی که پیش میآید، اتفاقی است. بدانیم همه چیز در عالم حساب و کتاب دارد و هیچ چیز از دست خدا خارج نشده است؛ بسیاری از مشکلاتی کهگریبان جامعه ما را گرفته است به خاطر سوء رفتار گروهی از مردم یا مسئولان است که دودش به چشم همه جامعه میرود. البته مردمی که گناهی نداشته و در عین حال در برابر این مشکلات استقامت کرده و در صدد اصلاح برآیند، اجری فراوان نزد خداوند دارند، اما لغزشکاران، هم در دنیا بدبخت میشوند و هم در آخرت باید پاسخگو باشند.
سعی کنیم در هر جا و در هر حالی ببینیم خداوند از ما چه میخواهد؛ چون بندهایم و از خودمان چیزی نداریم؛ مگر غیر از این است که در آغاز خلقت یک قطره نجسی بودهایم که به لطف خداوند، تکامل یافته واشرف مخلوقات شدهایم؟ پس ببینیم خدا ازما چه میخواهد! ما باید تکالیف خود را نسبت به خدا بشناسیم و به آن عمل کنیم؛ البته خداوند هم تکلیفی بیش از طاقت ما، نمیخواهد.
برقراری نظام اسلامی ازبزرگترین نعمتهای الهی است،وظیفه ما در قبال این نظام این است که علاوهبر وظایف فردی و خانوادگی خود، وظایف اجتماعی را نیز بشناسیم و آنها را انجام دهیم. وظیفه اجتماعی ما، منحصر در شغلی که در جامعه برای ما تعیین شده است نیست، بلکه در مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی نیز وظیفه داریم و برای شناخت وظایف خود باید به متخصصان این امر، مراجعه کنیم.
لزوم اطاعت از امام(ره) و رهبری
هر جا از امام(ره) تبعیت کردیم، پیروز شدیم و هر کجا تابع نبودیم، سیلی خوردهایم. برخی مشکلات امروز نیز ناشی از این است که عدهای از راه امام(ره)، فاصله گرفتند. بعد از امام (ره) نیزرهبرمعظم انقلاب، بهترین متخصص امر هستند. اگر رفتارهای خود را با اوامر و خواستهای ایشان تطبیق دادیم، به وظیفه خود عمل کردهایم؛ اما اگر رفتارهای ما با منویات رهبری تفاوت دارد، بدانیم که به بیراهه میرویم و به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
فرافکنی و نسبت دادن مشکلات به دیگران فایدهای ندارد،در وهله اول همه ما باید به خودمان بنگریم و ببینیم آیا وظیفه خود را به خوبی انجام دادهایم یا خیر؟ امروز رهبری مانند پزشکی است که سابقه 50-40 ساله او در درمان بیماریهای اجتماعی نشان میدهد کهاشتباهی نداشته است؛ اصلا به فرض که وظیفه شرعی در اطاعت از ایشان نداریم، آیا با توجه به سابقه و تخصص ایشان رواست که در تصمیماتشان شک کنیم؟
حداقل وظیفه امروز،حفظ دستاوردهای شهداست،اگر خودمان نتوانستیم دستاوردها را بارورتر کنیم، حداقل آنچه که هزاران جوان برای آن فدا شدهاند و خوندلها خورده شده است تا به دست بیاید را از دست ندهیم و برای حفظ آن هر کاری میتوانیم انجام دهیم.
طبق روایات یکی از حقوق مؤمنان بر یکدیگر این است که هر آنچه برای خود دوست داریم، برای دیگران هم دوست بداریم؛ به دنبال منافع شخصی نباشیم و منافع همگان را در نظر بگیریم که همین امر سبب افزایش محبت و نعمتهای الهی در جامعه میشود.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در جمع تعدادی از فرماندهان و مسئولان نیروی انتظام)؛ قم؛ 9 / 7 / 1397 .
برخی نعمتها ابتدایی هستند و خدا بدون اینکه زحمتی بکشیم، به ما عطا کرده است، اما برخی نعمتها را خداوند بر اساس تلاش انسان به او میدهد.
بهرهبردن از نعمتهای دنیوی و مادی، نهایتا تا هنگام مرگ، ممکن است،اما برخی نعمتها سبب میشوند که انسانها تا ابد در جوار انبیای الهی و در بارگاه الهی، متنعم شوند. این نعمتها، از جمله نعمتهای با عظمت هستند که با دیگر نعمتها قابل مقایسه نیستند.
نعمتهای فراوان ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام اسلامی، زمینه بهرهمندی از نعمتهای بینهایت الهی را فراهم میکند،انقلاب اسلامی حتی برای زندگی دنیوی ما نیز برکات فراوانی داشته است؛ در گذشته افتخار عدهای این بود که برده بردگان اعلی حضرت باشند، اما امروز عدهای در نظام اسلامی به دنبال انجام تکلیف خود نزد خداوند هستند و عزت خود را در بندگی خدا میدانند. این افراد افتخار خود را بندگی و خدمت به خلق و بندگان خدا میدانند، نه بردگی اعلی حضرت. اینکه امام(ره) نیز افتخار میکرد که خادم مردم است، نشان از این دیدگاه است.
عزتی که در سایه اسلام و نظام اسلامی شامل حالمان شد، نعمت عامی است که همه ملت ایران را فرا گرفته است. مردم ایران با این نعمت از بردگی به آقایی رسیدند؛ کسانی که مشاغل نظامی را بر عهده داشتند، میبایست زحمت میکشیدند تا برای یک نظام ستمگر خدمت کنند، اما امروز بسیاری از نیروهای نظامی، خود را سرباز دستگاه امام زمان(عج) میدانند و برای آنها انجام وظیفه و برعهده گرفتن شغل نوعی عبادت به شمار میرود.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
هر عاقل منصفی میداند که نسبت به صاحب نعمت، وظیفهای دارد،در فرهنگ دینی ما از این وظیفه به شکر نعمت تعبیر میشود؛ شکرگزاری به درگاه الهی به خاطر نعمتها، باعث افزایش نعمت و بهرهبرداری بیشتر از نعمات الهی میشود و کفران نعمت سبب کاهش نعمتها و عذاب الهی. در طول تاریخ نیز میتوان مصادیق آن را دید؛ هر کجا مردم به خاطر نعمتهای الهی، شاکر بودهاند، در دوره بعد، نعمتها افزایش پیدا کرده و هرگاه کفران نعمت کردند، محروم شدهاند.
هیچ حادثه ناگواری به ما نمیرسد، مگر آنکه به خاطر اعمال سوء خودمان است؛ البته اگر در جامعه عدهای کار بدی انجام بدهند، باز ممکن است نتیجه آن، دامن همگان را بگیرد؛ راهحل جلوگیری از مصیبتها و بلاها این است کهاشتباهات خود را بشناسیم و در صدد جبران آنها برآییم. همانگونه که اگر فردی بیمار شد، با خوردن دارو، مراقبت و پرهیز از برخی غذاها، میتواند دوباره سلامتی خود را به دست آورد.
البته در مسائل اجتماعی یافتناشتباهات، دشوارتر است؛ هر چند قواعدی در قرآن وجود دارد که میتوان با مراجعه به آن برخی از ایناشتباهات را شناخت.
اعتماد به دشمن، مصداق کفران نعمت
یکی از مصادیق کفران نعمت این است که انسان، بعد از استفاده از نعمتهای الهی به دشمن خدا اعتماد کند و از او بخواهد که آنچه در نظر او کمبود تلقی میشود را جبران کند! آیا این اوج بیمعرفتی و نامردی نیست؟ مانند کودکی که پدرش شبانهروز او را مورد محبت و توجه قرار میدهد و لحظهای از او غافل نشده و در حد توان، نیازهای او را تأمین میکند؛ اما آن کودک به بهانه وجود کمبود، نزد دشمن پدر خود رفته و بگوید پدر من، نیاز من را بر طرف نکرده است و از تو درخواست میکنم که کمکم کنی!! چه بسا چیزهایی که کودک کمبود میدانسته، به خاطر مصلحت خودش بوده و پدر به آن واقف بوده است.
اگر مشکلی داریم، در خانه خدا برویم تا او علاج کند؛ خیلی زشت است که خدایی را که به ما نعمت داده فراموش کنیم و سراغ دشمن خدا برویم. خیلی زشت است که دست گدایی به سوی کسی دراز کنیم که پرچم مبارزه با خدا را در عالم برافراشته است. گرانیها و مشکلات امروز که دامن کل جامعه را گرفتهاست نیز ناشی از ایناشتباهات است؛ البته بدانیم که خدا سریعالرضاست و اگر ازاشتباهمان توبه کنیم، خداوند بخشنده است.
فکر نکنیم حوادثی که پیش میآید، اتفاقی است. بدانیم همه چیز در عالم حساب و کتاب دارد و هیچ چیز از دست خدا خارج نشده است؛ بسیاری از مشکلاتی کهگریبان جامعه ما را گرفته است به خاطر سوء رفتار گروهی از مردم یا مسئولان است که دودش به چشم همه جامعه میرود. البته مردمی که گناهی نداشته و در عین حال در برابر این مشکلات استقامت کرده و در صدد اصلاح برآیند، اجری فراوان نزد خداوند دارند، اما لغزشکاران، هم در دنیا بدبخت میشوند و هم در آخرت باید پاسخگو باشند.
سعی کنیم در هر جا و در هر حالی ببینیم خداوند از ما چه میخواهد؛ چون بندهایم و از خودمان چیزی نداریم؛ مگر غیر از این است که در آغاز خلقت یک قطره نجسی بودهایم که به لطف خداوند، تکامل یافته واشرف مخلوقات شدهایم؟ پس ببینیم خدا ازما چه میخواهد! ما باید تکالیف خود را نسبت به خدا بشناسیم و به آن عمل کنیم؛ البته خداوند هم تکلیفی بیش از طاقت ما، نمیخواهد.
برقراری نظام اسلامی ازبزرگترین نعمتهای الهی است،وظیفه ما در قبال این نظام این است که علاوهبر وظایف فردی و خانوادگی خود، وظایف اجتماعی را نیز بشناسیم و آنها را انجام دهیم. وظیفه اجتماعی ما، منحصر در شغلی که در جامعه برای ما تعیین شده است نیست، بلکه در مسائل مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی نیز وظیفه داریم و برای شناخت وظایف خود باید به متخصصان این امر، مراجعه کنیم.
لزوم اطاعت از امام(ره) و رهبری
هر جا از امام(ره) تبعیت کردیم، پیروز شدیم و هر کجا تابع نبودیم، سیلی خوردهایم. برخی مشکلات امروز نیز ناشی از این است که عدهای از راه امام(ره)، فاصله گرفتند. بعد از امام (ره) نیزرهبرمعظم انقلاب، بهترین متخصص امر هستند. اگر رفتارهای خود را با اوامر و خواستهای ایشان تطبیق دادیم، به وظیفه خود عمل کردهایم؛ اما اگر رفتارهای ما با منویات رهبری تفاوت دارد، بدانیم که به بیراهه میرویم و به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
فرافکنی و نسبت دادن مشکلات به دیگران فایدهای ندارد،در وهله اول همه ما باید به خودمان بنگریم و ببینیم آیا وظیفه خود را به خوبی انجام دادهایم یا خیر؟ امروز رهبری مانند پزشکی است که سابقه 50-40 ساله او در درمان بیماریهای اجتماعی نشان میدهد کهاشتباهی نداشته است؛ اصلا به فرض که وظیفه شرعی در اطاعت از ایشان نداریم، آیا با توجه به سابقه و تخصص ایشان رواست که در تصمیماتشان شک کنیم؟
حداقل وظیفه امروز،حفظ دستاوردهای شهداست،اگر خودمان نتوانستیم دستاوردها را بارورتر کنیم، حداقل آنچه که هزاران جوان برای آن فدا شدهاند و خوندلها خورده شده است تا به دست بیاید را از دست ندهیم و برای حفظ آن هر کاری میتوانیم انجام دهیم.
طبق روایات یکی از حقوق مؤمنان بر یکدیگر این است که هر آنچه برای خود دوست داریم، برای دیگران هم دوست بداریم؛ به دنبال منافع شخصی نباشیم و منافع همگان را در نظر بگیریم که همین امر سبب افزایش محبت و نعمتهای الهی در جامعه میشود.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در جمع تعدادی از فرماندهان و مسئولان نیروی انتظام)؛ قم؛ 9 / 7 / 1397 .