به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 8,523
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 13,177
بازدید ماه: 13,177
بازدید کل: 25,000,503
افراد آنلاین: 248
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۴ - نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران- دوگانه جعلی «نهادهای انتخابی- انتصابی» ۱۳۹۹/۰۲/۰۲
نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران-۴

دوگانه جعلی «نهادهای انتخابی- انتصابی»

گفتمانی در واکنش به نظریه جنگ تمدن‌ها/ فولادوند، آشتیانی و شایگان ...

قتل‌های زنجیره‌ای
اواخر آبان 1377، در محافل سیاسی شایعه‌ای مبنی بر ارسال بیانیه‌ای به وسیلة فاکس برای برخی نشریات، پیچید. در آن بیانیه نام 35 نفر از چهره‌های سیاسی و ادبی به عنوان افراد معاند و ضدانقلاب آمده بود و تأکید شده بود که این افراد بزودی کشته شده و به سزای اعمال خود خواهند رسید.۱
یکشنبه اوّل آذر، داریوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران به همراه همسرش در خانه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. 13آذر، محمد مختاری نویسنده و عضو کانون نویسندگان ناپدید و جسد او شش روز بعد پیدا شد. محمد جعفر پوینده عضو دیگر کانون نویسندگان نیز 12 آذر ناپدید و جنازه او نزدیک شهریار کرج پیدا شد.
رهبر معظّم انقلاب بلافاصله ریاست جمهوری را به تشکیل کمیته‌ای خاص با عضویت سه وزیر و اختیارات ویژه موظف ساختند تا موضوع را بررسی نماید و به طور مرتب به رئیس‌جمهور گزارش دهد. با شناسایی عوامل این حرکت زشت، مشخص شد که تعدادی از عوامل منحرف وزارت اطلاعات این کار را انجام داده‌اند! وزارت اطلاعات طی اطلاعیه‌ای این موضوع را مطرح و اعلام داشت: «وزارت اطلاعات با همکاری کمیتة ویژه تحقیق موفق گردید شبکه مزبور را شناسایی، دستگیر و تحت تعقیب و پیگیری قانونی قرار دهد و با کمال تأسف معدودی از همکاران و مسئول ‌ناشناس،‌ کج‌اندیش و خودسر این وزارت که ‌آلت دست عوامل پنهان قرار گرفته و در جهت مطامع بیگانگان دست به این اعمال جنایتکارانه زدند»۲ عاملان اصلی این جنایات؛ مصطفی کاظمی، مهرداد علیخانی، خسرو براتی و سعید امامی معرفی شدند. اقدام وزارت اطلاعات در پذیرش خطای داخلی مورد تقدیر رهبری قرار گرفت و در خطبة نماز جمعه مورخ 18دی 1377، قتلهای زنجیره‌ای را وسیله‌ای برای تضعیف وزارت اطلاعات- که نقش مهمی در امنیت کشور و شناسایی و دستگیری عوامل منافق و گروهکها داشت- عنوان نمودند.
در جریان رسیدگی به قتل‌ها، بنا به اظهار منابع رسمی، سعید امامی در بازداشتگاه خودکشی کرد که این مسئله در‌هاله‌ای از ابهام ماند و البته بیشتر احتمال سر به نیست کردن او می‌رود. سه متهم دیگر محکوم به اعدام شدند که با رضایت خانواده مقتولان به حبس ابد محکوم گردیدند!!
از قتل‌های زنجیره‌ای به عنوان برنامه‌ای برای تخریب چهره نظام و تضعیف نهادهای انقلابی و مقدمه‌ای برای انحراف نظام اسلامی یاد شده است. تسلط به وزارت اطلاعات، تغییر رئیس‌قوّه قضائیه و تضعیف آن، کاهش قدرت نهادهای انقلاب، از جمله اهداف پنهان این قتلها عنوان گردیده است.
مصطفی کاظمی (موسوی) از عوامل اصلی قتل‌های زنجیره‌ای،‌ از افراد مورد حمایت خاتمی و اوّلین اقدام دولت او، انتصاب وی به معاونت امنیت وزارت کشور بود. خاتمی از موسوی به عنوان ذخیره‌های ما در وزارت اطلاعات یاد کرده بود.۳
احکام متهمان قتل‌های زنجیره‌ای صادر شد و پرونده این قتلها بسته شد اما جریان پشت پرده و برنامه‌ریزی و بهره‌بردای‌کنندگان از آن به صورت رازی سر به مُهر باقی ماند و ارتباط مشاوران و نزدیکان رئیس‌جمهور با این قتل‌ها دانسته نشد.۴ البته در افشاگری‌های رئیس‌مرکز اسناد انقلاب اسلامی «حسینیان» و بیانیه «نیازی» دادستان مشخص شد که خاتمی و اعضاء حلقة کیان در این قتل‌ها دخالت داشته و به دنبال اهداف خاص خود بودند که راه به جایی نبردند و در جای خود به این موضوع به طور مشروح خواهیم پرداخت.
حادثه کوی دانشگاه
دولت اصلاحات که شعار «آزادی» را وسیله‌ای برای حاکمیت جریان لیبرالی در حوزه فرهنگ و مطبوعات کرده بود، نسبت به هتاکی‌های مکرّر نشریات به باورها و عقاید دینی و انقلابی مردم بی‌اعتنایی می‌کرد. بعضی از نمایندگان مجلس پنجم، با طرح لایحه «اصلاح قانون مطبوعات» به فکر جلوگیری از آزادیهای افسار گسیخته مطبوعات برآمدند. این مطلب بهانه‌ای شد به دست پایگاههای دشمن، هم در خارج مرزها و هم در داخل برای ایجاد بستر یک فتنة بزرگ، روزنامة سلام به مدیر مسئولی موسوی خوئینی‌ها،‌ با انتشار یک سند محرمانه و مجهول، دورة جدیدی از آشوب‌ها را به وجود آورد. این روزنامه با تیتر «سعید اسلامی (امامی) پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است» در تاریخ 15مهر 1378 مدعی شد که سعید امامی، متهم به قتل‌های زنجیره‌ای،‌ پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده و اذهان را به سمت یک توطئه هدایت شده و متصل و وابسته به قتل‌های زنجیره‌ای سوق داد.
علی یونسی (وزیر اطلاعات دولت خاتمی) از روزنامه سلام شکایت کرد و این روزنامه توقیف شد. علی یونسی گفت: «نامه مربوط به سعید امامی نبوده،‌ بلکه در حوزه مشاورین وزیر،‌ خطاب به وزیر ارسال شده و موضوع نامه نیز مربوط به اصلاح قانون مطبوعات نیست. روزنامه سلام با حذف صدر و ذیل نامه، صرفاً استفاده جناحی و سیاسی نمود.»۵
رادیو آمریکا در گفت‌وگو با علیرضا نوری‌زاده، نشان شجاعت را بر سینة موسوی خوئینی‌ها زده و اعلام کرد: «کاری که روزنامه سلام کرد، به گمان من یکی از شجاعانه‌ترین کارها در تاریخ بیست سالة مطبوعات ایران بود.»۶
سکولارهای دوم خرداد، تلاش می‌کردند تا در ادامة تفسیر ناصواب از دوم خرداد، یک صحنة درگیری میان به اصطلاح دو سوی حاکمیت یعنی رهبری و رئیس‌جمهور ایجاد کنند. محمدعلی ابطحی (رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور و عضو مجمع روحانیون مبارز) دربارة این روند گفته بود: «آقای خاتمی 20میلیون نفر پشت سر دارد، آقای خامنه‌ای  8 میلیون رأی آورد. اگر درگیری به وجود آید، شما مطمئن باشید که آقای خامنه‌ای پیروز نخواهد شد.»۷ چنین حرفی را قبلاً (آیت‌الله) حسینعلی منتظری هم زده بود!
با دعوت دفتر تحکیم وحدت (بازوی دانشجویی اصلاح‌طلبان) برای اعتراض به توقیف روزنامة سلام، حدود 20 تا 30 نفر از اعضای دفتر در خیابان‌های داخل کوی دانشگاه تهران شروع به تجمع، راهپیمایی و شعار دادن نمودند که شعارها رفته رفته رنگ و بوی ضدیت با نظام و برخی مسئولان را پیدا کرد. به دلیل عدم استقبال دانشجویان از این حرکت، ماجرا را به بیرون کوی دانشگاه کشاندند و نیروی انتظامی وارد ماجرا شد.
دخالت نیروی انتظامی و با حمله گروهی لباس شخصی با شعار «یازهرا» به خوابگاه دانشجویان و با کشته‌‌سازی احمد باطبی- که بعدها اعتراف کرد که زیر پیراهن را به خون حیوانات در داخل خانه رنگی کرده بود- اعتراضات را شدّت بخشیدند!
 حضور تعدادی از اعضاء مجمع مثل موسوی لاری، مجید انصاری، علی‌اکبر محتشمی‌پور و برخی از عناصر وزارت علوم،‌ در میان آشوبگران، محل تأمل است. سید محمد خاتمی در غیاب حسن روحانی (که به عنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی و در خارج کشور بود) به عنوان رئیس‌جمهور اجازة دخالت نیروی بسیج را نمی‌داد.

 ۸در دیدار تعدادی از دانشجویان در حسینیه امام خمینی با رهبر انقلاب، معظم‌له ضمن تأسف‌بار خواندن حادثة کوی دانشگاه و تقبیح حملة عناصر مشکوک به خوابگاه دانشجویان،‌ دانشجویان را به دشمن‌شناسی، عدم غفلت از دشمن،‌ شناسایی غریبه‌هایی در لباس خودی و دست‌های پنهان فراخواندند و هدف دشمن را قرار‌دادن دانشجویان در مقابل نظام معرفی کردند.۹ در عصر همان روز 24تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در نامه محرمانه‌ای به رئیس‌دولت اصلاحات، سید محمد خاتمی- که بعدها نامه علنی شد- از او خواستند در برابر دوستان آشوب‌طلب خود سکوت و مسامحه نکند و به وظیفة انقلابی و ملی خود عمل کند. سید محمد خاتمی که در این پنج روز در برابر یورش به اساس نظام سکوت کرده بود و مانع اقدام بسیج می‌شد، در برابر این نامه هم، هیچ عکس‌العملی نشان نداد.۱۰
رهبر معظّم انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملت شریف ایران و نیروهای انقلابی، خواستار حفظ هوشیاری و آمادگی لازم برای فروخواباندن این فتنة بزرگ شدند. در این پیام کوتاه اما بصیرت‌افزا و روشنگر، ضمن اشاره به توطئة دشمنان و جمعی از اشرار و گروهکهای سیاسی ورشکسته و تخریب اموال و ارعاب و عربده‌جویی آنها در تهران، مردم به هوشیاری و اجازه شرارت ندادن به ‌آنان و نظام اسلامی به منکوب کردن آنها، دعوت شده‌اند.
به مسئولان در دولت بخصوص مسئولین امنیت عمومی تأکید شده است که با درایت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را در جای خود بنشانند و بی‌شک کسانی که چشم به فتنه‌انگیزی‌های این روسیاهان دوخته‌اند، مأیوس خواهند شد.۱۱
با بازگشت روحانی از سفر و تأکید رهبر انقلاب، شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد که بسیج باید وارد صحنه شود و روحانی در مذاکره با سردار صفوی- فرمانده کل سپاه- به سپاه نیز اجازه داد وارد عرصه شود. با ورود بسیج و سپاه، ظرف چند ساعت فتنه تمام شد. عناصر دستگیر شده در دادگاه اعتراف به حمایت مسئولان برخی از وزارتخانه‌ها و عناصر مشخص از دولت و مجلس به عنوان اپوزیسیون و نیروهای مخالف‌، کردند!
مردم در پاسخ به پیام رهبر انقلاب در 23 تیرماه، در تهران و شهرهای بزرگ حماسه آفریدند و با حضور میلیونی خود، مشت محکمی بر دهان یاوه‌گویان کوبیدند. در مراسم راهپیمایی تهران، حسن روحانی سخنرانی کرد.
ادامه گفت‌وگوهای اقتصادی با اروپا!
پس از پیروزی خاتمی در دوم خرداد 1376 و بازگشت سفرای اروپایی به کشور و پایان بحران میکونوس، دور جدیدی از گفت‌وگوهای بین ایران و اروپا در تیرماه 1377 در تهران آغاز شد. نام انتقادی از این گفت‌وگوها که در زمان ریاست جمهوری‌‌هاشمی رفسنجانی شروع شده بود، حذف گردید. براساس گزارش فوریه سال 2001 کمیسیون اروپایی، گفت‌وگوهای فراگیر، امکان تبادل‌نظر در موضوعات ذیل را فراهم می‌کرد:
موضوعات جهانی شامل تروریسم، حقوق بشر و اشاعه تسلیحات.
موضوعات منطقه‌ای شامل عراق، خلیج‌فارس، آسیای مرکزی و روند صلح خاورمیانه.
 زمینه‌های همکاری درخصوص مواد مخدر، پناهندگان، انرژی،‌ تجاری و سرمایه‌گذاری. ۱۲
خاتمی در سال 1999 برابر با 1378 به ایتالیا و فرانسه و آلمان رفت و رؤسای ایتالیا، اتریش و یونان به ایران آمدند. با وجود همراهی و همکاری خاتمی با کمیسیون اروپا و کوتاه آمدن از مواضع نظام، اروپایی‌ها بعد از چهار دوره گفت‌وگو، ناراضی بودند و دلیل آن هم عدم تغییر جدّی در رفتار ایران یعنی تسلیم نشدن بود.
خاتمی نتوانست نظر مثبت آمریکا و اروپا را جلب کند، به طوری که در قطعنامه 22 آوریل 2002 (دوم اردیبهشت 1381)،‌ اغلب این کشورها به این قطعنامه- که ایران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کرد- رأی مثبت دادند.۱۳ البته این قطعنامه رأی نیاورد. اتحادیة اروپا، در 20 ژوئن 2004 برابر با (19خرداد 1383) با صدور بیانه‌ای، ایران را به آنچه «تداوم نقض حقوق بشر می‌خواند» محکوم کرد!
تاکتیکها و روشهای تنش‌زدایی خاتمی و دولت ایران، کمترین تأثیری در روند فشارها و اتهامات غرب و آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی نداشت و او علیرغم کوتاه آمدن از بعضی اصول و همراهی با آنان، در جلب اعتماد آنها موفق نبود، چرا که آنان عقب‌نشینی نظام از کلیة اصول انقلابی و دینی را مطالبه داشتند.
نظریه گفت‌وگوی تمدن‌ها
سید محمد خاتمی در سخنرانی سالیانة خود در مجمع عمومی سازمان ملل در 30مهر 1377،‌ نظریة گفت‌وگوی تمدنها را مطرح ساخت. این سازمان نیز سال 2001 میلادی را به همین نام «سال گفت‌وگوی تمدنها» اعلام کرد. خاتمی گفت: «به نام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می‌کنم که: «سال 2001 از سوی سازمان ملل متحد، سال گفت‌وگوی تمدنها پذیرفته شود تا با این گفت‌وگوها نخستین گامهای ضروری در جهت تحقق عدالت و آزادی جهانی برداشته شود.» البته در همان سال و در پی حادثه 11 سپتامبر ایران به عنوان یکی از سه کشور محور شرارت از سوی جرج بوش معرفی گردید و برخورد تمدنها به جای گفت‌وگوی تمدنها،‌ رخ نمود!
کنفرانس برلین
بعد از ناکامی اصلاح‌طلبان در پروژه قتلهای زنجیره‌ای و توطئة 18 تیرماه 1378 و موفقیت در کسب اکثریت مجلس ششم، عناصر سکولار با هدایت اتاق فکر خارج، تصمیم گرفتند که ارتباط و هم‌اندیشی با اپوزیسیون خارج کشور داشته باشند.
یوشگا فیشر، وزیر خارجه آلمان بانی این کنفرانس شد. او در نیمة دوم اسفند 1378 به ایران سفر کرد و پس از دیدار با سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور و دیگر مقامات دولتی و ابراز خرسندی از پیروزی ‌آنان در مجلس ششم به آلمان بازگشت و مقدمات این کنفرانس را فراهم کرد. 19 تا 21 فروردین 1379 برلین شاهد این کنفرانس بود. از تهران سفیران اصلاحات عبارت بودند از: عزت‌الله سحابی، محمود دولت‌آبادی، اکبر گنجی، مهرانگیز کار، شهلا شرکت، حسن یوسفی اشکوری، حمیدرضا جلایی‌پور، کاظم کردوانی، علی افشاری، علیرضا علوی‌تبار، شهلا لاهیجی، جمیله کدیور. بعضی از آنان همکاران خاتمی در حلقة کیان بودند. در جزوة راهنمای کنفرانس مباحثی مانند «اصلاح فهم از اسلام، همخوان و هم‌ساز کردن اصول اسلامی با موازین یک جامعة بیدار و آزاد، و جدایی دین از سیاست» درج شده بود! میشل آلوایس یکی از اعضای حزب سبز و سخنگوی کنفرانس، طی اظهاراتی، صراحتاً اهداف این کنفرانس را لیبرالیزه کردن ایران عنوان کرد!
۱۴مرگ بر جمهوری اسلامی، لخت شدن یکی از مردان (ظاهراً عضو چریکهای فدایی خلق بود)، رقصیدن زن رقاصه‌ای که حزب کارگران کمونیست آورده بود، ویولون زدن، سخنرانیهای ضددینی، از جمله برنامه‌های این کنفرانس بود!
پخش گزیده‌هایی از این کنفرانس، خشم عمومی و شخصیتها و مراجع تقلید را برانگیخت. رسانه‌ها و افراد اصلاح‌طلب که قافیه را باخته دیدند به پخش آن از صدا و سیما به عنوان اشاعة فحشا، اعتراض کردند! سید محمد خاتمی، سکوت اختیار کرد لکن چهار روز بعد از پخش بخشهایی از فیلم کنفرانس از شبکه اوّل سیما، در سوم اردیبهشت 1379 در جمع کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، این کنفرانس را محکوم کرد، اما درخصوص محتوای آن اظهار داشت: «بنده الحمدلله موفق به دیدن کل و جزء جریان کنفرانس برلین نشدم، ولی شنیدم بعضی شرکت‌کننده‌ها حرفهای خوب و معقول زده‌اند. آیا بناست تمامی کنفرانسها و سمینارهایی را که از آغاز انقلاب تاکنون در خارج از کشور برگزار شده از آرشیو بیرون بکشند و نشان دهند؟» ۱۵ و بدین‌گونه از محکومیت کامل و مطلق کنفرانس طفره رفت!!
دور دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی
در دورة هشتم ریاست جمهوری اسلامی ایران،‌ سید محمد خاتمی، سیاست تردید را پیش گرفت تا از سوی شخصیتهای سیاسی دعوت به کاندیداتوری شود. با انتشار نامه 225 نمایندة مجلس ششم که در اختیار اصلاح‌طلبان بود، ‌خطاب به او و درخواست برای کاندیداتوری، در سومین روز ثبت‌نام، وارد صحنة رقابت‌های انتخاباتی شد و در جمع خبرنگاران برای اعلام نامزدی خود، سه بار از گفتن بازایستاد و اشکهای خود را از چشمهایش برگرفت و این سوژه‌ای شد برای فیلم تبلیغاتی غم‌انگیز او!! در جریان تبلیغات انتخاباتی، طرفداران او با بیان شعارهایی چون «عدم کفایت اختیارات رئیس‌جمهور»، «تبدیل انتخابات به همه‌پرسی» و... موجی از نوعی دوقطبی شدن در نظام و حرکت به سوی کلید زدن خروج از نظام را به راه‌انداختند. برپایی 8400 ستاد انتخاباتی، 1600 جلسه سخنرانی، 6 هزار همایش، انتشار 5/7 میلیون پوستر و تراکت و رقمی بیش از 12 میلیارد تومان در آن زمان، بخشی از تبلیغات انتخاباتی سید محمد خاتمی بود.

۱۶احمد توکلی، علی شمخانی، حسن غفوری‌فرد، علی فلاحیان، عبدالله جاسبی، منصور رضوی، شهاب‌الدین صدر،‌ محمود کاشانی، مصطفی‌‌هاشمی‌طبا، از جمله نامزدهای تأیید صلاحیت شده در این دوره بودند که بعضاً برای گرم کردن فضای رقابت، نامزده شده بودند.
انتخابات در 18 خرداد 1380 برگزار شد و سید محمد خاتمی با کسب 77درصد آرا برای دومین بار به عنوان رئیس‌جمهوری اسلامی ایران انتخاب گردید. علیرغم تلاش افراطیون جریان دوم خرداد که سعی داشتند پیروزی خاتمی را حذف اسلامیت نظام جلوه دهند و خاتمی را در رسیدن به اهداف خود و سکولاریزه کردن نظام همراه سازند، رهبر معظّم انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری خاتمی، در بیانات خود،‌ دولت هشتم و رئیس‌جمهور را به موضوع تهاجم فرهنگی دشمن، انواع فساد و ضرورت برخورد با اباحی‌گری اعتقادی و عملی متذکر گردیده و خواهان مبارزه جدّی با مفاسد اقتصادی و مالی شدند.
من به دوستان- از جمله به رئیس‌جمهور محترم- قبلاً این را عرض کرده‌ام. یکی از مسائلی که دشمن به‌طور جدّی در کشور تبلیغ می‌کند، مسئله اباحی‌گری است. اباحی‌گرىِ اعتقادی و عملی، یعنی پایبندیها و تقیدات و تکیه‌گاه‌هایی که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصی عازم و مصمم می‌کند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن. این را باید جدّی بگیرید. یکی از سیاستهای دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند. چند سالی است که این را در تبلیغاتشان شروع کرده‌اند. بنده از همان اوایلی که این تبلیغات در رفتارهای دشمنان کشور، اجرایی و عملیاتی شده بود- حدود ده، یازده سال پیش- متوجه این نکته شدم و به همه، بخصوص به مسئولان فرهنگی هشدار دادم و گفتم اینها می‌خواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابی که یکی از افتخارات تاریخ بشری در زمان ماست؛ انقلابی که یک ملت با دست خالی و به برکت ایمان، آن هم در مقابل یک دژ علی‌الظاهر تسخیرناپذیرِ استکبار در این منطقه آن را بر پا کرد و موفق شد؛ انقلابی به نام خدا؛ انقلابی در راه ارزش‌های اسلامی؛ انقلابی که ملت‌های مسلمان را به اسلام‌شان امیدوار و به هویت اسلامی‌شان دلگرم کرد؛ انقلابی که در همه نقاط جهان ملت‌ها را خودباوری بخشید و آنها احساس کردند که یک ملت- وقتی که عزم و اراده‌ای از خود نشان دهد – می‌تواند بر بزرگترین موانع پیروز شود و فائق آید.
دشمنان می‌خواستند پیام آزادی، معنویت، ارزش و فضیلت و کرامت انسانی‌ای را که در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این کاری بود که به صورت برنامه‌ریزی شده و با انواع و اقسام طُرق تبلیغاتی، آن را دنبال کردند. البته- متأسفانه- یک عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبلیغ کردند و هنوز هم می‌کنند. این برای آن است که پشتوانه فکری- که در واقع تکیه‌گاه اراده و عزم راسخ مردم است- از آنها گرفته شود و مردم احساس کنند پشتشان خالی است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهی که انسان در آن قدم گذاشته، می‌شود آن راه را ادامه داد؟ همه باید مسائل فرهنگی را جدّی بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگری است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهای خلافِ اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد می‌شود. اینها چیزهایی است که همه مسئولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسئولان فرهنگی نیست.
فساد انواع و اقسامی دارد که فسادهای مالی و اقتصادی از جمله آنهاست. یکی از بزرگترین مسئولیت‌های مسئولان کشور- از جمله رئیس‌جمهوری محترم- تعقیب مفاسد مالی و اقتصادی است که باید در برنامه دولت قرار گیرد...
یک جریان فساد هم فسادهای اخلاقی و رواج منکرات است. با این هم باید مقابله و مبارزه کرد. ما خوب می‌دانیم، این جزو تعالیم اسلام است که با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقی آشنا کرد و از منکرات دور نگه‌داشت. این به جای خود درست؛ اما با شیوع منکرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله کرد. اسلام مرتکبِ منکر را نصیحت و هدایت می‌کند؛ اما حد هم برای او می‌گذارد. با صِرف زبان و توصیه نمی‌شود کاری کرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید که هوسهای یک عده معدود و یک گروه کوچک و‌اندک در داخل جامعه، موجب اغوای ذهن و فکر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنی شود که هیچ انگیزه فسادی ندارند. شما باید جلوِ آن‌گونه افراد را بگیرید. همه مسئولان بخشهای مختلف کشور در این زمینه مسئولند. اجازه ندهید عده‌ای با تکیه به نام آزادی- که واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی‌گریست که چه سوءاستفاده‌هایی از این نام می‌شود- منکرات و فحشا و بی‌بندوباری را در جامعه رایج کنند. عکس‌العملِ آن این است که عده‌ای به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه. ۱۷
سید محمد خاتمی با دریافت حکم تنفیذ خود،‌ کابینة خود را به مجلس ششم معرفی کرد که مجلس در جلسة مورخ 30مرداد 1380، به تمامی اعضاء کابینه پیشنهادی وی رأی اعتماد داد.
از دولت هشتم چهار وزیر استیضاح شدند که رأی اعتماد مجدد گرفتند و یک وزیر (وزارت راه) احمد خرم نیز موفق به اخذ رأی اعتماد مجدد نشد و رحمان دادمان به جای او وزیر راه شد.
پی نوشت‌ها:
1- قتل‌های زنجیره‌ای یا کودتای خزنده علیه انقلاب اسلامی، پنج‌شنبه 19 آذر 1385
2- روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۶/10/1377
3- سخنرانی روح‌الله حسینیان، رئیس‌ مرکز اسناد انقلاب اسلامی با عنوان «آن سوی اصلاحات»، در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، آفتاب نیوز، ۳۱/2/1387
4- قتل‌های زنجیره‌ای یا کودتای خزنده علیه انقلاب اسلامی، به نقل از بچه‌های سوم تیر، 19 آذر 1385
5- روزنامه کیهان، ۱۶/4/1378
6- پایان داستان غم‌انگیز، ص 107
7- سودای سکولاریسم، ص 205
-8 سایت خبری آفتاب، ۱۳/11/1387 به نقل از مرتضی نبوی (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام)
9- دیدار مورخ ۲۱/4/1378
10- متن نامه را در کتاب «مجمع روحانیون مبارز» صص 232-230 مطالعه نمایید.
11- پیام ۲۲/4/1378
۱۲- سیاست خارجی دولت خاتمی، صص 164و165.
۱۳- همان، ص 226.
۱۴- سودای سکولاریسم، ص 222.
۱۵- همان، ص 166.
۱۶- همان، ص231.
۱۷- مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، 11/5/1380.