2586 - روزنامههای غرب گدای زنجیرهای روزنامه ۱۴۰۱/۰۴/۱۳
با ادامه پیشرفتهای هستهای مذاکرات برجام را بلااثر نکنید!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «دعواي هستهاي تا كي؟» نوشت: «حدود 20 سال است كه زن و مرد و پير و جوان و سالم و بيمار و كارمند و كارگر و كشاورز و دانشگاهي و بازاري و كارآفرين و توليدكننده اين سرزمين هر جا ميروند و هر كاري انجام ميدهند، هر آرزويي كه دارند، در هر محفلي كه مينشينند و به هر سو كه مينگرند، موضوع هستهاي جلويشان سبز ميشود و در تاروپود زندگيشان نفوذ كرده است. آيا اين سؤال ناروايي است اگر مردم بپرسند كه يك موضوع تا كي و تا چه حد بايد در همه شئون زندگيشان ورود داشته باشد و همه چيز را تحتالشعاع خود قرار دهد؟..»
این روزنامه در ادامه نوشت: «اكنون اين سؤال مهم و سرنوشتساز مطرح است كه ما براي توافق هستهاي منتظر چه هستيم؟ كدام اتفاق ممكن است رخ دهد تا آمریکا از ستم خود دست بردارد و تحريمها را لغو كند؟ در انتخابات كنگره ايالات متحده بهترين حالت آنكه دموكراتها همين اكثريت ميليمتري خود را حفظ كنند كه اوضاع كنوني بدون تغيير ادامه پيدا خواهد كرد و اگر اين اكثريت را از دست دادند كه قرائن چنين نشان ميدهد جمهوريخواهان با اسراييل در شكست مذاكرات هستهاي همداستانند. پس كدام اتفاق دلخواه ما ممكن است رخ دهد كه فشار عظيمي به كاخ سفيد وارد و او را مجبور به دادن امتيازات بزرگ كند؟ واقعيت آن است كه آمریکا كاملا متوجه خسارات وارده به ايران از طريق ادامه تحريمها هست و اگر بتواند لغو تحريمها را يك روز به تاخير بيندازد از آن استنكاف ندارد، بزرگترين خواسته انواع ايرانستيزان در داخل و خارج از رقيب تا دشمن آن است كه اقتصاد ايران رنجور و بيمار و ضعيف بماند و بستر جامعه براي اعتراضات مهيا باشد. پيشرفت هستهاي ايران هم براي وادار كردن واشنگتن به امتياز دادن سقف معيني دارد كه اگر از آن عبور كنيم كل مذاكرات را بلاموضوع ميكند و بايد منتظر دايمي شدن تحريمها بمانيم.»
گفتنی است طیف مدعی اصلاحات پس از شکست در فتنه 88، گرای «تحریمهای فلجکننده» را به دولت اوباما دادند و از فشار دشمن، سکویی برای برنده شدن در انتخابات 92 و 94 و 96 ساختند. سپس پرچم مذاکره را برافراشتند و برجام بیتضمین و بیچفت و بست را سوغات آوردند که خروجی آن، فراهم کردن مجال برای عهدشکنی آمریکا و دو برابر شدن تحریمها بوده است. با همه اینها باز هم میگویند زودتر و به هر قیمت -حتی بدون گرفتن تضمین و بدون لغو تحریمها- مذاکره و توافق کنید!
اینها همانهایی هستند که سال ۹۳ وقتی صاحبنظران منتقد میگفتند از آمریکا تضمین بگیرید، پاسخ میدادند «امضای کری تضمین است» اما حالا که خدعه و خیانت آمریکا آشکار شده و دریافت تضمین، اهمیت مضاعف پیدا کرده، سپر بلای آمریکا میشوند و میگویند هیچ عقل سلیمی نباید از آمریکا توقع ارائه تضمین درباره برجام را داشته باشد!
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی-رسانهای همکار غرب در داخل کشور برای آمریکا و رژیم صهیونیستی در دوپاره کردن کشور به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن از آنجا مشخص میشود که در گزارش اخیری که در برخی رسانهها منتشر شده، آمده است که یادداشتنویس ضدایرانی رویترز به نام «جان آیریش» جاسوس موساد از آب درآمده و یک افسر موساد در تماس با او میگوید: «باید فضای رسانههای بینالمللی به گونهای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.»!
خندهدارتر اینکه این جریان مفلوک که کارنامه سیاهی در خیانت به ملت ایران و بازیگری در نقش پادوی دشمن دارند، در توجیه تحمیل خسارت محض برجام به ملت میگفتند که منتقدان برجام همپیمان با رژیم صهیونیستیاند!
چرا گفتید برجام تجربه شکستخورده است؟!
یک به اصطلاح کارشناس از به کار بردن صفت نکوهیده و تجربه شکستخورده برای برجام انتقاد کرد.
رضا نصری در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «از بدو آغاز برجام، فضای رسانهای کشور به نحوی ساماندهی شد که گویی «برجام» یک تجربه شکستخورده است که لازم است دولتها از آن عبرت بگیرند و از بسط و تکرار آن خودداری کنند! در همین راستا، شاهد بودیم چگونه برخی از لفظ «برجام» بهعنوان صفتی نکوهیده استفاده میکردند و از آن بهعنوان پیشوندی برای القای تسلیم و وادادگی در کنار سایر واژگان بهره میبردند. بهعنوان مثال، حتما به یاد داریم چگونه لفظ «برجام منطقهای» و «برجام موشکی» ذهن مخاطب را به سمت برداشتهای خاصی از دیپلماسی و مذاکره در حوزههای فراهستهای هدایت میکرد! در امتداد همین «صورتبندی»، همچنان شاهدیم چگونه در ایران امری مانند «مذاکره بر سر مسائل منطقهای» را- که همه کشورها و بازیگران غیردولتی در منطقه فعالانه به آن مبادرت دارند- به «مذاکره موشکی» تعبیر میکردند؛ بهنحویکه صرفِ بهکارگیری پسوند «منطقه» پس از واژه «گفتوگو» امروزه در ذهن هر مخاطبی بهصورت خودکار، واژه «خلع سلاح» و «تسلیم» را متبادر میسازد!»
نویسنده مطلب فوق، به یاد دارد که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال، غرق در غوغای بستن با آمریکا به هر قیمت و در حالیکه اسب زین شده را داده و افسار پاره تحویل گرفته بودند، خسارت محض برجام را فتحالفتوح و آفتاب تابان و معجزه قرن خواندند. این طیف با تیترهایی نظیر «تحریمها به تاریخ پیوست»، «کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»، «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «مُهر تدبیر بر پیشانی تحریم»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «پیروزی، بدون جنگ»، «گلطلایی ظریف به 1+5» و... توافق خسارتبار را نسخه معجزهآسا جا زدند. نکته دیگر اینکه، مگر برجامِ نامتوازن، ناهمزمان، فاقد ضمانت، فاقد مکانیسم معقول شکایت و اخذ خسارت و فاقد امکان جبران خسارت که تحریمها را دو برابر کرد، نسخه پیروزمندانه بوده که نویسنده از عنوان تجربه شکستخورده برای آن انتقاد دارد؟! وی کارشناس است یا فردی بیخبر یا...؟
مدعیان اصلاحات تأکید کردند امضای کری تضمین است، نویسنده ناراحت است که برجام را پیشوند وادادگی قرار دادهاند! افزون بر این، «مذاکره بر سر مسائل منطقهای» به عنوان برجام موشکی تعبیر نمیشد بلکه برجام منطقهای بود که مدعیان اصلاحات ـ اعتدال به وسیله آن به دنبال زدن نفوذ منطقهای و نقش امنیتساز و ثباتآفرین ایران در منطقه بودند که کور خواندند. مسببان اعتماد بلاشرط و بلاوجه به آمریکا که باعث بر باد رفتن فرصتها و ظرفیتهای ملی، تورم افسارگسیخته، تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی، بیکاری گسترده، کوچک شدن سفره مردم، رکود فراگیر و شرطیسازی اقتصاد شدند، به جای اشتغال به تحریفگری و فریبکاری باید در پیشگاه عدالت حاضر شوند و پاسخگو باشند.
عصبانیت از ارتباط مستمر شهردار و شورای شهر تهران
روزنامه شرق در گزارشی در شماره پیشین خود نوشت: «شهردار تهران میهمان ویژه شورای شهر نیست. حضور شهردار در صحن شورا طبیعی است» این را مهدی چمران رئیسشورای شهر تهران میگوید زمانی که خبرنگاران دلیل حضور شهردار تهران را به عنوان میهمان ویژه میپرسند. او میگوید: هرچه ارتباط شهردار با شورا بیشتر باشد، بهتر خواهد بود و ما سعی میکنیم هرازچندگاهی از شهردار دعوت کنیم تا توضیحات و گزارشهایی را ارائه دهد.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «علیرضا زاکانی و معاونانش در سال جدید بارها میهمان صحن شورای شهر تهران بودند اما این حضور در زمانی بود که مهدی چمران به دلیل بیماری هنوز در جلسات شورای شهر تهران شرکت نمیکرد. او قبل از آغاز سخنان شهردار گفت که درست است که به صحن دعوت نشده اما شورا مثل خانه او میماند و میتواند هر وقت خواست به صحن شورای شهر تهران بیاید. شهردار تهران که به بهانه نمایشگاه دستاوردهای شهرداری و فرصتهای سرمایهگذاری به شورای شهر آمد در سخنان طولانی، دوباره برنامههای آینده خود در حوزههای مختلف را بیان کرد.»
ارتباط مستمر و خوب شهردار و شورای شهر تهران، گویا به مذاق طیف موسوم به اصلاحطلب اصلا خوش نیامده و لذا به شکلی غیرحرفهای به تکاپو افتاده که با تمسخر گزارشی که زاکانی به نمایندههای شورای شهر ارائه داده بر فضاحت مدیریت 4 ساله اصلاحطلبان در شورای شهر و شهرداری تهران سرپوش بگذارند.
این طیف در حالی که همه 21 عضو شورای شهر دوره قبل از جناح اصلاحطلب بودند و هیچ رأیی از جناحی دیگر در شورا نبود 3 بار در طول یک دوره 4 ساله شهردار عوض کردند و نتیجه مدیریت آنها این شد که محسن هاشمی که رئیسشورای شهر دوره قبل بود با انتقاد از همجناحیهای خود بگوید ما در این 4 سال حتی یک کیلومتر هم مترو نساختیم.
سطح توافقات تجاری ایران با 13 کشور به 110 میلیارد دلار رسید
در نتیجه 9 ماه دیپلماسی اقتصادی، سطح توافقات اقتصادی ایران با
13 کشور به 110 میلیارد دلار رسیده است.
در اینباره روزنامه ایران گزارش داد: از ابتدای سال جاری با ورود هیاتهای اقتصادی بـه ایـران و اعـزام هیأتهای تجاری از ایران به کشورهای مختلف و همچنین مذاکرات گستردهای که دولتمردان با سیاستگذاران کشورهای همسایه و غيرهمسایه آغاز کردند، فصـل جدیدی از همکاریهای تجاری و اقتصادی ایران حداقل با ۱۳ کشور شروع شده و پیشبینیها حکایت از آن دارد که به زودی ایران به تجارت بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار دست پیدا میکند.
براساس آمارها در ۱۰ ماهه گذشته روابط اقتصادی ایـران بـا کشورهای همسایه ۴۵۰ درصد رشد داشته است. در این میان دولت از امکان دیگری هم برای توسعه روابط تجاری استفاده کرده که تهاتر است؛ سال گذشته تجارت کشور بدون نفت بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بوده که بخش قابل توجهی از آن از طـريـق تهاتر (بدون سوئیفت) انجام شده است.
پیگیری برای افزایش سطح مبادلات تجاری با قطر به 2 میلیارد دلار، با قزاقستان به 3 میلیارد دلار، با پاکستان به 5 میلیارد دلار، بلاروس به یک میلیارد دلار، عمان 4 میلیارد دلار، ترکیه 3 میلیارد دلار و عراق به 20 میلیارد دلار، از جمله اولویتهای دیپلماسی اقتصادی دولت در چند ماه اخیر بوده است.
بورس آمریکا زیانبارترین دوره در 50 سال اخیر را سپری میکند
بورس آمریکا طی چند ماه اخیر عملکرد زیانباری را پشتسر گذاشت و بدترین عملکرد طی 50 سال گذشته بود.
این خبر را «سیانبیسی» منتشر کرد و نوشت: نیمه نخست سال جاری میلادی که به تازگی پایان یافته است، برای بسیاری از سرمایهگذاران دوره بسیار زیانباری بود و عوامل گوناگونی که سبب عملکرد بسیار بد بورسها شدهاند، در نیمه دوم امسال همچنان اثرگذار خواهند بود. عملکرد بورس آمریکا در نیمه نخست سال جاری، بدترین عملکرد نیمه نخست از پنج دهه پیش بود و علت اصلی این وضعیت وخیم در بازار، تورم است که پیشبینی شده برای مدتی نسبتا طولانی بالا باقی میماند. در آمریکا، اروپا و بسیاری از اقتصادهای دیگر، نرخهای تورم به شدت بالا رفته و تقریبا تمامی بانکهای مرکزی در حال محدود کردن سیاستهای حمایتی هستند.
هزینه زندگی در آمریکا ابتدای سال جاری میلادی در بالاترین سطح طی چهار دهه قبل قرار داشت و شاهد رشد بیش از پیش نرخ تورم هستیم. موضوع دیگر این است که بانک مرکزی در ابتدا تصور میکرد، نرخ بالای تورم «زودگذر» است؛ در نتیجه اقدامی برای مهار آن انجام نداد. حالا کاملا مشخص است که این نهاد از تورم عقب مانده و در حال بالا بردن نرخهای بهره است؛ اما این اقدام، اقتصاد و بورس را که هنوز از اثرات همه گیری به طور کامل رها نشدهاند، در معرض خطر قرار میدهد. در نیمه نخست سال جاری، نتیجه تحولات اقتصادی و ژئوپلیتیک در جهان و اقدامات بانک مرکزی بسیار منفی بوده است. شاخص S&P در بورس آمریکا 20 درصد کاهش یافت و این نشان میدهد که ریسک پذیری سرمایهگذاران در تمامی بازارهای پرریسک از بورس تا بازار ارزهای دیجیتالی و... کاهش شدیدی داشته است. یکی از تحلیلگران ارشد میگوید: «همه چیز از تورم بالا نشأت گرفته است. بانک مرکزی بود که پیشبینی کرد تورم زودگذر است و به سیاستهای انبساطی خود ادامه داد. دولت نیز برنامههای حمایتی جدیدی را اجرا کرده و به این شکل بود که به اینجا رسیدیم.»
اختلالها در زنجیرههای تأمین که بانک مرکزی معتقد بود بهزودی رفع میشود، یکی از عوامل مهم رشد نرخ تورم بوده است و در ماههای آینده نیز اثرات آن ادامه پیدا خواهد کرد.
تقاضا به سرعت رشد کرده است؛ در حالی که بخش حملونقل نتوانسته است کالاها را به موقع وارد بازار کند. از سوی دیگر، جنگ اوکراین بر شدت برخی مشکلات افزوده؛ یعنی قیمت انرژی و مواد غذایی را بالاتر برده و مشخص نیست که شرایط چه وقت تغییر خواهد کرد. بانک مرکزی به نشانههایی که از رشد نرخ تورم نمایان شده بود، توجه نکرد و حال قصد دارد به هر قیمت نرخ تورم را پایین آورد. ابهام درباره اقدامات آتی بانک مرکزی بر وخامت اوضاع افزوده است. در پایان سال گذشته، بانک مرکزی پیشبینی کرده بود که نرخ تورم سال جاری 2/6 درصد است.
عوامل رشد نرخ تورم قدرتمند هستند و برای مدتی طولانی ضعیف نخواهند شد؛ بنابراین در نیمه دوم سال جاری میلادی فشارهای تورمی شدید خواهد بود. اگر بانک مرکزی مهار بیقید و شرط تورم را در اولویت قرار دهد، رکود بسیار محتمل است؛ رئیس دویچه بانک میگوید که اروپا و آمریکا با ریسک رکود مواجه هستند؛ زیرا بانکهای مرکزی بر مهار تورم تمرکز کردهاند. واکنش سرمایهگذاران به تحولات ماههای اخیر منفی بوده است.
آخرین تحلیل گوینده رادیو اسرائیل از اهمیت برجام و مذاکرات
نماینده مجلس ششم که به خاطر اظهارات وطن فروشانه، از سوی کروبی متهم به سخنگویی اسرائیل شد، میگوید: مذاکره کنندگان به هر رویکرد و منشی که شده، باید با آمریکا به توافق برسند.
احمد شیرزاد بر خلاف گزارشهای بعدی آژانس که سلامت برنامه هستهای ایران را نشان میداد، در مجلس ششم ادعا کرد ایران درباره برنامه هستهای خود به دنیا دروغ گفته و حالا دم خروس بیرون افتاده است(!) مهدی کروبی رئیسوقت مجلس، در واکنش به این سخنان، شیرزاد را سخنگوی رادیو اسرائیل معرفی کرد.
شیرزاد با آن سابقه سیاه، به سایت جماران میگوید: هر روز و ماه و سالی که شرایط تحریمها ادامه پیدا میکند، مقدار زیادی از منافع ما از دست میرود. بنابراین با اینکه شرایط تحریمی امروز آرامتر از گذشته شده است، ولی همین وضعیت هم منافع زیادی را از ما سلب میکند. ما اگر در قدم اول به یک توافق نسبی برسیم و بتوانیم از منافع حاصل از آن استفاده کنیم، به راحتی میتوان قدمهای بعدی را هم برداشت. اما اینکه بخواهیم تمام مسائل و مشکلات را در کوتاه مدت حل کنیم، منطقی نخواهد بود.
وی با اشاره به روند مذاکرات هستهای ایران گفت: در سالهای اخیر تقریبا اغلب کارشناسان و تحلیلگران سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که ضرورت تنش زدایی در سیاست خارجی ایران به ویژه در ارتباط با پرونده هستهای بسیار مهم است. به این دلیل که ما در این مدت خسارات زیادی دیده ایم و با اینکه تحلیلهای زیادی وجود دارد، اما هنوز هم عدهای تلاش میکنند بگویند مشکل از تحریمها نیست و مدیریت دولت گذشته مشکل داشته است. ضمن اینکه همگان میدانیم که تحریمهای وضع شده علیه ایران بسیار ظالمانه و یکجانبه هستند، ولی به صرف بازگو کردن این اعتقاد نمیتوانیم مشکل را حل کنیم بلکه باید برای حل این موضوع وارد عمل شوند.
شیرزاد ادامه داد: در میان طرف اروپایی و آمریکایی تمایل جدی برای حصول توافق وجود دارد. در طرف ایرانی هم چنین تمایلی دیده میشود. بنابراین به نظر میرسد که هیچکس غیر از اسرائیلیها در منطقه از توافق ناراحت نشود و مانع جدیای برای عدم توافق وجود ندارد.
او بیان کرد: ممکن است کسانی فکر کنند که امروز شرایط برای حصول توافق خوب نیست و تلاش برای این موضوع را به وقت دیگری موکول کنند. من نیز در دوره ترامپ، همین باور را داشتم و معتقد بودم که ما هرگز نمیتوانیم با روشهای ترامپ به توافق برسیم. اما در حال حاضر واقعا شرایط از هر نظر برای حصول یک توافق مناسب است. به ویژه اینکه نیاز نفتی و کمبود انرژی در جهان، غرب را وادار کرده است که وجود ایران را نادیده نگیرند. این رویکرد نیز مستلزم برچیده شدن تحریمها علیه کشور خواهد بود. ممکن است این شرایط در چشم به هم زدنی برهم بخورد و ما با وضعیت نامطلوبی مواجه شویم.
شیرزاد ادامه داد: رهاکردن مذاکره در مقطع فعلی به امید ایجاد شرایط بهتر، مانند نفروختن ملک در زمان رونق بازار است. متاسفانه طمع شرایط بهتر باعث میشود تا خیلیها در زمان مناسبی که باید ملک خود را بفروشند، این کار را نکنند. بازار سیاست هم اینگونه است.
وی با اشاره به تقسیمبندی توافق به دو توافق خوب و بد و کنایه عدهای به توافق دوران روحانی، گفت: اگر آن توافق به نفع آمریکا و یا به ضرر ایران بود چرا آمریکاییها از آن خارج شدند؟ دولتمردان آمریکا در دوره ترامپ عکس این ادعا را مطرح میکنند. بیتردید همین که آمریکا احساس کرد ایران امتیازات زیادی گرفته، از توافق خارج شد و این موضوع نشان داد که توافق آقای ظریف «توافق خوبی» بوده است.
اظهارات شیرزاد درباره ممکن الوصول بودن توافق در حالی است که آمریکا صرفا مایل است به شکل موقت نفت ایران به بازار بیاید و قیمتی را که پیشبینی میشود تا 150 دلار هم بالا برود، مهار نماید. اما دولت باید با وجود این نیاز راهبردی، حاضر نیست تضمین معتبری برای دبه نکردن دوباره و کارشکنی در مقابل سرمایهگذاری در ایران یا سنگاندازی در مقابل دسترسی ایران به درآمدهای نفتی اش بدهد.
درباره علت خروج ترامپ از برجام هم باید افشاگری خانم موگرینی را یادآور شد که گفت «من از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و بازگرداندن تحریمها، ایران باز هم در برجام بماند»!
حمله به روسیه برای تبرئه کارشکنی آمریکا در مذاکرات
در حالی که مذاکرات قطر با کارشکنی آمریکا در زمینه لغو تحریمها و ارائه تضمین معتبر نافرجام ماند، یک نماینده سابق مجلس و حامی دو آتشه برجام ادعا کرد روسیه مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات دوحه شده است.
حشمتالله فلاحتپیشه به روزنامه شرق گفت: در یک نگاه کلان ما در نظام بینالملل با دو دسته کشور طرف هستیم؛ کشورهایی که با شعار استقلال سیاسی و دیپلماتیک در راستای منافع خود گام برمیدارند و دسته دوم کشورهایی هستند که در مناسبات جهانی همواره نقش کشورهای همسو را بازی میکنند. در این راستا من بارها در گفتوگو با رسانهها عنوان کردهام جمهوری اسلامی هرچه سریعتر باید گلیم برجام را از جنگ اوکراین بیرون بکشد تا آن زمان شاهد حصول توافق باشیم؛ اما نشست دوروزه دوحه نشان داد که کماکان گلیم مذاکرات هستهای ایران در آب گلآلود جنگ اوکراین غوطهور است؛ بنابراین اگرچه در قطر میز مذاکرات خلوت شد اما باز هم خط منافع ملی روسیه در دوحه هم مانع از بهنتیجهرسیدن توافقات شد. پس باید اینگونه نتیجه گرفت که در نشست دوحه آنچه محلی از اعراب نداشت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران بود.
از این بابت که متأسفانه کماکان منافع جمهوری اسلامی ایران قربانی منافع روسیه بهخصوص بعد از جنگ اوکراین شده است؛ آنهم در شرایطی که اکنون تمام کشورها بهخصوص همسایگان ما در سایه جنگ اوکراین سعی میکنند بیشترین تلاش را برای تحقق منافع خود داشته باشند اما متأسفانه این جنگ به یک کاتالیزوری برای قربانیشدن منافع ایران پیشپای منافع روسیه بدل شده است. ازاینرو بهصراحت میگویم که آنچه تیم مذاکرات هستهای ایران در دوحه انجام داد، گفتوگو و چانهزنی نبود بلکه یک وقتگذرانی دیپلماتیک بود.
وی میافزاید: من همواره گفتهام که ایران با تحدید مذاکرات هستهای میتواند مسیری را در پیش بگیرد که هرچه سریعتر به توافق برسد اما متأسفانه رفتار ایران در این سالها به نحوی باعث شد که مذاکرات هستهای به منافع دیگر بازیگران بیربط گره بخورد و این مسئله سبب شد که پرونده فعالیتهای هستهای ایران به مسائل غیربرجامی مانند توان موشکی و دفاعی، نفوذ منطقهای، حقوق بشر و سایر مسائل گره بخورد. به موازات آن کشورهای دیگری، حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس هم این جسارت را پیدا کردند که به مذاکرات هستهای اضافه شوند و این نتیجه مستقیم رفتارهای ایران است. درصورتیکه مذاکرات هستهای تنها دو طرف اصلی، یعنی ایران و ایالات متحده آمریکا و یک طرف ناظر یعنی شورای امنیت سازمان ملل دارد؛ بنابراین تمام بازیگرانی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به پرونده فعالیت هستهای و مذاکرات اضافه شدند، به دلیل ندانمکاری و دیپلماسی تهران بوده است.
اظهارات این نماینده سابق مجلس در حالی است که حتی جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان سفر به تهران تصریح کرد روسیه مخالف توافق ایران و آمریکا در قطر نیست. اما از این موضع بورل هم که بگذریم، باید از آقای فلاحتپیشه پرسید، این روسیه است که برجام را نقض کرده، از آن خارج شده و شمار تحریمها را به 1700 مورد رسانده یا دولت آمریکا؟ روسیه است که باید تعهد بدهد عهدشکنی برجامی را تکرار نمیکند یا آمریکا؟ روسیه باید در این زمینه تضمین بدهد یا آمریکا؟
اگر آمریکا میگوید تحریمهای اصلی را لغو نمیکند - و آن را به عنوان تهدید همیشگی- بالای سه توافق کذایی نگه میدارد و حاضر هم نیست تضمین معتبری ارائه دهد، چرا آقای فلاحتپیشه به جای اعتراض به خیانت آمریکا و اذعان به این که آمریکا دنبال توافق متوازن - و مفید به حال ایران نیست- روسیه را متهم میکند؟ هدف او از این خوشخدمتی برای آمریکاییها چیست؟ مأموریتی دارد یا آمریکاییها از او آتویی دارند که مجبور است با این ادبیات مغشوش، آنها را تبرئه کند؟