به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 18,865
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 23,519
بازدید ماه: 23,519
بازدید کل: 25,010,658
افراد آنلاین: 4
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
92 - سهراب صلاحی : بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام : برجام و هزار و یک اشتباه! ۱۳۹۸/۰۸/۱۲
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام  - 92
 
 برجام و هزار و یک اشتباه!
 
Image result for ‫سهراب صلاحی‬‎

   سهراب صلاحی
   آنگاه که دولت هشتم هم در مورد افغانستان و هم در کنفرانس بن، به‌نوعی به دولت آمریکا در شکست طالبان و اداره افغانستان کمک کرده بود، بوش پسر، ایران را به همراه عراق و کره شمالی در گروه کشورهای محور شرارت قرار داد و بار دیگر مسئله استعمار ملت ایران که پیشینه تاریخی بلندی دارد را در اذهان برجسته و باعث شد که بر گفتمان استقلال و مقاومت بیش از گذشته اصرار شود، زیرا حافظه تاریخی ملت ایران گواه این واقعیت است که با نفوذ استعمار غرب، هویت و منزلت ملت ایران سرکوب شده بود، ملتی که قبل از اسلام به‌عنوان یک امپراتوری نیمی از جهان را اداره می‌کرد و پس از اسلام نیز تا زمان ورود استعمار به شرق اسلامی پیش‌قراول تمدن اسلامی و همواره یکی از دو کشور مهم جهان اسلام تلقی و در اواخر نیز در کنار عثمانی و هند اسلامی، به‌عنوان یکی از سه امپراتوری بزرگ اسلامی به شمار می‌رفت.
بنابراین علاوه بر اینکه پیشینه ایران اثبات می‌نماید که این کشور توانایی و ظرفیت لازم را دارد تا به‌عنوان یک قدرت بزرگ در جهان نقش ایفاء نماید، ازآنجاکه همیشه قربانی تجاوز قدرت‌های بزرگ و حتی همسایگان خود بوده است، ازاین‌رو داشتن استقلال و اصرار بر مقاومت در مقابل قدرت‌های استعماری که در پی آنند که این کشور را به دوران قبل از انقلاب که درواقع کشوری نیمه‌مستعمره بود برگردانند، به یک گفتمان غالب تبدیل شده که البته دستیابی به این هدف هزینه‌هایی نیز دارد؛ زیرا قدرت‌های استعماری و به‌خصوص آمریکا بر این باور هستند که در صورت عقب‌نشینی جمهوری اسلامی ایران از حقوق هسته‌ای‌اش که مانع مهم دستیابی ایران به استقلال و پیشرفت در حوزه‌های گوناگون خواهد بود، آنگاه می‌توانند خواسته‌های خود را یکی بعد از دیگری بر این کشور دیکته کنند. پیگیری این سیاست، آنگاه که هنوز مرکب امضای قرارداد برجام خشک نشده و آمریکا در تلاش برای ایجاد محدودیت بر قدرت دفاعی کشور تحت عنوان برجام 2 و همچنین از بین بردن نفوذ کشور در منطقه تحت عنوان برجام3  برآمد که با پایداری و مقاومت رهبری و ملت ایران مواجه شد، مثال روشنی از این فزون‌طلبی است.
در هرحال مهم‌ترین هدفی که آمریکایی‌ها در تغییر رفتار جمهوری اسلامی پیگیری می‌کنند و تلاش داشته و دارند که برجام و خلل‌های بسیاری که در متن آن وجود دارد را بستر نفوذ در کشور و پیگیری اهداف خود قرار دهند، عدم مخالفت با طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا است؛ طرحی که پس از فروپاشی شوروی و برای آرایش جدید سیاسی منطقه و تقسیم کشورهای قوی منطقه به جزایر کوچک در راستای اهداف کلان سیاست خارجی یعنی دستیابی آمریکا به هژمون جهانی و تضمین امنیت و تبدیل اسرائیل به بزرگترین قدرت منطقه‌ای در قلب جهان اسلام طراحی شده بود، اما به‌رغم هزینه هفت هزار میلیارد دلاری (تا بهمن 1396)، آمریکایی‌ها شکست خود را با صدای بلند اعلام و امنیت اسرائیل نیز با قدرت‌یابی گروه‌ها و جنبش‌های مقاومت در منطقه متزلزل‌تر از قبل شده است.
در حوزه نظامی نیز اقدامات منطقه‌ای آمریکا برای مهار نظام اسلامی با تدبیر عالی رهبر انقلاب، به یک فرصت استثنایی تبدیل و علاوه بر توسعه صنعت نظامی کشور به‌خصوص در حوزه دفاعی و موشکی، جمهوری اسلامی توانست بازوان قوی و قدرتمند خود را در بسیاری از مناطق غرب آسیا گسترش و در بحث سوریه نیز موفق شد با یک مدیریت حساب‌شده، روسیه که یک قدرت بین‌المللی و برخوردار از سلاح هسته‌ای است را در یک همکاری راهبردی در کنار خود داشته باشد؛ بنابراین نه اینکه آمریکایی‌ها موفق به تغییر نظام جمهوری اسلامی نشدند، بلکه نتوانستند در توسعه قدرت نظامی و نفوذ نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه نیز مانع مهمی ایجاد نمایند و همچنان ملت ایران، آمریکا را دشمن شماره یک خود می‌داند که در راهپیمایی‌های گوناگون به‌خصوص 22 بهمن، مقاومت در مقابل فزون‌طلبی آمریکا را با صدای بلند به گوش جهانیان می‌رساند. این مقاومت باعث شده که مخالفت با آمریکا و تنفر از طرح‌های شیطانی این کشور، نه تنها سراسر منطقه را فرا بگیرد، بلکه به بسیاری از مناطق دیگر جهان نیز سرایت کرده و همان‌طور که اشاره شد ایران را به مرکز و کانون مقاومت جهانی در مقابل نظام سلطه تبدیل نموده است.
از سوی دیگر و در مقایسه و ارزیابی توانمندی‌های دو طرف، درحالی‌که در طول دوران انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران در تصمیم‌گیری در مسائل کلان خارجی و داخلی نظام، تقریباً مشی ثابتی از خود نشان داده است و حتی آنگاه که به اصرار بعضی دولت‌ها، رویکرد تنش‌زدایی و تلاش برای ایجاد رابطه با آمریکا در دستور کار سیاست خارجی آن دولت‌ها قرار گرفته بود، با ارائه راهبردهای مشخص از سوی نظام، نزدیک شدن آن‌ها به غرب و آمریکا حد ثابتی داشت، به این دلیل که از منافع ملی و ظرفیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران محافظت شود و آمریکایی‌ها نتوانند بر آن‌ها خدشه
جدی وارد نمایند.
در پیش گرفتن چنین سیاست هوشمندانه‌ای از سوی نظام اسلامی باعث شد تا ضمن حفاظت از دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی، واقعیت خدعه‌آمیز آمریکا برای کسانی که طرفدار تعامل با این کشور هستند، آشکار شود و تجربه دیگری بر تجارب ملت ایران در بی‌اعتمادی به آمریکا افزوده شود که از نتایج مهم آن حفظ انسجام اجتماعی کشور بود که یک نمونه عالی آن مدیریت هوشمندانه و شجاعانه‌ای بود که از سوی رهبر معظم انقلاب در مذاکرات هسته‌ای که منجر به برجام شد، تجلی یافت؛ اما در طرف مقابل یعنی آمریکا حتی در میان نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر، نسبت به تحولات و نحوه تصمیم‌گیری در مسائل کلان نظام اسلامی، شناخت درست و درک صحیحی وجود ندارد، درحالی‌که شناخت مردم و نظام اسلامی از آمریکا، به‌خصوص ضعف‌های مفرط این دولت در عرصه سیاست خارجی بسیار بیشتر و عمیق‌تر است که از دلایل مهم شکست آمریکا در منطقه به‌وسیله مقاومت اسلامی به شمار می‌رود.
 نتیجه اینکه مناسبات آمریکا و ایران بیش از اینکه از انتخابات و رفت‌وآمدهای دولت‌های گوناگون متأثر باشد، از بنیان‌های تشکیل‌دهنده دو نظام و به‌خصوص اصول سیاست خارجی دو کشور متأثر است. به همین سبب است که با همه افت‌وخیزها و رفت‌وآمدها، چارچوب حاکم بر مناسبات دو کشور در طول پس از انقلاب اسلامی ثابت بوده است به این معنی که جمهوری اسلامی ایران، از استقلال و منافع ملی کشور در هر وضعیتی دفاع خواهد کرد که البته یکی از الزامات آن دور نگه‌داشتن قدرت‌های استعماری به‌خصوص آمریکا از منطقه است، زیرا حضور آن‌ها مساوی با آتش‌افروزی و برافروختن جنگ است که ریشه در مبانی نظام سرمایه‌داری دارد.
همچنان که با استدلالات فراوان اثبات شد، ناتوانی آمریکا در ایجاد درگیری نظامی با جمهوری اسلامی، مؤلفه‌های قدرت نظام اسلامی در داخل و خارج و همچنین ضعف‌های بزرگ آمریکا در این تقابل است و نه قراردادهای بین‌المللی و حتی منشور سازمان ملل است که مطابق بند 4 ماده 2 آن تهدید و توسل به زور در روابط بین‌الملل ممنوع شده ولیکن آمریکا بارها آن را نقض کرده است. برجام که جای خود دارد و اساساً یک قرارداد بین‌المللی که نقض آن برای ناقضین، مسئولیت بین‌المللی داشته باشد، به شمار نمی‌رفت و آنگاه که با خروج دولت آمریکا از آن، حتی دولت ایران توانایی طرح شکایت در نزد مراجع بین‌المللی به جهت خسارت‌های سنگین وارده در طول چند سال بر صنعت هسته‌ای کشور را نداشته و ندارد، نشان روشنی است که هدف دومی که در پیگیری مذاکره و انعقاد برجام مطرح شد و آن پیشگیری از جنگ بود، از کوچک‌ترین پشتوانه نظری و تجربه تاریخی برخوردار نیست که به تعبیر ابن‌سینا، برای یک کار اشتباه اگر هزار دلیل هم تراشیده شود، می‌شود هزار و یک اشتباه.