مسئولان هوشیار باشند
توافق بدون تضمین و لغو تحریمها یعنی تکرار خسارت محض
۱۴۰۱/۰۵/۲۴
مطالبه جمهوری اسلامی ایران از طرفهای غربی در موضوع برجام، از بعد از روی کار آمدن دولت رئیسی معین و مشخصتر بوده است؛ لغو تحریمها، راستی آزمایی و ارائه تضمین از سوی طرف مقابل.
تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم در طول 9 ماه گذشته (از 8 آذرماه 1400، زمان اولین مذاکرات برجامی در دولت رئیسی) با طرح شروط اصلی ایران و تأکید بر ضرورت انتفاع اقتصادی ملت ایران از برجام، وارد دور جدیدی از مذاکرات هستهای با طرفهای غربی شد.
آمریکاییها و اروپاییها در اولین مواجهه خود با تیم مذاکرهکننده ایران، به اخلال و کارشکنی در روند گفتوگوها و نهایتاً قهر از مذاکرات وین روی آوردند.
طرفهای غربی هرچند در دورهای بعدی مذاکرات سعی کردند با غوغاسالاری و فعال کردن لابی صهیونیسم به تیم مذاکرهکننده ایران فشار بیاورند اما یکی دو ماه نگذشت که شروط اصلی ایران (بهویژه مسئله تضمین) به ادبیات اصلی و غالب دیدارها و رایزنیهای دیپلماتیک و اساساً گفتوگو با طرفهای مذاکرهکننده تبدیل شد.
پس از مقاومت و مواجهه فنی و کارشناسانه تیم مذاکرهکننده و تأکید بر عدم ترک میز مذاکره از سوی ایران، آمریکا و اروپاییها به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی ایران در این دوره از حیات خود (بهویژه در دولت سیزدهم) از مواضع اصلی خود کوتاه نمیآید.
بر همین اساس بود که طرفهای غربی، پروژه فشار بر جمهوری اسلامی ایران را، از چند جهت کلید زدند؛
1. مقصرنمایی و انداختن توپ در زمین ایران
طرفهای غربی بهجای پاسخگویی در قبال ایران (به دلیل خروج آمریکا از برجام و وعدههای فریبکارانه اروپا) به جنجال و شگردهای روانی روی آوردند تا با عوض کردن جای بدهکار و طلبکار القا کنند آنطرفی که دل به دیپلماسی نمیدهد، طرف ایرانی است!
طرحهایی مانند «توافق موقت»، «توافق گامبهگام» و موضوعاتی مانند تعیین «ضربالاجلهای پیدرپی» از سوی غرب و اینکه «پنجره دیپلماسی در حال بسته شدن و فرصت رو به اتمام است» و.... در همین پازل تعریف میشود.
به همین دلیل بود که تیم هستهای دولت سیزدهم با خواندن دست طرفهای غربی، از ابتدا تاکنون بر ضرورت گفتوگوها و آمادگی ایران برای ادامه روند مذاکرات هستهای تأکید کرده است.
2. فعال کردن رژیم صهیونیستی و برخی حکام منطقه علیه ایران
دیدارها و رایزنیهای مقامات غربی با صهیونیستها و برخی از مقامات سعودی و مواضع تهدیدآمیز جمعی علیه فعالیتهای هستهای و منطقهای جمهوری اسلامی ایران و همچنین دزدی نفت ایران به کارگردانی آمریکا و یا تقلای صهیونیستها برای خرابکاری و ترور مدافعان حرم در ایران و... تا حمایتهای اخیر آمریکا از اسرائیل و مواضع مشترک علیه فعالیتهای هستهای ایران (بهویژه در سفر اخیر بایدن به اسرائیل و عربستان) نشان میدهد که دولت دموکرات آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی حکام منطقه را برای اعمال فشار علیه ایران فعال کرده است.
3. اعمال فشار از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی
بعد از گزارشهای واهی آژانس علیه فعالیت هستهای کشورمان، مدیرکل آژانس خردادماه جاری راهی تلآویو شد تا ادعاهایی جعلی که مبتنی بر دادههای جعلی رژیم صهیونیستی بود، دستاویز موج تازهای از فشارهای آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
بهدنبال آن بود که نظام سلطه وارد فاز دیگری از پروسه فشار علیه ایران شد؛ تصویب قطعنامه ضدایرانی از سوی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
هرچند که در پی تصویب قطعنامه ضدایرانی از سوی آژانس، تیم دیپلماسی کشورمان ضمن تأکید بر «واکنش متناسب، مؤثر و فوری ایران» اعلام کردند که «گامهای عملی متقابل برمیداریم» و «به فعالیت تمام دوربینهای فراپادمانی پایان میدهیم»
4. ادامه تهدید و تحریمها علیه ایران
آمریکاییها از آغاز دور جدید مذاکرات (در بازه زمانی 9 ماه گذشته) بارها جمهوری اسلامی ایران را تهدید و تحریم کردهاند. فروردینماه سال جاری، وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه چند نهاد و یک فرد ایرانی اعمال کرد. همچنین خردادماه امسال، آمریکا، شبکه فروش محصولات پتروشیمی ایران را تحریم کرد. وزارت خزانهداری آمریکا اسامی ۲ فرد و ۹ شرکت را که ادعا میکرد بخشی از شبکه دور زدن تحریمها علیه ایران هستند، در فهرست تحریمها قرار داد. تیرماه امسال نیز وزارت خزانهداری آمریکا دو فرد، دو کشتی و ۱۳ شرکت مرتبط با نفت ایران را تحریم کرد. همین چند روز پیش (17 مرداد) وزارت بازرگانی آمریکا یک شرکت چینی را به نقض تحریمهای ایران
متهم کرد.
جالب آنکه ماه گذشته، وزیر خارجه آمریکا رسماً و علناً با ادبیاتی تهدیدآمیز گفت: «اگر تغییری در مسیر ایران انجام نگیرد، به استفاده از اختیارات تحریمی خود برای هدف قرار دادن صادرات نفت، محصولات نفتی و محصولات پتروشیمی از ایران ادامه خواهیم داد.» بلینکن چند روز قبل از آن هم گفته بود «در نبود توافق، از ابزار تحریم علیه ایران استفاده میکنیم»
5. سناریوسازی و اتهامزنی علیه ایران برای بالابردن فشار در افکار عمومی
یکی از اقدامات خصمانه آمریکاییها در مذاکرات هستهای، سناریوسازی و اتهامزنی علیه ایران برای بالابردن فشار در افکار عمومی بوده است. وزارت دادگستری آمریکا چهارشنبه 19 مردادماه با انتشار بیانیهای ادعا کرد یک تبعه ایران که عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است را به تلاش برای ترور جان بولتون مشاور امنیت ملی اسبق کاخ سفید متهم کرده است! بعد از این خبر، مقامات آمریکایی («آنتونی بلینکن»، «جیک سالیوان»، «جان بولتون» و...) در صدر اخبار ظاهر شدند و بهطور مستقیم و غیرمستقیم به اتهامزنی و لفاظی علیه ایران پرداختند. براساس آنچه در گزارش روز دوشنبه کیهان نیز منتشر شد، هنوز یکی دو روز نگذشته بود که روز جمعه 21 مردادماه، اخبار و گزارشهایی درخصوص نویسنده مرتد (سلمان رشدی) منتشر شد. بااینکه رسانههای خارجی براساس گزارش پلیس نیویورک خبر دادند که ضارب سلمان رشدی، جوانی ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» است که ساکن ایالت نیوجرسی و اصالتاً لبنانی است، اما طی یکی دو روز گذشته برخی سناتورهای آمریکایی بدون هرگونه سند و مدرک تلاش کردند ماجرای حمله به سلمان رشدی را به جمهوری اسلامی ربط داده و در مسئله برجام، زمینههای فشار علیه ایران را تمهید کنند. این در حالی است که ایران اگر چه عامل حمله به سلمان رشدی مرتد نبوده است ولی اقدام ضارب او را اقدامی خداپسندانه و در خور تقدیر میداند.
6. شرطی کردن اقتصاد و فعال کردن شبکه نیابتی غرب در داخل
یکی دیگر از روزنههای امیدی که غربیها برای ادامه پروسه فشار علیه ایران به آن امید دارند، شبکه نیابتی و جریان تحریف در داخل است. از آغاز مذاکرات هستهای در دولت رئیسی، برخی اصلاحطلبان رادیکال در مطالب کثیری (شاید هرروز و یا هر یکی دو روز) ساز سازش کوک کرده و بر ضرورت کنارگذاری شرط تضمین در مذاکرات هستهای، امتیازدهی در مذاکرات و کوتاه آمدن از مسائل موشکی و منطقهای تأکید کردهاند.
اظهارات وطنفروشانهای از این جنس که «تضمین گردنکشی در برابر غرب است»؛ «آمریکا نمیتواند تضمین بدهد»، «تضمین میخواهیم چهکار؟»، «تضمین معنا ندارد» و... برخی از این موارد است.
یکی دیگر از محورهای عملیاتی پادوهای داخلی غرب، شرطی کردن اقتصاد کشور بوده است تا جایی که سعی کردهاند مثل دولت قبل، زلف همه مسائل کشور را به برجام گره بزنند و القا کند که تا برجام حل نشود هیچی چیز حل نمیشود!
برخی مدعیان اصلاحات که در تحریف و سانسور واقعیات ید طولایی دارند چنان از مقاومت تیم دیپلماسی و ریل صحیح دیپلماسی در دولت سیزدهم آشفتهاند که حتی عبارت «زمزمه توافق» در گزارش روز دوشنبه کیهان را وارونه جلوه میدهند تا از آن «استقبال منتقدان دولت قبل از برجام دولت قبل!» را نتیجه بگیرند! حالآنکه سراسر گزارش مزبور روایت تحلیلی از «تلهگذاری تازه آمریکا در بازی با لغو تحریمها» بود. بههرحال طرفهای غربی همچنان به فشار علیه ایران ادامه میدهند و گمان میکنند میتوانند دوباره از لغو تحریمها فرار کرده و جمهوری اسلامی ایران را به زانو دربیاورند.
بر همین اساس است که مسئولان دیپلماسی کشور بایستی هشیار باشند که تحت تأثیر فشارهای غرب به توافق بدون تضمین و توافق بدون لغو تحریمها – که چیزی جز خسارت محض نیست- تن ندهند و همچنان بر شروط اصلی و انتفاع اقتصادی ایران از برجام تاکید داشته باشند؛ چنانکه تاکنون چنین بوده است.
آمریکا: تضمین نمیدهیم نیکی هیلی: دولت بعدی برجام را پاره میکند!
فراموش نکنیم که آمریکاییها تاکنون بارها گفتهاند که «درباره تصمیم دولت بعدی آمریکا تضمین نمیدهیم»
رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اوایل سال جاری با اشاره به مذاکرات وین گفت: «دولت فعلی آمریکا نمیتواند درباره تصمیمات دولت بعدی این کشور در قبال توافق هستهای با ایران تضمین بدهد.» وی بهمنماه 1400 هم گفته بود «نمیتوان رئیسجمهور بعدی آمریکا را ملزم به ماندن در برجام کرد».
او چند روز پیش هم در گفتوگو با شبکه تلویزیونی پیبیاس آمریکا با بیان اینکه «آمریکا در متن پیشنهادی اروپا به ایران امتیاز نداده است» گفت: «تاکنون مذاکرات احیای برجام به نتیجهای که واشنگتن را نسبت به برچیدن تحریمهای ایران متقاعد کند، نرسیده است.»
جالبتر اظهارات اخیر نیکی هیلی، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل است که گفت «رئیسجمهور بعدی آمریکا، هرگونه توافق هستهای با ایران را پاره خواهد کرد».
او اواخر تیرماه سال جاری در سخنرانی نشست «مسیحیان متحد برای اسرائیل» گفت: «عدم توافق بهتر از توافق بد است و اگر این رئیسجمهور هرگونه توافقی را امضا کند به شما قول میدهم که رئیسجمهور بعدی آن را در روز اول حضورش پاره خواهد کرد».
گزارش علی باقری در جلسه فوقالعاده شورای عالی امنیت ملی
براساس گزارش منتشرشده در یکی از پایگاههای خبری، در جلسه فوقالعاده دیروز (دوشنبه) شورای عالی امنیت ملی که به ریاست آیتالله رئیسی رئیسجمهور تشکیل شد، گزارش مبسوطی از سوی علی باقری مذاکرهکننده ارشد کشورمان درخصوص گفتوگوهای مرتبط با رفع تحریمها به اعضاء شورا ارائه شد.
نور نیوز نوشت: گزارشهای رسیده حاکی از آن است؛ باقری در این جلسه ضمن تشریح روند دور اخیر گفتوگوها در وین که ۵ روز ادامه داشت، توضیحات کاملی پیرامون محتوای ایدههای طرحشده از سوی «انریکه مورا» معاون هماهنگکننده اتحادیه اروپایی ارائه کرد.
باقری در ادامه ضمن تشریح روند بررسی ایدهها در تهران گفت: براساس راهبردهای تعیینشده، پایان دادن به ادعاهای سیاسی مرتبط با مسائل پادمانی و ایجاد ضمانتهای لازم برای اطمینانیابی از پایداری انتفاع اقتصادی ایران از توافق، محور گفتوگوهای هیئت مذاکرهکننده در وین بوده است.
مذاکرهکننده ارشد کشورمان افزود: جلسات متعدد کارشناسی درخصوص بررسی ایدههای ارائهشده از سوی هماهنگکننده اتحادیه اروپایی از بدو بازگشت هیئت مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران به تهران برگزار شد و جمعبندی نظرات کارشناسی در حال تدوین نهایی است.
اعضای شورای عالی امنیت ملی در جلسه دیروز ضمن قدردانی از تلاشهای شبانهروزی رئیس و اعضای هیئت مذاکرهکننده ایران، بر تداوم اقدامات این هیئت و سایر دستگاههای ذیربط تا حصول نتیجه نهایی براساس مطالبات قانونی کشورمان تأکید کردند.
سخنگوی وزارت خارجه: باید خطوط قرمز ایران رعایت شود
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه دیروز در نشست خبری درباره مذاکرات اخیر وین گفت: در این دور بهطور عمومی میتوان گفت پیشرفتهای نسبی و حرکت به سمت جلو داشتیم. در برخی از زمینهها پیشرفتهایی حاصل شد و تیم مذاکرهکننده بهطورجدی ظاهر شد و توقعات ایران را منتقل کرد اما این پیشرفتها بهطور کامل تأمینکننده مطالبات قانونی ایران نبود.
وی گفت: ماحصل این گفتوگوها این بود که هماهنگکننده ارشد اروپایی، از گفتوگوهای پیشین یک جمعبندی جدیدی را به طرفها ارائه کرد.
کنعانی ادامه داد: این مسائل نیاز به مشورتهای بیشتری دارد و تیمها به پایتختها بازگشتند تا نظرات تکمیلی به این طرح ارائه شود. مشورتهای جدی در عالیترین سطوح در تهران انجامشده و در حال انجام است. بهطورکلی ما در مرحله پیشرفت قرار داریم اما اینکه قطعی بگوییم به نتیجه رسیدیم، این مربوط به طرف مقابل است. باید خطوط قرمز ایران رعایت شود و منافع ما تضمین شود، در این صورت حتماً زمینه امضای توافق در آینده نزدیک وجود دارد.
سخنگوی وزارت خارجه اظهار داشت: ایران بر مبنای برجام معتقد است باید تمام منافع ایران تضمین شود. این مناسب نیست که یکطرف به تعهدات خود پایبند باشد اما طرف دیگر تعهدات خود را نقض کند. روند مذاکرات محرمانه است.
وی افزود: ازنظر ما متن نهایی زمانی نهایی است که خطوط قرمز ما تضمین شده باشد و نفع کامل اقتصادی ایران تأمین شود.
امیرعبداللهیان: مذاکرات وین را به زندگی روزمره مردم گره نمیزنیم
حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان دیروز دوشنبه ۲۴ مردادماه در مراسمی به مناسبت روز خبرنگار با بیان اینکه «بههیچوجه سیاست خارجی خود را به هیچ بلوکی گره نخواهیم زد» گفت: بهصراحت تعامل را در چارچوب سیاست خارجی متوازن میدانیم.
وی درباره گفتوگوهای وین گفت: تصمیم نظام بر این قرار گرفت موضوع مذاکرات وین را به زندگی روزمره مردم گره نزند.
امیرعبداللهیان با اشاره به پیشنویس تهیهشده برجام اظهار داشت: ایراد اساسی که در سند برجام میبینیم این است که در حوزه راستیآزمایی آنچه مربوط به تعهد هستهای ما میشود بهخوبی راستی آزمایی میشود و مشخص است چند دستگاه سانتریفیوژ ما کار کند و چه درصد غنیسازی و میزان و آژانس هم باید نظارت کند و صفر تا صد آن بررسی میشود. آنچه مربوط به لغو تحریمهاست ابهامات زیادی وجود دارد ولی بخشی از آن به ماهیت مذاکره برمیگردد. ما که الآن مذاکره میکنیم ممکن است با مشکلاتی مواجه باشیم. ما خودمان متنی داریم با روایت و مطالبات خود و منافع صد درصد ملی ایرانی ولی طرفهای مقابل هم 6 کشور هستند ملاحظات خود را دارند. توافقی که حاصل میشود نتیجه تضارب آرای ۶+۱ است. هفت طرف آرای خود را در این ظرف ریختند و آمده بیرون.
وی گفت: هفته پیش مجلس بودم و گفتند پیشنویس را دیدیم و این ایرادات را دارد. ولی از همین الآن میگویم اگر فردا به توافق رسیدیم اگر کسی موشکافی کند، حتماً متنی که ما نوشتیم ایراداتی دارد اما ایرادات به این برمیگردد که بالاخره طرف مذاکرات ما هم مطالباتی دارد و نمیتوانیم بگوییم آنچه شما میگویید درست نیست و حرف شما قابلقبول ما نیست. متنی که داریم ممکن است ایرادات برجام در آن باشد. این به دلیل ماهیت مذاکره است و آنهایی که کار کردند فن مذاکره را میدانند.
امیرعبداللهیان بیان کرد: تیم با نگاه به اینکه میخواهیم توافق انجام شود اعزام شده است و صرفنظر از نگاه فردی من یا دیگران، تصمیم کشور این است که چنانکه خطوط قرمز ما رعایت و منافع ما تأمین شود، توافق را کار معقولی میدانیم ولو اینکه دوست داشتیم سقف توافق فراتر از برجام باشد. وقتی وارد مذاکره شدیم، علاقهمند بودیم اگر ایراداتی در برجام وجود دارد که حتی بخشی از ایرادات را تیم قبلی که همکاران ما هستند تأیید میکنند. تا اینجا را توانستیم بگیریم از این به بعد را نتوانستیم بگیریم. یکی از دلایلی که تا الآن طولانی شده به این خاطر است که نمیخواهیم از خطوط قرمز عبور کنیم.
وزیر خارجه گفت: الآن در نقطهای هستیم که شاید در شروع پایان توافق هستیم ولی اینکه شروع پایان توافق چقدر میتواند زمان ببرد بستگی به طرف آمریکایی دارد. آنچه بین ما و سه کشور اروپایی و چین و روسیه باید انجام شود انجام شده است. در مذاکرات اخیر وین پیشرفتهایی را داشتیم و به طرف آمریکایی از قبل گفتیم. واسطه رسمی ما در سطح مذاکرهکنندگان ارشد مورا هست و رئیس مورا بورل هست و بورل شاید تا سه ماه پیش کمتر خودش مستقیم وارد موضوع میشد ولی از زمانی که به تهران آمد بهصورت مستقیم وارد طراحیها و ارائه متن شده است. ما موافق نبودیم که هماهنگکننده متن بدهد. گفتند ما پستچی نیستیم که پاکت شما را به آمریکا بدهیم و برگردانیم. بورل تا الآن دو متن داده است و تلفیقی از ایدههای طرفهای مقابل است.
امیرعبداللهیان بیان کرد: وزیر خارجه قطر، عمان، فرانسه و... پیامهایی میبرند و میآورند. آمریکاییها میخواهند در مذاکرات مشکلات خود را بزرگ کنند. همیشه یک ادبیات نخنما دارند ما نمیخواهیم از خطوط قرمز خود عبور کنیم نمیخواهیم توافقی را به نتیجه برسانیم که بعد از دو سه ماه بگوییم توافق انجام شد ولی روی زمین هیچ اتفاقی رخ نداد. در چانهزنیها اگر قرار باشد روی کاغذ توافقی انجام شود و مردم حس نکنند در زندگیشان تأثیر بگذارد چه رخ داده است. خود را معطل توافق نکردیم و دولت برنامه اقتصادی را با جدیت دنبال میکند. ما در وزارت خارجه خود را متعهد میدانیم مأموریتی که به ما واگذار شده به توافق برسانیم.
آمریکا بهصورت شفاهی با دو پیشنهاد ایران موافقت کرده است
وزیر خارجه بیان کرد: درباره سه موضوع با آمریکا در حال تبادل پیام هستیم و طی روزهای آینده آخرین نظرات خود را اعلام میکنیم به آمریکا گفتیم اگر نظرات ما روی این سه موضوع که نظرات منطقی است رعایت شود آمادگی داریم وارد مرحله اعلام توافق بشویم و نشست جمعبندی را برگزار کنیم.
وی خاطرنشان کرد: حتماً طرف آمریکایی باید انعطاف نشان دهد. ما در همه مراحل مذاکرات در موضوعاتی که میتوانستیم انعطاف نشان دهیم نشان دادیم. آمریکا بهخوبی میداند چقدر انعطاف نشان دادیم الآن نوبت انعطاف طرف آمریکایی است. طرف آمریکایی در مذاکرات اخیر وین در حد نسبی در دو موضوع انعطاف شفاهی خود را بیان کرده و باید کتبی باشد و در موضوع سوم و تضمینها باید انعطاف آمریکا را داشته باشیم اگر آمریکا انعطاف را نشان دهد در روزهای آینده به نقطه توافق میرسیم. آنها از پلان «بی» صحبت میکنند ولی ما هم پلان «بی» خود را داریم. این موضوع باید از طریق مذاکرات به نتیجه برسد.
وزیر خارجه اعلام کرد: تا ۱۲ امشب (دوشنبه) آخرین جمعبندی خود را بهصورت مکتوب به هماهنگکننده اتحادیه اروپا ارائه میدهیم اگر واکنش آمریکا با واقعبینی و انعطاف باشد توافق رخ میدهد و اگر آمریکا انعطاف نشان ندهد باید بیشتر گفتوگو کنیم.
عصبانیت خط تحریم و تحریف از تأکید کیهان
بر خطوط قرمز در مذاکرات
۱۴۰۱/۰۵/۲۵
«برد-برد نتیجه داد؛ هستهای میرود تحریمها میماند!» این، عنوان تیتر کیهان در تاریخ 18 فروردین 94 بود؛ یعنی همان ایامی که دود سفید از هتل بوریواژ لوزان (ایران و گروه 1+5) در سوئیس به هوا برخاست و طرفهای مذاکرهکننده بر سر کلیات برجام به تفاهم رسیدند و قرار شد بعدازآن، متن جزئیات این توافق نوشته شده و همزمان با اجرای این توافق تحریمها علیه ایران لغو شود!
تحلیل کیهان درباره برجام،فنی و دقیق بوده است
همان زمان یعنی قبل از امضای برجام (در 23 تیرماه 94) کیهان در گزارشهای متعددی به تیم دیپلماسی دولت وقت هشدار داد که «خوشبینی به توافق دندان طمع دشمن را تیز میکند» (تیتر کیهان در 18 فروردین 94) و «تحریمهای دوباره اولین دستاورد توافق لوزان!» (تیتر کیهان در 19 فروردین 94) است.
در گزارش 18 فروردین کیهان با تأکید بر ضرورت پافشاری بر خطوط قرمز کشور در مذاکرات هستهای آمده بود: «بهطور منطقی آنچه در چرکنویس یک توافق میآید، لزوماً واو به واو در پاکنویس نهایی هم نخواهد آمد که اگر چنین بود چه نیازی به مذاکره طی 3 ماه آینده؟! به فرض به دست آمدن دستاوردهای بزرگ [طبق ادعای دولت وقت]، ابراز ذوقزدگی از آنچه هنوز نهایی نشده و متغیرهای بسیاری میتوانند بر آن تأثیر بگذارند، دور از تدبیر است. نباید فراموش کرد که آمریکاییها بسیار بیشتر از ایران به توافق هستهای نیاز دارند.» جالب آنکه کیهان، چند روز قبل از امضای برجام در گزارشی با عنوان «هم توافق هم تحریم؛ آمریکا هر دو را میخواهد!» (15 تیر 94) نوشت: «بحث تحریمها یکی از اصلیترین گرههای مذاکراتی است و آمریکاییها با انواع و اقسام ترفندها میخواهند از زیر بار لغو یکجای تحریمها، همزمان با توافق هستهای، شانه خالی کنند و یکی از علل تمدیدهای مکرر مذاکرات نیز چیزی جز این نیست. موضوعی که در سخنان عراقچی بهطور آشکار و در سخنان جان کری تلویحاً به آن اشاره شده است.» گرچه دولت وقت به دلیل آنکه با شعار «بستن با کدخدا» روی کار آمده بود به هشدارهای منتقدان وقعی نگذاشت و با دیپلماسی لبخند و سازش، پای برجام بدون تضمین را امضا کرد اما گذر زمان نشان داد که تحلیلهای مستند کیهان درباره برجام، فنی و دقیق بود.
وقتی بزک برجام رنگ باخت
بعد از امضای برجام در 23 تیر 94، جریان تحریف در رسانههای خود، تصاویر محمدجواد ظریف (وزیر خارجه دولت روحانی) را با تیترهایی چون «امیرکبیر عصر ما»، «آرش کمانگیر»، «قهرمان دیپلماسی» و را در صفحات اول خود منتشر کردند و تیتر زدند؛ «پیروزی بدون جنگ»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «صبح بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «فروپاشی تحریم» و...اما دیری نپایید که بزک برجام رنگ باخت و همه آنان که مست باده آن پیروزی پوشالی بودند و فکر میکردند که در مسئله برجام بر سر آمریکا کلاه گذاشتهاند، متوجه شدند که کلاه گشادی بر سر خودشان رفته است!
بانیان برجام اعتراف کردند«سندی توخالی» و «تقریباً هیچ»!
خود بانیان برجام بعدها اعتراف کردند که برجام، چیزی جز «تقریباً هیچ»، سندی «توخالی» و «دستاوردی روی هوا» نبود! علیاکبر صالحی، رئیسوقت سازمان انرژی اتمی در شهریور 95 گفت: «در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند، اگر ما وقتی برجام را تنظیم میکردیم دقت بیشتری میکردیم این فرصت برای آمریکا پیش نمیآمد که از این قابلیت تفسیر بودن سوءاستفاده کند» او همچنین در آبان 96 صریحاً گفت که «آمریکا از روز نخست دبه را آغاز کرد.» ولیالله سیف، رئیسبانک مرکزی ایران در فروردین 96 در مصاحبهای با تلویزیون بلومبرگ گفت: «توافق هستهای ایران و گروه 1+5 موسوم به برجام، تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران دربر نداشته است.
اظهارات سیف درخصوص نتایج برجام بازتاب گستردهای در رسانههای خبری داخلی و خارجی داشت.»
سید عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده روحانی آذرماه 97 میزان بهرهمندی ایران از مزایای برجام را «نزدیک به صفر» اعلام کرد. او همچنین تیرماه سال گذشته در سخنرانی خود در نشست شورای امنیت گفت: «ایران بیشترین هزینه را داد و از برجام بهرهای نبرد.»
نکته دیگر آنکه خود اصلاحطلبان هم بارها به سیاستهای اشتباه دولت روحانی و شکست برجام اعتراف کردند. بهطور مثال روزنامه سازندگی در دولت قبل با نقد عملکرد دولت در پرونده برجام نوشته بود: «امروز دولت نیازمند آن است که باور کند برجام به پایان رسیده... اکنون جواب مشخص است. خروج از برجام و بازگذاشتن راه مذاکره با کسانی که قدرت عمل به تعهداتشان را دارند، این گزینه بهتری از ماندن در توافق یکجانبه، تحریمهای سختتر از پیشابرجام، دلخوش کردن به اقدامات نمادین اروپا و مشاهده رکودی است که این بار میتواند اقتصاد کشور را از گروه کشورهای با درآمد متوسط به فقیر مبدل سازد».
یا روزنامه «اعتماد» هم در آذر ۹۷ در مطلبی نوشته بود: «متأسفانه در شرایط کنونی در مسئله توافق هستهای هیچ راهحل منفعتآوری در مقابل کشورمان وجود ندارد... متأسفانه در تیم کارشناسان مذاکرهکننده ما تعداد کافی از متخصصان بهویژه در حوزههای مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند و به بند توافق را دقیق و بهطور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار چنین شرایط ناشی از بیتعهدی آمریکا و اروپا نشویم».
همینطور روزنامه «آرمان» که تیر ۹۸ در مطلبی نوشته بود: «متأسفانه برجام به شکلی تنظیم شده که هرگونه بیتعهدی ایران در مقابل برجام همراه با هزینه است و در مقابل اقدامات آمریکا و کشورهای اروپایی علیه برجام بدون هزینه و یا با هزینههای کمی همراه خواهد بود. درنتیجه اشکال از ذات برجام است... هنگامیکه توافقی امضا میشود که ماهیت ساختاری ندارد و فاقد رویکردهای الزامآور برای طرف مقابل است و درنتیجه احتمال برگشت تحریمها وجود دارد، طبیعی است که دستاورد قابلتوجهی به دست نخواهد آمد».
دولت قبل چه چیزی را امضا کرده بود؟
حسن روحانی طی 8 سال، برجام را برگ برنده دولت تدبیر و امید معرفی میکرد درحالیکه محتوای برجام (مفاد قطعنامه 2231) حاکی از آن بود که این توافقنامه، قطعنامههای قبلی علیه ایران را ملغی نکرده و فقط همه آنان را در یک پکیج (قطعنامه 2231) تجمیع کرده و در رفع تحریمها تأثیر قابلتوجهی ندارد!
تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت روحانی، لغو تحریمهای کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاندند و یکی از علتهای اصلی لغو نشدن تحریمها علیرغم بتنریزی در قلب راکتور هستهای، همین مسئله بود.
در گزارش کیهان که سال جاری و در هفتمین سالگرد برجام (23 تیر 1401) منتشر شد، به تشریح جزئیاتی از این توافق هستهای پرداختیم. در آن گزارش با عنوان «فاجعه برجام چگونه بر سر ملت آوار شد؟» آمده بود: «قطعنامه 2231 شورای امنیت در تاریخ 23 تیرماه 94 و در پیوند با برنامه اقدام مشترک (برجام) به تصویب رسید. شورای امنیت، علیالظاهر همراه با تصویب این قطعنامه هر 6 قطعنامه پیشین که علیه ایران صادر و منجر به تحریمهای وسیع در رابطه با موضوع هستهای کشورمان شده بود را ملغی کرد اما درواقع و چنانکه کیهان پیشتر به آن اشاره کرده بود؛ یک) شورای امنیت راه را برای بازگشت قطعنامههای تحریمی قبلی همچنان باز گذاشت (مکانیسم ماشه.)
دو) بعد از اجرایی شدن قطعنامه 2231، بخشی از تحریمها علیه ایران باقی ماند (ازجمله در مورد خریدوفروش تسلیحات متعارف و فروش موادی با کاربرد دوگانه نظامی، یا ممنوع شدن صادرات و واردات تسلیحات متعارف تا پنج سال، ممنوع شدن هر فعالیتی در زمینه موشکهای بالستیک با قابلیت حمل سلاحهای اتمی تا هشت سال و همچنین ادامه تحریمهای حقوق بشری علیه شخصیتها و مقامات ایران)
سه) شورای امنیت اعلام کرد که با تصویب قطعنامه 2231 ایران از دستور کار این شورا خارج نمیشود و آژانس باید بهطور دورهای طرفهای برجام را از اجرای توافق و پایبندی ایران به تعهداتش مطلع کند. بر همین اساس پرونده ایران تا سال 2025 یا هر موقع که آژانس اعلام کند ایرانیها هیچ فعالیت هستهای انجام نمیدهند، در دستور کار شورای امنیت باقی میماند!
ماحصل این تعهدات و تکالیف که شورای امنیت برای ایران در نظر گرفت این بود که «ایران از ذیل ماده 41 منشور ملل خارج شده و پرونده ایران دیگر به شکل اضطراری در شورا مطرح نیست.»
چرا ترامپ از برجام خارج شد؟
یکی از شبهاتی که مدعیان اصلاحات و هواداران دولت سابق علیه منتقدان برجام مطرح میکنند این است که اگر برجام بد بود چرا ترامپ از آن خارج شد؟ نکته حائز اهمیت آنکه اصلاحطلبان طی 4 سال گذشته با برجستهسازی خبر بزرگتر (خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت 97) جزئیاتی که ارزش خبری و اصالت دارد را سانسور کرده و بهکرات به تحریف واقعیات روی آوردهاند چنانکه خودشان، یک گزاره غلط را باور کردهاند!
آنها میگویند ترامپ از برجام خارج شد، پس برجام خوب بود! درحالیکه خروج ترامپ از برجام بعد از آن صورت گرفت که آمریکاییها بارها دولت حسن روحانی و تیم دیپلماسی وقت را آزموده و بر ناآگاهی فنی و رویکرد سازشی و انفعالی تیم دیپلماسی وقت مطمئن شده بودند.
نکته دیگر آنکه، خروج ترامپ از برجام پسازآن صورت گرفت که دولت ایران تضمین داده بود هرگز از برجام خارج نمیشود!
اردیبهشت 97، «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس «وضعیت اتحادیه» اعلام کرد که از «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران تضمین گرفته است که تهران علیرغم تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریمها علیه ایران، همچنان در توافق میماند!
روحانی که گفته بود «برجام منهای آمریکا را با دیگر اعضای 1+5 و ازجمله اروپا ادامه میدهیم» سال 98 هم یک گرای دیگر به غربیها داد. وی در سفر کرمان گفت که «اگر از برجام خارج شویم ثمرات آن در سال آینده پیشرو نخواهد بود و قطعنامههای شورای امنیت بازخواهد گشت، ما باید فکر کنیم و ببینیم منافع کشور در کجاست؟... جمهوری اسلامی ایران مسیر بینابینی را انتخاب کرد که برجام را حفظ کند اما درعینحال ما نیز آنچه را در این توافق قرار گذاشته بودیم، پلهپله کاهش میدهیم».
از سوی دیگر هم مدعیان اصلاحات بعد از خروج ترامپ از برجام در مطالب متعددی (از زمان خروج ترامپ از برجام تاکنون) سعی کردند با باورسازی این گزاره که «نباید از برجام خارج شویم» القا کنند که در صورت خروج ما از برجام یا هرگونه اقدام متقابل و واکنشی (مانند کاهش تعهدات برجامی) «تحریمهای سازمان ملل بازمیگردد»، «جنگ میشود!» و...
این مواضع انفعالی روحانی و هواداران برجام بود که ترامپ را مطمئن کرده بود با خروج از برجام و ادامه فشار حداکثری میتواند جمهوری اسلامی ایران را تسلیم کند.
تأکید روحانی و مدعیان اصلاحات بر ماندن در برجام به حدی بود که خود «عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه وقت در آذر ۹۸ گفت: «نتیجه پایبندی ما به برجام فقط تحریمهای جدید بود».
عبرتهایی که بایستی فراروی مسئولان دیپلماسی کشور قرار گیرد
نکته مهم آنکه، گذشت زمان عبرتهای مهمی را فراروی ما قرار داده است؛ عبرتهایی که کیهان در طول سالهای گذشته تاکنون در گزارشهای متعدد به ضرورت تعمق و تأمل بر آنها و رعایت خطوط قرمز نظام در روند مذاکرات هستهای اصرار کرده است.
بر همین اساس است که کیهان در شرایطی که مذاکرات هستهای به ایستگاههای پایانی خود نزدیک میشود در گزارشهای متعددی بازهم به مسئولان حوزه دیپلماسی کشور هشدار داده که بر خطوط قرمز و شروط اصلی نظام مقاومت کنند چه آنکه توافق بدون تضمین و لغو تحریمها یعنی تکرار خسارت محض.
چندی پیش، در گزارش کیهان (23 تیر 1401) آمده بود که «عدم اعتماد و خوشبینی به آمریکا و اروپا»، «ضرورت مقاومت در برابر باجخواهی غربیها»، «ضرورت متوقف نبودن به سیاست خارجی و رابطه با غرب»، «مقاومت در برابر شرطیسازی اقتصاد کشور از سوی غرب»، «تکیه بر ظرفیتها و توانمندیهای داخلی»، «توجه به دیپلماسی اقتصادی»، «اتخاذ رویکرد فعالانه و گسترش روابط و مناسبات تجاری و سیاسی با همسایگان»، «حضور در بلوک کشورهای ضدآمریکایی مانند روسیه، چین و ونزوئلا» و... درسها و عبرتهایی است که 8 سال مذاکره برجام پیش روی دولت فعلی قرار داده است.
همین تأکیدات کیهان و منتقدان برجام روحانی است که جریان تحریف را آشفته و نگران کرده است که مبادا دولت سیزدهم بتواند بیآنکه متوقف برجام شود مشکلات کشور را حل کرده و برجامی تضمین شده که خطوط قرمز نظام در آن رعایت شده در افکار عمومی به تصویر کشیده شود.
مدعیان اصلاحات که برجام را به حیات و ممات سیاسی خود را به آن گرهخورده میبینند در تلاشاند تا از رهگذر آن کاسبی سیاسی کرده و هویت ازدسترفته خود را بازیابند غافل از آنکه برجام بدون تضمین، سندی توخالی بود چه آنکه قهرمان دیپلماسی آنان در پایان کار خود اعتراف کرد که نمیدانسته در برجام ۴ بار کلمه «تعلیق» آمده است!
خط تحریم و جریان تحریف نمیخواهد برجام در دولت رئیسی با چهارچوب جدید خودش (شروط اصلی مانند لغو تحریمها، راستی آزمایی و ارائه تضمین از سوی طرف مقابل) محقق شود چراکه در این صورت جوشوخروشی که در اوایل دولت روحانی آغاز شد و از رهگذر آن اصلاحطلبان از رحم اجارهای دولت روحانی، پستهای مدیریتی را اشغال کردند برای همیشه به خاموشی میگراید!
اکنون 7 سال از زمان امضای برجام گذشته و زمان نشان داده است دولت قبل و هوادارانش در مذاکرات هستهای دچار اشتباه راهبردی و تاکتیکی شدند و تحلیلها و پیشبینیهای کیهان بود که مطابقت دقیقی با واقعیت موجود در فضای سیاسی ایران و جهان داشت.
گزارشهای اخیر کیهان که در آن بر ضرورت مقاومت بر شروط اصلی ایران و رعایت خطوط قرمز در مذاکرات هستهای تأکید شده، صدای جریان تحریف را درآورده تا با وارونهنمایی و سانسور واقعیات، بار دیگر القا کند که همه حتی منتقدان برجام به این نتیجه رسیدهاند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است!