به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,752
بازدید دیروز: 2,942
بازدید هفته: 11,770
بازدید ماه: 77,843
بازدید کل: 23,739,653
افراد آنلاین: 49
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱٤۰۳
Tuesday , 7 May 2024
الثلاثاء ، ۲۸ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۳۹ - ده گفتار از رهبرمعظم انقلاب در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم(ع) - ۲ دوره‌ زندگی مبارزاتی امام صادق‌(ع) ۱۳۹۹/۰۵/۰۵
ده گفتار از رهبرمعظم انقلاب در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم(ع)-۳۹

۲ دوره‌ زندگی مبارزاتی امام صادق‌(ع)

در زندگى امام صادق(علیه‌السّلام) مطلب یک‌قدرى حسّاس‌تر، دقیق‌تر و خیلى مهم است. زندگی امام صادق(علیه‌السّلام) به دو دوره تقسیم می‌شود: یک دوره، دوره‏ هم‌عصرى با بنى‏امیّه است؛ یک دوره، دوره‏ هم‌عصرى با بنى‏عبّاس است. در دوره‏اى که امام صادق(علیه‌السّلام) با بنى‏امیّه هم‌عصر بوده، مبارزات امام صادق(علیه‌السّلام) بسیار صریح، حاد و روشن بود.
مبارزه‌ صریح با بنی‌امیّه
در یک روایتى دیدم که امام صادق(علیه‏السّلام) در زمان بنى‏امیّه به حج آمد و در میان انبوه جمعیّت که از اکناف و اقطار عالم اسلامى آنجا جمع شده بودند، فریادش را در میان مردم بلند کرد _ مثل کسى که دارد شعار می‌دهد، یا میتینگ می‌دهد و یک سخنرانى حادّى می‌کند _ و گفت: «اى مردم! بدانید که بعد از پیغمبر، جانشین به‌حقّ خلافت و مسند حکومت، پدر ما علىّ‏بن ‏ابى‌طالب(علیه‌السّلام) بود، بعد از او امام حسن(علیه‌السّلام) بود، بعد از او برادرش حسین‌بن ‌على‌(علیهم االسّلام) بود.»1
این‌ها حرف‌هایی است که امروز خطر ندارد، امّا آن روز خطر داشت. آن روز کسانى که در رأس کار بودند، همان‌هایی بودند که علىّ‏بن ‏ابى‌طالب و امام حسن و امام حسین(علیهم‌السّلام) را خانه‏نشین کرده بودند؛ این‌ها رقباى هم بودند. اگر کسى على و حسن و حسین(علیهم‌السّلام) را اثبات می‌کرد، معاویه و یزید و مروان و عبدالملک و هشام را نفى کرده بود. اثبات آنها، نفی این‌هاست. این حرف‌ها، حادترین مسائل آن روز بود. مثل اینکه فرض بفرمایید که یک رژیمى که امروز در فلان گوشه‌ دنیا بر سر کار است _ مثلاً در سودان _ یکى از طرف‌داران آن حزب مخالفی که به‌وسیله‏ رژیم کنونى سرکوب و منکوب شده و رهبرانش اسیر گرفته شده‌اند و... بیاید در اجتماع مردم بایستد و بگوید: مردم! آن کسى که امروز باید بر شما حکومت کند، فلان کسى است که در زندان است و اسم رهبر آن حزب مخالف سرکوب شده‌ به‌وسیله‌ دولت سودان را ببرد. این کار چقدر اهمّیّت دارد؟ امروز مهم‌‌ترین کار سیاسى این است دیگر، امروز مهم‌‌ترین اظهار میتینگ سیاسى این است دیگر.
امام صادق(علیه‌السّلام) در ملأ عام به مردم می‌گوید: «ای مردم! آن کسى که از طرف خدا شایسته‏ حکومت و خلافت بود، على بود، بعد حسن بود، بعد از او حسین بود، بعد از او علىّ‌بن ‌الحسین بود، بعد از او محمّدبن ‏على بود و بعد از او منم.» چند بار این مطلب را تکرار کرد؛ این طرف تکرار کرد، آن طرف تکرار کرد؛ مخصوصاً این کار را کرد و در روایت دارد2 به‌طرف یمین، به‌طرف یسار. رو به جمعیّت، متراکم‌اند، زیادند؛ یعنى در هر گروهى که امام صادق(علیه‌السّلام) قرار می‌گرفت، این مطلب را تکرار می‌کرد؛ بنابراین آن بزرگوار صریحاً مبارزه می‌کرد.
تبلیغات خصوصی برای بیرون کشاندن افراد از دستگاه خلافت
امام صادق(ع) مبارزات تبلیغاتىِ خصوصى هم می‌کرد. مثلاً افرادى را از تشکیلات بنی امیه بیرون می‌کشید. قضیّه‏ صدیق3 علىّ‏بن ‏ابى‏حمزه4 داستان معروفى است که به‌صورت یک روایتِ معمولى و ساده شاید همه‏ شما شنفته باشید؛ امّا این را پیوند نزدید به بقیّه‏ کارهاى امام صادق(علیه‌السّلام)، که ببینید این کجاى کارهاى امام صادق(علیه‌السّلام) قرار می‌گیرد. آمد پیش امام صادق(علیه‌السّلام)، گفت: «من یک رفیقى دارم که جزو مهره‏هاى دستگاه بنى‏امیّه است و می‌خواهد خدمت شما برسد.» امام گفتند: «بیاید.» آمد پیش امام، گفت: «یابن رسول‏اله! من می‌خواهم از تشکیلات این‌ها خارج شوم _ کار مهمّى بود _ آیا می‌توانم این کار را بکنم یا نه؟ توبه‏ من قبول است یا نه؟ من در تشکیلات این‌ها بودم، امضاها کردم، حرف‌ها زدم، حق‌ها را ناحق کردم، پول‌ها به ناحق گرفتم، براى خودم زندگى درست کردم، ترویج از این‌ها کردم و... _ خب، معلوم است دیگر؛ یکى از مهره‏هاى دستگاه اموى چه کار می‌کند؟ _ حالا می‌خواهم برگردم، می‌شود برگردم یا نه؟» امام فرمودند که: «بله، می‌شود برگردى.» گفت: «خب راهش چیست؟» امام گفتند: «راهش مشکل است؛ اگر راهش را بگویم، عمل می‌کنى؟» گفت: «بله، عمل می‌کنم.» وقتى گفت عمل می‌کنم، امام براى اینکه زمینه‏ فکرى او را آماده کند، بنا کرد صحبت کردن راجع به بنى‏امیّه و همچنین راجع به مهره‏هایی که در دستگاه بنى‏امیّه هستند و دارند کار می‌کنند و با خودشان می‌گویند که ما که کاره‏اى نیستیم؛ ما یک عضو عادّى هستیم. امام فرمود: «لو لا انّ بنى‏امیّة وجدوا من یکتب لهم و من یجبى لهم الخراج و من یقاتل عنهم لما سلبوا حقّنا او لما ولّو علینا»5
فرمود: «تو خیال نکن که تاکنون نقش غلطت و نقش عصیان‏آمیزت در مقابل خدا، ناچیز بوده؛ نه همین شماها هستید که بنى‏امیّه را سروسامان می‌دهید؛ همین شمایید که نفت به چراغ بنى‏امیّه می‌کنید. اگر بنى‏امیّه پیدا نمی‌کردند مردمى را که مسائل مالى‏شان را تنظیم کنند، برایشان مالیات جمع کنند، مسائل دیوانى و دفترى‏شان را اداره کنند، مسائل نظامى و جنگى‏شان را اداره کنند، از کجا می‌توانستند بر ملّتى حکومت کنند و حقّ ما را غصب کنند؟» البتّه بعد به آن شخص فرمودند: «راهش این است که هرچه دارى و ندارى، همه را بریزى بیرون. این چیزهایی که تاکنون از طریق بنى‏امیّه پیدا کرده‌اى، این‌ها قیمت و مالیّت ندارد، چون از طریق ظلم به دست آمده؛ این‌ها را بریز بیرون.» که حالا به تفصیلاتش کار نداریم. غرض این است که امام صادق(علیه‌السّلام) در دوران بنى‏امیّه خیلى صریح و علنى کار می‌کرد.
پانوشت‌ها:
1- کافی، کلینی، ج4، ص466
2- همان
3- دوست
4- کافی، کلینی، ج5، ص106
5- همان