خوان حکمت (۲۳۱) : اثر عزاداری سیدالشهدا(ع) باید در جامعه مشهود باشد ۱۳۹۸/۰۷/۲۰
خوان حکمت
اثر عزاداری سیدالشهدا(ع) باید در جامعه مشهود باشد
۱۳۹۸/۰۷/۲۰
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ما بهرهای که از این عزاداریهای سالار شهیدان میبریم این است که باید بیدار باشیم. ما یک حسابی درباره خودمان بکنیم آن وقت ببینیم قرآن کریم چه بیانی دارد؟ امام باقر(ع) یک بیان نورانی دارد که فرمود: «اعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَی كِتَابِ اللهِ»؛(1) یعنی قرآن یک ترازو است، عقاید، اعمال، اخلاق و اوصاف همه آنچه را که دارید با این ترازو بسنجید. ما باید قرآن فهم باشیم، یک؛ آن عُرضه عَرضه را داشته باشیم، دو؛ تا فرمایش امام باقر عمل بشود، سه. قرآن ترازو است. کسی ترازوشناس نباشد چگونه میتواند توزین کند؟ فرمود عقیده را، اخلاق را، عمل را، آنچه در منزل با زن و شوهر دارید، آنچه با فرزندانتان دارید، این را بر قرآن عرضه کنید.
پیشرفتهای انسان، در گرو بیدار بودن
ما دو حال داریم: یک حال بیداری داریم، یک حال خواب. یک کسی که شصت سال زندگی کرده، او تقریباً سی سالش بیدار است، سی سالش خواب است. این سی سال خواب جدا از هم هستند. خوابها را با هم گره نمیزنند؛ اما بیداریها به هَم مرتبط هستند. خوابها به هَم مرتبط نیستند. هر شب که کسی میخوابد یک بساط خاصی دارد. خواب دیشب و خواب پریشب و خواب امشب و خواب فرداشب جمع بشود یک شخص بشود محقق، اینطور نیست. خواب خواب است! غفلت است؛ اما آن سی سال بیداری، یعنی بیداری. این سی سال را گره میزنند. این شخص میبیند این بیست سالی که جوان بودم، کتاب نوشتم، تحقیق کردم، فلان درجه را پیدا کردم؛ این مال ارتباط بیداریهاست. پس خوابها از هم جدا، بیداریها به هَم مرتبط و گره میخورد.
مرگ، زمان بیداری انسانها
اصل بعدی، به ما فرمودند که بعضیها خواب هستند، بعضیها بیدار: «النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»؛(2) بعضیها در جامعه خواب هستند. خوابها که به هَم مرتبط نیست.اما تمام علوم در روز بیداری است. من ده سال قبل فلان مطلب را خواندم، پنج سال قبل فلان مطلب را خواندم، چهار سال قبل فلان مطلب را خواندم، دیروز فلان مطلب را خواندم، اینها را جمع میکند میشود کتاب. اما خوابها که به هم مرتبط نیست. ائمه(علیهمالسلام) فرمودند که بسیاری از مردم خواب هستند. وقتی که میروند دستشان خالی است. انسان خواب میبیند که باغ دارد، راغ دارد، اوضاع دارد، وقتی که صبح شد دستش خالی است. فرمود اینهایی که موقع رفتن و موقع مرگ دستشان خالی است، معلوم میشود که خوابیده بودند و خیال کردند که باغ دارند، راغ دارند، وضعشان خوب است. اگر مال اینها باشد باید همراهشان ببرند. فرمود:غالب مردم خوابند، موقع مرگ بیدار میشوند.بیدارها و بیداریها به هم مرتبطند نه خوابها و خوابیدهها. اصرار کتاب و سنت این است که با هم اختلاف نداشته باشید، مواظب زبانتان باشید؛ با این پانزده میلیون پرونده یا کمتر و بیشتر الان کل ایران در دعواست، برای اینکه شخص که با خودش دعوا ندارد، با طرف دیگر دعوا دارد، این میشود سی میلیون. این سی میلیون هم که در آسمانها زندگی نمیکنند، در همین شهر زندگی میکنند، در کشور زندگی میکنند، حداقل با یک نفر ارتباط دارند، میشود شصت میلیون؛ آن وقت دلمان میخواهد که برکات باشد و رشد باشد و ترقی باشد، مبتکر و مخترع داشته باشیم!
بیداریها، تامینکننده حیات است
بنابراین درست است که عزاداری ثواب دارد؛ اما عزاداری که بتواند جامعه را بیدار کند. تا اختلاف دارند خوابند؛ تا از همه جدایند خوابند، خواب، تفرقهانگیز است، بیداری، متحدکننده است، بیداریها حیات انسان را تأمین میکنند نه خوابها. خوابیدهها هم هرگز با هم جمع نمیشوند، میبیند که عمر رفته وچیزی دستش نیست. یک قدری زمین وخانه تهیه کرده که با هم دعوا دارند. فرمود بیدار باشید از خوابتان،«الیس من نومكم یقظه».(3) تمام تلاش و کوشش علی و اولاد علی(ع) این است که ما بیدار باشیم.
پس یکی از اصول این است که خوابها از هم جدا هستند. دو: خوابیدهها از هم جدا هستند. سه: بیداریها به هم مرتبط است. بیدارها هم به هم مرتبط هستند، این میشود چهار اصل و ما نتیجهای که از سالار شهیدان میگیریم با خودمان اول عرض بکنیم، خوابیم یا بیدار؟ آنچه در دست ماست بیداری است، آنچه که انداختیم و گذشتیم و دیگران باید بگیرند، خواب است.
در قرآن دارد که راز اختلاف افراد با هم بیعقلی آنهاست. درباره یهودیها میفرماید: آنها را متّحد میپنداری، در حالی که دلهایشان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقّل نمیکنند!؛(4) این برهان قرآن کریم است؛ البته درباره یهودیها است. فرمود شما خیال میکنید اینها با هم هستند؛ ولی اینها همیشه با هم اختلاف دارند. این میگوید من برترم، او میگوید من برترم، این میگوید مال من است، این برای این است که دو ثانیه یا سه ثانیه اتومبیل مدام بوق میزند، مدام ترافیک میشود، دو دقیقه صبر کن، حتی بر فرض، او اشتباه کرده است. در این کشورهایی که یک مقداری عقل دنیاییشان خوب است، مگر پرونده دارند؟ سالی یک بار دستگاه قضاییشان راه میافتد. اینطور که نمیشود زندگی کرد.
فلسفه عزاداری، حسینی فکر کردن است
ما با این عزاداریها البته (در جهنم) نمیسوزیم ـ انشاءالله ـ اما نسوختن هنر نیست، جهنم نرفتن هنر نیست. این همه دیوانهها به جهنم میروند؟ این همه بچهها مگر اینها جهنم میروند؟ این همه عقب افتادهها مگر جهنم میروند؟ نسوختن هنر نیست که آدم نسوزد. آن همه فضایلی که در بهشت است و انبیا و اولیا و کلمات الهی، آن هنر است، وگرنه ما جهنم نرویم، کاری نکردیم. شما به تمام بهزیستیها که میروید، تمام این معلولان، تمام این عقب افتادهها، تمام این بچههایی که میمیرند، مگر اینها به جهنّم می روند؟ این عزاداریها برای همین است که ما به هر حال حسینی فکر کنیم. حالا از ما توقع نیست که مثل آنها باشیم، لااقل در این راه باشیم، نه بیراهه برویم و نه راه کسی را ببندیم. آن وقت در این کشوری که همه چیز دارد، دیگر احتکار نمیشود، گرانی نمیشود، اختلاس نمیشود، نجومی نمیشود، مردم نفس آزاد میکشند. این حداقل اثر عزاداری سالار شهیدان است، این حداقلش است. میدانید ما به هر حال درباره امامی بحث میکنیم که این نسبت به کافر رحیم و مهربان بود؛ آن وقت چرا ما نسبت به داخلیمان اینطور نباشیم؟ همه چیز در این مملکت هست؛ اما گرانی است. رنج مردم است، بیمار است، دارو ندارد. سالار شهیدان که نیازی به عرض ادب ما ندارد.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی (دامظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 21 / 6 / 1398 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
______________________________
1. تحفالعقول، النص، ص284.
2.مجموعه ورام، ج1، ص150؛ مرآهالعقول، ج8، ص293.
3. برگرفته شده از بیان امیرمؤمنان(ع) در خطبه 223 نهجالبلاغه؛ «ام لیس مِن نَومتك یقظه».
پیشرفتهای انسان، در گرو بیدار بودن
ما دو حال داریم: یک حال بیداری داریم، یک حال خواب. یک کسی که شصت سال زندگی کرده، او تقریباً سی سالش بیدار است، سی سالش خواب است. این سی سال خواب جدا از هم هستند. خوابها را با هم گره نمیزنند؛ اما بیداریها به هَم مرتبط هستند. خوابها به هَم مرتبط نیستند. هر شب که کسی میخوابد یک بساط خاصی دارد. خواب دیشب و خواب پریشب و خواب امشب و خواب فرداشب جمع بشود یک شخص بشود محقق، اینطور نیست. خواب خواب است! غفلت است؛ اما آن سی سال بیداری، یعنی بیداری. این سی سال را گره میزنند. این شخص میبیند این بیست سالی که جوان بودم، کتاب نوشتم، تحقیق کردم، فلان درجه را پیدا کردم؛ این مال ارتباط بیداریهاست. پس خوابها از هم جدا، بیداریها به هَم مرتبط و گره میخورد.
مرگ، زمان بیداری انسانها
اصل بعدی، به ما فرمودند که بعضیها خواب هستند، بعضیها بیدار: «النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»؛(2) بعضیها در جامعه خواب هستند. خوابها که به هَم مرتبط نیست.اما تمام علوم در روز بیداری است. من ده سال قبل فلان مطلب را خواندم، پنج سال قبل فلان مطلب را خواندم، چهار سال قبل فلان مطلب را خواندم، دیروز فلان مطلب را خواندم، اینها را جمع میکند میشود کتاب. اما خوابها که به هم مرتبط نیست. ائمه(علیهمالسلام) فرمودند که بسیاری از مردم خواب هستند. وقتی که میروند دستشان خالی است. انسان خواب میبیند که باغ دارد، راغ دارد، اوضاع دارد، وقتی که صبح شد دستش خالی است. فرمود اینهایی که موقع رفتن و موقع مرگ دستشان خالی است، معلوم میشود که خوابیده بودند و خیال کردند که باغ دارند، راغ دارند، وضعشان خوب است. اگر مال اینها باشد باید همراهشان ببرند. فرمود:غالب مردم خوابند، موقع مرگ بیدار میشوند.بیدارها و بیداریها به هم مرتبطند نه خوابها و خوابیدهها. اصرار کتاب و سنت این است که با هم اختلاف نداشته باشید، مواظب زبانتان باشید؛ با این پانزده میلیون پرونده یا کمتر و بیشتر الان کل ایران در دعواست، برای اینکه شخص که با خودش دعوا ندارد، با طرف دیگر دعوا دارد، این میشود سی میلیون. این سی میلیون هم که در آسمانها زندگی نمیکنند، در همین شهر زندگی میکنند، در کشور زندگی میکنند، حداقل با یک نفر ارتباط دارند، میشود شصت میلیون؛ آن وقت دلمان میخواهد که برکات باشد و رشد باشد و ترقی باشد، مبتکر و مخترع داشته باشیم!
بیداریها، تامینکننده حیات است
بنابراین درست است که عزاداری ثواب دارد؛ اما عزاداری که بتواند جامعه را بیدار کند. تا اختلاف دارند خوابند؛ تا از همه جدایند خوابند، خواب، تفرقهانگیز است، بیداری، متحدکننده است، بیداریها حیات انسان را تأمین میکنند نه خوابها. خوابیدهها هم هرگز با هم جمع نمیشوند، میبیند که عمر رفته وچیزی دستش نیست. یک قدری زمین وخانه تهیه کرده که با هم دعوا دارند. فرمود بیدار باشید از خوابتان،«الیس من نومكم یقظه».(3) تمام تلاش و کوشش علی و اولاد علی(ع) این است که ما بیدار باشیم.
پس یکی از اصول این است که خوابها از هم جدا هستند. دو: خوابیدهها از هم جدا هستند. سه: بیداریها به هم مرتبط است. بیدارها هم به هم مرتبط هستند، این میشود چهار اصل و ما نتیجهای که از سالار شهیدان میگیریم با خودمان اول عرض بکنیم، خوابیم یا بیدار؟ آنچه در دست ماست بیداری است، آنچه که انداختیم و گذشتیم و دیگران باید بگیرند، خواب است.
در قرآن دارد که راز اختلاف افراد با هم بیعقلی آنهاست. درباره یهودیها میفرماید: آنها را متّحد میپنداری، در حالی که دلهایشان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقّل نمیکنند!؛(4) این برهان قرآن کریم است؛ البته درباره یهودیها است. فرمود شما خیال میکنید اینها با هم هستند؛ ولی اینها همیشه با هم اختلاف دارند. این میگوید من برترم، او میگوید من برترم، این میگوید مال من است، این برای این است که دو ثانیه یا سه ثانیه اتومبیل مدام بوق میزند، مدام ترافیک میشود، دو دقیقه صبر کن، حتی بر فرض، او اشتباه کرده است. در این کشورهایی که یک مقداری عقل دنیاییشان خوب است، مگر پرونده دارند؟ سالی یک بار دستگاه قضاییشان راه میافتد. اینطور که نمیشود زندگی کرد.
فلسفه عزاداری، حسینی فکر کردن است
ما با این عزاداریها البته (در جهنم) نمیسوزیم ـ انشاءالله ـ اما نسوختن هنر نیست، جهنم نرفتن هنر نیست. این همه دیوانهها به جهنم میروند؟ این همه بچهها مگر اینها جهنم میروند؟ این همه عقب افتادهها مگر جهنم میروند؟ نسوختن هنر نیست که آدم نسوزد. آن همه فضایلی که در بهشت است و انبیا و اولیا و کلمات الهی، آن هنر است، وگرنه ما جهنم نرویم، کاری نکردیم. شما به تمام بهزیستیها که میروید، تمام این معلولان، تمام این عقب افتادهها، تمام این بچههایی که میمیرند، مگر اینها به جهنّم می روند؟ این عزاداریها برای همین است که ما به هر حال حسینی فکر کنیم. حالا از ما توقع نیست که مثل آنها باشیم، لااقل در این راه باشیم، نه بیراهه برویم و نه راه کسی را ببندیم. آن وقت در این کشوری که همه چیز دارد، دیگر احتکار نمیشود، گرانی نمیشود، اختلاس نمیشود، نجومی نمیشود، مردم نفس آزاد میکشند. این حداقل اثر عزاداری سالار شهیدان است، این حداقلش است. میدانید ما به هر حال درباره امامی بحث میکنیم که این نسبت به کافر رحیم و مهربان بود؛ آن وقت چرا ما نسبت به داخلیمان اینطور نباشیم؟ همه چیز در این مملکت هست؛ اما گرانی است. رنج مردم است، بیمار است، دارو ندارد. سالار شهیدان که نیازی به عرض ادب ما ندارد.
بیانات حضرت آیتالله جوادی آملی (دامظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 21 / 6 / 1398 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
______________________________
1. تحفالعقول، النص، ص284.
2.مجموعه ورام، ج1، ص150؛ مرآهالعقول، ج8، ص293.
3. برگرفته شده از بیان امیرمؤمنان(ع) در خطبه 223 نهجالبلاغه؛ «ام لیس مِن نَومتك یقظه».
4. حشر، 14.