به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 203
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 4,857
بازدید ماه: 4,857
بازدید کل: 24,992,193
افراد آنلاین: 57
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
5 -برشی از کتاب خاطرات یعقوب نیمرودی - رقابت بر سر چپاول ایران ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
برشی از کتاب خاطرات یعقوب نیمرودی -5

 رقابت بر سر چپاول ایران 

۱۳۹۹/۱۲/۰۱
Image result for یعقوب نیمرودی -5   رقابت بر سر چپاول ایران

هنگامی که ناتان برکمن، مدیرعامل شرکت «مهندسی آب شیرین‌کن» در سال‌های پایانی دهه شصت [میلادی] به تهران سفر کرد، من در اوج موفقیتم در سمت وابسته نظامی ارتش اسرائیل بودم. ناتان از من حرف شنوی داشت و من از ارتباطات خوبم با فرمانده نیروی هوایی ارتش ایران، ژنرال خاتمی استفاده و او را به تجهیزات آب شیرین کن ساخت اسرائیل علاقه‌مند کردم. با توجه به شناخت عمیقی که از ارتش ایران داشتم، فهمیدم که پایگاه‌های نیروی هوایی و دریایی ایران واقع در خلیج‌فارس برای یافتن آب شرب فریاد می‌زنند.
یکی از شرایط ایرانی‌ها در چهارچوب اولین قرارداد خرید تجهیزات آب شیرین‌کن ساخت اسرائیل برای تاسیسات نیروی هوایی ایران در بوشهر این بود که، تکنسین‌های اسرائیلی می‌بایست دو دستگاه آب شیرین کنی را هم که آمریکایی‌ها رها کرده بودند راه‌اندازی می‌کردند. بعداً معلوم شد که دستگاه‌های آمریکایی به دلیل شرایط بد جوی و بی‌مبالاتی اسقاط شده‌اند؛ این واقعیت تکنسین‌های ما را از لزوم به کاراندازی آنها نجات می‌داد و وظیفه ما فقط امضای «گواهی از کار افتادگی» آنها بود.
سال ۱۹۷۳ وقتی مسئولیت مذاکرات فروش پنج دستگاه آب شیرین‌کن برای جزیره کیش واقع در خلیج‌فارس، به‌عنوان تفرجگاه مورد علاقه شاه، با مقامات توسعه جزیره کیش را داشتم، آن مقامات خواستند که ارتباطات با شرکتی ثبت شده در ایران باشد؛ به همین دلیل شرکتی را هم در اسرائیل و هم در ایران با نام «شرکت بین‌المللی نمک‌زدایی»
(با مسئولیت محدود)1 و با حروف اختصاری I.D.E ثبت کردم.
 فعالیت‌های اقتصادی اسرائیل در ایران بسیار متنوع و به‌ویژه در حوزه‌های ساختمان، کشاورزی، تکنولوژی و حمل‌ونقل قرار می‌گرفت. در سال ۱۹۷۸ نزدیک ۵۰۰ خانواده اسرائیلی در ایران ساکن شدند. اکثر اسرائیلی‌های ساکن تهران در«بهجت‌آباد» اقامت داشتند؛ محله مسکونی مدرن در شمال تهران که مقامات ارشد دولتی نیز در آن سکونت داشتند. هر روز صبح حدود دویست کودک اسرائیلی به مدرسه عبری به نام «داود بن گوریون» که تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش در اورشلیم بود، برده می‌شدند. پسرم عوفر از اولین دانش‌آموزان این مدرسه بود که دوباره اوایل دهه شصت شروع به فعالیت کرد. در خیابان‌های پایتخت ایران حضور اسرائیل در زمینه ساخت و ساز نمایان بود؛ از جمله هتل مجلل «اینترکُنتینانتال» در تهران که توسط شرکت «راسکو» و خانه‌های چند طبقه‌ای که توسط شرکت «سولل بونه» ساخته شده بودند.
فعالیت‌های اسرائیل در منطقه خلیج‌فارس و به خصوص در جزیره خارک نیز نمایان بود. به منظور جلوگیری از اذیت و آزار عراق از آزادی کشتیرانی در شط‌العرب، شاه دستور انتقال صادرات کلیه فرآورده‌های نفتی کشورش از بندرهای آبادان و خرمشهر به جزیره خارک را که در گذشته‌های دور به عنوان ایستگاه دریانوردان یونانی استفاده می‌شد، صادر کرد. خارک جزیره‌ای بسیار خشک است که میزان بارش در آن به بالاتر از ۲۰ میلیمتر در سال نمی‌رسد. اطراف منازل کوچک مدیران شرکت ملی نفت ایران قطعات کوچک فضای سبز بود که از طریق آب‌های تصفیه شده سه دستگاه تصفیه آب که در جزیره تأسیس نمودیم آبیاری می‌شدند. یکی از این تاسیسات در پادگانی متعلق به نیروی هوایی ایران تأسیس شد؛ و یکی از پایگاه‌های کوچک نیروی دریایی هم که کشتی‌هایش مشغول گشت‌زنی و برقراری امنیت تردد در تنگه هرمز بودند از آن استفاده می‌کردند. برخی از تاسیسات شرکت نفت در جزیره و پایگاه نیروی هوایی با حصار امنیتی احاطه شده بودند که توسط صنایع هوایی اسرائیل در پی توصیه تیم بازرسی اسرائیلی که اواسط دهه شصت به جزیره فرستاده بودم، ایجاد شده بود. شرکت «موتورولا اسرائیل» تجهیزات ارتباطی در جزیره خارک را تأسیس کرد؛ شرکتی که من یکی از بنیان گذاران دفتر آن در اواخر دهه شصت در تهران بودم و دروازه عظیمی به سوی بازار ایران را برای آنها گشودم.
«موتورولا» ابزارهای ارتباطی به‌ویژه برای ارتش و پلیس ایران فراهم می‌کرد، و در مقابل آن شرکت «تدیران» در بازار ایران رقابت می‌کرد که عمده فعالیتش در حوزه تجهیزات ارتباطی بود و نمایندگی‌اش در ایران را «ناداو فریدمن» بر عهده داشت. «تدیران» زیر مجموعه شرکت چند ملیتی «کور» بود که اساساً با ارتش ایران تجارت می‌کرد. به کمک آن، شرکت «تدیران» کارخانه‌ای برای تولید ابزارهای ارتباطی در ایران با نام «تلفن‌‌سازی» تأسیس کرد. شرکت «تلراد» زیرمجموعه «کور» در آن زمان در ایران فعالیت و تجهیزات متنوعی برای بازار نظامی و غیرنظامی ارائه می‌کرد. شرکت چندملیتی «کور» با مدیریت مئیرعامیت، شرکت‌های کشاورزی و صنعتی بسیاری را در ایران تأسیس کرد. او سیلوهای غلات را ساخت و خدمات کشاورزی مکانیکی و غیره را ارائه کرد. سال ۱۹۷۵ در پی افزایش واردات کالاهای اساسی، دوباره بنادر ایران قفل شدند و کنسرسیوم «کور» اقدام به ساخت اسکله‌ای خصوصی در بندر شاهپور نمود؛ به این ترتیب بارگیری در این اسکله، قدرت رقابتی اقتصاد اسرائیل را از طریق کشتی‌های «زیم»2 به شکل قابل توجهی افزایش داد.
پیش از این هم کارآفرین اسرائیلی، دکتر یورام آلموگی، فرزند عضو کنست و فعال اقتصادی قدیمی یوسف آلموگی، شرکت «استارلاین» را با همکاری عاملی ایرانی برای حمل‌ونقل دریایی تأسیس نمود و رقابت موفقیت‌آمیزی در قیمت‌های حمل‌ونقل شرکت‌های دریایی دیگر داشت. دکتر آلموگی سابقاً به عنوان معاون رئیس‌شرکت «زیم» در بخش تحقیق و توسعه خدمت کرده بود. «استارلاین» اولین کانتینرهای کشتی «پورتوریکو» را که 15 هزار تن حجم داشت به ایران وارد کرد و به تبع آن مزیتی را در مقابل شرکت‌های حمل‌ونقل دیگر به دست آورد. تا اینکه «زیم» وارد فعالیت‌های کشتی‌های کانتینری مثل آن شد که به صورت منظم بین بندر ایلات[ام‌الرشاش] و سایر بنادر ایران در تردد بودند.
ترافیک ایجاد شده در بنادر ایران اواسط دهه هفتاد من را برای مشارکت در قرارداد بزرگی با شرکتی آمریکایی به نام «استرایک» هدایت کرد، که عمده‌ترین موضوع آن فروش هزاران تریلی کانتینربر به ایران با هدف انتقال آنها از بنادر به مقصدهایشان در سراسر کشور بود. بخش کوچکی از این تریلی‌های کانتینر بر در اسرائیل و در کیبوتص ناصر سیرانی و غالب آنها در ایالات متحده ساخته می‌شدند. سیستم حمل‌ونقل کانتینر توسط تریلی‌ها این مشکل را در بنادر مرتفع کرد و اقتصاد ایران را [البته در زمینه واردات] یک نسل به جلو راند.
 با وجود روابط قوی با عوامل برجسته در سیستم امنیتی ایران و روابط عمیقی که با دوستم «دایی» قطبی آغاز کرده بودم، همیشه در معاملات اوضاع بر وفق مراد نبود و به راحتی در مناقصات پیروز نمی‌شدیم. نمونه‌ای خوب از مشکلاتی که با آن مواجه شدیم، نزاع سرسختی بود که برای برنده شدن مناقصات آب شیرین‌کن نیروی دریایی ایران رهبری کردیم. در برابر حریفی قوی و سرسخت در قالب کنسرسیوم آلمانی «کروپ» رقابت می‌کردیم که درواقع یک اتحاد اقتصادی با ایران بود. بر خلاف موفقیتی که ما در بازاریابی دستگاه‌های آب شیرین‌کن برای پایگاه‌های نیروی هوایی ایران داشتیم، موفقیتی که به واسطه اعتبار «دایی» و ارتباط خوبش با فرمانده نیروی هوایی خاتمی بود، تلاش‌های ما برای نفوذ به نیروی دریایی ایران و ارائه واحدهای تصفیه آب به آنان، با مشکل مواجه شد. بلافاصله از زمانی‌که دفترمان را در تهران گشودیم، ارتباط با نیروی دریایی ایران آغاز شد. بارها و بارها مبادرت به دریافت دعوتنامه از نیروی دریایی کردیم زیرا می‌دانستیم پایگاه‌های این نیرو در طول خلیج‌فارس برای آب شیرین، التماس می‌کنند. ارتباطات بسیاری با افراد و عوامل فراوان و مختلفی برقرار کردیم اما نتیجه‌ای به دست نیاوردیم.
پی‌نوشت‌ها:
1. م: International Desalination Equipment LTD
2. شرکت حمل‌ونقل دریایی.