۲۵ - محدودیتهای اقدام در حکومت امیر مومنان(ع) - پرهیز از افراط در مقابله با دشمنان ۱۴۰۱/۰۳/۰۳
محدودیتهای اقدام در حکومت امیر مومنان(ع) - ۲۵
پرهیز از افراط در مقابله با دشمنان
۱۴۰۱/۰۳/۰۳
جواد سلیمانی
بسیاری از زمامداران هنگام اوج درگیریها یا شور و شعف بعد از پیروزیها، خود و سربازان خود را از رعایت نکات اخلاقی و حدود الهی و انسانی معاف میکنند و دست به کارهایی میزنند که بعد خود به غیر اخلاقی بودن آن اعتراف نموده یا داوران بیرونی آن رفتارها را خلاف وجدان اخلاقی میشمارند.
ولی امیرمومنان علی(ع) در اوج فشار جنگ یا شوق پیروزی به موازین دینی و اخلاقی توجه داشت و نیروهایش را از افراطیگری برحذر میداشت.
يكي از مصاديق بارز آن برخوردش با مالكبنحبيب، رئيس نيروي انتظامياش در کوفه بود. بعد از جنگ جمل وقتی آن حضرت وارد کوفه شد، برای مردم از جمله کسانی که در جنگ جمل شرکت نکردند سخنرانی کرد.
در آن سخنرانی کسانی را که از شرکت در جنگ جمل سر باز زده بودند توبیخ کرد؛ ناگاه مالک بن حبیب هنگامي كه حضرت به توبيخ و سرزنش كساني كه از شركت در جنگ با طلحه و زبير كناره گرفته بودند مشغول بود، وسط صحبت حضرت برخاست و قاعدين جنگ جمل را مستوجب قتل شمرد و گفت: «والله لئن أمرتنا لنقتلنّهم؛ قسم به خدا اگر دستور دهي آنها را به قتل ميرسانيم».
اين چنين برخورد تند و عجولانه در شرايطي كه برخي از بزرگان اصحاب پيامبر(ص) چون زيدبنثابت و اسامهبنزيد و سعدبنابيوقاص كه هر يك در جنگهاي عصر پيامبر(ص) سوابق چشمگيري داشتند جزء قاعدين بودند، هم خلاف عقل و دین بود و هم خلاف اخلاق و فایدهاي جز بدبين كردن مردم نسبت به اطرافيان اميرمؤمنان(ع) و خشن جلوه دادن ياران آن بزرگوار نداشت.
لذا حضرت براي خنثي كردن آثار منفي سخن مالك كلامش را قطع كرد و فوراً همانجا به مالك فرمود: «جزت المدي و عدوت الحد و أغرقت في النزع؛ از مرز تجاوز كرده، از حد گذشته اي و در جنگ و نزاع غرق شده اي».
مالك براي توجيه سخن خود مسئله لزوم سختگيري بر دشمن در مواقف خطر را مطرح نمود، أما حضرت با استناد به آية 33 از سورة بنياسرائيل كه مسلمانان را از كشتن مظلوم و قتل به ناحق بر حذر ميدارد، وي را متوجه خطايش كرد.1
در مکتب علی(ع) که همان مکتب اسلام ناب است در بحبوحه درگیری یا پیروزی، مرزهای دینی و اخلاقی باید رعایت شود.
انسانها نباید در حین درگیریهای سیاسی و پس از پیروزی غرق خشم یا شادی شوند و از حدود الهی بگذرند و مبتلا به افراط شوند.
امام هنگامی که به سرزمین صفین رسید، با وضع غیرمنتظرهای روبهرو شد؛ معاویه پیشتر با سپاه خود به آنجا رسیده و در کنار صفین، در ساحل فرات اردو زده و با دههزار تن نیروی جنگی، یگانه گذرگاه فرات را اشغال کرده بود تا مانع استفاده عراقیان از آب فرات شود.
امام پیکی نزد معاویه فرستاد و به او پیام داد: «ما به سمت شما حرکت کردیم تا پیش از جنگ، حجت را بر شما تمام کنیم و راه عذر و بهانه را بر شما ببندیم. اینک اگر گفتوگو و راه آشتیجویانه را بپذیری، عافیت و سلامت، بیشتر مورد علاقه ماست. این چه کاری است که بین ما و آب، حایل شدی؟!
اینک اگر میخواهی، گفتوگو را کنار نهیم و مردم را به حال خود واگذاریم که بر سر آب بجنگند تا هرکس پیروز شد، سیراب شود؛ این گوی و این هم میدان!»
عمروعاص با ادامه دادن این وضع (بستن آب) مخالفت کرد و گفت: علی کسی نیست که وقتی 90 هزار نفر رزمنده شمشیر به دست فرمانبر اویند، از تشنگی بمیرد!
به گزارش نصر بن مزاحم، عمرو در ادامه به معاویه گفت: تو بهخوبی میدانی که او افعی سمی خطرناکی است! و مردم عراق و حجاز، همراه او هستند. من و تو بارها از او شنیدهایم که میگفت: «اگر آن روز [= حمله به خانه فاطمه] 40 نفر یار و همراه داشتم، آن وضع پیش
نمیآمد.»
اما معاویه با این پندار که با فشار تشنگی، علی(ع) را به عقبنشینی و شکست وامیدارد، همچنان با خیرگی، به کرده ناجوانمردانهاش ادامه داد.
پانوشت:
1- شيخ مفيد، محمد بن محمد، الأمالي
(للمفيد)، محقق / مصحح: استاد ولى،
حسين وغفارى علىاكبر، كنگره شيخ مفيد، قم، چاپ: اول، 1413 ق، مجلس 15، ص 128، با كمي حذف ؛ ابنابيالحديد، همان، ج 3،
ص 103؛ منقري، همان، ص 4، با كمي تغيير؛ محمودي، همان، ج 1، ص 434 و 435.