۱۲۹۱- درمکتب امام (ره) :جلوههای تقویت جریان ایثار و شهادت و مقاومت در ایران و جهان در سیرت امام خمینی(ره) ۱۴۰۱/۰۳/۱۰
درمکتب امام (ره) :
جلوههای تقویت جریان ایثار و شهادت و مقاومت در ایران و جهان در سیرت امام خمینی(ره):
امام مقاومت
۱۴۰۱/۰۳/۱۰
کامران پورعباس
امام خمینی در مبارزاتشان در دوران طاغوت به امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا اقتدا نمودند. ایشان در آن دوران مکرراً ابعاد قيام امام حسين(ع) را برای مردم تشريح نمودند و از آنان خواستند به سيدالشهدا(ع) اقتدا کنند، در برابر ظلم و ستم سکوت نکنند و در برابر طاغوت قيام کنند.
حضرت امام قبل از انقلاب، اغلب در آستانه محرمِ هر سال پيام میدادند و همه را به استفاده از فرصت محرم دعوت میکردند و از همگان میخواستند در عزاداریهایشان از جنايات رژيم پرده بردارند و از طاغوت و پشتيبانانش تبری جويند.
سرانجام با اقتدای مردم به نهضت خمينی که پرتوی از نهضت حسينی بود، انقلاب اسلامی ايران در 22 بهمن 57 به پيروزی رسيد. امام، نهضت انقلابیشان را به نهضت حسینی گره زدند و پیروزی انقلاب را رقم زدند.
با این اوصاف میتوان گفت که پيروزی انقلاب اسلامی در ايران يکی از برکات نهضت حسينی است. از زمان پيروزی انقلاب تا کنون نيز ايران اسلامی پايگاه عاشقان ودلسوختگان حسينی بوده است ومعرفی و صدور و پيروی از حقايق و معارف معصومين(ع) رويه هميشگیِ ايرانيان بوده و هست و انشاءالله خواهد بود.
امام خمينی تا پايان عمر بر بزرگداشت محرم و پيروی از امام حسين و يارانشان در مبارزه با ظلم تأکيد ورزيدند و در سخنرانیهایشان مردم را به شرکت فعال در مجالس تعزيه و روضه، طرح مسائل سياسی- اجتماعی در مجالس عزاداری، فداکاری در راه اسلام به پيروی از امام حسين(ع) و امر به معروف و نهی از منکر به تبعيت از سيدالشهدا(ع) دعوت نمودند و مردم ما نيز عاشقانه لبيک گفتند و پيوسته در تمامی صحنههای حساس و سرنوشتساز انقلاب حاضر بودند و هر جا لازم بود جان و مال و فرزندانشان را فدا کردند. اقتداری که امروز داريم، مرهون اقتدای مردم و نظاممان به مکتب حسينی است.
پیام عاشورا شهادتطلبی و ایثارگری در راه خدا و ایستادگی تا آخرین قطره خون برای دین خدا بود. امام خمینی فرهنگ عاشورا را احیا نمودند و ملت ایران به رهبری حضرت امام در قبل و بعد از انقلاب به امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا اقتدا و در برابر دشمنان اسلام با بذل جان و مال ایستادگی و انقلاب و نظام اسلامی بر پا و با اقتدا به فرهنگ عاشورا تا کنون از نظام جمهوری اسلامی پاسداری و حراست نمودهاند.
احیا و تقویت فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت
فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت در راه خدا و اسلام در مکتب اسلام تجلی عظیمی دارد و زندگی معصومین(ع) و یاران صدیق و وفادارشان در سطحی گسترده جلوهگر این فرهنگ است. امام خمینی این فرهنگ را پس از قرنها، احیا و تقویت نمودند.
در جریان مبارزات ضدطاغوت به رهبری امام خمینی، فرهنگ ایثار و شهادت در سطحی گسترده تجلی یافت و پس از انقلاب نیز در عرصههای مختلف داخلی همچون مبارزه با ضدانقلاب تدام پیدا کرد و در طول هشت سال دفاع مقدس از نمود و تجلی بینظیری برخوردار گردید. روشنگریها و بیدارگریهای امام خمینی و حمایت و پشتیبانیهای بیوقفه و کمنظیرشان از جهاد و ایثار و شهادت و مجاهدان و شهدا و ایثارگران، عامل احیا و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت در کشورمان بود.
روشنگریهای گسترده در زمینه جهاد و ایثار و شهادت
حضرت امام خمینی در رهنمودهایشان بارها حقایق و معارفِ بازگوکننده عظمت جایگاه ایثار و شهادت را تشریح نمودهاند.
ایشان بارها دستاوردها و برکات خون شهدا و ایثارگریهای ایثارگران را برشمردهاند که عبارتند از:
- بیمه کردنِ انقلاب و اسلام
- بیمه کردنِ جمهورى اسلامى
- پيروزى بر دشمنان
- خنثى کردنِ تمام توطئه ها
- برگشتنِ كيْد ستمگران به خودشان
- گسترشِ بارقه با عظمت اسلام در جهان
- نزدیک شدنِ وعده خداوند متعال بر امامت و وراثت مستضعفان
ایشان بارها و بارها در رهنمودهای شان از شهدا و جانبازان و خانوادههایشان تقدیر و ستایش و با عظیمترین تعابیر از این اقشار یاد نمودهاند.
امام همچنین به مطالعه وصیتنامههای شهدا سفارش نمودهاند.
بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران بارها به ادامه راه شهیدان و پاسداری از خون شهدا امر نمودهاند.ایشان مصادیق پاسداری از خون شهدا را نیز تعیین نمودهاند. ایشان تفرقه در صفوف را هدر رفتن خون شهدا برمیشمارند. ایشان حمایت از منافع مستضعفین را جلوگیری از هدر رفتن خون شهدا و اصلاح فرهنگ را پاسداری از خون شهدا میدانند.
پاسخگويي به شبهات مربوط به ایثار و شهادت
امام خمینی به شبهات مربوط به ایثار و شهادت نیز پاسخ فرمودهاند. پس از اعلام قبول آتشبس از سوی جمهوری اسلامی و پایان جنگ تحمیلی، ممکن بود شبهاتی در مورد ثمرات خونها و شهادتها و ايثارها مطرح گردد که حضرت امام در پیامی که قبول قطعنامه 598 را اعلام نمودند، پیشاپیش این شبهات را پیشبینی و پاسخ فرمودند:
«در آينده ممكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مسئله را مطرح نمايند كه ثمره خونها و شهادتها و ايثارها چه شد. اينها يقيناً از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بيخبرند و نمىدانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است، حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمهاى وارد نمىسازد.... مسلّم خون شهيدان، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاى آزادگان خواهد بود.»
پیشبینی و دلنگرانی حضرت امام کاملاً درست بود و تا کنون بارها شاهد شبههافکنی و ایجاد تشکیک در مورد دستاوردهای دفاع مقدس و ثمرات خون شهدا و ایثارگریها از جانب برخی ناآگاهان و مغرضان بودهایم که خوب است طیفهای شبههآفرین و تردیدافکن فراز فوق را صدها بار مرور نموده و نصبالعین قرار دهند.
هنوزم که هنوز است این حقایق جاویدان طنینانداز و در دل تاریخ ثبت هستند که:
«مسلّم خون شهيدان، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست.»
شعلهور نمودنِ روحیه جهاد، دفاع، ایثار و شهادت
رهنمودهای حضرت امام در دیدار با رزمندگان در دوران دفاع مقدس بسیار برانگیزاننده، شورآفرین و شعلهورکننده روحیه جهاد، دفاع، ایثار و شهادت بود.
بهعنوان نمونه ایشان در دیداری فرمودند: «اينجانب هر وقت با يكى از اين چهرهها روبهرو مىشوم و عشق او را به شهادت در بيان و چهره نورانىاش مشاهده مىكنم، احساس شرمسارى و حقارت مىكنم و هر وقت در تلويزيون، مجالس و محافل اين عزيزان كه خود را براى حمله به دشمن خدا مهيا مىكنند و مناجات و راز و نيازهاى اين عاشقان خدا و فانيان راه حق را در آستانه هجوم به دشمن مىنگرم كه با مرگ دست به گريبان هستند و از شوق و عشق در پوست نمىگنجند، خود را ملامت مىكنم و بر حال خويش تأسف مىخورم.»
در زمانی که برخی از این رهنمودها بیان میگردید
- همانگونه که بارها در تلویزیون پخش شده- رزمندگان و مجاهدان فیسبیلالله اشک میریختند و فضای بسیار معنوی و روحیهبخشی مستولی ميشد.
تداوم خط جهاد، ایثار و شهادت
پس از خاتمه جنگ تحمیلی
رهنمودهای امام خمینی پس از پایان جنگ نیز نشان داد که خاتمه جنگ هشت ساله به معنای پایان خط جهاد و ایثار و شهادت نیست.در پيام ایشان به مناسبت قبول قطعنامه 598 آمده است:
«بغض و كينه انقلابىتان را در سينهها نگه داريد؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد؛ و بدانيد كه پيروزى از آن شماست.» و نیز آمده است: «اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى ديدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز اماننامه كفر و شرك را امضا نمىكنيم.»
این فرازها نشان میدهد که مبارزه ما با دشمنان و جهانخواران و سردمداران کفر و شرک جهانی پس از جنگ نیز ادامه دارد؛ بنابراین خط جهاد و شهادت و ایثار نیز همچنان تداوم دارد.
احترام و ارادت نسبت به ایثارگران و خانوادههایشان
علاوهبر رهنمودها، احترام و ارادت نسبت به ایثارگران و خانوادههایشان در سیره عملی امام خمینی تجلی گسترده و عظیمی دارد. بنیانگذار انقلاب پس از بازگشت از پاریس به تهران در 12 بهمن 1357، اصرار داشتند که در ابتدای ورود به زیارت مزار شهدا در بهشت زهرا بروند. علاوه بر اینها اظهارنظرها و خاطرات متعددی در مورد احترام و علاقه قلبی و رسیدگی امام روحالله نسبت به ایثارگران و خانوادههایشان وجود دارد. امام هرگاه خانواده شهيدان و ايثارگران را ملاقات ميكردند، شور و حال عجيبي داشتند و موكداً سفارش ميكردند كه مسئولان به وضع آنها رسيدگي كنند.همواره در پرمشغلهترين اوقاتشان رسيدگي به امور شهيدان را فراموش نميكردند و پذيراي خانوادههاي شهيدان ميشدند.
در واپسین ماههای عمرشان(7 آبان 1367) برای اعضای دفترشان مرقوم فرمودند: «توجه داشته باشيد كه بايد دور سخن گفتن مرا و لو يك جمله دعا خط بكشيد. مجارى تنفس من بيمار است و حالا هم كه جنگ در كار نيست، زحمت به من ندهيد. از اينكه مثلًا خانواده شهدا و امثال آن بيايند و من دستى تكان دهم، مضايقه ندارم.»
در سال آخر عمر حضرت امام، ملاقاتهای ایشان فقط اختصاص به خانواده معظم شهدا داشت.
رسیدگی به خانواده شهدا
امام خمینی در همان نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب(25 اسفند 1358) دستور تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی را صادر نمودند و به این ترتیب رسیدگی به امور شهدا و خانوادههای شهدا را رسمی و نهادینه نمودند.
پس از پایان جنگ نیز تأکیدات ویژهای بر عنایت و رسیدگی به ایثارگران و خانوادههایشان نمودند.
در پیام ایشان به مناسبت قبول قطعنامه 598، این فراز جاویدان و فرموش نشدنی آمده است:
«من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىكنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد؛ نگذاريد پيشكسوتانِ شهادت و خون در پيچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.»
در پیام ایشان به ملت ايران با موضوع سياستهاى كلى نظام در دوران بازسازى آمده است:
«با اينكه اطمينان داريم كه خانوادههاى معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودين هيچگاه راضى نشده و نمىشوند كه در برابر ايثار عزيزانشان كه فقط به خاطر خدا و رسيدن به كمال بوده است، سخن از رفاه و ماديات به ميان آيد و همت آنان بلندتر از اين مقولههاست، ولى بر دستاندركاران نظام است كه ذوق و استعداد و توان خود را در هرچه بهتر رسيدن به امور معنوى و مادى و ارزشى و فرهنگى اين يادگاران هدايت و نور به كار گيرند و از خدمت بىشائبه و بىمنت به آنان دريغ نكنند؛ هر چه انقلاب اسلامى ايران دارد از بركت مجاهدت شهدا و ايثارگران است.»
دفاع و پشتیبانی از مستضعفان جهان
امام دفاع از مظلوم را يك وظيفه اسلامى اعلام نمودند. ایشان بارها از مستضعفان جهان حمایت و پشتیبانی كرده و بر روابط حسنه با تمام مستضعفين عالم، حمایت از جميع مستضعفين جهان در مقابل زور و خشونت تأکید داشتند و جمهورى اسلامى ايران را در كنار همة مستضعفان جهان میدانستند.
پس از انقلاب اسلامی ایران، با تأکیدات مکرر امام خمینی، دفاع و حمایت از مستضعفان و محرومان در سطحی گسترده انجام شد که این امر تأثیرات شگفتانگیزی بر سرنوشت این قشر داشت. پیش از انقلاب اسلامی هیچ کشور و دولتی حمایت و پشتیبانی رسمی از این قشر انجام نمیداد، اما پس از انقلاب اسلامی، این قشر حامی و پشتیبانی پیدا کرد که از قدرتی فزاینده و تعیینکننده در خاورمیانه و جهان برخوردار است.
پس از انقلاب اسلامی، روابط ایران با کشورهای بهاصطلاح جهان سوم توسعه یافت. جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مستضعف اقدامات حمایتی و محرومیتزدایانه گستردهای انجام داد که برخی از آنها عبارتند از: کمکهای مالی، اقتصادی، بهداشتی و درمانی؛ ارائه امکانات آموزشی و علمی، تبلیغات معارف اسلامی، تحمل فشارهای جبهه استکبار علیه ایران به خاطر حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان، کمکهای انساندوستانه به محرومان به ویژه در هنگام مصائبی همچون سیل، زلزله، قحطی و صدمات ناشی از تجاوزات دشمنان اسلام. انقلاب اسلامی ایران موجبات بیداری ملتهای مظلوم جهان و کسب جرأت مبارزه در آنها را فرهم آورد.
نکته دیگر آنکه در هر برههای که تجاوز و ظلمی نسبت به مظلومان، محرومان و مستضعفان جهان صورت گرفته است، ولایتفقیه و نظام جمهوری اسلامی واکنش تند و محکومکنندهای انجام داده است و از حقوق آنان در برابر متجاوزان دفاع کرده و از راههای ممکن حمایتهای لازم انجام شده است.
امام خمینی و امام خامنهاي همواره در بیانات و پیامهایشان از مظلومان و مستضعفان دفاع و حمایت کرده و در سطحی گسترده در مورد ظلمها و جنایات علیه این طیف روشنگری و افشاگری نمودهاند و این در حالی است که سیاستمداران کشورهای دیگر حتی جرأت محکومیت زبانیِ جنایتها علیه مظلومان و مستضعفان جهان را ندارند.
نکته دیگر آنکه بارها پس از انقلاب، مقامات و شخصیتهایی از کشورهای مظلوم و مستضعف به ایران سفر کرده و با استقبال گرم از جانب مقامات عالیرتبه کشورمان مواجه شدهاند و حتی با شخص اول مملکت دیدار داشتهاند و مورد لطف و تفقد قرار گرفتهاند.
به این ترتیب در دوران رهبری امام خمینی و پس از آن در دوران رهبری امام خامنهاي، جمهوری اسلامی همواره حامی و پشتیبان محرومان، مظلومان و مستضعفان در سرتاسر جهان بوده است. بهرغم گرفتاریهای متعدد داخلی و بینالمللی، کشورمان هرگز دست از این سیاست اصولی و راهبردی برنداشته است. هرگاه و در هر نقطهای ملتی مظلوم واقع شدهاند، ایران از آنها دفاع کرده است. جمهوری اسلامی تاکنون از ملتهای فلسطین و لبنان بهصورت دائمی دفاع و حمایت کرده است. در برهههایی که ملتهایی همچون ملتهای بوسنی، افغانستان، الجزایر، سوریه، عراق و... دچار ظلم و حقکشی شدهاند، جمهوری اسلامی از آنها دفاع کرده است.
حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از محرومان، مظلومان و مستضعفان به قدری روشن و واضح است که بارها جهانیان به آن اذعان کردهاند.
سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان میفرماید: «ایران اسلامی با حمایت از ملتهای مستضعف جهان در قبال ظلم و ستم حکام، وفاداری خود را نسبت به مستضعفین جهان به اثبات رسانده است.»
جرج حبش، دبیرکل سابق جبهه خلق برای آزادی فلسطین میگوید: «امام راحل به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی از مبارزات مردم مستضعف جهان بهویژه مردم فلسطین حمایت نمود و سیاستی را در این زمینه پایهریزی کرد که بعد از رحلت ایشان، این سیاست همچنان ادامه دارد.»
اسقف کاپوچی، اسقف سابق بیتالمقدس معتقد است: «برای امام خمینی تمام قلبهای آزادگان دنیا و تمام مستضعفان و محرومان دنیا میتپد. او فقط متعلق به ایران نیست؛ تمام محرومان دنیا چه مسلمان و چه غیرمسلمان او را نجاتدهنده خود میدانند.»
شهید دکتر فتحی شقاقی معتقد است:
«هیچ چیز بهاندازه انقلاب امام خمینی نتوانست ملت فلسطین را به هیجان بیاورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده کند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ما به خود آمدیم و دریافتیم که آمریکا و اسرائیل نیز قابل شکست هستند.»
احمد جبریل، دبیرکل سابق جبهه خلق برای آزادی فلسطین میگوید: «امام راحل همواره در فکر مستضعفان بود و تمامی تلاشهای خود را برای کاهش مشکلات آنان بهویژه مردم فلسطین که در معرض حملات امپریالیسم و صهیونیسم قرار دارد، به کار برد.»
حمایت از نهضتهای آزادیبخش و گروههای مقاومت
یکی از مهمترین سیاستهای جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب تاکنون، پشتیبانی از نهضتهای آزادیبخش بهویژه با صبغه اسلامی است.
پیش از انقلاب اسلامی ایران، این نهضتها یا وجود نداشتند یا فعالیتشان چشمگیر و برجسته نبود. قبل از انقلاب، این جنبشها از پشتیبانی دولتها و سازمانهای بینالمللی برخوردار نبودند. جمهوری اسلامی ایران با احساس مسئولیت اسلامی از این نهضتها پشتیبانی و رابطه تنگاتنگی با آنها برقرار کرد.
امام خمینی بارها با اعضای جنبشهای آزادیبخش دیدار داشته، بارها به آنان پیام داده و بارها حمایت و پشتیبانیشان را از این جنبشها اعلام کردهاند.
انقلاب اسلامی ایران بر حرکتهای آزادیبخش در آمریکای لاتین اثرگذار بوده است.
آمریکای لاتین از دهه 1960 شاهد برخی وقایع بوده است مانند: پناه بردن مردم به کلیساها، سیاسی شدن کشیشان و ظهور پرشمار انجمنهای مسیحی با افکار سیاسی. سوموزا دیکتاتور سرنگون شده نیکاراگوئه در انقلاب 1979 این کشور، ضمن تأکید بر نقش کشیشان در این انقلاب، به وجود ارتباط بین انقلابیون نیکاراگوئه و ایران اشاره و ادعا کرده است کشیشهایی که در انقلاب نیکاراگوئه نقش داشتند، پیش از پیروزی انقلاب به ایران رفت و آمد و با امام خمینی ملاقات میکردند.
جمهوری اسلامی ایران در همان نخستین سالهای پس از پیروزی به شدت از حزبالدعوه در عراق، حزبالله در لبنان، مجاهدین در افغانستان و حماس در فلسطین حمایت کرد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، به ویژه در کشورهای اسلامی، گروههای مستقلاً یا منشعب از گروههای قبلی به وجود آمدند که موجودیت خود را تا حد زیادی مدیون انقلاب اسلامی بودند. علاقهمندی این جنبشها به انقلاب اسلامی ایران و تأثیرپذیری آنها از انقلاب اسلامی، در بیانیهها، سخنان و آثار رهبران این نهضتها کاملاً مشهود است. در برخی کشورهای عربی همچون الجزایر و مراکش نیز پس از انقلاب ایران گروههایی به نام «اسلام» ظهور کردند که به ظاهر هیچ ربطی به انقلاب اسلامی نداشتند، اما با دقتنظر میتوان دریافت که اینان نیز تحت تأثیر مستقیم انقلاب ایران بهوجود آمدند؛ زیرا گرایش فزاینده به اسلام در سالهای دهۀ 1980 که بر اثر انقلاب اسلامی ایجاد شد، در شکلگیری این گروهها تأثیری اساسی داشته است. انشعاب در جنبش اسلامی اخوانالمسلمین و ظهور جریانهای نوپای اسلامی در میان آنها، این مسئله را اثبات میکند که جوانان طرفدار گرایش اسلامی، متأثر از انقلاب اسلامی ایران، روش قهرآمیزی در برابر دولتهای حاکم در کشورهای اسلامی در پیش گرفتند. ظهور سازمان الجهاد در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 در مصر و تلاش اعضای آن برای سرنگونی حکومت سادات، اوجگیری نهضت تندرو اخوانالمسلمین سوریه در 1982 و رودررویی گسترده آن با حکومت بعث حاکم، حیات دوبارۀ جنبش اخوان در عربستان سعودی و تلاش برای تصرف مسجدالحرام و سرنگونی حکومت آلسعود و همچنین آغاز ناآرامیهای شیعیان در مناطق نفتخیز شرق این کشور، آغاز فعالیتهای اسلامی در بحرین و کویت، مخالفت گروههای دانشجویی مسلمان و حرکت علما و روشنفکران مذهبی در الجزایر و تونس و سرانجام ظهور جنبشهای شیعه و سنی در لبنان از قبیل جنبش امل، حزبالله، حرکت توحید اسلامی همگی نشاندهنده این واقعیت بود که وقوع انقلاب اسلامی در ایران و موفقیت آن در سرنگونی قویترین حکومت منطقه، عامل اصلی رشد دوباره جنبشهای اسلامی در جهان اسلام است. پشتیبانی معنوی ایران از این نهضتها سبب شد که ایران در این جنبشها عمیقاً نفوذ کند.
جمهوری اسلامی ایران به جنبشها و نهضتهای اسلامی کمکهای شایان و مؤثری کرده است که از جمله آنها میتوان به حمایتهای علنی و آشکار در موضعگیریهای مسئولان جمهوری اسلامی، اعطای کمکهای آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی، اجازه ایجاد و تأسیس دفاتر برای جنبشها در ایران و اجازه جهت برگزاری همایش و کنفرانس در ایران اشاره کرد.
نقش امام خمینی در پشتیبانی از نهضتهای آزادیبخش و گرایش این نهضتها به جمهوری اسلامی بسیار اساسی و تعیینکننده است.
نلسون ماندلا میگوید: «امام خمینی نه تنها رهبری بزرگ برای ایران بود، بلکه رهبری برای تمامی نهضتهای آزادیبخش جهان بهشمار میرفت.»
حافظ اسد میگوید: «اکثر انقلابهای زمان ما اگرچه سالها از عمر خود را سپری کرده و اصیل هم هستند، لیکن نتوانستهاند بهاندازه انقلاب اسلامی و جوان ایران، به نهضتهای آزادیخواه جهان و احقاق حقوق ملتهای تحت ستم دنیا، خدمت کنند.»
سید حسن نصرالله اظهار میدارد: «گروههای مختلف معتقدند که با عناوین مختلفی فعالیت میکردند، بر اساس دو محور هماهنگ شدند و به یکدیگر پیوستند. محور نخست ایمان به ولایت فقیه و التزام به رهبری حکیمانه امام خمینی و مورد دوم ضرورت قیام و مبارزه با دشمن اسرائیلی. براساس این دو محور تمام گروههای اسلامی به یکدیگر پیوستند و حرکت واحدی را سازمان دادند که امروزه به حزبالله معروف است.»
السّفیر، چاپ لندن مینویسد: «پیروزی بزرگ مردم لبنان بر رژیم صهیونیستی مدیون رهنمودها، اندیشهها، اصول، سیاست و رهبری حکیمانه امام خمینی(س) بنیانگذار جمهوری اسلامی است. از میان هزاران انسان که در حماسۀ پیروزی بزرگ جنوب لبنان نقش داشتند، نام و برکت امام، آیتالله خمینی(س) و نقش ایشان در تأسیس مقاومت اسلامی و ترسیم خط مشی آن جاودانه و فراموش ناشدنی است.... هنگامیکه مقاومت اسلامی در لبنان بهوجود آمد، از قدرت ایمان و اصول انقلاب امام خمینی الهام گرفت که هدف آن در کوتاهمدت آزادی جنوب لبنان و اهداف درازمدت آن آزادی بیتالمقدس و نابودی کیان صهیونیستی است.»