اردوکشی خیابانی ممنوع
۱۴۰۰/۱۰/۰۵
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
ادامه فصل دوّم: از شنبه پس از انتخابات تا نماز جمعه 29 خرداد
بر خودتان مسلّط باشید، دستهای دشمن را ببینید | اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهایند. من به همه این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه میکنم بر خودتان مسلّط باشید؛ سعه صدر داشته باشید؛ دستهای دشمن را ببینید. (29 خرداد 1388)
قانون فصلالخطاب است | آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید؛ قانون، فصلالخطاب است؛ قانون را فصلالخطاب بدانید. انتخابات اصلاً برای چیست؟ انتخابات برای این است که همه اختلافها سر صندوق رأی حلّوفصل بشود. باید در صندوقهای رأی معلوم بشود که مردم چی میخواهند، چی نمیخواهند؛ نه در کف خیابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی آنهایی که رأی نیاوردند، اردوکشی خیابانی بکنند، طرفدارانشان را بکشند به خیابان، بعد آنهایی که رأی آوردهاند هم در جواب آنها، اردوکشی کنند، بکشند به خیابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصیر مردم چیست؟ (29 خرداد 1388)
مسئولیّت هرجومرج ناشی از زورآزمایی خیابانی | برای نفوذىِ تروریست _ آن کسی که میخواهد ضربه تروریستی بزند _ مسئله او مسئله سیاسی نیست؛ برای او چه چیزی بهتر از پنهان شدن در میان این مردم؛ مردمی که میخواهند راهپیمایی کنند یا تجمّع کنند. اگر این تجمّعات پوششی برای او درست کند، آنوقت مسئولیّتش با کیست؟ الان همین چند نفری که در این قضایا کشته شدند، از مردم عادی، از بسیج، جواب اینها را کی بنا است بدهد؟ واکنشهایی که به اینها نشان داده خواهد شد _ توی خیابان از شلوغی استفاده کنند، بسیج را ترور کنند، عضو نیروی انتظامی را ترور کنند _ که بالاخره واکنشی بهوجود خواهد آورد، واکنش احساسی خواهد بود. محاسبه این واکنشها با کیست؟ انسان دلش خون میشود از بعضی از این قضایا؛ بروند توی کوی دانشگاه، جوانها را، دانشجوها را _ آنهم دانشجوهای مؤمن و حزباللّهی را، نه آن شلوغکنها را _ مورد تهاجم قرار بدهند، آنوقت شعار رهبری هم بدهند! دل انسان خون میشود از این حوادث. زورآزمایی خیابانی بعد از انتخابات کار درستی نیست، بلکه به چالش کشیدن اصل انتخابات و اصل مردمسالاری است. من از همه میخواهم به این روش خاتمه بدهند. این روش، روش درستی نیست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئولیّت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده آنها است. (29 خرداد 1388)
تن دادن به مطالبات غیرقانونی، آغاز دیکتاتوری | این تصوّر هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا بهعنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند؛ نه، این هم غلط است. اوّلاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبه غلطی است. عواقبی هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجّه فرماندهان پشتصحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت. (29 خرداد 1388)
راه قانون و برادری باز است | من از همه این دوستان، این برادران، میخواهم بنا را بر برادری بگذارید، بنا را بر تفاهم بگذارید، قانون را رعایت کنید. راه قانون باز است؛ راه محبّت و صفا باز است؛ از این راه بروید. و امیدوارم خدای متعال توفیق بدهد که همه از این راه بروند. خب، همه پیشرفت کشور را میخواهند.
جشن پیروزی 40 میلیونی را این برادران گرامی بدارند و نگذارند دشمن این جشن را خراب کند؛ همچنانی که دشمن میخواهد خراب کند. البتّه اگر کسانی بخواهند راه دیگری را انتخاب بکنند، آنوقت بنده دوباره خواهم آمد و با مردم صریحتر از این صحبت خواهم کرد.
(29 خرداد 1388)
فصل سوّم: از شنبه 30 خرداد
تا مراسم تنفیذ در 12 مرداد 1388
فرهنگ قانونگرایی باید از نخبگان سرریز شود | اگر بیقانونی رایج شد، کارها گره خواهد خورد؛ ترافیک سنگین خواهد شد، گرههای ترافیکی بهوجود میآید، کار مردم از بین میرود، مصالح مردم پامال میشود. همه بایستی به قانون احترام بگذارند... این مورد هم مثل موارد دیگر از چیزهایی است که فرهنگ آن بایستی از نخبگان سرریز بشود به بدنه جامعه. اگر شما که جزو نخبگان هستید، قانون را رعایت نکردید، انتظار نداشته باشید که بدنه جامعه قانون را رعایت کند. [نمیشود] ادّعای نخبگی بکنیم امّا در همان مورد کارِ خودمان به قانون بیاعتنائی کنیم. (3 تیر 1388)
بیقانونی تلختر است | برای حلّ و فصل قضایا، معیار قانونی وجود دارد.
اگر قانون حاکم نشد، آن چیزی که از بیقانونی بر سرِ همه خواهد آمد، بسیار تلختر است از آنچه که اجرای قانون ممکن است در کام بعضی تلخی بهوجود بیاورد؛ «و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق»1. عدل همان رعایت قانون است. اگر ما از رعایت قانون احساس ضیق کردیم، نخواستیم به قانون تن بدهیم، آنچه که بر سر ما از بیقانونی خواهد آمد، به مراتب از این تلخىِ تحمّل قانون، سختتر است. این را باید همه توجّه کنند. (7 تیر 1388)
به هر دو طرف نصیحت میکنم: یکدیگر را تحریک نکنید | بنده مخالفم که مردم کشورمان را، مردم عزیزمان را به دو بخش تقسیم کنیم؛ یک عدّهای را مقابل یک عدّه دیگر قرار بدهیم. قضیّه اینجوری نیست. در خیلی از مسائل، مردم سلیقههایشان، نگاههایشان، نظرهایشان یکی نیست، امّا این به معنای اصطکاک و تزاحم و تعارض و دستبهیقه شدن نیست.
ما نباید مردم مان را وادار کنیم که با هم دستبهیقه بشوند. من به هر دو طرف نصیحت میکنم: احساسات جوانها را تحریک نکنند، مردم را مقابل هم قرار ندهند. ملّت یکپارچهای است، ایمان واحدی دارد، قلباً هم با نظام خود روابط حسنهای دارد؛ نشانه این روابط حسنه، همین حضور در پای صندوقها است؛ اگر امیدوار نبودند، اگر حسن ظن نداشتند، اگر اعتماد نداشتند، نمیآمدند پای صندوقها. پس این ملّت با نظام خود هیچ مشکلی ندارد. نباید این ملّت یکپارچه را دو شقّه کرد، تقسیم کرد، یک گروه را بر علیه آن گروه دیگر، آن گروه را بر علیه این گروه دیگر تحریک کرد. (7 تیر 1388)
نخبگان مراقب کار و گفتار خود باشند | ماها باید خودمان را اصلاح کنیم. نخبگان و خواصّ سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند. این خطاب به همه نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصّی، جناح خاصّی نیست؛ همه باید مراقب باشند.
همه بدانند این ملّت، یک ملّت یکپارچه است. احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کنند، آن یکی بیاید احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کند، اینها راه به جایی نمیبرد. (7 تیر 1388)
دوست و دشمن را اشتباه نگیرید | امروز بیشتر از همه چیز برای ما هوشیاری لازم است، شناخت دوست و دشمن لازم است. مبادا دوست را با دشمن اشتباه کنید؛ مبادا دوست و دشمن را مخلوط کنید؛ مبادا رفتاری که با دشمن باید داشت، با دوست انجام بدهید.
این، خطاب به همه جناحها است... مبادا دشمن را با دوست اشتباه بکنیم؛ دوست را بهخاطر یک خطا بهجای دشمن بگیریم و از آن طرف یک عدّهای هم دشمن خونی و معاند را دوست فرض کنند، به حرف او گوش کنند، توجّه بدهند.
(15 تیر 1388)
پانوشت:
1- نهجالبلاغه، خطبه 15.