خوان حکمت (۲۲۵) :چگونه علوم ائمه(ع) را به ارث ببریم؟ ۱۳۹۸/۰۶/۰۹
خوان حکمت
چگونه علوم ائمه(ع) را به ارث ببریم؟
۱۳۹۸/۰۶/۰۹
وجود مبارک امام باقر(ع) دو تا جابر را خوب تربیت کرد: یکی جابر بن عبدالله انصاری است که از اصحاب رسول خداست و سلام حضرت رسول را به او رساند با اینکه امام باقر وجود مبارک رسول خدا را زیارت نکرده است. همین جابربن عبدالله انصاری که از اصحاب حضرت بود، از علوم امام باقر(ع) استفاده میکرد. یکی هم جابربن یزید جعفی بود. این جابر به امام باقر عرض کرد اگر حدیثی برای من نقل بکنید، سند این حدیث را بازگو کنید. فرمود پس گوش کن! «حدثنی أبی عن جدّی» تا میرسد به رسول خدا تا میرسد به جبرئیل تا میرسد به ذات اقدس اله! فرمود جابر! هر مطلبی را که من میگویم از پدران من به من رسیده است، از وجود مبارک پیغمبر است، از وجود مبارک جبرئیل(ع) است، از وجود مبارک و ذات اقدس الهی است؛(1) یعنی حرفهای ما حرفهای مدرسه و حوزه و دانشگاه نیست، از دیگران نگرفتیم، مستقیماً از ذات أقدس اله به ما رسیده است.
علم الوراثه، علم به ارث رسیده از ائمه(ع)
در حوزههای علمی و همچنین در دانشگاههایی که به برکت خونهای پاک شهدا صبغه اسلامی پیدا کرده است و میرود که علوم دینی را کاملاً درک کنند، اگر کسی خواست وارد حوزه علمیه یا دانشگاه شود، گذشته از این علوم رسمی و ظاهری که «علم الدراسه» است یک راه دیگری هم هست و آن «علم الوراثه» است. در این حوزهها و همچنین دانشگاهها ـ إنشاءالله ـ دو رشته علوم ممکن است تدریس بشود: یکی «علم الدراسهًْ» است؛ مثل علوم طبیعی، تجربی، ریاضی و مانند آن که اینها با درس و بحث استاد حل میشود. یک سلسله علومی است به نام «علم الوراثهًْ» که انسان از ائمه ارث میبرد.
مسئله علم هم مثل مسئله مال، دو گونه است؛ انسان دو گونه مال به دست میآورد: یک مال را از راه تجارت به دست میآورد و یک قسم مال را از راه ارث. مالهایی که از راه اقتصاد و تجارت به دست میآید یک راه مشخصی دارد. اگر به این شخص بگویند از کجا این مال را به دست آوردی؟ میگوید کشاورزی کردم یا دامداری کردم یا تولید کردم، صنعتی دارم، این را شروع کردم، این هم سرمایه من، این هم کار من، این هم فروش من، این هم درآمد من. این میشود علم و ثروت تجاری و اقتصادی.
یک سلسله اموالی نصیب انسان میشود که آن را از راه تلاش و کوشش و بحث و مدرسه و دامداری و اینها به دست نیاورده، این پسر، پدری داشت، آن پدر دارای اموال حلال و طیّب و طاهری بود و آن پدر رحلت کرده است و این پسر بدون زحمت از مال پدر ارث میبرد. در این ارث ،کسب نیست، فقط پیوند و ارتباط هست و دیگر نمیشود به این پسر گفت که از چه راهی این مال را به دست آوردی. این میگوید من کسب نکردم، فقط رابطه پدری و فرزندی داشتم، پیوند او بودم. این درباره مال. علم هم همینطور است؛ یک «علم الدراسه» است که انسان سالیان متمادی در مدرسه در حوزه یا دانشگاه با درس و بحث یاد میگیرد که اگر از او سؤال کردند پیش چه کسی درس خواندی؟ چه درسی خواندی؟ چقدر درس خواندی؟ او شرح حال خود را بازگو میکند. یک «علم الوراثهًْ» است که این از نماز شب نصیب او میشود این در درس و بحث نیست؛
بشوی اوراق اگر همدرس مایی که علم عشق در دفتر نباشد(2)
از این آقا که شده ابن طاووس یا شده بحرالعلوم، نمیشود پرسید که این علم را از کجا یاد گرفتی. لازمه این ، پیوند و ارتباط با ائمه است، قبول ولایت اینها لازم است. یک ارتباطی باید باشد تا آدم ارث ببرد.عزیزانی که در حوزه و دانشگاه درس میخوانند بدانند که هر دو راه باز است؛ هم «علم الدراسه» راهش باز است که راه غالب است، هم «علم الوراثهًْ» که (إِنَّ ناشِئهًْ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً؛ البته نماز شب (و دعا و ناله سحر) بهترین شاهد اخلاص و صفای قلب و دعوی صدق ایمان است). (3) راه نماز شب و راه توسل و راه عبادت و راه طهارت و راه طیّب بودن و راه اخلاص، اینها راهی است که انسان را به ائمه(علیهم السلام) نزدیک میکند. وقتی با اینها رابطه برقرار کردیم، علمی نصیب ما میشود؛ این میشود «علم الوراثه».
تفاوت روش در ارث بری مال و ارث بری علم
هر دو راه باز است؛ البته «علم الوراثه» یقیناً بالاتر از «علم الدراسهًْ» است؛ منتها یک تفاوت در ارث مال و ارث علم مطرح است. در ارث مال تا مورّث نمیرد از او چیزی به وارث نمیرسد؛ ولی در ارث علم تا وارث نمیرد چیزی به او نمیدهند. «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»( قبل از اینکه به مرگ طبیعی بمیرید، به مرگ ارادی
بمیرید)(4) ناظر به همین است. فرمودند این هوس را از بین ببر، این منیّت را از بین ببر، این خودخواهی را از بین ببر؛ قبل از آنکه بمیرید بمیر تا رابطه برقرار کنی. در ارث مال، اول مورّث میمیرد بعد مال به ورثه میرسد؛ در ارث علم اول وارث با موت ارادی میمیرد و بعد علومی از ائمه(علیهم السلام) به او میرسد؛ این هر دو راه باز است. وجود مبارک امام باقر در بیانات نورانیاش به جابربن یزید جعفی فرمود: تمام آنچه را که ما داریم به ذات أقدس اله منتهی میشود و بعد هم به شاگردان خود فرمود: فضایل علی بن ابیطالب را برای مردم بازگو کنید و به مردم بگویید که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: در فضل علی همین بس که «یُزَوِّجُ أَهْلَ الْجَنَّهًْ»؛(5) امیرالمؤمنین در بهشت بین زنها و حوریهای بهشت و بهشتیها عقد همسری برقرار میکند. این چه مقامی است؟! آنجا چه عقدی است؟! چه زوجیتی است؟! چه نکاحی است؟! چه شرعیتی است؟! با اینکه شریعتی در کار نیست. فرمود به مردم بگو، تقسیم بهشت و جهنم به وسیله علی بن ابیطالب است که او «قَسِیمِ الْجَنَّهًِْ وَ النَّار»(6) است. نکاح بین حوریهای بهشت و مردان بهشت به وسیله علی بن ابیطالب است. اینها را وجود مبارک امام باقر از وجود مبارک رسول گرامی نقل کرده است که به مردم ابلاغ کنند.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 17 / 5 / 1398 .
مرکز اطلاع رسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1. أمالی (للمفید)، ص42.
2. دیوان حافظ، غزل شماره162.
3. مزمل، 6 .
4. کافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج2، ص140.
5. کافی(ط ـ الإسلامیهًْ)، ج8، ص159.
6. بصائر الدرجات ، ج1، ص415.