خوان حکمت (۱۹۸) : جامعه را کریمانه اداره کنیم ۱۳۹۷/۱۰/۲۹
خوان حکمت
جامعه را کریمانه اداره کنیم
۱۳۹۷/۱۰/۲۹
حضرت امیر(ع) در حکمت 49 نهجالبلاغه میفرماید: «احْذَرُوا صَوْلَهًْ الْكَرِیمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِیمِ إِذَا شَبِعَ» بترسید از حمله افراد با شخصیت به هنگام نیاز و گرسنگى و از حمله افراد پست به هنگام سیرى!؛ فرمود: اگر مردان بزرگ و کریم ـ خدای ناکرده ـ دستشان تهی بشود بخواهند حمله کنند، مثل افراد پست نیستند که با چاپلوسی شکمشان را سیر کنند؛ اینها حمله میکنند. اگر ملّتی کریم بود؛ چون کریم برتر از کبیر است، برتر از عظیم است. ما در فارسی ابزار کارمان همین چهار تا لغت است؛ کریم را میگوییم بزرگ! کبیر را میگوییم بزرگ! عظیم را میگوییم بزرگ! دیگر نمیدانیم کسی که استخوان و ریشه اصلی دارد، او را باید بگوییم عظیم که دارای عظم و استخوان است. کبیر معنای دیگری دارد.
امکان ارتقاء انسان به مقام برتر از فرشتگان
کریم صفت فرشتههاست. چون در قرآن هر جا سخن از کرامت است: (بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ * لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ)؛ بلكه [فرشتگان] بندگانى ارجمندند كه در سخن بر او پیشى نمىگیرند و خود به دستور او كار مىكنند؛ (1) (بِأَیْدِی سَفَرَهًْ * كِرَامٍ بَرَرَهًْ) به دست فرشتگانی والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار!؛(2) کرامت را وصف فرشتهها میداند. اگر انسانی فرشتهمنش بود میشود کریم و حرفهای حکیم سنایی همین بود که فرمود:
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
برگ توت است بتدریج کنندش اطلس(3)
همین حکیم سنایی میگوید مگر خودت کمتر از مَلک هستی؟! چرا فرشته نمیشوی؟! حرف ایشان این است که در تمام روی زمین ما فرشی گرانتر از ابریشم و اطلس و پرنیان نداریم. اینها را گفت:
ســه نگـردد بــریشـم ار او را
پرنیـان خوانـی و حریـر و پرنـد(4)
همه اسم ابریشم است. این ابریشم چهار تا برگ توت بود که در سطل زباله میانداختند، وقتی رفت مدرسه و درس خواند و استاد دید و شاگرد کرم ابریشم شد، شده اطلس. حرف حکیم سنایی این است:
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
برگ توت است بتدریج کنندش اطلس
وقتی این برود مکتب کرم ابریشم و بشود اطلس، ما چرا به مکتب قرآن و عترت نرویم و نشویم فرشته؟ در بیانات نورانی حضرت امیر در نهجالبلاغه هست که «لَكَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَهًْ»،(5) انسان پاکچشم، پاکدست، فرشته است. عزیزانی که در جبهههای جنگ شربت شهادت نوشیدند یا جانباز شدند، بعضی میشوند سیّد شهدا، بعضی هم میشوند جعفر طیّار. وجود مبارک حضرت امیر فرمود: برادرم که جانباز شد، دو تا دستش را داد، ذات اقدس اله دو تا بال مرحمت کرده، شده جعفر طیار که «یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَهًِْ فِی الْجَنَّهًْ»(به وسیله این بالها همراه فرشتگان در بهشت پرواز میکند).(6) پس میشود آدم دستی بدهد و بالی بگیرد،اگر فرشتهها برای خدمت به انسان میآیند و فرّاشی میکنند که «إِنَّ الْمَلَائِكَهًْ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ»(فرشتگان بالهای خود را به زیر پای طالب علم میگسترند)؛(7) معلوم میشود که انسان میتواند برتر از فرشته هم باشد.
حضرت هم فرمود اگر کریم گرسنه شد زیر بار ظلم نمیرود. لئیم اگر وضع مالیاش خوب شد، آن لئامتش را حفظ میکند. فرمود بپرهیزید از یک ملّت کریمی که تحریم اقتصادی بشود و فقر بر او تحمیل بشود، او هرگز تحمّل نمیکند. این طور نیست که اگر ـ خدای ناکرده ـ گرانی را بر ملّتی تحمیل کردند که ملت کریم باشد و او تحمل بکند، این طور نیست. ببینید هر تلاش و کوششی که بیگانه میکند آن صولت و جلال و شکوه این ایرانی مسلمان شیعه، آنها را پس میزند. این خاصیت کرامت است. یک ملّت کریم هرگز از تحریم نمیهراسد، یک انسان فرومایه اگر وضع مالیاش خوب بشود به هر حال خطر او به دیگران میرسد.
رفتار مودبانه و کریمانه، راه ورود به دلهای مردم
فرمود: «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِیهًْ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ» (8) (دلهاى انسانها وحشى و رمنده است، هرکس با آنها انس گیرد رو به سوى او مى کنند)؛ ما تا میتوانیم باید دلهای مردم را به دست بیاوریم، چون مردم دارای آن صبغه الهیاند، دل به دست کسی نیست، طبع مردم را خدا فرمود: (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَم؛ براستى ما فرزندان آدم را به موهبت عقل و خرد گرامى داشتیم) (9) مگر اینکه خودش خودش را پست بکند، وگرنه ما او را کریم آفریدیم،ما با مردم کریم باید کریمانه رفتار بکنیم. مهمترین راه پیشرفت انبیا و اولیا ادب آنها بود. جامعه را ادب اداره میکند. گفتار خوب، رفتار خوب، کردار خوب، نیت پاک؛ فرمود دلهای مردم، باادب به دست میآید.
ضرورت تشکیل مجالس مذهبی برای احیای فرهنگ اهل بیت
وجود مبارک حضرت صادق(ع) فرمود: «تَزَاوَرُوا»؛ شما شیعیان ما هستید به زیارت یکدیگر بروید و یکدیگر را ترک نکنید. چرا؟ «فَإِنَّ فِی زِیَارَتِكُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِیثِنَا»؛ شما شیعیان ما هستید وقتی دور هم جمع شدید؛ البته آن احوالپرسیهایتان که تمام شد به هر حال کلمات ما را نقل میکنید، احادیث ما را نقل میکنید. این جمله خبریهای است که به داعی انشا القا شده است؛ یعنی دور هم که جمع شدید حرفهای ما را نقل کنید. غالب این جملههای خبری به داعی انشا نقل شده است؛ یعنی شیعیان ما! وقتی دور هم جمع شدید، نگذارید مجلستان به حرفهای عادی بگذرد. آیهای، روایتی بخوانید که حرفهای ما مطرح بشود. «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِكُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِیثِنَا»؛ یعنی «أحْیُوْا أحادیثنا فی مجالسکم»، این صرف جمله خبریه نیست؛ بلکه به داعی انشا القا شده است.
حالا که زیارت کردید و احادیث ما را گفتید، احادیث ما چه خاصیتی دارد؟ «وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْض»؛(10) عاطفه ایجاد میکند، محبت ایجاد میکند، رازداری ایجاد میکند، ادب ایجاد میکند. خاصیت احادیث ما این است.ما یک مَثل داریم که این مَثل حق است، میگوییم: «سنگ روی سنگ بند نمیشود»! درست هم هست. الآن اگر بخواهند بُرجی، قصری بسازند، سنگ اوّل را گذاشتند سنگ دوم که روی آن بند نمیشود. یک ملات نرم میخواهد وگرنه شما سنگ دوم را بگذاری روی سنگ اوّل میلغزد و سنگ روی سنگ بند نمیشود. فرمود احادیث ما و کلمات ما ادبآموز است ادب، آن ملات نرم است، آن وقت میتوانید قصر بسازید. با ملات، قصر ساخته میشود نه با سنگ.ادب است که جامعه را اداره میکند. انسان ،کریم است و کَرم با ادب آمیخته است.
در زیارت جامعه کبیره یکی از اوصافی که وجود مبارک امام هادی(ع) برای ائمه(علیهم السلام) و اهل بیت ذکر میکند همان وصفی است که خدا در قرآن در سوره «انبیاء» برای ملائکه ذکر کرده است. در سوره «انبیاء»فرمود این ملائکه کسانی هستند که: (لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ)(11) عمل میکنند. وجود مبارک امام هادی در زیارت جامعه کبیر وصف ائمه(علیهم السلام) را همین قرار میدهند که اهل بیت کسانی هستند که «لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ»(12) نه بدون اجازه خدا سخن میگویند، نه بعد از دستور خدا عقب افتادهاند، نه جلو میزنند، نه دنبال هستند، ما پیرو اینها هستیم. فرمود جامعه را کریمانه باید اداره کنید؛ آن وقت نه طلاق خواهیم داشت، نه دادگاهها خواهیم داشت. آنچه که مشکل ما را حلّ میکند ادب ماست. فرمود مؤدّبانه جامعه را اداره کنید؛ حالا گاهی ضرورتی پیش میآید برای اختلافات، حرفی دیگر است سهو و نسیان، آن حرف دیگری است.
فرمود: اگر کسی با الفت و با ادب رفتار کند دلهای جامعه او را میطلبد.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 97/9/29
مرکز اطلاعرسانی اسرا
___________________________________________
1. أنبیاء، 26 و 27.
2. عبس، 15 و 16.
3. سنایی، قصاید، قصیده90.
4. دیوان هاتف اصفهانی، ترجیع بند.
5. نهج البلاغهًْ صبحی صالح، حکمت478.
6. الأمالی(للصدوق)، ص463.
7. الکافی(ط ـ الاسلامیهًْ)، ج1، ص34.
8. نهجالبلاغه، حکمت 50
9. اسراء، 70.
10. الکافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج2، ص186.
11. انبیاء، 27.
12. زاد المعاد _ مفتاح الجنان، ص514.
همه اسم ابریشم است. این ابریشم چهار تا برگ توت بود که در سطل زباله میانداختند، وقتی رفت مدرسه و درس خواند و استاد دید و شاگرد کرم ابریشم شد، شده اطلس. حرف حکیم سنایی این است:
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
برگ توت است بتدریج کنندش اطلس
وقتی این برود مکتب کرم ابریشم و بشود اطلس، ما چرا به مکتب قرآن و عترت نرویم و نشویم فرشته؟ در بیانات نورانی حضرت امیر در نهجالبلاغه هست که «لَكَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَهًْ»،(5) انسان پاکچشم، پاکدست، فرشته است. عزیزانی که در جبهههای جنگ شربت شهادت نوشیدند یا جانباز شدند، بعضی میشوند سیّد شهدا، بعضی هم میشوند جعفر طیّار. وجود مبارک حضرت امیر فرمود: برادرم که جانباز شد، دو تا دستش را داد، ذات اقدس اله دو تا بال مرحمت کرده، شده جعفر طیار که «یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَهًِْ فِی الْجَنَّهًْ»(به وسیله این بالها همراه فرشتگان در بهشت پرواز میکند).(6) پس میشود آدم دستی بدهد و بالی بگیرد،اگر فرشتهها برای خدمت به انسان میآیند و فرّاشی میکنند که «إِنَّ الْمَلَائِكَهًْ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ»(فرشتگان بالهای خود را به زیر پای طالب علم میگسترند)؛(7) معلوم میشود که انسان میتواند برتر از فرشته هم باشد.
حضرت هم فرمود اگر کریم گرسنه شد زیر بار ظلم نمیرود. لئیم اگر وضع مالیاش خوب شد، آن لئامتش را حفظ میکند. فرمود بپرهیزید از یک ملّت کریمی که تحریم اقتصادی بشود و فقر بر او تحمیل بشود، او هرگز تحمّل نمیکند. این طور نیست که اگر ـ خدای ناکرده ـ گرانی را بر ملّتی تحمیل کردند که ملت کریم باشد و او تحمل بکند، این طور نیست. ببینید هر تلاش و کوششی که بیگانه میکند آن صولت و جلال و شکوه این ایرانی مسلمان شیعه، آنها را پس میزند. این خاصیت کرامت است. یک ملّت کریم هرگز از تحریم نمیهراسد، یک انسان فرومایه اگر وضع مالیاش خوب بشود به هر حال خطر او به دیگران میرسد.
رفتار مودبانه و کریمانه، راه ورود به دلهای مردم
فرمود: «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِیهًْ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ» (8) (دلهاى انسانها وحشى و رمنده است، هرکس با آنها انس گیرد رو به سوى او مى کنند)؛ ما تا میتوانیم باید دلهای مردم را به دست بیاوریم، چون مردم دارای آن صبغه الهیاند، دل به دست کسی نیست، طبع مردم را خدا فرمود: (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَم؛ براستى ما فرزندان آدم را به موهبت عقل و خرد گرامى داشتیم) (9) مگر اینکه خودش خودش را پست بکند، وگرنه ما او را کریم آفریدیم،ما با مردم کریم باید کریمانه رفتار بکنیم. مهمترین راه پیشرفت انبیا و اولیا ادب آنها بود. جامعه را ادب اداره میکند. گفتار خوب، رفتار خوب، کردار خوب، نیت پاک؛ فرمود دلهای مردم، باادب به دست میآید.
ضرورت تشکیل مجالس مذهبی برای احیای فرهنگ اهل بیت
وجود مبارک حضرت صادق(ع) فرمود: «تَزَاوَرُوا»؛ شما شیعیان ما هستید به زیارت یکدیگر بروید و یکدیگر را ترک نکنید. چرا؟ «فَإِنَّ فِی زِیَارَتِكُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِیثِنَا»؛ شما شیعیان ما هستید وقتی دور هم جمع شدید؛ البته آن احوالپرسیهایتان که تمام شد به هر حال کلمات ما را نقل میکنید، احادیث ما را نقل میکنید. این جمله خبریهای است که به داعی انشا القا شده است؛ یعنی دور هم که جمع شدید حرفهای ما را نقل کنید. غالب این جملههای خبری به داعی انشا نقل شده است؛ یعنی شیعیان ما! وقتی دور هم جمع شدید، نگذارید مجلستان به حرفهای عادی بگذرد. آیهای، روایتی بخوانید که حرفهای ما مطرح بشود. «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِكُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِیثِنَا»؛ یعنی «أحْیُوْا أحادیثنا فی مجالسکم»، این صرف جمله خبریه نیست؛ بلکه به داعی انشا القا شده است.
حالا که زیارت کردید و احادیث ما را گفتید، احادیث ما چه خاصیتی دارد؟ «وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْض»؛(10) عاطفه ایجاد میکند، محبت ایجاد میکند، رازداری ایجاد میکند، ادب ایجاد میکند. خاصیت احادیث ما این است.ما یک مَثل داریم که این مَثل حق است، میگوییم: «سنگ روی سنگ بند نمیشود»! درست هم هست. الآن اگر بخواهند بُرجی، قصری بسازند، سنگ اوّل را گذاشتند سنگ دوم که روی آن بند نمیشود. یک ملات نرم میخواهد وگرنه شما سنگ دوم را بگذاری روی سنگ اوّل میلغزد و سنگ روی سنگ بند نمیشود. فرمود احادیث ما و کلمات ما ادبآموز است ادب، آن ملات نرم است، آن وقت میتوانید قصر بسازید. با ملات، قصر ساخته میشود نه با سنگ.ادب است که جامعه را اداره میکند. انسان ،کریم است و کَرم با ادب آمیخته است.
در زیارت جامعه کبیره یکی از اوصافی که وجود مبارک امام هادی(ع) برای ائمه(علیهم السلام) و اهل بیت ذکر میکند همان وصفی است که خدا در قرآن در سوره «انبیاء» برای ملائکه ذکر کرده است. در سوره «انبیاء»فرمود این ملائکه کسانی هستند که: (لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ)(11) عمل میکنند. وجود مبارک امام هادی در زیارت جامعه کبیر وصف ائمه(علیهم السلام) را همین قرار میدهند که اهل بیت کسانی هستند که «لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ»(12) نه بدون اجازه خدا سخن میگویند، نه بعد از دستور خدا عقب افتادهاند، نه جلو میزنند، نه دنبال هستند، ما پیرو اینها هستیم. فرمود جامعه را کریمانه باید اداره کنید؛ آن وقت نه طلاق خواهیم داشت، نه دادگاهها خواهیم داشت. آنچه که مشکل ما را حلّ میکند ادب ماست. فرمود مؤدّبانه جامعه را اداره کنید؛ حالا گاهی ضرورتی پیش میآید برای اختلافات، حرفی دیگر است سهو و نسیان، آن حرف دیگری است.
فرمود: اگر کسی با الفت و با ادب رفتار کند دلهای جامعه او را میطلبد.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 97/9/29
مرکز اطلاعرسانی اسرا
___________________________________________
1. أنبیاء، 26 و 27.
2. عبس، 15 و 16.
3. سنایی، قصاید، قصیده90.
4. دیوان هاتف اصفهانی، ترجیع بند.
5. نهج البلاغهًْ صبحی صالح، حکمت478.
6. الأمالی(للصدوق)، ص463.
7. الکافی(ط ـ الاسلامیهًْ)، ج1، ص34.
8. نهجالبلاغه، حکمت 50
9. اسراء، 70.
10. الکافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج2، ص186.
11. انبیاء، 27.
12. زاد المعاد _ مفتاح الجنان، ص514.