1012 - پژمان کریمی : خلیجفارس ایرانی است! ۱۳۹۹/۰۲/۰۸
خلیجفارس ایرانی است!
۱۳۹۹/۰۲/۰۸
پژمان کریمی
اسناد و گزارههای روشن تاریخی همچون اطلس بطلمیوس، کتاب «از ایندی تا ایبری» استرابون، نقشهها و کتابها وزارت دریاداری انگلستان با نام «راهنمای دریایی خلیج فارس» و... با قاطعیت گواهی میدهند که در طول تاریخ هیچگاه خلیج فارس حاکمیت غیرایرانی را تجربه نکرده است و از این رو با جرات میتوان حکم داد که خلیج فارس دارای ماهیت ایرانی است.
با تاسف باید گفت که از قرن 18 میلادی، آشفتگیهای اجتماعی و سیاسی و ضعف برخی حکومتها در ایران موجب شد که استعمارگران اروپایی – پرتغالیها و انگلیسیها و... - به خلیج فارس وارد شوند و در پی سلطه بر این منطقه دریایی استراتژیک برآیند. آنها میدانستند که برای دستیابی به عمق و نقطه تثبیت نفوذ بر ایران و سرزمینهای حاشیه خلیج فارس باید بر این منطقه استیلا یابند. چنین بود که در بخشی از تاریخ شاهد دستاندازی استعمارگران به جزایر خلیج فارس و به ویژه بحرین، تنب بزرگ و کوچک، بوموسی هستیم.
در دوران قاجار ضعف نظامی و دفاعی قاجارها موجب اشغال جزایر ایرانی شد و در ادامه؛ میبینیم که دولت غاصب انگلستان به بهانه حمایت از شیوخ عرب و امارت متصالحه، به اشغالگری مشغول میشود. در سال 1948 رسما و به طور کامل جزایر تنب بزرگ و کوچک و بوموسی اشغال میشوند. تیمورتاش وزیر دربار رضاخان و نفر دوم حکومت پهلوی اول با هدف ایراندوست جلوه دادن و مقتدرنمایی به نفع رژیم پهلوی اول، به ظاهر در پی آزادیسازی جزایر ایرانی با اتکا به روش مذاکره بر میآید اما طرفی بر نمیبندد. تیمورتاش به ناچار به نمایندگی از طرف حکومت پهلوی با لحنی ذلتبار بیان میکند که ایران به شرط آزادی جزایر سهگانه حاضر است که از ادعای حاکمیت بر بحرین چشم بپوشد. مسئله جزایر سهگانه و بحرین در زمان پهلوی دوم نیز موضوعیت دارد. محمدرضا پهلوی نیز مانند پدرش تلاش میکند با ژستهای ایراندوستانه، خود را در حال مبارزه برای رفع اشغال جزایر ایرانی نشان دهد. در نهایت دولت انگلستان برای کاستن از فشار مردم ایران بر حکومت پهلوی دوم، به گفته تیمورتاش بر میگردد: تخلیه جزایر سهگانه به شرط جدا شدن رسمی بحرین از ایران. سال 1350 سالی تلخ برای مردم ایران بود. در این مقطع زمانی، با نقشه و دسیسه انگلستان، بحرین از پیکره ایران جدا میشود. محمدرضا پهلوی این تجزیه را خواست مردم ساکن بحرین معرفی میکند در حالی که – بنا به تاکید مورخان- هیچ انتخاباتی در بحرین برپا نشد. شاه معدوم در ادامه توجیهات خود خبر میدهد که به زودی نفت بحرین تمام میشود! خاطرات اسدالله علم مقام دربار پهلوی دوم و دوست نزدیک وی، درباره روند جدایی بحرین و سکوت خائنانه مجلس شورای ملی در قبال تجزیه ایران خواندنی است.
تفالههای دوران نحس سلطنت اما برای سرپوش گذاشتن به خیانت پهلویها و به ویژه پهلوی دوم، ادعا دارند؛ «اگر بحرین جدا نمیشد علاوه بر بحرین، جزایر سهگانه نیز از کف میرفت.» این توجیه احمقانه در حالی است که باید پاسخ دهند:
چرا باید حکومت پهلوی اجازه میداد بخشی از خاک کشور جدا شود و این جدایی را به عنوان یک پیروزی قلمداد سازد؟ همچنین کدام عقل سلیم میتواند حکم کند جدا شدن بحرین که دارای منابع عظیم نفتی و موقعیت استراتژیک است نسبت به سه جزیره دیگر، اهمیت کمتری داشته و دارد؟
این افتخار جمهوری اسلامی است که در جنگی نابرابر و هشتساله؛ و در حالی که دهها کشور در حمایت از رژیم متجاوز بعث عراق بر آمده بودند؛ اجازه نداد بخش کوچکی از ایران جدا شود. جدیت نظام دینی در نگاهبانی از تمامیت ارضی ایران تا جایی است که جدیترین دشمنان جمهوری اسلامی نیز تصور کوتاه آمدن نظام بر سر بخشی از ایران را در خیال نیز محال میدانند. بدیهی است که افتخار یادشده جز با شهادت و فداکاری هزاران رزمنده به دست نیامده است.
در روز ملی خلیج فارس - دهم اردیبهشت- یاد نگاهبانان خلیج فارس و جزایر ایرانی آن را گرامی میداریم!
اسناد و گزارههای روشن تاریخی همچون اطلس بطلمیوس، کتاب «از ایندی تا ایبری» استرابون، نقشهها و کتابها وزارت دریاداری انگلستان با نام «راهنمای دریایی خلیج فارس» و... با قاطعیت گواهی میدهند که در طول تاریخ هیچگاه خلیج فارس حاکمیت غیرایرانی را تجربه نکرده است و از این رو با جرات میتوان حکم داد که خلیج فارس دارای ماهیت ایرانی است.
با تاسف باید گفت که از قرن 18 میلادی، آشفتگیهای اجتماعی و سیاسی و ضعف برخی حکومتها در ایران موجب شد که استعمارگران اروپایی – پرتغالیها و انگلیسیها و... - به خلیج فارس وارد شوند و در پی سلطه بر این منطقه دریایی استراتژیک برآیند. آنها میدانستند که برای دستیابی به عمق و نقطه تثبیت نفوذ بر ایران و سرزمینهای حاشیه خلیج فارس باید بر این منطقه استیلا یابند. چنین بود که در بخشی از تاریخ شاهد دستاندازی استعمارگران به جزایر خلیج فارس و به ویژه بحرین، تنب بزرگ و کوچک، بوموسی هستیم.
در دوران قاجار ضعف نظامی و دفاعی قاجارها موجب اشغال جزایر ایرانی شد و در ادامه؛ میبینیم که دولت غاصب انگلستان به بهانه حمایت از شیوخ عرب و امارت متصالحه، به اشغالگری مشغول میشود. در سال 1948 رسما و به طور کامل جزایر تنب بزرگ و کوچک و بوموسی اشغال میشوند. تیمورتاش وزیر دربار رضاخان و نفر دوم حکومت پهلوی اول با هدف ایراندوست جلوه دادن و مقتدرنمایی به نفع رژیم پهلوی اول، به ظاهر در پی آزادیسازی جزایر ایرانی با اتکا به روش مذاکره بر میآید اما طرفی بر نمیبندد. تیمورتاش به ناچار به نمایندگی از طرف حکومت پهلوی با لحنی ذلتبار بیان میکند که ایران به شرط آزادی جزایر سهگانه حاضر است که از ادعای حاکمیت بر بحرین چشم بپوشد. مسئله جزایر سهگانه و بحرین در زمان پهلوی دوم نیز موضوعیت دارد. محمدرضا پهلوی نیز مانند پدرش تلاش میکند با ژستهای ایراندوستانه، خود را در حال مبارزه برای رفع اشغال جزایر ایرانی نشان دهد. در نهایت دولت انگلستان برای کاستن از فشار مردم ایران بر حکومت پهلوی دوم، به گفته تیمورتاش بر میگردد: تخلیه جزایر سهگانه به شرط جدا شدن رسمی بحرین از ایران. سال 1350 سالی تلخ برای مردم ایران بود. در این مقطع زمانی، با نقشه و دسیسه انگلستان، بحرین از پیکره ایران جدا میشود. محمدرضا پهلوی این تجزیه را خواست مردم ساکن بحرین معرفی میکند در حالی که – بنا به تاکید مورخان- هیچ انتخاباتی در بحرین برپا نشد. شاه معدوم در ادامه توجیهات خود خبر میدهد که به زودی نفت بحرین تمام میشود! خاطرات اسدالله علم مقام دربار پهلوی دوم و دوست نزدیک وی، درباره روند جدایی بحرین و سکوت خائنانه مجلس شورای ملی در قبال تجزیه ایران خواندنی است.
تفالههای دوران نحس سلطنت اما برای سرپوش گذاشتن به خیانت پهلویها و به ویژه پهلوی دوم، ادعا دارند؛ «اگر بحرین جدا نمیشد علاوه بر بحرین، جزایر سهگانه نیز از کف میرفت.» این توجیه احمقانه در حالی است که باید پاسخ دهند:
چرا باید حکومت پهلوی اجازه میداد بخشی از خاک کشور جدا شود و این جدایی را به عنوان یک پیروزی قلمداد سازد؟ همچنین کدام عقل سلیم میتواند حکم کند جدا شدن بحرین که دارای منابع عظیم نفتی و موقعیت استراتژیک است نسبت به سه جزیره دیگر، اهمیت کمتری داشته و دارد؟
این افتخار جمهوری اسلامی است که در جنگی نابرابر و هشتساله؛ و در حالی که دهها کشور در حمایت از رژیم متجاوز بعث عراق بر آمده بودند؛ اجازه نداد بخش کوچکی از ایران جدا شود. جدیت نظام دینی در نگاهبانی از تمامیت ارضی ایران تا جایی است که جدیترین دشمنان جمهوری اسلامی نیز تصور کوتاه آمدن نظام بر سر بخشی از ایران را در خیال نیز محال میدانند. بدیهی است که افتخار یادشده جز با شهادت و فداکاری هزاران رزمنده به دست نیامده است.
در روز ملی خلیج فارس - دهم اردیبهشت- یاد نگاهبانان خلیج فارس و جزایر ایرانی آن را گرامی میداریم!