حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۴۲
رقابت حاجعلی کیا با تیمور بختیار
گزارش فعالیت سازمان مقاومت ملی در مازندران نیز به این شرح تهیه گردید:
«تیمسار سرلشکر کیا به وسیله دوستان خود در شهرستانهای مازندران شبکهای تشکیل داده که کلیه امور حساس آن ناحیه را در اختیار گرفتهاند. در رأس این شبکه، سرتیپ همت پهلوان رئیس سازمان مقاومت ملی مازندران قرار دارد و احمد کیا رئیس دارایی، افراسیاب کیا مالک، محمدعلی ایمانی تاجر، احمد اوصیاء موقفهدار و شیخ جلال علامه حائری هم اعضاء مؤثر آن هستند.»
و این درحالی بود که به علت حضور سپهبد حاجعلی کیا در رأس سازمان مقاومت ملی و سازمان کوک، این دو سازمان از هم جدایی نداشت. این مطلب در گزارش مورخه 16 خرداد ماه سال 1344ش نیز آمده است:
«سازمان کوک از بدو تأسیس، همطراز و همپایه سازمان نیروی مقاومت ملی به وجود آمده و سازمان کوک، اصل تشکیلاتی خود را بر مبنای پشتیبانی و تقویت سازمان نیروی مقاومت ملی بنا نهاده بود و تا زمان تصدی تیمسار سپهبد کیا، این دو سازمان از یکدیگر جدایی نداشتهاند.»
سازمان کوک و ساواک
همزمان با تشکیل ساواک در بهمن ماه سال 1335ش، در اولین اقدام، جداسازی فعالیتهای اطلاعاتی رکن دوم ارتش در دستور کار قرار گرفت و ستاد ارتش بنا بر دستور محمدرضا پهلوی طی بخشنامهای، اداره دوم ارتش را که تحت ریاست سپهبد کیا قرار داشت، تنها رابط مستقیم ارتش با ساواک اعلام نمود:
«با ایجاد سازمان اطلاعات و امنیت کشور و انتقال امور غیرنظامیان از رکن دوم به آن سازمان، قدغن فرمایید به رکن دوم و دستگاههای اطلاعاتی تابعه نیروهای سهگانه ابلاغ گردد که از این پس، به هر موضوع مربوط به غیرنظامیان برخورد مینمایند، به وسیله رابطهای مربوطه به اداره دوم ارجاع نمایند، تا اداره دوم ضمن تماس دائمی که با سازمان اطلاعات و امنیت کشور دارد، ترتیب همکاری را بدهد... از تاریخ اول اسفندماه 1335 هیچیک از واحدها و ادارات و سازمانهای تابعه ارتش، بجز از راه اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران، حق مکاتبه و تماس مستقیم با سازمان اطلاعات و امنیت کشور را نخواهند داشت. ارتباطات خارج از مرکز بین اداره دوم و سازمان امنیت و اطلاعات، توسط رؤسای این دو سازمان طرحریزی و عملی خواهد گردید.»
سپهبد بختیار که به خوبی با چگونگی فعالیت کمیتههای اصلی و فرعی سازمان کوک آشنایی داشت و خود نیز تعدادی از افراد را به این سازمان معرفی کرده بود، در این جایگاه، به حسب وظیفهی ذاتی سازمان متبوع خود، به جمعآوری پیرامون اقدامات و فعالیتهای سازمان کوک پرداخت:
«مأمورین سازمان امنیت در ولایات، با جدیتی زائدالوصف در صدد کشف اسرار سازمان کوک برآمده و میخواهند با استفاده از هرگونه وسایل، در صدد شناسایی اعضای کمیتههای سازمانی برآیند... از طرف سازمان امنیت مرکزی به مأمورین مربوطه در ولایات دستور داده شده برای سربازان کوک که شناخته میشوند، شروع به پروندهسازی و تهیه گزارشات خلاف واقع بشود و این امر در روحیه سربازان کوک ولایات، اثر نامطلوبی نموده و تصور میکنند که انتساب این سازمان به شاهنشاه معظم، امری مجعول است؛ والاّ لزومی ندارد که سازمان امنیت کشور در صدد ایذاء آنها برآمده و اصرار در کشف اسرار سازمانی داشته باشد و به همان ترتیبی رفتار کند که با سازمان منحله توده رفتار میشود و اگر افراد سازمان کوک دچار تزلزل روحی و سستی ایمان نسبت به سازمان و رابطین خود گردند، قطعاً سازمان کوک نه تنها توفیقی در انجام وظایف خود پیدا نخواهد کرد، بلکه اصولاً اساس اعتماد و اطمینان در افراد سازمان متزلزل خواهد شد.»
در این ایام، سپهبد حاجعلی کیا، هم ریاست اداره دوم اطلاعات ارتش را به عهده داشت و هم رئیس سازمان کوک بود و هم سازمان مقاومت ملی تحت مجموعه وی قرار داشت؛ از این رو بود که در خرداد ماه سال 1339ش، گفته شد:
«به وسیله سازمان نیروی مقاومت ملی در شهر اصفهان شایع شده که جواب تلگراف تبریک تیمسار سپهبد بختیار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور را تیمسار سرلشکر نصیری داده و این موضوع میرساند که شاهنشاه نسبت به سپهبد بختیار بی لطف شده و ممکن است به جای ایشان تیمسار سپهبد کیا را به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور انتخاب نمایند.»
و این درحالی بود که آمریکاییها در تعاملات خود با رکن 2 ارتش و سپهبد حاجعلی کیا، در صدد «تأسیس یک بخش مخفی» در رکن 2 ارتش بودند.
و محمد هرمزی، که خود از اعضای سازمان کوک و زمانی رئیس شعبه شرکت بیمه ایران در تبریز بود نیز در این باره میگفت:
«تمام قدرتها در دست سپهبد کیا متمرکز گردیده و وی، سپهبد علوی مقدم را که در شهربانی کل کشور نفوذ فوقالعادهای داشت، از ریاست شهربانی برکنار و در رأس وزارت کشور قرار داد و سپهبد عزیزی فرمانده ژاندارمری کل کشور نیز از دوستان سپهبد کیا میباشد و سازمان نیروی مقاومت ملی هم که قبلاً در اختیار سپهبد کیا بود، گرچه اخیراً تحویل سرلشکر کوششی شده، لیکن تمام واحدهای تابعه این سازمان که در سراسر کشور مخصوصاً در بین ایلات و عشایر گسترش یافته، عملاً از سپهبد کیا تبعیت مینمایند ... ما به طور غیرمستقیم، دکتر اقبال را کوبیدیم و خانه نشین کردیم و اکنون نوبت سپهبد بختیار و عوامل وی فرارسیده است.»
در جریانِ اختلاف سازمان کوک و ساواک، انتخابات دوره بیستم در شرایطی کاملاً فرمایشی و مهندسی شده صورت گرفت و سپهبد کیا موفق شد تا «عدهای از نوکران خود را به نام نمایندگی مجلس، روانه مجلس شورای ملی سازد تا شبکهای از طرفدارانش در کمیسیونهای مختلف مجلس اعمال نفوذ نمایند.»