زلال بصیرت (۲۲۷) : راه جلب محبت خدا ۱۳۹۸/۰۸/۱۵
زلال بصیرت
راه جلب محبت خدا
۱۳۹۸/۰۸/۱۵
سلسلهای از قوانین تکوینی بر زندگی انسانها حکم فرماست که توجه به آنها میتواند در پیشرفت انسان و شناخت راه صحیح مؤثر باشد، انسان، بسیاری از این قوانین را می بیند، اما در آن تأمل نمیکند و با نگاه توحیدی به آن نظر نمیافکند.
انسان نیاز روحی دارد که محبوب واقع شود، هر چه شخصی که انسان را دوست دارد و احترام میکند، فرد مهمتر و عظیمتری باشد، نیاز فرد به او بیشتر تأمین میشود و ارزش خود را بالاتر میداند.
خداوند این نیاز به محبت و احترام را بیهوده در انسان قرار نداده است.اگر انسان، عظمت رهبر معظم انقلاب را بداند و متوجه شود که ایشان او را به صورت خصوصی دعوت کرده است، چقدر خوشحال میشود؟ حال اگر عظمت
امام زمان(عج) را درک کرده و بفهمد که میتواند امام زمانش را ملاقات کند، چه حسی مییابد؟ از این بالاتر اگر انسان روزی بدون واسطه بتواند خدا را ملاقات کند، حال او چگونه خواهد بود؟ این نیاز به دوست داشتن، حکمت خداست که انسان بتواند با شناخت عظمت و قدر و منزلت خداوند به دنبال این باشد که خداوند او را دوست داشته باشد.
راه آسان برای جلب محبت خدا
گاهی برخیها میلیاردها دلار خرج میکنند که بتوانند محبت مردم و رأی آنها را به دست آورند؛ حال اگر یک کسی بتواند کاری کند که خدا او را دوست بدارد، چقدر ارزش دارد؟ آیا ارزش ندارد که میلیاردها خرج کند، زحمتها بکشد تا خداوند او را دوست بدارد؟ اما خدای متعال از کمال رأفتش آسانترین کارها را برای کسب این محبت قرار داده است. در شرایط عادی، برای کسب سود مادی بیشتر، باید سرمایه بیشتری داشته و زحمت بیشتری کشید و البته احتمال ضرر نیز در آن وجود دارد، اما برای جلب محبت خدا که ارزش آن قابل مقایسه با ارزشهای مادی نیست، میتوان با سادهترین کارها و کمترین هزینهها، به نتیجه قطعی رسید. فقط انسان باید بپذیرد که بنده خداست و همه آنچه دارد از آن خداست؛ البته باید به دنبال این اعتقاد، عمل نیز باشد نه اینکه صرفا ادعایی دروغین باشد.
بزرگترین لطفی که خداوند از باب محبت ذاتیاش، نسبت به بندگان کرده، این است که بندهای آفریده تا بهترین نعمتهای او را درک کرده و از بالاترین رحمتهای الهی بهره ببرد؛ چرا که اگر بندگان رشد نکنند و نتوانند به بالاترین رحمتهای الهی برسند، آن رحمتها، تحقق عینی پیدا نمیکند و البته خداوند نیز برای اینکه بنده به این نعمتها و رحمت ها برسد، سادهترین راه را قرار داده است و آن بندگی است. در مسیر بندگی نیز هیچ چیزی که از طاقت انسان فراتر باشد، از او نمیخواهد.
راه بندگی کردن
اولین قدم این است که انسان بفهمد بنده است و باید بندگی کند؛ اما چگونه باید بندگی کند؟ خداوند که قرار نیست هر روز به او وظایف روزانه مربوط به آن روز و طبق شرایط را بیان کند؛ پس چگونه راه اطاعت و بندگی را بیابد؟ اینجاست که پای شناخت به میان میآید؛ انسان با شناخت میتواند حق را از باطل تمییز داده و وظیفه را تشخیص دهد.
آنچه که عقل میفهمد، همان برای ما حجت است، اما در مواردی نیز عقل به خوبی همه مسائل را درک نمیکند و خداوند از باب لطف و رحمتش پیامبران را قرار داده تا راه صحیح را به انسان نشان دهند.
رشد تدریجی انسان و برخورداری تدریجی وی از نعمتهای دنیوی سبب میشود تا بهتر بتواند قدر نعمتهای الهی را بداند؛ چه بسا اگر خداوند از ابتدا همه نعمتها را به انسان بدهد، انسان قدردان نباشد.
در زندگی اجتماعی هر کسی مسئولیتی را بر عهده میگیرد، ارزشمندترین کارهایی که در این عالم قابل تصور است، کاری است که در راستای هدف خداوند از خلقت صورت بگیرد؛ این کار، هرگز قابل مقایسه با کارهای دیگر نیست.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در مراسم افتتاحیه
سال تحصیلی 99-98 حوزه علمیه معصومیه؛ قم؛ 1/ 7 / 1398 .