خوان حکمت (۱۸۸) : هر چهکنی به خودکنی ۱۳۹۷/۰۸/۱۲
خوان حکمت
هر چهکنی به خودکنی
۱۳۹۷/۰۸/۱۲
همه ما در هر شبانهروز موظّفیم اهل حساب و محاسبه باشیم، برای اینكه بهترین سرمایه را كه عمر است داریم میدهیم،باید ببینیم در برابر این سرمایه، چیزی گرفتیم یا نگرفتیم؛این وظیفه هر روزه ماست. در روایات ما هم هست كه ائمه(علیهم السلام) فرمودند: «لیس منّا مَن لم یحاسِب نفسه»[1] كسی كه اهل حساب نباشد از ما نیست، برای اینكه این سرمایه یعنی عمر را دارد میدهد باید ببیند چه چیزی به دست آورده. معامله با خدا؛ معاملهای پرسود
در قرآن كریم هست كه هر كاری كنید،خدا میبیند، پیامبر میبیند: «قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»[2] در سوره مباركه حشر میفرماید همه شما مراقب باشید ببینید چه كردید (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هرکس باید بنگرد که برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده [3] قرآن به ما فرمود عمر، سرمایه است، شما با این سرمایه یا خرید و فروش كنید یا اجاره بدهید، بالأخره انسان زمینی كه دارد، خانهای كه دارد،مالی كه دارد،یا میفروشد و استفاده میبرد یا اجاره میدهد، یكی از این دو كار را باید بكند.آنهایی كه شهید شدند،خرید و فروش كردند، ماها كه توفیق شهادت نداشتیم، باید اجاره بدهیم؛ بالأخره این سرمایه عمر را یا انسان باید مستقیماً بفروشد، فرمود: (إِنَّ اللّهَاشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم) كذا و كذا بعد فرمود: (فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِكُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ)[4] به شما بشارت بدهم یك معامله خوبی است برای اینكه چه معاملهای بهتر از این كه آن خریدار، عوض و معوّض،هر دو را به آدم میدهد.كدام معامله خوب است ؟معاملهای كه آدم چیزی را بدهد و نفع ببرد که این خوب خوب است، اما اگر چیزی را بدهد به كریمی و آن كریم چیزی اضافه كند و همان را به آدم برگرداند، از این بهتر دیگر چیست؟ خدا عوض و معوّض هر دو را به ما برمیگرداند نه اینكه عوض را بگیرد، جان ما را بگیرد كه كجا ببرد؟! بلکه جان ما را به ما میدهد؛ از این معامله بهتر؟!
عاقبت معامله با شیطان
اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ با شیطان معامله كرد، او آنقدر خائن است كه عوض و معوّض، هر دو را میبرد،نه اینكه سر آدم كلاه بگذارد،نه اینكه آدم ضرركند. یك وقت است كسی فرشی دارد، به كسی میفروشد، او فریب میدهد این فرش را ارزان از آدم میخرد؛او بالأخره عوضی داد و لو كم، اما معوّض را گرفت، ولی اگر فریبكار بود، عوض و معوّض هر دو را میگیرد.شیطان مطابق آیه سوره مباركه «اسراء» به خدا عرض كرد من سواری میخواهم: (لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیَّتَهُ)[5] «احتنك» یعنی حَنك و تحت حنك او را گرفت، این سواركارهای مسلّط حنك و تحت حنك اسب را میگیرند و دهنه میزنند.شیطان گفت من چنین كاری میكنم، من سواری میخواهم. اگر كسی با شیطان معامله كرد،شیطان عوض و معوّض (هر دو) را میبرد، نه اینكه سر آدم كلاه بگذارد،آن وقت انسان میشود بنده او،هر چه او گفت باید اطاعت كند.
وجود مبارك حضرت امیر(ع) در آن نامهای كه برای دربار معاویه نوشت فرمود خیلیها میروند در میدان جنگ جانباز میشوند اما از خانواده ما اگر كسی رفت دو دستش را داد، خدا دو بال فرشته به او میدهد میشود جعفر طیّار[6] فرمود ما با دیگران فرق میكنیم. بنابراین اگر كسی سرمایهای دارد، باید تجارت كند،كسی خانهای، زمینی دارد یا بالأخره این زمین یا خانه را میفروشد استفاده میكند یا اجاره میدهد،غیر از این نمیشود؛ آنها كه رفتند شهید شدند، با بیع معامله كردند؛ ما كه توفیق شهادت نداشتیم باید اجاره بدهیم؛ این اجاره همان است كه در قرآن كریم فرمود كه ما به اینها اجر میدهیم[7] اجر و اجرت به كسی میدهند كه عقد اجاره دارد، اجاره بدهیم یعنی چه؟ اگر كسی خانه خود را به دیگری اجاره داد یعنی چه؟ یعنی آن مستأجر باید از آن استفاده كند، نه صاحبخانه؛ ما اگر وقتمان را به خدای سبحان اجاره دادیم این یعنی چه؟ یعنی هر چه او میخواهد باید انجام بدهیم نه هر چه خودمان میخواهیم واین معنی محاسبه است؛ آن وقت آدم راحت است.
چه كسی خوشحالتر از كسی كه هر روز دارد سود میبرد؟ آنهایی كه نه خرید و فروش كردند،نه اجاره دادند، چیزی در دستشان نیست، شما جوانهایی كه هستید، ورزش كنید، تماشا كنید، لذّت ببرید اما به اندازه تأمین سلامتتان. یك وقت است كسی بیست سال میدود، بعد از بیست سال از او سؤال بكنید كه چه دارید، میوه كار خودش را به شما نشان میدهد، مثل یك درخت؛ این درخت بیست سال تلاش و كوشش میكند شب و روز زمستانها كمتر، تابستانها و بهار بیشتر، بعد از بیست سال از این درخت سؤال بكنی چه چیزی داری، میوهاش را در میآورد میگوید این.
یك وقت است انسان بیست سال تلاش و كوشش میكند،بعد از بیست سال یك آدم قراضه میشود،مثل یك اتوبوس و مینیبوس كه بیست سال تلاش میكند بعد از بیست سال یك آهن قراضه است، او میوه ندارد، یك وقت است یك جوان، بیست سال درس میخواند مثل شجره طوباست كه میوه دارد،یك وقت یك جوان بیست سال بازی میكند بعد از بیست سال یك دیسك كمر و یك دردسر دارد. از آن جوانی كه حالا یا نظامی است یا انتظامی است یا دانشجوست یا طلبه است یا كاسب است بالأخره در راه صحیح قدم برداشت، اگراز او سؤال بكنی كه محصول بیست سال شما چیست میگوید خدمات اجتماعی من این است حالا یا علمی یا نظامی یا غیره خدمتی كردم. اگر از درخت سؤال كنی تو چه كردی درخت حرفی برای گفتن دارد میگوید من هر چه كردم به پای خودم ریختم، ریشه خودم را تقویت كردم.
اگر بار خار است خود كشتهای
در سوره مباركه بقره فرمود: كسانی كه خدمت میكنند (مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ اِبْتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ) یا سایر خدمات (تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ)[8] یعنی این كار خیری كه میكنید درست است که دیگری هم استفاده میكند، اما در اصل نفع اصلیاش به خود شما بر میگردد.شما اگر آب ریختید به پای این غنچه گلتان، منظره برای شما، ارزشش برای شما، معطّر بودن برای شماست، البته عابری كه از كنار منزل شما میگذرد شامّه او هم معطّر میشود، او هم استفاده میكند اما یك فایده اندك است، هر كار خیری كه انسان برای دیگری بكند، برای دیگری خانه و مدرسه و درمانگاه و بیمارستان بسازد، اساس این خیر، تثبیت موقعیت خودش است مثل اینكه در منزل خودش درخت خوبی كاشت،دیگری از منظرهاش بهره میبرد، لذا در سوره مباركه اسراء فرمود هر كار خیری كه كردی برای خودت كردی: (إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِكُمْ) این «لام»،«لام» اختصاص است و اگر ـ خدای ناكرده ـ كسی كار بدی كرد (وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا)[9] آن هم برای خودت است، هیچ كس به دیگری بد نمیكند، اگر كسی در درون خانه خود یك چاه بدبویی حفر كرد، در تمام شبانهروز خودش در زحمت است،البته گاهی هم شامّه عابرین را آسیب میرساند.بعدها سرایندههای ما گفتند:
اگر بار خار است خود كشتهای وگر پرنیان است خود رشتهای[10]
مردم مشغول دو كار هستند.خیلی از شماها شاید این درختهای پرتیغ جنگلی را دیدید كه در عربی به آن میگویند قتاد؛ این درخت هیچ میوهای ندارد مگر تیغ، هر چه هم به او بیشتر آب دهید، تیغهایش تیزتر است، حرف این سراینده این است كه «اگر بار خار است» تیغ محصول كار شماست «خود كشتهای»، پرنیان همین ابریشم است «اگر پرنیان است خود رشتهای» یا انسان مشغول رشته پرنیانی است یا آبیاری آن درخت پرتیغ است، این معنی محاسبه است كه میگویند انسان باید حسابهایش را بررسی كند ببیند كه آیا خرید و فروش كرده مثل شهدا(رض) یا مثل جانبازان كه بخشی را خرید و فروش كردند كه حشرشان با اولیای الهی است،اگر نشد، اجاره.اما اگر آدم نه بیع بكند نه اجاره، آن وقت اجری نمیبرد.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 22 / / 1391 .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. الكافی، ج2، ص453.
[2]. توبه، 105.
[3]. حشر،18.
[4]. توبه، 111.
[5]. اسراء،62.
[6]. نهجالبلاغه، نامه 28.
[7]. بقره، 62.
[8]. بقره،265.
[9]. اسراء، 7.
[10]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20.