عباسعلی اختری
نماینده استان تهران در مجلس خبرگان
تذکری زیبا و حکیمانه از حضرت جواد علیه‌السلام نقل‌شده که فرمود: «گذشت ایام از اسرار پنهان‌شده پرده برمی‌دارد.»1
بعضی چهره‌های به‌ظاهر انقلابی و «خود را مجاهد نامیده» در گذشته، پست‌هایی را اشغال کردند و در رأس بعضی مسئولیت‌ها قرار داشتند. اما عملکرد آنها به‌گونه‌ای بود که همیشه در طرف جریان زاویه‌دار با نظام و ملایم با دشمن قرار می‌گرفتند.
در همان موقع وقتی یک انسان معتقد، به عملکرد آنها دقیق می‌شد، این سؤال برایش پیش می‌آمد که چرا بعضی کارگزاران، بوق تبلیغات غرب و مداح تمدن غرب هستند، مگر این‌ها انقلاب اسلامی را باور ندارند؟ مگر این‌ها نمی‌دانند که نظام اسلامی آمده تا نظام استکباری را براندازند؟ مگر درس کلی قرآن را نمی‌دانند که در تبیین کار تمام پیامبران فرموده است: «خلقت آسمان‌ها و زمین بازیچه و سرگرمی نیست، بلکه برای آن است که با دست جریان حق، مداوم بر پیکر باطل ضربه وارد کنیم تا مخ و دماغ باطل را بکوبیم و نابود کنیم.»2 مگر موضع امام را نمی‌دانند که در مصاحبه اختصاصی روز نهم آذرماه ۱۳۵۸ با خبرنگار مجله آمریکایی تایم فرمود: «ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی که تا به حال به‌واسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده می‌شده است را شکسته‌ایم. ما خود چارچوب جدیدی ساخته‌ایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ایم... حال شما اسمش را هر چه می‌خواهید بگذارید، ما این سنگ بنا را خواهیم گذاشت...»3
مگر تذکرهای قرآن را نمی‌دانند که با صراحت می‌فرماید: «به ظالمان و ستمگران تکیه نکنید و وابسته به آنها نباشید که آتش، شما را نیز خواهد گرفت.»4 «آیا نزد آنان عزت را می‌جویید، عزت تماماً نزد خدای متعال است.»5
آیا چشم به دست دشمن دارند که زندگی آنها را تأمین کند؟ مگر در ده‌ها آیه نفرموده است که روزی دهنده خداست؟ «آیا هنوز ندانسته‌اند که خداوند برای هرکس بخواهد روزی را می‌گستراند و یا محدود می‌سازد؟»6
«و کلیدهای آسمان‌ها و زمین در اختیار اوست و برای هر کس بخواهد بر اساس علم و حکمت به‌تناسب حالش، روزی را می‌گستراند و یا محدود می‌کند.»7
اما گذشت ایام و ظاهر شدن باطن بعضی افراد پاسخ این سؤال‌ها را روشن نموده است. دانشمندان در روانشناسی رفتار روشن کرده‌اند که آنچه از کوزه وجود شخص برون می‌تراود، نشان‌دهنده باطن اوست.
جلال‌الدین مولوی در اشعار خود مکرر یادآوری کرده که اعمال و گفتار اشخاص عامل شناخت باطن و درون آنهاست. وی درون آدمی و سرّ پوشیده او را به ریشه درخت و برون او را به تنه درخت و اعمال و احوال ظاهری او را به برگ‌ها و میوه‌ها و ساختار آن درخت تشبیه کرده است.
هست سرّ مرد چون بیخ درختزان بروید برگ‌هاش از چوب سخت
حضرت علی علیه‌السلام با صراحت بیان فرموده که ایمان و کفر و نفاق در درون صاحبش نهفته است و ایمان و یقین مؤمن در عمل دیده می‌شود و کفر و نفاق کافر و منافق نیز در اعمال خبیث او آشکار می‌گردد.8
از وقتی دولت سیزدهم، سکان اجرایی کشور را به دست گرفت و در سخن و عمل نشان داد که شیوه مذبوحانه و منفعلانه دولت قبل را در مذاکرات برجامی ادامه نخواهد داد و فریب‌خوردگی را نخواهد پذیرفت، و تحلیلگران خارجی و داخلی فهمیدند که شیطان بزرگ در موضع باخت و ضعف قرارگرفته، جریان خوش‌خدمتان و پیاده‌نظام‌های آمریکا از هر طرف به دست‌وپا افتاده، هرکدام به‌گونه‌ای نظر می‌دهند که حتماً این مذاکرات را انجام دهید! کوتاه بیایید، حتی امتیاز بدهید و...
درصورتی‌که همین‌گونه دیدگاه‌ها که حاکم بر دولت بی‌تدبیر بود، زمینه شیر شدن و طغیانگری بیشتر آمریکا را فراهم کرد و تحریم‌ها چند برابر شد.
پیغمبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وآله با هشدار به دیدگاه‌های دشمن‌پسندانه فرمود: «من از فقر بر امتم نمی‌ترسم، لیکن از سوءتدبیر بر آنها بیم دارم.»9
از سوءتدبیر؛ یکی به بهانه تحلیل اعتراض سال ۹۸ مردم که پوششی بر نمونه‌ای از بی‌تدبیری دولت موردحمایت او، می‌تواند باشد گفت:
«قبلاً هم بنزین یک تومان را سه تومان کردیم ولی اتفاقی نیفتاد، ... علت این وضعیت این است که مردم سیاست‌های ما را قبول ندارند و می‌گویند: سیاست‌های شما باعث تحریم شده بروید مشکلات خارجی‌تان را حل کنید، تا این تحریم‌ها برداشته شود.»
در پاسخ این‌گونه افکار باید گفت؛ مگر از اول نمی‌دانستید که دشمن سیاست‌های استقلال‌طلبانه را قبول ندارد.
حرف اصلی که شما باور نکرده‌اید همین است که فرهنگ اسلام و سیره پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و دودمان او علیهم‌السلام اجازه نداده است که مسلمان برای شکم زیر بار دجّال تاریخ برود. جهان خارج، اسلام را قبول ندارد. قرآن اعلام کرده، و ما در طول سال‌ها دانستیم که آنها فقط به نابودی دین و آیین ما رضایت می‌دهند، آیا شما می‌پسندید؟
اگر بنا بود سیاست‌های ما چیزی باشد که جهان خارج (جهان موردنظر شما) قبول داشته باشد، همان سیاست را عوامل آمریکا و دولت‌های مزدور قبل از انقلاب داشتند.
«مجاهدان راستین» با پیروی از امام و برنامه انقلاب می‌خواستند سیاست‌های اسلام را اجرا کنند، گرچه عده‌ای از اول یا از نیمه‌راه بریدند و زندگی دنیا را همه‌چیز پنداشتند.
اسلام به تسلیم شدن در برابر دستورهای خداست. کسی که در عمل دستورهای اسلام را قبول ندارد، چگونه مسلمانی خواهد بود؟
وی می‌گوید: «... بسیاری از مشکلات ناشی از تحریم‌های بی‌سابقه علیه کشورمان است، رفع تحریم‌ها هم راهش مذاکره با جهان خارج و حل مشکلات خارجی است، تا بتوانیم یک حداقل زندگی قابل‌قبول برای مردم درست کنیم...»
به این‌ها باید گفت: شما که این‌قدر دانای حلّ مشکل هستید، چرا در مذاکرات خودتان به‌جای حل مشکل، تحریم‌ها را چند برابر کردید؟ کدام انسان مسلمان و غیرتمند به خود اجازه می‌دهد که از راه ذلت‌پذیری در مقابل دشمن مشکلات خود را حل کند؟
آیا این جز نماد شرک و از خدا بریدن است؟ شما می‌خواهید برای مردم حداقل زندگی را فراهم کنید؟! چه ادعای بزرگی!
ملت مسلمان و معتقد به خدا، شیطان بزرگ را روزی‌بخش و مشکل‌گشا نمی‌دانند! امید به غرب و غرب‌گرایی مشکل را به وجود آورده است. خداوند متعال با صراحت اعلام فرموده: «و اگر مردم ایمان آورده و تقوا می‌ورزیدند، برکات آسمان و زمین را به رویشان می‌گشودیم، ولیکن راه و رسم ایمان را تکذیب کردند ما هم درخور تکذیب‌شان آنها را گرفتیم.»10
آن دیگری (عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران)11 هم آمریکا پرستی را چنان بزرگ دانسته که می‌گوید: «در مذاکره‌ای که با آمریکا بوده نتیجه این شده است، وای بر مذاکرات وین که مستقیم با آمریکا نباشد!» او می‌خواهد خودباختگی در مقابل استکبار و ترسو بودن تیم قبلی را به وضع فعلی هم سرایت دهد. ازیک طرف الفاظی توخالی، چون ما می‌توانیم و باید مذاکره کنیم را به کار می‌برد، و از طرفی می‌گوید، ایران چاره‌ای جز مذاکره با آمریکا را ندارد و حامیان ایستادگی در مقابل دشمن را مغز خشک می‌نامد و از اینکه کسانی در داخل سیاست استکبارستیزی را تشدید کنند، دلش به درد آمده است!
کسانی که دل‌شان برای برخورد با دشمن و مقاومت دوست به درد می‌آید، طبق اعلام مکرر اسلام و پیشوایان محکوم به حکم آنها هستند.
آن دیگری (عضو مستعفی حزب کارگزاران)12 هم برای اینکه از قافله عقب نماند، طبق روش همیشگی سیاست نرمش را تکرار می‌کند و با سوءبرداشت از گفته‌های مقام معظم رهبری، توصیه بده و بستان را پیش کشیده و بده و بستان را به معنای واقعی به کوتاه آمدن تفسیر می‌کند.
عجیب اینکه در همان سخن مقام معظم رهبری که نقل کرده نیز پاسخ او نهفته است. معظم له فرمودند: «باید تلاش کنید بیشتر بگیرید و کمتر بدهید» او می‌گوید این وضعیت نیز مستلزم کوتاه آمدن در برخی مواضع است!! عجیب است که دولت مورد تأیید او و جریان اصلی حامی آن، فشارها را بر ملت و جریان انقلابی پی‌درپی وارد کردند و با موضع ضعف و زبونی، امتیازات نقد دادند و با وعده‌های نسیه برگشتند، از روحانی تضمین گرفتند و منافع ملّی را فدای موقعیت خودشان کردند. عجیب‌تر این که مدّعی فضاشناسی مذاکرات، پیشنهاد می‌کند که شرایط موقعیت شکست قبلی را برای هیئت مذاکره‌کننده از موضع قدرت و عزت، سرایت دهید، یعنی جایگاه قدرت‌تان را که دشمن هم می‌شناسد نادیده انگارید، و مشت آهنین دشمن را بپذیرید!!!
یاد کدخدایِ سر گاو و خمره
تحلیل‌های خواب‌وبیداری امثال جریان بعضی اعضای حزب کارگزاران، یادآور کدخدای «سر گاو و خمره» است.
نقل کرده‌اند مردم آبادی به کدخدا مراجعه کردند که گاو ما، سر به میان خمره برده که آب بخورد، حالا سرش در میان خمره گیر کرده، نمی‌تواند بیرون آورد، چه کنیم؟
گفت سر گاو را ببرید. سر گاو را بریدند و دیدند بیرون نیامد، به کدخدا گفتند، گفت حالا خمره را بشکنید، خمره را هم شکستند. سپس کدخدا در کناری نشست و گریه می‌کرد، پرسیدند چرا گریه می‌کنی؟ گفت: برای شما گریه می‌کنم که اگر من نباشم چگونه مشکلات‌تان را حمل می‌کنید؟!
راستی این‌همه به دست‌وپا افتادن برای چیست؟ آیا غصه اموال اندوخته شده خودشان در بانک‌های آمریکا را دارند؟ آیا می‌ترسند که شکایت و گله شیطان بعد از شکست دامن‌گیرشان شود؟ یا پیروزی را باور ندارند؟
«خدا به اهل ایمان و عمل صالح وعده داده که آنها را خلفای خود کند، و ترس آنها را مبدّل به امنیت کند و اطاعت را در همه‌جا رسمیت بخشد...» از شکست آمریکا تعجب نکنید، تا دیر نشده به دامن ایمان بازگردید.
وقتی همانند جنگ احزاب همه دشمنان حمله آوردند، چرا دلتان به درد نیامد؟ بالاخره خدا دشمنان خود را دفع می‌کند «و خداوند برگردانید کافران را با همه خشم و غیظشان و به هیچ‌یک از آرمان‌هایشان نرسیدند، و خدا مؤمنین را کفایت کرده و خداوند قوی و عزیز است. و همه حامیان آنها را نیز از موقعیت‌شان به زیر آورد و ترس و وحشت در دل‌شان افکنده است...»13
______________________________
1. الایام تهتک لک الامر عن الاسرار الکامنه (بحارالانوار، ج78، ص365) 2. سوره انبیاء، آیات 16 تا 18
3. صحیفه امام (مجموعه آثار)، ج11، ص160 4. سوره هود، آیه113 5. سوره نساء، آیه139 6. سوره زمر، آیه52
7. سوره شوری، آیه12 8. اصول کافی، ج2، ص72، ردیف1529 9. اقتصاد مقاومتی از نویسنده (چاپ دوم، امیرکبیر)، ص ۲۳۵ 10. سوره اعراف، آیه96 11. احمد نقیب‌زاده (کیهان 9 آذر 1400، ص2، تابوشکنی) 12. محمد هاشمی (کیهان 10 آذر 1400، ص2) 13. سوره احزاب، آیات 25 و 26