به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 643
بازدید دیروز: 5,979
بازدید هفته: 14,290
بازدید ماه: 35,260
بازدید کل: 23,697,082
افراد آنلاین: 15
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۱۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 29 April 2024
الاثنين ، ۲۰ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۹ -شرح حکیمانه رهبر معظم انقلاب بر فرازهایی از نهج ‌البلاغه - خطرات درونی نظام جدی است ۱۳۹۸/۰۹/۲۴
شرح حکیمانه رهبر معظم انقلاب بر فرازهایی از نهج ‌البلاغه - ۹

خطرات درونی نظام جدی است

تکبّر غرب در اعلام نظر نسبت به رفتار دیگران
این غربی‌ها عادت کرده‌اند هر کاری که خودشان می‌کنند و دیگران نمی‌کنند، می‌گویند «عجب! شما این کار را نمی‌کنید؟ شما مشروب نمی‌خورید؟ شما زنهایتان را نمی‌برید در مجالس عمومی؟». عجب آدم‌هایی‌اند! هر کاری که خودشان می‌کنند و دیگری نمی‌کند این‌جور است. هر کار دیگران می‌کنند که خودشان بلد نیستند و نمی‌دانند و نمی‌کنند، می‌گویند «عجب! شما این کار را می‌کنید؟ مثلاً شماها اهل نمازید؟ شماها اهل روزه‌اید؟». این عادت غربی‌ها است که یک عدّه مردم متکبّر و مغرورند. البتّه شاید برای خودشان هم خب غروری دارند از‌لحاظ ملّی؛ ای‌کاش مردم ما و روشنفکر‌های ما و تحصیل‌کرده‌های ما هم این غرور را داشتند- غرور ایرانی‌گری را- و زیر بار آنها نمی‌رفتند. آنها از کسی قبول نمی‌کنند؛ فرهنگ است. برای همین هم هست که غرب از اوّلی که وارد میدان سیاست جهانی شده، شروع کرده به صادر کردن فرهنگ خودش؛ یعنی مثلاً شاید از حدود قرن دهم و نهم، از قبل از صفویّه و از حدود اوایل پیدایش صفویّه که اینها وارد شدند در میدانهای بین‌المللی، بااینکه ضعیف هم بودند و از دولت‌های قوی روزگار نبودند، امّا شروع کردند به اثر گذاشتن. همیشه بنا کردند به صادر کردن، به جای پذیرفتن و گرفتن؛ همیشه این‌جوری بود و این‌جوری هستند. حالا بیایند بگویند آقا شما مثلاً کتک می‌زنید، شلّاق می‌زنید؟ بله، شلّاق می‌زنیم. شماها روز روشن می‌زنید یک ملّتی را تارومار می‌کنید، پدرشان را درمی‌آورید، از هیچ‌کس هم نمی‌ترسید، کسی به شما چیزی بگوید دادوفریاد راه می‌اندازید، ما یک مجرمی را سی ضربه شلّاق می‌زنیم. این، توصیه امیرالمؤمنین است.
مجازاتهای اجتماعی مربوط به مدیر متخلّف
«وَ اَخَذتَهُ بِما اَصابَ مِن عَمَلِه»؛‌ برای آنچه از راه این کار به دست آورده‌ او را مؤاخذه کنید، بگویید از کجا آوردی، چطور شد این پول را شما پیدا کردید. البتّه دیدم بعضی‌ها گفته‌اند [یعنی] آن مال را از او بگیر. گرفتن مال از او کار خیلی مهمّی نیست؛ بله، معلوم است مالی که از [راه] ناحق به دست آورده، از او می‌گیرند؛ امّا باید مؤاخذه کنند که تو چرا این مال را به دست آوردی، چطور به دست آوردی. «ثُمَّ نَصَبتَهُ بِمَقامِ المَذَلَّة»؛‌او را خوار کن، در موضع خواری بنشان. «وَ وَسَمتَهُ بِالخِیانَة»؛ او را با خیانت موسوم کن؛ یعنی مُهر خیانت به پیشانی او بزن، بگو به همه که این خیانت کرده. «وَ قَلَّدتَهُ عارَ التُّهمَة»؛ و ننگ تهمت را به گردن او بیاویز؛ یعنی همین کاری که آقای شوشتری در تلویزیون کردند. این توصیه امیرالمؤمنین است.
وظیفه عمل کردن به فرمایشهای امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام)
این البتّه بخشی از این نامه بسیار مهم است. من خواهش می‌کنم آقایانی که عربی می‌دانند، به خود نهج‌البلاغه مراجعه کنند؛ این بهتر است، برای اینکه یک التذاذ بیشتری انسان می‌برد از کلمات خود امیرالمؤمنین. آنهایی [هم] که عربی نمی‌دانند، بدهند این را ترجمه کنند برایشان- یک ترجمه روان و زیبا و سلیسی- و بخوانند. کلام امیرالمؤمنین را هم اگر ما یاد نگیریم و نخواهیم عمل بکنیم به بهانه اینکه هزار سال گذشته، واقعاً روسیاهی خواهد بود برای ما. اینها چیزهایی نیست که با گذشت زمان کهنه بشود؛ در همه شرایط، این حرفها حرفهایی است که واقعیّت دارد.
نیاز همگان به معارف نهج‌البلاغه
... من يک چند جمله‏اى از اين کتاب شريف نهج‎البلاغه را در نظر گرفتم که هم استفاده از کلام اميرالمؤمنين(علیه‌الصّلاة والسّلام) شده باشد، هم به اين مناسبت برخى از نکاتى که در ذهن ما هست، به شما مسئولين درجه اوّل کشور عرض شده باشد، تا هم شما به آنچه منظور نظر اميرالمؤمنين (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در مسائل کلّى حيات است واقف بشويد و هم نظرات ما را اگر بعضى جاهايش باز لازم است که گفته بشود و عرض بشود، مسبوق باشيد؛ و نصيحتى هم باشد؛ چون همه ما محتاج نصيحتيم و ماها که مسئوليم، بخصوص شماها آقايان وزرا که کار هم زياد داريد- واقعاً سرگرم کار و مشغول تلاش شبانه‏روزى هستيد، ممکن است وقت پيدا نکنيد براى تأمّل و تدبّر در برخى از معارف اسلامى و مانند اينها- واقعاً نياز داريم؛ هم شما نياز داريد، هم من نياز دارم.
هشدار نسبت به مستی نعمت
یک جمله از خطبه 151- البتّه در بعضى از نهج‎البلاغه‏ها، 149 است،- نقل می‌کنم. آن چيزى که در اين کلمات موردنظر من است، يک تعبيرى است اميرالمؤمنين(علیه‌الصّلاة والسّلام) دارند که: «فَاتَّقوا سَکراتِ النِّعمَة»؛ بپرهيزيد از مستى نعمت. من با اين جمله سروکار دارم و می‌خواهم راجع به اين يک‌قدرى صحبت بکنم. لذاست که يک دو سطرى از کلام اميرالمؤمنين را هم در اين خطبه، هم در يک خطبه ديگرى معنا می‌کنم.
اهمّیّت تذکّر نسبت به خطرات پیشِ رو در آینده
حالا در خطبه، مخاطب چه کسى بوده، ما درست نمي‌دانيم؛ آيا در خطبه نماز جمعه بوده است که همه بوده‏اند، يا يک جماعت خاصّى بوده‏اند، يا رؤسا و بزرگان قوم بوده‏اند؛ آدم اينها را نمي‌داند؛ چون در تعبيرات عرب، به هر سخنرانى مثلاً پنج دقيقه‏اى هم گفته می‌شود خطبه. مثلاً در يک جماعتى مثل ما، يکى بلند شود يک خطبه‏اى بخواند، پنج دقيقه حرف بزند، به اين هم می‌گویند خطبه؛ قام خطيباً. ممکن است اين‏جور بوده؛ يک جماعت خاصّى بوده‏اند، جمع شده بودند، حضرت خطاب به اينها می‌فرماید: «ثُمَّ اِنَّکم مَعشَرَ العَرَبِ اَغراضُ بَلايا قَدِ اقتَرَب»؛ شما گروه عرب- که مخاطبين آن بزرگوار بوده‏اند- هدف بليّاتى هستيد که به شما نزديک شده است و دارد نزديک می‌شود. يک نگاهى هم حضرت به آينده می‌کنند. خب، حالا در آن زمانى که اين خطبه خوانده مي‌شده، اگر زمان حکومت اميرالمؤمنين بوده است، بايد اين‏جورى بگوييم که زمانى بوده است که يک امپراتورى عظيمى از اقصاى شرق تا مثلاً شامات، در اختيار اين حکومت و اين نظام بوده و يک چيز عظيمى است؛ يعنى فتوحات انجام گرفته بود و يک کشور مستقرّى بر سر کار آمده؛ و اگر قبل از زمان اميرالمؤمنين بوده، باز همين است به اضافه اينکه آن ‏وقت شايد استقرار و آرامش داخلى هم بيشتر بوده. در يک چنين شرايطى که يک حکومتى است و يک قدرت تثبيت‏شده‏اى و يک نظام مقتدرى بر سر کار هست، مهم‏ترين چيزى که در اين نظام بايد تکرار بشود خطرات آينده است؛ اين اساسى‌ترين کار است؛ يعنى نگرش به آينده و خطراتى که در آينده اين مجموعه را تهديد می‌کند. اگر به گذشته بپردازند ضرر کرده‏اند، اگر به پيشرفتها سرگرم بشوند خطر کرده‏اند؛ اگر چنانچه نسبت به آينده با حالت بى‏مبالاتى و احساس غرور و مثلاً فرض کنيد که با اين روحيّه که «چه کسى می‌تواند تعرّضى به جانب ما بکند» برخورد کردند، قطعاً خسارت خواهند کرد. آنچه مهم است اين است که نگاه کنند به آينده- آينده‏نگرى- و خطرات آينده را ببينند.
ضرر بیشتر خطرات درونی
حالا خطرات آينده از چه نوع است؟ ممکن است انواعى باشد. آنچه در اين خطبه مورد توجّه اميرالمؤمنين(علیه‌الصّلاةوالسّلام) است، خطر داخلى است، نه خطر بيرونى؛ خطر درونى. حالا ما هم به‏مناسبت مسئوليّتهايى که داريم در زمان خودمان، واقعاً وقتى نگاه می‌کنیم، از زمان امام(رضوان‌الله‌تعالی‌عليه) تا حالا، [يعنى] از وقتى‏که ماها يک حکومت مستقرّى شديم، از سالهاى سوّم چهارم انقلاب که احساس شد که حکومت، حکومت مستقرّى است، هميشه هروقت بنده و دوستانى که با اينها سروکار داريم- جناب آقاى‌هاشمى، رفقايى که مسئولين برجسته نظام بودند- خواستيم به مسائل تحليلى دقيق نظام بپردازيم، به اين نتيجه رسيديم که اساسى‏ترين خطر، خطر از درون است؛ وَالّا درون اگر مستحکم باشد، همه خطرهاى بيرونى قابل دفاع است، بلکه اگر درون سالم باشد، هرچه از بيرون خطرى متوجّه بشود، درون را حتّى پُرانگيزه‏تر و منسجم‏تر و قوى‏تر هم می‌کند.‌اشکال کار آنجايى است که درون، غير قابل اطمينان باشد؛ آن‏وقت حالا از بيرون هم تهاجمى بشود يا نشود، در هر صورت خطر بزرگى خواهد بود.