به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,335
بازدید دیروز: 9,496
بازدید هفته: 1,335
بازدید ماه: 67,408
بازدید کل: 23,729,219
افراد آنلاین: 68
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 4 May 2024
السبت ، ۲۵ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۴۶- نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران - ولایت فقیه؛ ستون اصلی خیمه انقلاب اسلامی ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران- ۴۶

ولایت فقیه؛ ستون اصلی خیمه انقلاب اسلامی


ولایت فقیه، ستون خیمه انقلاب و نظام اسلامی (تاریخچه و پیشینه ی بحث ...


رهبر معظّم انقلاب اسلامی که بیشترین توجه را به حفظ آزادی‌های مشروع و نقد منصفانه دارند و در جلسات خود با اساتید دانشگاه‌ها و جوانان دانشجو و دیگر اقشار، سخنان و نقطه‌نظرات گاه بسیار تند و تیز و غیرمنطقی را با آرامش کامل می‌شنوند و درخور فرصت و جلسه، پاسخ لازم را می‌دهند، در برابر هجمة دشمنان و ایادی داخلی آنها به رهبری امام و ولایت فقیه تحت عنوان آزادی،‌ واکنش نشان داده و آن را تبیین می‌نمایند:
«در داخل جمهوری اسلامی؛ در داخل ایران اسلامی که مرکز توجه خصمانه دشمن است، دشمن از تجربه‌های خود حداکثر استفاده را می‌کند. لذا ما ملت ایران باید هوشیار باشیم. دشمن چند نکته را برحسب تجربه فهمید و دانست که این‌ها نقاط اصلی پیشرفت انقلاب اسلامی است و باید با این‌ها مقابله کند. یک نکته، امام، آن رهبر عجیب، استثنایی و عظیم‌القدر بود. دشمن متوجّه شد که نفوذ رهبری در ایران اسلامی چه می‌کند و چگونه این رابطة محبّت‌آمیز میان رهبر و ملت، در میدان‌های مختلف گره‌گشا و بازکنندة راه‌هاست. دشمن دید که نفوذ امام(ره) چگونه مردم را در همه میدان‌ها، مقابل دشمن بسیج می‌کند. این، نکته‌ای بود که دشمن روی آن تکیه کرد. تجربه‌ای که دشمن پیدا کرد این بود که باید شخص امام امت(ره) و مطلق رهبری اسلامی یعنی- همان چیزی که در معارف انقلاب و معارف اسلامی با عنوان (ولایت فقیه) شناخته شده است- را زیر سؤال ببرد. لذا بیشترین تبلیغات دشمن، علیه امام بود. منتها به شکلی هدایت شده، دقیق و البته بی‌فایده! امروز هم ایادی دشمن، در اطراف عالم و داخل ایران، علیه امام‌تبلیغ می‌کنند. منتها به نام امام کاری ندارند؛ چون می‌دانند که به نام امام نمی‌شود نزدیک شد و به آن جسارت کرد. لذا به راه و عملکرد امام حمله می‌کنند و گذشتة انقلاب را زیر سؤال می‌برند. این قلم‌های مأجور و مزدور و یا غافل، از این دو خارج نیست، که در یک مقاله، سال‌های اوّل انقلاب را به کلی زیر سؤال می‌برند، مقصودشان چیست!؟ این‌ها با چه کسی طرفند؟ با امام؟ مگر رهبری امام نبود که ده سال به این ملت کمک کرد تا بتواند دشوارترین راه‌ها را بپیماید؟ چه کسی می‌توانست کشور ویران شده‌ای را که ایادی دشمن و رژیم فاسد پهلوی آن را به خاک سیاه نشانده بودند و در دل آن، جنگ خانمان‌برانداز و ویرانگری پیش آمده بود، حفظ کند و به پیش ببرد؟ چه کسی ممکن بود این کار را بکند؟ این، رهبری امام بود. و حال رهبری امام و رهبری اسلامی را زیر سؤال می‌برند؛ اصل مفهوم رهبری فقیه و حاکمیت دین‌شناسان را زیر سؤال می‌برند.
فقیه یعنی چه؟ فقیه یعنی کسی که دین را می‌شناسد و راهی را که دین برای مردم ترسیم کرده است تا بتوانند سعادت و خوشبختی و آزادی و خوشی دنیا و آخرت را به دست بیاورند، می‌شناسد و در مقابل مردم می‌گذارد. فقیه یعنی حاکمیت انسانی که یک منطق عقلانی پشت‌سرش هست و استدلالی محکم دارد. حاکمیت چنین انسانی را، حاکمیت یک نظامی یا یک سرمایه‌دار، یا حاکمیت یک سیاستمدار حزبی حرفه‌ای ندارد. مقالات خارجی، تبلیغات خارجی خبرگزاری‌ها، مطبوعات، رادیوها، تلویزیون‌ها و مزدوران داخل کشور، این را زیر سؤال می‌برند. البته کشور ما به فضل الهی کشور آزادی است. ما نمی‌گذاریم مزدوران با کارهای خودشان این آزادی را متزلزل کنند. بعضی می‌خواهند به گونه‌ای بنویسند که ما جلوشان را بگیریم! نه؛ بگذار بنویسند! بعضی می‌خواهند در نوشته‌هایشان درمطبوعات به ما فحش بدهند و ما به جنگ با آن مطبوعات تحریک شویم تا بعد در دنیا بگویند: (ببینید جمهوری اسلامی آزادی ندارد!) نه؛ ما فریب نمی‌خوریم. ما در بحبوحة جنگ که در هیچ کشوری آزادی مطبوعات به آن شکل نیست، آزادی مطبوعات داشتیم. امروز شما نگاه کنید ببینید تعداد روزنامه‌ها و مجلاّتی که در ایران منتشر می‌شود، چقدر است؟ در کدام کشور با ظرفیت‌های کشور ما، این همه روزنامه و مجلّه منتشر می‌شود؟ هرچه هم دلشان می‌خواهد می‌نویسند! همین مطالبی که درباره‌شان صحبت کردم، در مقالات مجلّه‌ها وجود دارد. البته مردم، غالباً اطّلاع ندارند که این‌ها چه می‌نویسند! علّتش هم این است که مردم اعتنایی به مزدوران ندارند و وقتشان را صرف آن نمی‌کنند که چنان نوشته‌هایی را بخوانند. امّا آنها می‌نویسند و ما خبر داریم. پس شما ملت عزیز هم باید بدانید که برای چه می‌نویسند و هدفشان چیست. دشمن از نفوذ و شخصیت امام و نفوذ رهبری دینی، در هر زمانی به شدت صدمه خورده و داغدار است. یکی از نقاطی که دشمن می‌خواهد با آن مقابله کند، رهبری و نفوذ آن است.»1
رهبر انقلاب مسألة مطلقه بودن ولایت فقیه و ارتباط آن با قانون و نظام پارلمانی را نیز تبیین و تشریح می‌نمایند:
«مردم‌سالاری غربی یک پایة فکری متقن که بشود به آن تکیه کرد، ندارد؛ اما مردم‌سالاری دینی این‌طور نیست. چون پایه‌اش پایة دینی است، لذا پاسخ روشنی دارد. در مردم‌سالاری دینی و در شریعت الهی این موضوع مطرح است که مردم باید حاکم را بخواهند، تا او مورد قبول باشد و حق داشته باشد که حکومت کند.‌ای کسی که مسلمانی، چرا رأی مردم معتبر است؟ می‌گوید چون مسلمانم؛ چون به اسلام اعتقاد دارم و چون در منطق اسلام، رأی مردم بر اساس کرامت انسان پیش خدای متعال معتبر است. در اسلام هیچ ولایت و حاکمیتی بر انسان‌ها مقبول نیست، مگر این‌که خدای متعال مشخص کند. ما هرجا که در مسائل فراوان فقهی که به ولایت حاکم، ولایت قاضی یا به ولایت مؤمن- که انواع و اقسام ولایات وجود دارد- ارتباط پیدا می‌کند، شک کنیم که آیا دلیل شرعی بر تجویز این ولایت قائم هست یا نه، می‌‌گوییم نه؛ چرا؟ چون اصل، عدم ولایت است. این منطق اسلام است. آن وقتی این ولایت مورد قبول است که شارع آن را تنفیذ کرده باشد و تنفیذ شارع به این است که آن کسی که ولایت را به او می‌دهیم- در هر مرتبه‌ای از ولایت- باید اهلیت و صلاحیت یعنی عدالت و تقوا داشته باشد و مردم هم او را بخواهند. این منطق مردم‌سالاری دینی است که بسیار مستحکم و عمیق است. یک مؤمن می‌تواند با اعتقاد کامل این منطق را بپذیرد و به آن عمل کند؛ جای شبهه و وسوسه ندارد...
بعضی‌ها خیال می‌كنند كه این «ولایت‌مطلقةفقیه» كه در قانون اساسی آمده، معنایش این است كه رهبری مطلق‌‌العنان است و هر كار كه دلش بخواهد، می‌تواند بكند! معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی موبه‌‌مو قوانین را اجرا كند و به آنها احترام بگذارد. منتها در مواردی اگر مسئولان و دست‌‌اندركاران امور بخواهند قانونی را كه معتبر است موبه‌‌مو عمل كنند، دچار مشكل می‌شوند. قانون بشری همین‌طور است. قانون اساسی راه چاره‌ای را باز كرده و گفته آنجایی كه مسئولان امور در اجرای فلان قانون مالیاتی یا سیاست خارجی، بازرگانی، صنعتی و دانشگاهی دچار مضیقه می‌شوند و هیچ كار نمی‌توانند بكنند- مجلس هم این‌طور نیست كه امروز شما چیزی را ببرید و فردا تصویب كنند و به شما جواب دهند- رهبری مرجع است. زمان امام هم همین‌طور بود. بنده خودم آن‌وقت رئیس‌‌جمهور بودم و جایی كه مضیقه‌‌هایی داشتیم، به امام نامه می‌نوشتیم و ایشان اجازه می‌دادند. بعد از امام، دولت قبلی و دولت فعلی گاهی راجع به مسائل گوناگون نامه می‌نویسند كه در این‌جا مضیقه وجود دارد، شما اجازه بدهید كه این بخش از قانون نقض شود. رهبری بررسی و دقّت می‌كند و اگر احساس كرد كه به‌ناگزیر باید این كار را بكند، آن را انجام می‌دهد. جاهایی هم كه به صورت معضل مهم كشوری است، به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع می‌شود. این معنای ولایت مطلقه است، والّا رهبر، رئیس‌‌جمهور، وزرا و نمایندگان، همه در مقابل قانون تسلیمند و باید تسلیم باشند.»2
پانوشت‌ها:
1- بیانات در دیدار با میهمانان خارجی دهة فجر و قشرهای مختلف مردم، 18/11/1378.
2- بیانات در دیدار با استادان ودانشجویان قزوین، 26/9/1382.