خوان حکمت (۲۶۵) : آیا حق شهیدان را ادا کردهایم؟ ۱۳۹۹/۰۵/۱۱
خوان حکمت
آیا حق شهیدان را ادا کردهایم؟
۱۳۹۹/۰۵/۱۱
حضرت امیر(ع) در حکمت 57 نهجالبلاغه فرمود: «الْقَنَاعَهًْ مَالٌ لَا یَنْفَدُ»(قناعت ثروتی است تمام نشدنی)؛ در آیه نورانی که فرمود اگر کسی مؤمن بود و به اصطلاح عقیده خوبی داشت و حُسن فاعلی داشت، عمل صالح داشت و به اصطلاح حُسن فعلی داشت، آن حُسن فاعلی و این حُسن فعلی، آدم خوب و کار خوب؛ اگر کسی آدم خوبی بود و کار خوبی داشت، معتقد بود و عامل بود، مؤمن بود و عمل کرد، «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهًْ طَیِّبَهًْ»؛ او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛(1) این وعده را خدا داد. ذیل این آیه از وجود مبارک حضرت امیر(ع) سؤال شده است که حیات طیبه چیست؟ فرمود: «هِیَ الْقَنَاعَهًْ»؛(2) انسانی که به حلال قانع باشد، او دارای حیات طیبه است؛ نه بیراهه میرود و نه راه کسی را میبندد، نه نظامی را گرفتار میکند، نه جامعهای را به زحمت میاندازد.حضرت بعد از اینکه فرمود: «الْقَنَاعَهًْ مَالٌ لَا یَنْفَدُ»، از این آیه استفاده کردند که اگر کسی به شما هدیهای داد، سعی کنید بهتر از آن یا مثل آن را برگردانید: «وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّهًْ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا؛ هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید!».(3)
خدا مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را غریق رحمت کند! ایشان یک احتیاط وجوبی میکرد؛ میگفت اگر کسی سلام کرد که جواب سلام واجب است، اگر در کنار سلام گفت: «صبّحکُمُ الله»، احتیاط واجب این است که انسان هم بگوید «صبّحکُم الله» یا کلمهای بگوید که ترمیم کند.ایشان به این آیه بالا تمسک میکرد.
نابسامانیهای جامعه ، نتیجه عمل نکردن به دستورات قرآن و عترت
وجود مبارک حضرت امیر فرمود اگر تحیتی به شما شد، به هر نحوی؛ حالا یا مالی یا غیر مالی؛ شما مثل آن یا بهتر از آن را برگردانید.از این رو جامعه را با تحیت میتوان به مقصد رساند نه با بیاعتنایی. جامعهای که الآن متأسفانه پانزده میلیون پرونده دارد ،این پانزده میلیون که با خودشان دعوا ندارند، با پانزده میلیون دیگر دعوا دارند، این سی میلیون هم که در آسمانها زندگی نمیکنند، در همین شهر و روستا زندگی میکنند، حداقل با یک نفر مأنوس هستند، میشود شصت میلیون. جامعه ما که شصت میلیون شب و روز باهم دعوا دارند ،این چگونه میتواند به مقصد برسد؟ آن بیست میلیونش هم که یا کودک هستند یا پیرزن و پیرمرد هستند.
کشورهایی هستند که ده برابر ما هستند، ما هشتاد میلیون هستیم ،آنها یک میلیارد و ششصد میلیون یعنی ده برابر ما هستند مثل چین که با کفر دارند کشورشان را اداره میکنند. ما اگر با داشتن این قرآن و عترت ،این علی و حسین(علیهمالسلام) نتوانیم خوب زندگی بکنیم، معلوم میشود که به این حرفها عمل نکردیم. چطور یک کشور کفری ده برابر ماست و دارد با امنیت زندگی میکند،ولی ما منتظر قاچاق آنها هستیم! معلوم میشود که ما نهجالبلاغه را کنار گذاشتیم. این دستورها را کنار گذاشتیم. شما بزرگواران و علما و ائمه جمعه حتماً با این کتاب آشنا باشید، حتماً این کتاب را درسی قرار بدهید، حتماً خودتان استفاده کنید، در حوزهها تدریس کنید، برای شاگردان خود، برای جلسات خود، تا مردم ،علوی بار بیایند.
ضرورت ساختن ابدیت خود در دنیا
ما یک حرف تازهای زیر این آسمان از قرآن شنیدیم، قبل از قرآن که این حرفها نبود و آن این بود که انسان مرگ را میمیراند نه بمیرد. شما از هیچ کسی غیر از وحی نشنیدید که انسان مرگ را میمیراند، مرگ تحت سلطه انسان است. انسان یک موجود ابدی است هست که هست که هست که هست. قرآن که نگفت «کلّ نفس یذوقها الموت»؛ هر کسی را مرگ میچشد! فرمود: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهًْ الْمَوْتِ»؛(4) هر کسی مرگ را میچشد. روشن است که هر ذائقی مذوق را هضم میکند. ما هستیم که مرگ را میمیرانیم. ما هستیم که مرگ را در خود هضم میکنیم ،زیر پا لِه میکنیم و سفر میکنیم و دیگر مرگی نیست.
این بیان نورانی حضرت سیّدالشهداء(ع) را در روز عاشورا بخوانید؛ در بحبوحهای که مثل قطرات باران تیر میآمد(5) حضرت به اصحابش فرمود: «صَبْراً بَنِی الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرهًْ»؛(6) کمی صبر کنید، مرگ پلی است زیر پای شما، مرگ که مهاجم نیست، شما مرگ را میمیرانید، روی مرگ پا میگذارید میروید آن طرف که خبری از مرگ نیست. حساب یک میلیارد و دو میلیارد و هزار میلیارد سال نیست، ابدیت است «خالِدینَ فیها أَبَداً»،(7) این ابد را باید همین جا بسازیم. اگر ما ابدی هستیم که هستیم، اگر تنها دشمن ما مرگ است که مرگ است، اگر در مصاف با مرگ ما پیروز هستیم، مرگ را میمیرانیم ،باید ابدی بیندیشیم و این کار از درس و بحث محض به دست نمیآید. از خون شهدا به دست میآید که این خون ریخته شده است.
خون شهیدان، پاککننده جامعه از لوث پلیدیها و فساد
این زیارتنامهها منشأ برکت است. این درس است. دراین زیارتنامه که بعد از عرض ادب به پیشگاه شهدا عرض میکنیم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ».(8) این کشور استعمار داشت، استحمار داشت، استثمار داشت، استعباد داشت، الآن هم کم و بیش از گوشه و کنار بیرون مملکت هست، اینها را که آب پاک نمیکند، اینها را که برف پاک نمیکند. سگ اگر ولوغ کرد(لیسید) به هر حال یا خاک یا آب پاک میکند؛ اما ولوغ استکبار و استعمار صهونیسم را که خاک پاک نمیکند، آب پاک نمیکند؛ فقط خون پاک میکند که آمده است.الآن این دامدارها سگشان وقتی ظرف را ولوغ کرده چه کار میکنند؟ قدری خاکمالی میکنند، قدری هم با آب پاک میشود؛ اما ولوغ ترامپ و امثال ترامپ را که آب پاک نمیکند، خاک پاک نمیکند؛ فقط خون پاک میکند.
آیا حق شهیدان را ادا کردهایم؟
«بیننا و بین الله» ما در برابر این خونها مسئول هستیم. ـ خدای ناکرده ـ اگر نتوانیم این جامعه را طوری تربیت کنیم که دیگر اختلاس نباشد، این بیعرضگی بانکها نباشد، این باندبازی نباشد؛ حق این شهدا را ادا نکردیم. اگر یک باران فراوانی بیاید و کشاورز نتواند از آن استفاده کند حق باران را ادا نکرده. قرآن چه میگوید؟ فرمود حالا که شهدا آمدند و خون دادند و زمین را پاک کردند، آماده کردند؛ شما موظف هستید که میوه طیّب و طاهر بدهید. اگر روایات ،مفسر قرآن است که هست، قرآن هم مبیّن روایات است که هست. روایات فرمود کشوری که شهید داد: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»(شما پاک شدید و آن سرزمینی را هم که در آن دفن شدید پاک کردید)، قرآن هم میفرماید: «وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ؛ زمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید»؛(9) کشور پاک باید میوه پاک بدهد. آدم عاقل مدیر مدبّر دست و چشم پاک، میوه این کشور است. «وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ»؛ صغری را روایات مشخص کرده، کبرا را آیات مشخص میکند. این «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ» را روایات مشخص کرده، آن «وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ» را قرآن مشخص کرده، که این چنین باید باشد و امیدواریم که این چنین عمل کرده باشیم.
بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 13 / 10 / 1397 .
مرکز اطلاعرسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.کهف ، 97 .
2. نهج البلاغة صبحی صالح، حکمت229.
3.نساء، 86.
4. آل عمران، 185.
5. اللهوف علی قتلی الطفوف(فهری)، ص100.
6. معانی الاخبار،ص289
7.نساء، 169؛ جن، 23 .
8. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص723.
9. اعراف، 58.