زلال بصیرت (۱۸۲) - انتظار بیجا از ولیفقیه ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
وجود شهدا نشانه این است که مکتب اسلام و تشیع چه ظرفیت عظیمی برای پرورش انسانهای وارسته دارد؛ آن هم در شرایطی که زمینههای متعددی برای انحراف از تربیت صحیح و رشد چنین افرادی در جامعه بوده است.
به برکت اسلام مسیر افراد زیادی، از افتادن به ورطه فساد و گناه، به سوی جبههها تغییر کرد و حتی برخی از ایشان به درجه شهادت هم رسیدند؛ این امر نشانه ظرفیت اسلام برای رشد و تعالی انسان است و ما باید آن را باور کنیم.
نقش زنان در انقلاب اسلامی
به برکت انقلاب اسلامی، خداوند نشان داد که زنان نیز میتوانند با غیرت دینی خود دوشادوش مردان در انجام وظایف دینی فعالیت کنند.اگر گفته شود عمده حرکتهای انقلابی با پشتیبانی بانوان صورت گرفت، سخناشتباهی نیست،زمانی كه خبر دستگیری و ربوده شدن امام(ره) منتشر شد، این زنان بودند که غیرت مردان را تحریک کردند و با این كار خود، در واقع آتش انقلاب را شعلهور ساختند؛ در ادامه نهضت نیز اگر حمایتهای زنان نبود، انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید.
برای انجام تكالیف دینی و پیمودن مسیر رشد انسانی و رسیدن به سعادت و قرب الهی، تفاوتی بین زن و مرد نیست.
مادران شهدا كه برخی از ایشان چند شهید را تقدیم انقلاب كردهاند، به شهادت فرزندان خود افتخار میکنند و اگر گلایهای دارند، از این است که چرا برخی مسئولان، انقلاب و اسلام را فراموش کردهاند. این عزیزان وظیفه خود میدانند که در برابرغفلتها و خطاهای مسئولان حساس باشند و نسبت به آنها هشدار بدهند. این روحیه غیرتمندانه و دلسوزانه جای شکرگزاری و قدردانی دارد.
احساس مسئولیت، غیرت، شجاعت در بیان حقایق و دلسوزی برای انقلاب، بسیارخوب است؛ اما اگر این نگرانیها به جایی برسد که انسان را از وضع موجود، ناامید كند و موجب شود كه تلاشها و فداكاریهایش را هدر رفته و بینتیجه احساس کند، دیگر مطلوب نخواهد بود. لذا ضمن تحسین این شجاعت و دلسوزی، باید یاد بگیریم در مقابل عوامل منفی چگونه رفتار کنیم.
ضرورت صبر در ناملایمات
خداوند پیامبران زیادی را فرستاد، اما نباید توقع داشت كه همه انسانها از پیامبران تبعیت كنند و به بهشت بروند.
همچنانکه در قرآن تصریح شده، اگر خدا میخواست، میتوانست همه را هدایت کند؛ اما خداوند اراده کرده كه موجودی را بیافریند که بتواند حق و باطل را بشناسد و با اراده و اختیار خودش حق را انتخاب کند و سعادتمند شود؛ لذا انسان دائماً بر سر دو راهی حق و باطل و در حال امتحان شدن برای انتخاب راه صحیح است.
خداوند موجودی را آفریده كه میتواند با اراده خود، راه حق را برگزیند و سختیها، تهمتها و ملامتها را در این مسیر تحمل کند و سرانجام به مقامی برسد که فرشتگان، خادم او شوند، یا با اختیار خود در مسیر باطل قدم بگذارد و تا جایی در این مسیر پیش برود که از حیوانات هم پستتر شود. بر همین اساس خدا ما را بر سر دو راهی حق و باطل قرار داده، تا خودمان مسیرمان را انتخاب کنیم. این امر مقتضی وجود عالمی است که در آن زمینه امتحان برای همه انسانها فراهم باشد و افراد مختلف بتوانند در آن، در کنار یكدیگر زندگی کنند.
فرشتگان مؤمنان را به خاطر صبرشان ستوده و بر آنها درود میفرستند؛ ما نیز باید آمادگی تحمل هر سختی برای خدا را داشته باشیم؛ همچنانکه سیدالشهدا (ع) در آخرین لحظات عمر در مناجات با خدا فرمود: همه چیز را وا نهادم و خانواده و فرزندانم را بیسرپرست رها كردم، فقط برای اینکه به تو برسم. چنین رفتاری باید الگوی ما در صبر باشد.
گاهی مصالح نظام اسلامی ایجاب میکند که انسان خون دل بخورد، اما صبر پیشه سازد و گلایهای نكند،اگر ما نتوانیم این مصالح را بهدرستی بشناسیم، شیطان از همین مسئله به عنوان دامی برای انحراف ما استفاده خواهد کرد.
وجود با بركت رهبر انقلاب اسلامی یكی از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند به ما داده، برخی از شخصیتهای سیاسی تراز اول دنیا، بهصراحت گفتهاند تا زمانی كه ایران چنین رهبری دارد، دشمنانش نمیتوانند کاری از پیش ببرند. ما نیز باید اطاعت از فرمایشات ایشان را وظیفه خود بدانیم؛ اگر گفت: به پیش، با سر برویم، و اگر فرمود ایست، توقف و سکوت کنیم.
لزوم اطاعت بیچون و چرا از ولی فقیه
گاهی اصرار بر برخی مسائل سبب فوت شدن مصلحت بزرگتری میشود، باید مصادیق این قبیل امور را بشناسیم؛ چه بسا غفلت از چنین موقعیتهایی موجب از دست دادن ایمانمان نسبت به رهبری بشود؛ شاید ما از سر دلسوزی برای نظام و انقلاب انتظار داشته باشیم رهبری رفتار و موضع تندی نسبت به فلان قضیه بگیرد و اگر ایشان چنین موضعی نگرفتند، گمان کنیم کار ایشاناشتباه بوده است!
شیطان چنین دامی را حتی برای بزرگترین اصحاب ائمه علیهمالسلام نیز گسترده بود، مگر نه اینکه برخی از نزدیكترین اصحاب امامحسن(ع) سجاده از زیر پای آن حضرت کشیدند و ایشان را «مذل المؤمنین» خطاب کردند؟!
تصور نکنیم رهبری هم باید مسائل را همانگونه كه ما با اطلاعات ناقص و احاطه محدودمان به امور میفهمیم، فهمیده باشند و بر همین اساس توقع داشته باشیم ایشان هم باید مطابق نظر ما موضعگیری کنند! این امر سبب میشود به خودمان حق بدهیم كه به فرمایشات ایشان بیتوجهی كنیم؛ آیا معنای تبعیت از ولایت فقیه این است که او باید مثل ما بیندیشد و به فرمان ما گوش کند، یا ما باید گوش به فرمان او باشیم؟
در طول چهل سال از پیروزی انقلاب تجربه ثابت كرده که خداوند مصلحت جامعه را به دست ولیفقیه رقم زده، در زمان ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب، سیدحسن نصرالله درخصوص انجام یك عملیات نظامی علیه رژیماشغالگر قدس با فرماندهان ارشد نظامی ایران مشورت کشور کرده بود و همه آنها نظر مشترکی داشتند؛ اما حضرت آیتالله خامنهای نظر دیگری را مطرح كردند كه بعداً در عمل ثابت شد که نظر رهبری صحیح بوده است.
جناب سیدحسن نصرالله به بنده گفت: ما نه فقط اوامر ایشان را عمل میکنیم، بلکه اگر بدانیم ایشان تمایل به انجام كاری دارند، قبل از اینکه آن را اظهار كنند، با تمام وجود اطاعت میکنیم. در حالی كه محبوبترین شخصیت روحانی لبنان و جهان عرب چنین ایمانی نسبت به رهبری دارد، ما در برابر این نعمت، که خداوند به سادگی به ما عطا كرده، باید چگونه باشیم؟! لذا ما باید مراقب دامهای شیطان باشیم.
ما باید رهبری را به دیگران نیز معرفی کنیم تا آنها نیز با شناخت، از ایشان اطاعت کنند؛ بنده به غیر از امام راحل(ره)، هیچ یک از علمای گذشته را به روشنبینی، فراست، تدبیر، سعه صدر، تحمل سختیها و جامعیت ایشان ندیدهام.
انتساب این کمبودها به عدم اتخاذ مواضع تند از سوی رهبری امری خطاست؛ اگر چنین باشد، باید بگوییم بسیاری از مشکلات صدر اسلام نیز (العیاذ بالله) بر عهده پیامبراكرم و معصومین علیهمالسلام بوده است!!
باید با صبر و تحمل در برابر سختیها و مشكلات موجود در جامعه، به خاطر هراشتباهی که دیگران انجام دادهاند، جنجال به پا نكنیم و در عین توجه به واقعیات، از افراط و تفریط در مواجهه با آنها بپرهیزیم؛ ما باید اولویتها را بشناسیم و البته نسبت به آنچه قرار است سرنوشت نظام را تغییر دهد، حساس باشیم و در این قبیل موارد فرمایشات رهبری را نصبالعین خود
قرار دهیم.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با گروهی از خانوادههای شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم و جمعی از خواهران فعال فرهنگی؛ قم؛ 97/4/14
نقش زنان در انقلاب اسلامی
به برکت انقلاب اسلامی، خداوند نشان داد که زنان نیز میتوانند با غیرت دینی خود دوشادوش مردان در انجام وظایف دینی فعالیت کنند.اگر گفته شود عمده حرکتهای انقلابی با پشتیبانی بانوان صورت گرفت، سخناشتباهی نیست،زمانی كه خبر دستگیری و ربوده شدن امام(ره) منتشر شد، این زنان بودند که غیرت مردان را تحریک کردند و با این كار خود، در واقع آتش انقلاب را شعلهور ساختند؛ در ادامه نهضت نیز اگر حمایتهای زنان نبود، انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید.
برای انجام تكالیف دینی و پیمودن مسیر رشد انسانی و رسیدن به سعادت و قرب الهی، تفاوتی بین زن و مرد نیست.
مادران شهدا كه برخی از ایشان چند شهید را تقدیم انقلاب كردهاند، به شهادت فرزندان خود افتخار میکنند و اگر گلایهای دارند، از این است که چرا برخی مسئولان، انقلاب و اسلام را فراموش کردهاند. این عزیزان وظیفه خود میدانند که در برابرغفلتها و خطاهای مسئولان حساس باشند و نسبت به آنها هشدار بدهند. این روحیه غیرتمندانه و دلسوزانه جای شکرگزاری و قدردانی دارد.
احساس مسئولیت، غیرت، شجاعت در بیان حقایق و دلسوزی برای انقلاب، بسیارخوب است؛ اما اگر این نگرانیها به جایی برسد که انسان را از وضع موجود، ناامید كند و موجب شود كه تلاشها و فداكاریهایش را هدر رفته و بینتیجه احساس کند، دیگر مطلوب نخواهد بود. لذا ضمن تحسین این شجاعت و دلسوزی، باید یاد بگیریم در مقابل عوامل منفی چگونه رفتار کنیم.
ضرورت صبر در ناملایمات
خداوند پیامبران زیادی را فرستاد، اما نباید توقع داشت كه همه انسانها از پیامبران تبعیت كنند و به بهشت بروند.
همچنانکه در قرآن تصریح شده، اگر خدا میخواست، میتوانست همه را هدایت کند؛ اما خداوند اراده کرده كه موجودی را بیافریند که بتواند حق و باطل را بشناسد و با اراده و اختیار خودش حق را انتخاب کند و سعادتمند شود؛ لذا انسان دائماً بر سر دو راهی حق و باطل و در حال امتحان شدن برای انتخاب راه صحیح است.
خداوند موجودی را آفریده كه میتواند با اراده خود، راه حق را برگزیند و سختیها، تهمتها و ملامتها را در این مسیر تحمل کند و سرانجام به مقامی برسد که فرشتگان، خادم او شوند، یا با اختیار خود در مسیر باطل قدم بگذارد و تا جایی در این مسیر پیش برود که از حیوانات هم پستتر شود. بر همین اساس خدا ما را بر سر دو راهی حق و باطل قرار داده، تا خودمان مسیرمان را انتخاب کنیم. این امر مقتضی وجود عالمی است که در آن زمینه امتحان برای همه انسانها فراهم باشد و افراد مختلف بتوانند در آن، در کنار یكدیگر زندگی کنند.
فرشتگان مؤمنان را به خاطر صبرشان ستوده و بر آنها درود میفرستند؛ ما نیز باید آمادگی تحمل هر سختی برای خدا را داشته باشیم؛ همچنانکه سیدالشهدا (ع) در آخرین لحظات عمر در مناجات با خدا فرمود: همه چیز را وا نهادم و خانواده و فرزندانم را بیسرپرست رها كردم، فقط برای اینکه به تو برسم. چنین رفتاری باید الگوی ما در صبر باشد.
گاهی مصالح نظام اسلامی ایجاب میکند که انسان خون دل بخورد، اما صبر پیشه سازد و گلایهای نكند،اگر ما نتوانیم این مصالح را بهدرستی بشناسیم، شیطان از همین مسئله به عنوان دامی برای انحراف ما استفاده خواهد کرد.
وجود با بركت رهبر انقلاب اسلامی یكی از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند به ما داده، برخی از شخصیتهای سیاسی تراز اول دنیا، بهصراحت گفتهاند تا زمانی كه ایران چنین رهبری دارد، دشمنانش نمیتوانند کاری از پیش ببرند. ما نیز باید اطاعت از فرمایشات ایشان را وظیفه خود بدانیم؛ اگر گفت: به پیش، با سر برویم، و اگر فرمود ایست، توقف و سکوت کنیم.
لزوم اطاعت بیچون و چرا از ولی فقیه
گاهی اصرار بر برخی مسائل سبب فوت شدن مصلحت بزرگتری میشود، باید مصادیق این قبیل امور را بشناسیم؛ چه بسا غفلت از چنین موقعیتهایی موجب از دست دادن ایمانمان نسبت به رهبری بشود؛ شاید ما از سر دلسوزی برای نظام و انقلاب انتظار داشته باشیم رهبری رفتار و موضع تندی نسبت به فلان قضیه بگیرد و اگر ایشان چنین موضعی نگرفتند، گمان کنیم کار ایشاناشتباه بوده است!
شیطان چنین دامی را حتی برای بزرگترین اصحاب ائمه علیهمالسلام نیز گسترده بود، مگر نه اینکه برخی از نزدیكترین اصحاب امامحسن(ع) سجاده از زیر پای آن حضرت کشیدند و ایشان را «مذل المؤمنین» خطاب کردند؟!
تصور نکنیم رهبری هم باید مسائل را همانگونه كه ما با اطلاعات ناقص و احاطه محدودمان به امور میفهمیم، فهمیده باشند و بر همین اساس توقع داشته باشیم ایشان هم باید مطابق نظر ما موضعگیری کنند! این امر سبب میشود به خودمان حق بدهیم كه به فرمایشات ایشان بیتوجهی كنیم؛ آیا معنای تبعیت از ولایت فقیه این است که او باید مثل ما بیندیشد و به فرمان ما گوش کند، یا ما باید گوش به فرمان او باشیم؟
در طول چهل سال از پیروزی انقلاب تجربه ثابت كرده که خداوند مصلحت جامعه را به دست ولیفقیه رقم زده، در زمان ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب، سیدحسن نصرالله درخصوص انجام یك عملیات نظامی علیه رژیماشغالگر قدس با فرماندهان ارشد نظامی ایران مشورت کشور کرده بود و همه آنها نظر مشترکی داشتند؛ اما حضرت آیتالله خامنهای نظر دیگری را مطرح كردند كه بعداً در عمل ثابت شد که نظر رهبری صحیح بوده است.
جناب سیدحسن نصرالله به بنده گفت: ما نه فقط اوامر ایشان را عمل میکنیم، بلکه اگر بدانیم ایشان تمایل به انجام كاری دارند، قبل از اینکه آن را اظهار كنند، با تمام وجود اطاعت میکنیم. در حالی كه محبوبترین شخصیت روحانی لبنان و جهان عرب چنین ایمانی نسبت به رهبری دارد، ما در برابر این نعمت، که خداوند به سادگی به ما عطا كرده، باید چگونه باشیم؟! لذا ما باید مراقب دامهای شیطان باشیم.
ما باید رهبری را به دیگران نیز معرفی کنیم تا آنها نیز با شناخت، از ایشان اطاعت کنند؛ بنده به غیر از امام راحل(ره)، هیچ یک از علمای گذشته را به روشنبینی، فراست، تدبیر، سعه صدر، تحمل سختیها و جامعیت ایشان ندیدهام.
انتساب این کمبودها به عدم اتخاذ مواضع تند از سوی رهبری امری خطاست؛ اگر چنین باشد، باید بگوییم بسیاری از مشکلات صدر اسلام نیز (العیاذ بالله) بر عهده پیامبراكرم و معصومین علیهمالسلام بوده است!!
باید با صبر و تحمل در برابر سختیها و مشكلات موجود در جامعه، به خاطر هراشتباهی که دیگران انجام دادهاند، جنجال به پا نكنیم و در عین توجه به واقعیات، از افراط و تفریط در مواجهه با آنها بپرهیزیم؛ ما باید اولویتها را بشناسیم و البته نسبت به آنچه قرار است سرنوشت نظام را تغییر دهد، حساس باشیم و در این قبیل موارد فرمایشات رهبری را نصبالعین خود
قرار دهیم.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
در دیدار با گروهی از خانوادههای شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم و جمعی از خواهران فعال فرهنگی؛ قم؛ 97/4/14