خوان حکمت (۲۵۸) :بندگان خالص خدا، در فکر خانه ابدی ۱۳۹۹/۰۳/۱۰
خوان حکمت
بندگان خالص خدا، در فکر خانه ابدی
۱۳۹۹/۰۳/۱۰
نام خدا، ذكر خدا، این «جوشن كبیر» هر كدام از اینها طنابی است كه اگر انسان اینها را بگیرد، از هر سقوطی نجات پیدا میكند؛ ولی آن یاد و آن نامی كه انسان را به مقامی میرساند، جزء مخلَصین میكند ،آن تنها یاد مبدأ نیست، یاد توحید نیست، توحید به تنهایی مشكل ما را حل نمیكند چون خدا هست، آنكه مشكل ما را حل میكند، این است كه خدا از ما مسئولیت میخواهد، ما به حضور او میرویم، ما از آن طرف نیامدیم كه در گودال فرو برویم، ما را آوردند كه ببرند، نه اینكه آوردند كه در گودال بگذارند اینطور نیست. چون معاد، بازگشت ما به همان مبدأ است، یاد خدا به عنوان «هو الأول»(1) مطرح است، یاد خدا به عنوان «هو الآخر» مطرح است، اگر كسی به یاد خدا بود كه او ما را آفرید و به یاد خدا بود كه مرجع و بازگشت ما اوست، مسئولیت را او باید از ما بخواهد و در برابر او مسئول هستیم.
خانه ابدی، اهتمام اول بندگان مخلص
فرمود من به یك عده جایزه دادم، به ابراهیم جایزه دادم، به اسحاق جایزه دادم، به یعقوب جایزه دادم، جایزه من به آنها این است كه آنها جزء بندگان مخلَص من هستند: «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ»(2) ما شدیم مخلِص، آنها شدند مخلَص؛ وقتی كسی مخلَص باشد، دیگر از گزند وسوسه مصون است، آنها كه «استخلصهم الله لنفسه»، اگر عدهای مخلَصند كه فوق مخلِصینند؛ اگر عدهای به جایی رسیدند كه شیطان با همه عداوت و دشمنی گفت من نسبت به اینها توان ندارم: «إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ»(3). تصریح قرآن كریم درباره انبیای خاص این است كه اینها جزء بندگان مخلَص من هستند. چرا «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ»؟زیرا «بِخالِصَهًْ ذِكْرَی الدَّارِ»(4) فرمود ما مخلِص هستیم، اینها مخلَصند، اینها را خاص برای خودمان گرفتیم. چرا؟ برای اینكه اینها خالصند؛ سؤال: خلوصشان در چیست؟ این است كه اینها همیشه به فكر خانهشان هستند. دار یعنی خانه، اینها به فكر خانهاند نه مسافرخانه، به فكر خانهاند نه به فكر راه.خانه انسان جایی است كه انسان كه رفت، آنجا میآرمد. از قیامت به عنوان دارالقرار یاد میشود، اینجا دارالفرار است. فرمود: «خُذُوا مِن مَفَرِّكُم لِمَقَرِّكُم»(5) فرمود ابراهیم چون به یاد خانهاش بود، اسحاق چون به یاد خانهاش بود، یعقوب چون به یاد خانهاش بود، ما اینها را بنده مخلَص قرار دادیم؛ پس معلوم میشود ما خانهای داریم كه آن را باید آباد كنیم. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ» چرا؟ «بِخالِصَهًْ» چرا؟ برای «ذِكْرَی الدَّارِ». این سه كلمه، سه جمله است هر كدام جواب سؤال مقدّر است چرا به اینها جایزه دادی؟ چون اینها خالص بودند، در چه چیزی خالص بودند؟ در اینكه به یاد خانهشان بودند. پس معلوم میشود ذكر مبدأ در عین حال كه نافع است، آن كارآمدی را ندارد ،مشركین حجاز هم خدا را قبول داشتند،مشكل اصلی آنها در توحید ربوبی بود، یك؛ و معاد را قبول نداشتند ،دو؛ فكر میكردند انسان كه میمیرد میپوسد، انبیا آمدند گفتند شما كه میمیرید، از پوست به در میآیید نه بپوسید. انسان اگر پوسیدنی بود كه این همه بساط لازم نبود. اول كه خدا انسان را خلق نكرد، زمین را با همه طبقات و گسترش آن، آسمان را با همه طبقات، اینها را كه آفرید بعد مهمان دعوت كرد. فرمود كلّ این نظام مسخّر برای شماست، من اینها را برای شما تسخیر كردم، از این مائده استفاده كنید وگرنه اگر برای انسان نبود ،دیگر خلقت آسمان و زمین برای چه بود؟
بنابراین مهمترین تأثیری كه ذكر خدا دارد این است كه خدا را به عنوان «هو الأول» بپذیریم، به یاد او باشیم و به عنوان «هو الآخر» هم بپذیریم و یاد خدا در همه شئون هست، منتها در بعضی از جاها حساستر و رنگینتر است، در ماه مبارك رمضان هست، در حج هست، در حالت اعتكاف هست.
اعتکاف در مساجد و اعتکاف در مرزها
در حالت اعتكاف یك جوان، مرد یا زن سه روز با خدا در خانه خدا خلوت میكند، این را میگویند اعتكاف. دین میگوید همانطوری كه شما در مسجدها معتكف میشوید، در این مرزها هم معتكف بشوید، برنامهای در كتابهای جهاد هست به نام مراصده، این مراصده كار اعتكاف را میكند. در اعتكاف حداقل سه روز است، حداكثر حدّی ندارد؛ در مراصده هم حداقل سه روز است ،حداكثرش گفتند چهل روز. یك رزمندهای برای حفظ مرز در غزّه یا غیر غزّه جلوی تهاجم صهیونیسم را بگیرد این اگر خواست مراصده كند، او نمیتواند كمتر از سه روز باشد. یك وقت است كسی میخواهد یك روز یا دو روز دوتا 24 ساعت اینجا پُست بدهد، این دیگر آن مراصده فقهی نیست. یك وقت است كسی میخواهد دو روز در مسجد بماند و عبادت بكند میتواند عبادت بكند؛ ولی این دیگر اعتكاف نیست، اگر اعتكاف است ،حتماً باید سه روز باشد، اگر مراصده است حتماً باید سه روز باشد اكثرش هم چهل روز است؛ پس هم روی مرزها ،هم روی دامنه كوه،هم روی قلّه كوه میشود گفت «بك یا الله» و باید گفت و عبادت است واین میشود مراصده که نیّت میخواهد، قصد میخواهد، حساب و كتاب دارد و هم در مسجدها اعتكاف میشود.
میبینید یك طرف دین، مسجد را میگوید با خدا خلوت كن، یك طرف دین میگوید مرز را مواظب باش كه دشمن نیاید. البته دشمن بیرونی مشكلی ندارد، عمده دشمن درونی است.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق؛ 16 / 5 / 1393 .,
مرکز اطلاعرسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حدید، 3. 2. حجر، 40؛ ص، 83. 3. حجر، 40 4. ص، 46. 5. نهجالبلاغه صبحی صالح، خطبه203.