بسیجی شهید فرامرز رضاییمیرقائد بیست و یکم آذر سال 1342 در اندیمشک بهدنیا آمد، در نوجوانی برادرش شهید عزتالله رضاییمیرقائد به شهادت رسید که در روحیهاش تاثیر بهسزایی گذاشت.در چهارده سالگی به جبهه رفت. وقتی دشمن بعثی توسط 54 هواپیما شهر اندیمشک را زیر بمباران گرفت به کمک مجروحین و زیر آوار ماندهها رفت. رضایی میرقائد چهارم آذر سال 1365 بر اثر اصابت ترکش به گلویش شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای اندیمشک آرام گرفت.
فرازی از وصیتنامه شهید فرامرز رضایی میرقائد : «من خيلی به درگاه خداوند ناليده و گريه كردهام و از او حاجت خواستهام تا مرا به آرزوی نهايی خود به درجه شهادت برسم. اما تا كنون هر چه در زدهام، گريه كردهام جواب نشنيدهام، اميدوارم كه بهزودی بشنوم.برادرانم، من شما را بهعنوان رساننده پيام خود بهسوی جامعه معرفی میكنم كه فقط بعد از شهادت ما ناله نكنيد بلكه علاوهبر اينكه ناله نمیكنيد پيام من و ساير شهدا را به گوش مردم برسانيد، شهادت كه محتوای آن دل كندن از دنيای پوچ و بیوفاست و انقلاب درونی جهت رسيدن به لقاءالله است. برادران من ای تمام کسانی كه ندای پيكر آكنده به خون مرا میشنويد به شما وصيت میکنم وای بر شما، اگر كه در اين شرايط بر سر مال و منال دنيا جنگ و دعوا میكنيد، بهسوی خدا پرواز کنيد و آخرت و روز محشر و آتش جهنم را در نظر بگيريد و الا پشيمان خواهيد شد و من احساس میکنم که برادران از من سبقت گرفته و بهخداي خود لبيک گفته، چون ايمانشان از من بيشتر بوده.»