به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,977
بازدید دیروز: 2,123
بازدید هفته: 10,164
بازدید ماه: 15,954
بازدید کل: 23,504,326
افراد آنلاین: 6
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۰۹ فروردین ۱٤۰۳
Thursday , 28 March 2024
الخميس ، ۱۸ رمضان ۱٤٤۵
فروردین 1403
جپچسدیش
321
10987654
17161514131211
24232221201918
31302928272625
آخرین اخبار
۱۳ -ده گفتار از رهبرمعظم انقلاب در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم(ع): تلاش پیامبر اکرم(ص) برای ایجاد جامعه اسلامی ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
ده گفتار از رهبرمعظم انقلاب در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم(ع)  - ۱۳

تلاش پیامبر اکرم(ص) برای ایجاد جامعه اسلامی

اسلام آمد و با یک فریاد، مقدّمات انقلاب خود را فراهم کرد. سیزده سال این مقدّمات به طول انجامید و انقلاب به ثمر نرسید. تا وقتى پیغمبر(ص) در مکّه است، همه‏اش تلاش و کوشش است؛ امّا کوششى که از نظر کوته‏بینان، کوششی است بى‏ثمر؛ همه‏اش فدا دادن است، همه‏اش شکنجه کشیدن است، همه‏اش مطرود خویش و بیگانه بودن است و یک جا تبعید دسته جمعى شدن است به شعب ابى‏طالب1؛ گرسنگى‏ها و محرومیّتها و صدمه خوردنها و یأس‏ها و تردیدها و دودلى‏ها براى افراد کم‏ایمان.
اینها مقدّمات انقلاب است؛ اینها ضرورتهایی است که رسیدن به آن قلّه‏ حاکمان یک جامعه‏ انسانى متوقّف است بر آن. تا اینکه پیغمبر(ص) هجرت می‌کند. اینجا انقلاب به نقطه‏ ثمربخشى میرسد، آن وقت یک جامعه‏اى به وجود مى‏آید.
شاید من این را در ضمن همان بحثها گفته باشم که هجرت پیغمبر(ص) یک امر غیر قابل پیشبینى نبود، یک امر تصادفى نبود. غالباً خیال می‌کنند که هجرت پیغمبر(ص) یک امر تصادفى است؛ یعنی اتّفاقا یک عدّه‏اى از انصار آمدند نشستند قرآن را گوش کردند، بعد پیغمبر(ص) را به مدینه دعوت کردند، پیغمبر(ص) هم به مدینه رفت و بعد هم در مسجد مشغول موعظه‏ى مردم شد تا اینکه از دنیا رفت.
قضیّه این نبود. در آن زمان دو نیاز در مقابل هم قرار گرفت، دو چیز بشدّت به یکدیگر نیازمند بودند: مدینه نیازمند یک آیین نو است که یک زندگى تازه‏اى را برایش به ارمغان بیاورد. مدینه از جنگها خسته شده، از خونریزى‏ها به ملالت نشسته، برادرکشى‌گریبان او را آنچنان گرفته که او را از زندگى بیزار کرده؛ یک مدینه‏ محتاج، یک مدینه فقیر، یک مدینه‏ مورد تحقیر، یک مدینه‏ بازیچه‏ى یهود، مدینه‏اى که بزرگانش هم نمی‌توانند با هم کنار بیایند تا چه برسد به عوامش و مردم خرده‏پا. مدینه محتاج یک نیرویی، یک قدرتى، یک برنامه‏، یک قانون و یک نفرى است که بیاید و بتواند مدینه را اداره کند.
نیاز دوم، نیاز پیغمبر اسلام(ص) است. پیغمبر اسلام(ص) بعد از آنکه در مکّه خطّ او را نخواندند، خویشانش او را طرد کردند، یاران او را شکنجه کردند، در طائف او را نپذیرفتند و با سنگ از او پذیرایی کردند و یک شب هم نگذاشتند در آنجا بماند2 و قبائل اطراف مکّه هر کدام به یک شکلى به او پاسخ رد دادند و نجیب‏ترین قبائلى که با او رو‌به‌رو شد، در مقابل قبول اسلام، جانشینى او را طلب کرد3، بعد از آنکه از این همه شکستهای حتمی عبور کرد _ شکست‌هاى ضرورى، شکست‌های حتمی، شکست‌هاى اجتناب‏ناپذیر؛ شکست‌هایی که یک نهضت تا از آن مرحله‏ها نگذرد، هرگز به پیروزى نمی‌رسد؛ شکست‌هایی که در حکم سالیان ده و یازده و دوازده است براى یک آدمى که می‌خواهد به سن چهارده و پانزده و شانزده برسد _ نیازمند یک زمینه‏ آماده و مستعد، نیازمند یک مدینه، نیازمند یک عدّه انسان عطشناک، نیازمند یک زمینه‏اى است که بذر سالم و ثمربخش خود را در آنجا بپاشد.
ناگهان این دو نیاز رو‌به‌روى هم قرار می‌گیرد. پیغمبر(ص) پیشنهاد می‌کند، آنها می‌بینند عجب چیز خوبى است و قبول می‌کنند. بعد، پیغمبر(ص) زمینه‏ کار را محکم‏تر می‌کند، با آنها پیمان می‌بندد، بعد هم شبانه بلند می‌شود مى‏آید مدینه و به دوستانش میگوید که وقتى من رفتم، همه‏تان بیایید مدینه و همه هجرت کنید و واجب می‌کند هجرت را براى یارانش و پیروانش، و در مدینه یک حکومت، یک جامعه، یک مدنیّت نو، یک تشکیلات نو، یک قواره‏ ایده‏آل براى زندگى انسان به وجود مى‏آورد.
مقرّرات اسلامی برای ایجاد جامعه اسلامی
براى اداره‏ این جامعه، یک مکتبى هم از طرف خدا آمده؛ یک سلسله معارف آمده، یک سلسله مقرّرات حقوقى آمده: شما اگر دزدى کنى، مجازاتش این است. اگر بر سر دیگرى زدى، مجازاتش این است. تو‌ای حاکم! اگر استبداد ورزیدى، مجازاتت این است. تو‌ای محکوم! اگر استبداد او را دیدى و چنین و چنان نکردى، یا چنین و چنان کردى، مجازاتت این است. آن کسانى که زور می‌گویند، مجازاتشان این است. آن کسانى که میخواهند به خدا نزدیک شوند، راهش این است. آن کسانى که علاقه‏مند به مصالح جامعه‏ اسلامى نیستند، باید خود را اینجور مداوا کنند.
براى اینکه این گردونه تا ابدیّت به پیش برود، آنجا یک سلسله مسائل لازم و ضرورى پیش‌بینی شده است. این موجود نوظهور که اسمش «جامعه‏ى اسلامى» است، باید تا ابد بماند و براى اینکه تا ابد بماند، احتیاج به یک سلسله دستورات دارد. این دستورات را به او می‌گویند، آنها را می‌نویسند، به صورت کتابى در می‌آورند، کتاب را می‌دهند زیر بغل جامعه اسلامى، می‌گویند هر وقت احتیاج پیدا کردى، باید اینها را نگاه کنى و بخوانى و راه خودت را ادامه دهى و پیش بروى.
این کتاب چیست؟ منظورم از این کتاب، فقط قرآن نیست؛ یادتان باشد. مخصوصاً باز تکرار می‌کنم و تأکید می‌کنم که مقصودم از این کتاب، فقط قرآن نیست؛ بلکه منظورم از این کتاب، مجموعه‏ احکام و معارف و اخلاقیّات و مسائل حقوقى و بقیّه‏ چیزهایی است که در فرهنگ اسلامى موجود و مضبوط است و تبیین شده؛ اعمّ از کتاب یا سنّت پیغمبر(ص)، روش پیغمبر(ص)، گفتار پیغمبر(ص) و غیره. این را می‌دهند به این جامعه، به این موجود تازه‏پاى نوظهور و می‌گویند: «این در دست تو است، این دارو براى ادامه‏ زندگى تو لازم است، این راهنمایی ضرورى است؛ باید این را داشته باشى».
پانوشت‌ها
1- درّه‌ای میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکّه است. در سال هفتم بعثت، رسول خدا(ص) و مسلمانان به سبب آزارهای مشرکان مکّه به آنجا رفتند و سه سال در محاصره اقتصادی و اجتماعی در آن به سر بردند.
2- السّیرة النّبویّة، ابن هشام، ج2، ص266؛ اعلام الوری باعلام الهدی، ج 1 ص133
3- مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ابن شهرآشوب، ج1، ص257