استمرار نظام با تحوّل در سایه ثبات
۱۴۰۰/۱۰/۲۶
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
فصل پنجم: از 22 بهمن 1388 تا امروز
راه انقلاب ادامه دارد | اگر خداینکرده سستعهدی کنیم، بدعهدی کنیم، در میانه راه هواهای نفس ما را به اینطرف و آنطرف بکشاند، آنهم به ضرر خود ما است؛ انقلاب راه خودش را ادامه خواهد داد. آن کسانی که انقلاب را رها کردند، آن کسانی که طبق خواست دشمن در مقابل انقلاب ایستادند، ضرر کردند. خیال میکنند حالا بنشینند علیه انقلاب توطئه کنند، حرف بزنند، تحریک کنند، راه به جایی خواهند برد؛ نه، اشتباه است. (28 بهمن 1388)
مسئولیّت همه سنگینتر شد | به حول و قوّه الهی و به توفیق پروردگار، همه قشرهای مردم در کارهایشان انشاءالله جدّیتر خواهند بود و با انگیزه بیشتر حرکت خواهند کرد؛ در محیط علم، در محیط صنعت، در محیط کارهای گوناگون، در محیط ادارات، در محیط کسبوکار، در محیط تجارت؛ همه باید تلاش کنند، همه باید کار کنند. مسئولیّت مسئولین هم سنگین شد؛ مسئولان کشور، مسئولان قوای سهگانه، در مقابل این حرکت عظیم مردمی، در مقابل این هوشیاری خیرهکننده مردم، مسئولیّتشان سنگین شد. این مردم برای دفاع از کشورشان، انقلابشان و ارزشهایشان آماده هستند. خدمتگزاران جامعه باید با خضوع و احترام در مقابل این ملّت، کارهایشان را با قدرت و با جدّیّت دنبال کنند، برای مردم کار کنند. در کشور گرفتاری هست، نابسامانی هست، مشکل هست؛ امّا هیچ گرفتاریای، هیچ نابسامانیای، هیچ مشکلی نیست که با دست اراده متّکی به ایمان، قابل برطرف کردن نباشد. (28 بهمن 1388)
گناه بزرگ فتنهگران؛ باید در برابر رأی مردم تسلیم میشدند | انتخابات یک امر واقعی است برای دخالت دادن نظر مردم و رضای عامّه؛ همانی که در فرمان معروف امیرالمؤمنین
(علیه الصّلاهًْ والسّلام) به مالک اشتر هست که: رضای عامّه را بر سُخط خاصّه ترجیح بده، و نترس از سُخط خاصّه بهخاطر رضای عامّه... در این فتنههای بعد از انتخابات، آن چیزی که اساس قضیّه است، این است که رأی مردم و حضور مردم از نظر یک عدّهای نفی شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگی که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم میشدند. بالاخره وقتی انتخابات با همین معیارهایی که در اسلام وجود دارد اتّفاق افتاد، بایستی در مقابل قانون، در مقابل داوری قانون تسلیم شد؛ همچنانکه باید در مقابل آن داوری که قانون او را معیّن میکند، تسلیم شد. اگر قانون در مسئله مهمّی مثل مسئله انتخابات یک داوری را مشخّص کرده است، یا یک شیوه داوری را مشخّص کرده است، باید تسلیم این بشوند؛ ولو برخلاف میلمان باشد؛ این میشود انتخابات سالم. (6 اسفند 1388)
تحوّلات و رقابتها باید در چهارچوب نظام باشد | بهترین شکل ادامه یک نظام اجتماعی این است که در عین ثبات، تحوّل داشته باشد. رکود بد است و ثبات خوب است. ثبات یعنی استقرار؛ یعنی این چهارچوب، این هندسه، در جای خود محفوظ باشد، مستقر باشد، ریشهدار باشد؛ درعینحال در داخل این چهارچوب، تحوّلات، مسابقات و رقابتها وجود داشته باشد. این بهترین شکل است که کشتی نظام در دریاهای طوفانی بتواند بدون دغدغه حرکت کند. «و هی تجری بهم فی موجٍ کالجبال»1؛ این درباره کشتی نوح است. کشتی حرکت میکند، در بین امواج گوناگون هم هست؛ لیکن این امواج سهمگین نمیتوانند استقرار او را از بین ببرند. این استقرار بایست وجود داشته باشد. البتّه در درون این استقرار، در درون این چهارچوب، تحوّل وجود دارد. بنابراین همه تحوّلات باید در چهارچوب باشد. اگر چنانچه کسی وارد میدان رقابت انتخاباتی و مسابقه انتخاباتی بشود، امّا بخواهد چهارچوب را بشکند، او از قاعده نظام خارج شده است، از قواعد حرکت انتخاباتی خارج شده. این غلط است، این درست نیست.
باید همه چیز در چهارچوب نظام باشد. این چهارچوب، قابل تغییر نیست.
(6 اسفند 1388)
تأکید بر خطوط مرزی نظام با مخالفان و دشمنان | تأکید بر خطوط مرزی نظام با مخالفان و دشمنان، در انتخابات لازم است. ممکن است دو نظر مختلف درباره یک مسئله اجتماعی یا اقتصادی بین نامزدها وجود داشته باشد؛ هیچ مانعی ندارد، این دو نظر را بگویند؛ لیکن مرزبندی کنند با آن چیزهایی که نظراتِ مخالف با نظام است؛ مشخّص بکنند که مرز ما چیست. این مرزبندی لازم است. بارها ما بر روی این مرزبندی تأکید میکنیم؛ این بهخاطر این است که اگر مرزبندیها ضعیف بشود، مرزها کمرنگ بشود، موجب اشتباه مردم میشود. مثل مرزهای کشوری، که اگر مرزها تضعیف شد و کمرنگ شد، عدّهای میتوانند داخل مرز بشوند با قصد خیانت، بدون اینکه شناخته شوند؛ عدّهای میتوانند از این مرز خارج بشوند با غفلت، بدون اینکه بدانند دارند از مرز خارج میشوند؛ لذا بایستی بر مرزها تأکید بشود. اشتباه و خطای فاحش کسانی که این مرزها را در انتخابات رعایت نمیکنند، همین است که مردم را دچار زحمت میکنند، دچار حیرت میکنند. بایستی خطوط مرزی نظام با مخالفان نظام، با دشمنان نظام، کاملاً مشخّص شود، بر آن تکیه شود و از مخالفان نظام اعلام برائت بشود. (6 اسفند 1388)
اختلاف در سطوح پایینتر از هندسه الهی نظام قابل تحمّل است | آنچه که وظیفه امروز ما است، حفظ این هندسه عظیم است؛ این را باید حفظ کرد. باید در حفظ این هندسه، مرزبندی کرد. این مرزبندیای که من عرض میکنم، اینجا است؛ و َالّا در مسائل مادون این _ حالا چه مسائلی که در درجه دوّم اهمّیّت است، چه در مراتب پایینتر _ ممکن است اختلافنظرهایی باشد؛ این اختلافنظرها به جامعه ضربه نمیزند. اختلافنظر موجب پیشرفت میشود. این اختلافنظرها مهم نیست؛ اینها در رقابتهای انتخاباتی هم ممکن است تأثیر بگذارد، که اشکالی هم ندارد. آنچه که مهم است، اساس نظام، هندسه کلّی نظام، نقشه جامع نظام است؛ این را باید در نظر داشت و نسبت به این باید حسّاس بود... باید حسّاس باشیم. روی مسئله اصلی نظام و نقشه نظام و کلّیّت نظام هیچ اهمالی را نباید روا بداریم. مسائل درجه دویی وجود دارد که البتّه اینها را میتوان حل کرد.
(6 اسفند 1388)
برخی خودشان را از کشتی نجات بیرون میاندازند | آن کسانی که این نقشه کلّی را که متبلور است در قانون اساسی و حکمیّت قانون و داوری قانون، قبول دارند، جزو مجموعه نظام اسلامی هستند؛ آن کسانی که اینها را رد میکنند، کسانیاند که خودشان به دست خودشان صلاحیّت حضور در نظام اسلامی را دارند از دست میدهند و صلاحیّت ندارند. کسانی که حاضر نیستند قانون را تحمّل کنند، کسانی که حاضر نیستند اکثریّت را قبول کنند، کسانی که آن انتخابات عظیم
40 میلیونىِ مایه افتخار را زیر سؤال میبرند، یک نقطه قوّت را برای نظام میخواهند تبدیل کنند به یک نقطه ضعف، اینها در واقع دارند خودشان، خودشان را از این کشتی نجات _ که نظام اسلامی است _ بیرون میاندازند؛ و َالّا هیچکس نمیخواهد کسی را از کشتی نجات بیرون بیندازد.
حضرت نوح نبیالله(علینبیّناوعلیهالسّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنىّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین»2. نظام اسلامی هم تأسّیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیایید با ما باشید، بیایید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچکس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ امّا کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند. (6 اسفند 1388)
پانوشتها:
1- سوره هود، بخشی از آیه 42، ترجمه: «و آن [کشتى] ايشان را در ميان موجى کوهآسا میبرد.»
2- سوره هود، بخشی از آیه 42، ترجمه: «اى پسرک من با ما سوار شو و با کافران مباش.»