زلال بصیرت (۱۸۷) : هدف اصلی انقلاب را گم نکنیم ۱۳۹۷/۱۰/۰۵
زلال بصیرت
هدف اصلی انقلاب را گم نکنیم
۱۳۹۷/۱۰/۰۵
بسم الله الرحمن الرحیم
پدیده بینظیر انقلاب اسلامی مانند سایر پدیدههای اجتماعی با پیچ و خمهایی روبرو بوده و نقاط قوت و آفتهایی نیز داشته است؛ در ابتدای امر بسیاری از سیاستمداران عالم پیشبینی میكردند که این انقلاب بیش از شش ماه دوام نخواهد آورد؛ اما این پیشبینیها هرگز درست در نیامد و همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز بارهااشاره کردند، این انقلاب همیشه رو به رشد بوده و در حال حاضر نیز بالندهتر از همیشه در مقابل دشمنان خود قد برافراشته و به مسیر خود ادامه میدهد.
امروز با گسترش رسانهها، این سخنان بیشتر شنیده میشود؛ حتی گاهی ایستادگی مردم در مقابل همه دشمنان داخلی و خارجی به فرمان رهبری و حفظ عزت و استقلال كشور، که ما آن را به عنوان افتخار انقلاب اسلامی میدانیم، از سوی كسانی به عنوان اشتباه جمهوری اسلامی معرفی میشود؛ اینان میگویند نباید با رفتاری ناشی از احساسات با دشمنان مبارزه میکردیم؛ بلکه میتوانستیم از طریق مذاکره و تعامل، جلوی این همه خرابی و مشکلات اقتصادی و کشته شدن جوانان را بگیریم.
حوادث مختلفی در عالم اتفاق میافتد كه كسانی آن را کاملاً مطلوب ارزیابی میکنند و در مقابل ،کسان دیگری همان واقعه را کاملاً نامطلوب و مضر میدانند؛ از این رو برای ارزشیابی پدیدهها باید دید معیار و ملاک قضاوت چیست و اگر ما واقعهای را خوب یا بد ارزیابی میكنیم، باید ببینیم بر اساس چه مبنایی قضاوت کردهایم.
ملاکهای ارزشیابی در دودسته کلی، دستهبندی میشود، گاهی ملاک قضاوت، فقط توجه به امور مادی و لذائذ دنیوی است؛ گاهی نیز علاوهبر امور دنیوی، ارزشهای دیگری هم مورد توجه است. بر اساس دسته اول، برای ارزشیابی یك اتفاق باید دید آیا رفاه و لذت مردم بیشتر شده یا خیر؛ اما بر اساس دسته دوم، ملاك اصلی ارزیابی، ارزشهای غیر مادی است و مادیات فرع آنها هستند و یا حداقل ارزشهای معنوی در کنار ارزشهای مادی مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از شعارهایی که سالها قبل از پیروزی انقلاب، بر سر زبانها بود، شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. اما برخی شعارها بعد از انقلاب مطرح شد، كه به عنوان مثال میتوان به شعار پیشرفت و توسعه كه در یکی از دهههای بعد از پیروزی انقلاب مطرح گردید،اشاره كرد. طرح این شعارها سبب پیدایش ابهامهایی از قبیل اینکه مراد از پیشرفت چیست، یا پیشرفت در چه امری مورد نظر است، نیز شد؛ البته آنچه به ذهن همگان متبادر میشد و در عمل هم مورد نظر بود، وضع اقتصادی بهتر، رفاه بیشتر و بالا رفتن درآمدها بود، نه پیشرفت در ابعاد معنوی و انسانی.
ملاک ارزشیابی پیشرفت
سؤالی كه در اینجا مطرح است، این است كه آیا مطرح کردن شعارهای جدیدی كه عنوان «اسلام» از آنها حذف شده بود، اما برای مردم ملموستر و با هوسها سازگارتر بود، پیشرفت محسوب میشود یا پسرفت؟ به عبارت دیگر، آیا طرح شعار «پیشرفت» نشاندهنده سیر صعودی انقلاب بود، یا حاكی از خطر شروع سیر نزولی در بین مسئولان و سیاستمداران است؟ برای پاسخ به این سؤال باید ببینیم معیار ارزشیابی و قضاوت در این زمینه چیست.
آیا امروز همدلی، دلسوزی و ایثار افزایش یافته، یا دغدغه مردم برای کسب درآمد و منافع شخصی بیشتر شده است؟ بر کسی پوشیده نیست که اوضاع اقتصادی مردم از آن زمان بهتر است؛ اما آیا این، به معنای آن است كه ما پیشرفت کردهایم، یا به عقب برگشتهایم؟ ملاک قضاوت در این زمینه چیست؟
مردم ما همان كسانی هستند که ساعتها در زمستان در صف منتظر میماندند تا مقداری نفت تهیه كنند و برخی از ایشان همان نفت را هم به همسایه فقیرشان میدادند؛ اما امروز با اندک گرانی صدایمان در میآید؛ البته مشکلات اقتصادی برای قشرهایی از جامعه، واقعاً سنگین و تحملناپذیر است و باید برای آن چارهای اندیشید؛ اما سخن در این است که هدف انقلاب چه بود؟ آیا ملاک ارزشیابی این انقلاب، فقط امور مادی بود؟ اگر چنین است، بهتر بود همان ابتدا با مذاکره و بده بستان مسائل را حل میکردیم، بدون اینکه این همه هزینه پرداخت کنیم! اما اگر هدف، ارزشهای دیگری بود، باید ببینیم آیا رسیدن به این هدف، ارزش پرداخت این هزینهها را دارد یا خیر.
در جوامع مختلف، هرگز پیشرفت مطلق اتفاق نیفتاده و پیشرفتها در بعد یا ابعاد خاصی بوده است،کسانی که انگیزهشان صرفاً امور شخصی و مسائل مادی باشد و هیچ احساس و عاطفه انسانی نداشته باشند، خیلی کم هستند؛ در نقطه مقابل، کسانی هم که ارزش را فقط برای جهات معنوی، الهی، غیرمادی و جنبههای انسانی بدانند، نیز خیلی اندک هستند. اکثریت مردم بین این دو گروه قرار دارند كه با شدت و ضعف در افراد مختلف، هم به دنبال منافع شخصی خود هستند، هم به مسائل معنوی و عواطف انسانی توجه دارند.
این طیف وسیع از افراد جامعه، مهمترین قشر و مورد نظر مصلحان اجتماعی هستند. ما هم اگر بخواهیم در جامعه مؤثر باشیم، باید بر همین قشر، كه خود ما هم جزو آنها هستیم، متمرکز شویم و اولین گام برای تأثیرگذاری بر دیگران نیز این است كه باید خودمان را ارزیابی و اصلاح کنیم.
غفلت از خود؛ آفت مصلحان جامعه
بزرگترین آفتی كه مصلحان جامعه را تهدید میكند، غفلت آنها از خودشان است،اغلب ما اینکه مردم چه باید بکنند را میدانیم؛ اما از اینکه خودمان چه باید بکنیم، غافلیم. کسانی که امروز به برکت هدایت انبیا و ائمه اطهار علیهمالسلام و امام راحل(ره)، برای اصلاح جامعه احساس مسئولیت میکنند، ابتدا باید نواقص خود در زمینه شناخت معارف دینی و شناخت دشمنان و نیز ضعفهای خود در زمینه اراده، تحمل سختیها و پرداخت هزینههای مادی و معنوی برای اصلاح را بشناسند؛ زیرا با وجود این نواقص و ضعفها، کوچکترین مشکلی موجب میشود كه دست از کار بکشیم.
اگر گفتن و موعظه كردن، به تنهایی برای هدایت دیگران کافی بود، چرا ائمه علیهمالسلام آن همه سختیها را به جان خریدند و در این مسیر به شهادت رسیدند؟
باید هدف اصلی انقلاب اسلامی، که ارزش فداکاری و جان دادن در راه آن را دارد، شناخت. باید خودمان این هدف را بدرستی بشناسیم و آن را باور کنیم و به دیگران هم بشناسانیم؛ اما اگر خدای ناکرده هدف ما عوض شد و بهرهمندی دیگران از ثروت، مقام، قدرت و رانت در نظر ما جلوه كرد و بهرهمندی از آنها آرزوی ما هم شد، این همان انحراف و سیر نزولی است.
مهمترین وظیفهای که بر دوش فرهیختگان جامعه است، این است که سعی کنند ابتدا فکر و رفتار خود و در مرحله بعد اندیشه و عملكرد دیگران را در جهت رسیدن به هدف اصلی انقلاب اصلاح کنند؛ گام اول در این مسیر نیز این است كه بدانیم هدف اصلی انقلاب چیست.
اسلام، هدف اصلی انقلاب
در ذیل هدف اصلی انقلاب، اهداف فرعی دیگری نیز وجود دارد،اهمیت اهداف فرعی، کمتریا حداکثر مساوی با هدف اصلی است؛ اما نباید فراموش کنیم، هدفی به نام اسلام داشتیم، كه وجه امتیاز انقلاب ما نسبت به سایر انقلابهاست؛ تکیه کلام امام (ره) در دوران نهضت و بعد از پیروزی انقلاب و تا آخرین لحظات زندگی ایشان «اسلام» بود؛ حال، چه شده که در سخنان و شعارهایمان و حتی وعدههای انتخاباتی سخنی از اسلام نیست؟! مبادا اوج وعدههای ما، همان وعدههایی باشد که لیبرالها و مارکسیستها میدهند! حداقل بگوییم مراد ما از پیشرفت، هم مادی و هم معنوی است؛ نه اینکه بگوییم آخرت مردم ربطی به ما ندارد و وظیفه ما فقط پیشرفت مادی است؛ اگر چنین شد، بدانیم سیر نزولی جامعه شروع شده است.
اگر دنیا و مادیات را صرفاً به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدف اصلی، که همان رشد و تكامل انسان است، در نظر نمیگیریم، حداقل این هدف الهی را در کنار اهداف مادی مورد توجه قرار دهیم؛ نه اینکه در راهرسیدن به ارزشهای فراحیوانی و فراشکمی نسبت به اهداف الهی کور باشیم و آنها را به حساب نیاوریم.
بزرگتریناشتباه ما این است که ارزشهای معنوی را سبک بشماریم. باید تمرکز ما بر اصلاح بینش خود و جامعه باشد و بكوشیم از دوران دبستان، بلکه قبل از آن، تا بالاترین مراحل آموزش عالی، توجه به معنویات و ارزشهای الهی در فرزندان ما ضعیف نشود.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
درهمایش رابطان استانی دفتر پژوهشهای فرهنگی؛ قم؛16 /6 / 1397 .
حوادث مختلفی در عالم اتفاق میافتد كه كسانی آن را کاملاً مطلوب ارزیابی میکنند و در مقابل ،کسان دیگری همان واقعه را کاملاً نامطلوب و مضر میدانند؛ از این رو برای ارزشیابی پدیدهها باید دید معیار و ملاک قضاوت چیست و اگر ما واقعهای را خوب یا بد ارزیابی میكنیم، باید ببینیم بر اساس چه مبنایی قضاوت کردهایم.
ملاکهای ارزشیابی در دودسته کلی، دستهبندی میشود، گاهی ملاک قضاوت، فقط توجه به امور مادی و لذائذ دنیوی است؛ گاهی نیز علاوهبر امور دنیوی، ارزشهای دیگری هم مورد توجه است. بر اساس دسته اول، برای ارزشیابی یك اتفاق باید دید آیا رفاه و لذت مردم بیشتر شده یا خیر؛ اما بر اساس دسته دوم، ملاك اصلی ارزیابی، ارزشهای غیر مادی است و مادیات فرع آنها هستند و یا حداقل ارزشهای معنوی در کنار ارزشهای مادی مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از شعارهایی که سالها قبل از پیروزی انقلاب، بر سر زبانها بود، شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. اما برخی شعارها بعد از انقلاب مطرح شد، كه به عنوان مثال میتوان به شعار پیشرفت و توسعه كه در یکی از دهههای بعد از پیروزی انقلاب مطرح گردید،اشاره كرد. طرح این شعارها سبب پیدایش ابهامهایی از قبیل اینکه مراد از پیشرفت چیست، یا پیشرفت در چه امری مورد نظر است، نیز شد؛ البته آنچه به ذهن همگان متبادر میشد و در عمل هم مورد نظر بود، وضع اقتصادی بهتر، رفاه بیشتر و بالا رفتن درآمدها بود، نه پیشرفت در ابعاد معنوی و انسانی.
ملاک ارزشیابی پیشرفت
سؤالی كه در اینجا مطرح است، این است كه آیا مطرح کردن شعارهای جدیدی كه عنوان «اسلام» از آنها حذف شده بود، اما برای مردم ملموستر و با هوسها سازگارتر بود، پیشرفت محسوب میشود یا پسرفت؟ به عبارت دیگر، آیا طرح شعار «پیشرفت» نشاندهنده سیر صعودی انقلاب بود، یا حاكی از خطر شروع سیر نزولی در بین مسئولان و سیاستمداران است؟ برای پاسخ به این سؤال باید ببینیم معیار ارزشیابی و قضاوت در این زمینه چیست.
آیا امروز همدلی، دلسوزی و ایثار افزایش یافته، یا دغدغه مردم برای کسب درآمد و منافع شخصی بیشتر شده است؟ بر کسی پوشیده نیست که اوضاع اقتصادی مردم از آن زمان بهتر است؛ اما آیا این، به معنای آن است كه ما پیشرفت کردهایم، یا به عقب برگشتهایم؟ ملاک قضاوت در این زمینه چیست؟
مردم ما همان كسانی هستند که ساعتها در زمستان در صف منتظر میماندند تا مقداری نفت تهیه كنند و برخی از ایشان همان نفت را هم به همسایه فقیرشان میدادند؛ اما امروز با اندک گرانی صدایمان در میآید؛ البته مشکلات اقتصادی برای قشرهایی از جامعه، واقعاً سنگین و تحملناپذیر است و باید برای آن چارهای اندیشید؛ اما سخن در این است که هدف انقلاب چه بود؟ آیا ملاک ارزشیابی این انقلاب، فقط امور مادی بود؟ اگر چنین است، بهتر بود همان ابتدا با مذاکره و بده بستان مسائل را حل میکردیم، بدون اینکه این همه هزینه پرداخت کنیم! اما اگر هدف، ارزشهای دیگری بود، باید ببینیم آیا رسیدن به این هدف، ارزش پرداخت این هزینهها را دارد یا خیر.
در جوامع مختلف، هرگز پیشرفت مطلق اتفاق نیفتاده و پیشرفتها در بعد یا ابعاد خاصی بوده است،کسانی که انگیزهشان صرفاً امور شخصی و مسائل مادی باشد و هیچ احساس و عاطفه انسانی نداشته باشند، خیلی کم هستند؛ در نقطه مقابل، کسانی هم که ارزش را فقط برای جهات معنوی، الهی، غیرمادی و جنبههای انسانی بدانند، نیز خیلی اندک هستند. اکثریت مردم بین این دو گروه قرار دارند كه با شدت و ضعف در افراد مختلف، هم به دنبال منافع شخصی خود هستند، هم به مسائل معنوی و عواطف انسانی توجه دارند.
این طیف وسیع از افراد جامعه، مهمترین قشر و مورد نظر مصلحان اجتماعی هستند. ما هم اگر بخواهیم در جامعه مؤثر باشیم، باید بر همین قشر، كه خود ما هم جزو آنها هستیم، متمرکز شویم و اولین گام برای تأثیرگذاری بر دیگران نیز این است كه باید خودمان را ارزیابی و اصلاح کنیم.
غفلت از خود؛ آفت مصلحان جامعه
بزرگترین آفتی كه مصلحان جامعه را تهدید میكند، غفلت آنها از خودشان است،اغلب ما اینکه مردم چه باید بکنند را میدانیم؛ اما از اینکه خودمان چه باید بکنیم، غافلیم. کسانی که امروز به برکت هدایت انبیا و ائمه اطهار علیهمالسلام و امام راحل(ره)، برای اصلاح جامعه احساس مسئولیت میکنند، ابتدا باید نواقص خود در زمینه شناخت معارف دینی و شناخت دشمنان و نیز ضعفهای خود در زمینه اراده، تحمل سختیها و پرداخت هزینههای مادی و معنوی برای اصلاح را بشناسند؛ زیرا با وجود این نواقص و ضعفها، کوچکترین مشکلی موجب میشود كه دست از کار بکشیم.
اگر گفتن و موعظه كردن، به تنهایی برای هدایت دیگران کافی بود، چرا ائمه علیهمالسلام آن همه سختیها را به جان خریدند و در این مسیر به شهادت رسیدند؟
باید هدف اصلی انقلاب اسلامی، که ارزش فداکاری و جان دادن در راه آن را دارد، شناخت. باید خودمان این هدف را بدرستی بشناسیم و آن را باور کنیم و به دیگران هم بشناسانیم؛ اما اگر خدای ناکرده هدف ما عوض شد و بهرهمندی دیگران از ثروت، مقام، قدرت و رانت در نظر ما جلوه كرد و بهرهمندی از آنها آرزوی ما هم شد، این همان انحراف و سیر نزولی است.
مهمترین وظیفهای که بر دوش فرهیختگان جامعه است، این است که سعی کنند ابتدا فکر و رفتار خود و در مرحله بعد اندیشه و عملكرد دیگران را در جهت رسیدن به هدف اصلی انقلاب اصلاح کنند؛ گام اول در این مسیر نیز این است كه بدانیم هدف اصلی انقلاب چیست.
اسلام، هدف اصلی انقلاب
در ذیل هدف اصلی انقلاب، اهداف فرعی دیگری نیز وجود دارد،اهمیت اهداف فرعی، کمتریا حداکثر مساوی با هدف اصلی است؛ اما نباید فراموش کنیم، هدفی به نام اسلام داشتیم، كه وجه امتیاز انقلاب ما نسبت به سایر انقلابهاست؛ تکیه کلام امام (ره) در دوران نهضت و بعد از پیروزی انقلاب و تا آخرین لحظات زندگی ایشان «اسلام» بود؛ حال، چه شده که در سخنان و شعارهایمان و حتی وعدههای انتخاباتی سخنی از اسلام نیست؟! مبادا اوج وعدههای ما، همان وعدههایی باشد که لیبرالها و مارکسیستها میدهند! حداقل بگوییم مراد ما از پیشرفت، هم مادی و هم معنوی است؛ نه اینکه بگوییم آخرت مردم ربطی به ما ندارد و وظیفه ما فقط پیشرفت مادی است؛ اگر چنین شد، بدانیم سیر نزولی جامعه شروع شده است.
اگر دنیا و مادیات را صرفاً به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدف اصلی، که همان رشد و تكامل انسان است، در نظر نمیگیریم، حداقل این هدف الهی را در کنار اهداف مادی مورد توجه قرار دهیم؛ نه اینکه در راهرسیدن به ارزشهای فراحیوانی و فراشکمی نسبت به اهداف الهی کور باشیم و آنها را به حساب نیاوریم.
بزرگتریناشتباه ما این است که ارزشهای معنوی را سبک بشماریم. باید تمرکز ما بر اصلاح بینش خود و جامعه باشد و بكوشیم از دوران دبستان، بلکه قبل از آن، تا بالاترین مراحل آموزش عالی، توجه به معنویات و ارزشهای الهی در فرزندان ما ضعیف نشود.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله)
درهمایش رابطان استانی دفتر پژوهشهای فرهنگی؛ قم؛16 /6 / 1397 .