به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,672
بازدید دیروز: 2,474
بازدید هفته: 1,672
بازدید ماه: 117,178
بازدید کل: 23,778,976
افراد آنلاین: 4
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۲۹ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 18 May 2024
السبت ، ۱۰ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۱۷۳- خاطره ای از آزاده شهید سید علی اکبر ابوترابی : بیایید بدرقه‌اش کنیم؟! ۱۳۹۸/۰۸/۱۸

 خاطره ای از آزاده شهید سید علی اکبر ابوترابی  :

  بیایید بدرقه‌اش کنیم؟!

Image result for ‫آزاده شهید ابوترابی‬‎

در اردوگاه تکریت 17، یک سرگرد عراقی به نام حسن بود که بچه‌ها را خیلی اذیت می‌کرد. وقتی به اسرا خبر رسید که مأموریت این سرگرد عراقی تمام شده، همه خوشحال شدند. یکی از اسرا گفت: «یا امشب باید جشن بگیریم یا اینکه دسته جمعی نماز شکر بخوانیم.»
 صبح که شد حسن، ساک به دست از اتاق بیرون آمد. بچه‌ها نگاهش می‌کردند. یک دفعه حاج‌آقا ابوترابی آمد داخل جمع اسرا و گفت: «بیاید بدرقه‌اش کنیم.»
 خیلی ناراحت شدیم اما نمی‌خواستیم روی حرف حاج‌آقا حرفی بزنیم. با اکراه دنبالش رفتیم... حاج‌آقا با خوشرویی، جملاتی به عربی گفت.‌اشک در چشمان افسر جمع شده بود. نمی‌خواست ما بفهمیم. دستی به چشمش کشید. دم در که رسیدیم برگشت و نگاهی به بچه‌ها کرد. مخصوصاً به حاج آقا و ناخواسته دانه‌‌های‌اشک از چشمانش سرازیر شد. بهمان گفت: «شرمنده‌ام کردید.» و بعد خداحافظی کرد و رفت.
چند روز که گذشت، ارشد اردوگاه با چند کیسه شکر آمد و پیغامی آورد. گفت: «این‌ها را حسن برایتان آورده. گفت به شما بگویم این کیسه‌ها برای شماست. فقط مرا ببخشید.»
(روایتگر خاطره: آزاده سرافراز، سعید اسماعیلی، پایگاه اطلاع‌رسانی پیام آزادگان)

Image result for ‫گل لاله‬‎