به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,160
بازدید دیروز: 2,950
بازدید هفته: 21,818
بازدید ماه: 87,891
بازدید کل: 23,749,697
افراد آنلاین: 22
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۲۱ اردیبهشت ۱٤۰۳
Friday , 10 May 2024
الجمعة ، ۲ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۲۰- مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری‌شهری - جلد اول - آمریکا در کشورهای مستقل به دنبال چیست؟ ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری‌شهری - جلد اول - ۲۰
 آمریکا در کشورهای مستقل به دنبال چیست؟ 
  ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
آیین نکوداشت آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری در قم برگزار می شود - خبرگزاری حوزه
 
فصل‌ شانزدهم‌:كودتاي‌ نافرجام‌
 يكي‌ از رويدادهاي‌ مهم‌ تاريخ‌ انقلاب‌ اسلامي‌ كه‌ هنگام‌ تصدي‌ اينجانب‌ در دادگاه‌هاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ارتش‌ اتفاق افتاد، كودتاي‌ نافرجام‌ 1359/4/18 است‌.
 اين‌ كودتا به‌ دليل‌ آن‌كه‌ قرار بود از پايگاه‌ هوايي‌ شهيد نوژه‌‌ همدان‌ آغاز شود به‌ كودتاي‌ نوژه‌ معروف‌ گرديد.
 نزديك‌ غروب‌ آفتاب‌ روز 1359/4/17، آقاي‌ سعيد حجاريان‌ كه‌ با كميته‌‌ اداره‌‌ دوم‌ ارتش‌ همكاري‌ داشت‌، به‌ دفترم‌ آمد و هيجان‌‌زده‌
گفت‌ كار خصوصي‌ دارم‌. ظاهراً چند نفر در دفتر بودند، به‌ من‌ نزديك‌ شد و گفت‌: «امشب‌ قرار است‌ كودتا شود».
 بدين‌سان‌، ظاهراً من‌ نخستين‌ كسي‌ از دستگاه‌ قضايي‌ بودم‌ كه‌ در جريان‌ اين‌ كودتا قرار گرفتم‌. نظارت‌ بر دستگيري‌، بازجويي‌ و محاكمه‌ بيشتر كودتاچيان‌ نكات‌ تاريخي‌ ارزنده‌ و آموزنده‌اي‌ دربر داشت‌ كه‌ متأسفانه‌ در آن‌ هنگامه‌ ثبت‌ و ضبط‌ نشد.
 سال‌ها پس‌ از اين‌ ماجرا، آنچه‌ را كه‌ در خاطر داشتم‌، به‌ صورت‌ سلسله‌ مقالاتي‌ در مجله‌‌ پاسدار اسلام‌ گرد آوردم‌. پس‌ از آن‌، مقدمات‌ تأليف‌ كتابي‌ در اين‌باره‌ را فراهم‌ كردم‌ كه‌ كثرت‌ اشتغالات‌، مانع‌ تكميل‌ آن‌ گرديد، تا آن‌كه‌ حاصل‌ تلاش‌ها در اختيار برخي‌ از همكاران‌ قرار گرفت‌ و با همت‌ آنان‌ كتاب‌ «كودتاي‌ نوژه‌» منتشر شد؛ اما اين‌ كتاب‌ نمي‌توانست‌ خلأ خاطرات‌ اينجانب‌ را در اين‌ رابطه‌ پر كند، به‌خصوص‌ آن‌كه‌ يكي‌ از مهره‌هاي‌ اصلي‌ كودتا، سروان‌ نعمتي‌، كه‌ سال‌ها فراري‌ و در خارج‌ از كشور به‌ سر مي‌برد، به‌وسيله‌‌ سازمان‌ حفاظت‌ ارتش‌، دستگير شد و نكات‌ تازه‌اي‌ را از اسرار كودتا افشا كرد. از اين‌ رو مجدداً تصميم‌ گرفتم‌ كتابي‌ در اين‌‌باره‌ تهيه‌ كنم‌. تلاش‌هايي‌ صورت‌ گرفت‌، اما به‌ پايان‌ نرسيد. اكنون‌ بر اين‌ باورم‌ كه‌ ديگر چنين‌ فرصتي‌ براي‌ نگارش‌ كتابي‌ مستقل‌ درباره‌‌ آن‌ حادثه‌ پيش‌ نخواهد آمد، بنابراين‌ براي‌ ثبت‌ در تاريخ‌، مهم‌ترين‌ مطالب‌ و نكاتي‌ را كه‌ جمع‌آوري‌ كرده‌ بودم‌، بيان‌ مي‌كنم‌. از اين‌ رو اين‌ بخش‌ از خاطرات‌، مفصل‌تر از ساير بخش‌ها خواهد شد.
انگيزه‌‌ كودتاگران‌
به‌ طور كلي‌ در ريشه‌يابي‌ هر كودتا، دو نكته‌ بايد بررسي‌ شود:
 نكته‌‌ اوّل‌: انگيزه‌‌ طراحان‌ اصلي‌ كودتا كه‌ عمليات‌ نظامي‌ را هدايت‌ مي‌كنند.
 نكته‌ دوّم‌: انگيزه‌‌ نيروهايي‌ كه‌ ابزاردست‌ كارگردانان‌ اصلي‌ كودتا هستند و عمليات‌ نظامي‌ را انجام‌ مي‌دهند و در حقيقت‌ بار سنگين‌ كودتا بر دوش‌ آنها است‌ و در صورت‌ عدم‌ موفقيت‌ كودتا، آنها هستند كه‌ قرباني‌ مي‌شوند و زندگي‌ خود و خانواده‌‌ خود را در مخاطره‌ قرار مي‌دهند.
 انگيزه‌‌ ابزارهاي‌ كودتا، به‌ حسب‌ ظاهر، ناخشنودي‌ از شرايط‌ فرهنگي‌ جديد و تمايل‌ بازگشت‌ به‌ فرهنگ‌ بي‌ بند و باري‌ دوران‌ شاه‌ سابق‌ بود. البته‌ برخي‌ هم‌ برخورد نامناسب‌ روحانيِ پايگاه‌ نوژه‌ را عامل‌ پيوستن‌ خود به‌ كودتاگران‌ ذكر مي‌كردند، اما در واقع‌، آنان‌ در دام‌ فريب‌ وعده‌هاي‌ پوچ‌ و رؤياهاي‌ شيرين‌ طراحان‌ اصلي‌ كودتا گرفتار شده‌ بودند.
 در اين‌جا اشاره‌‌ كوتاهي‌ به‌ ريشه‌‌ اصلي‌ اين‌ توطئه‌ و انگيزه‌ كارگردانان‌ و طراحان‌ اصلي‌ اين‌ ماجرا داريم‌.
 براي‌ اين‌ منظور، ضروري‌ است‌ كه‌ كليه‌‌ اقداماتي‌ كه‌ رژيم‌ وابسته‌‌ شاه‌ پيش‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ براي‌ جلوگيري‌ از رشد و پيروزي‌ انقلاب‌ انجام‌ داد و همه‌‌ توطئه‌هايي‌ كه‌ پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ براي‌ شكست‌ و براندازي‌ نظام‌ اسلامي‌ در ايران‌ تحقق‌ يافت‌، يك‌جا مورد ريشه‌يابي‌ قرار گيرند؛ چون‌ اين‌ توطئه‌‌ نافرجام‌ بدون‌ در نظر گرفتن‌ توطئه‌هاي‌ پيش‌ و پس‌ از آن‌، قابل‌ ريشه‌يابي‌ و تحليل‌ و تفسير نيست‌.
 به‌ عبارت‌ ديگر توطئه‌ نوژه‌، حلقه‌اي‌ است‌ از حلقه‌هاي‌ متعدّد توطئه‌هاي‌ استكبار در مقابله‌ با جمهوري‌ اسلامي‌، كه‌ يك‌ سر آن‌ متصل‌ مي‌شود به‌ توطئه‌‌ نخست‌وزيري‌ بختيار در آخرين‌ روزهاي‌ حكومت‌ شاه‌ و تظاهرات‌ قانون‌ اساسي‌ و كليه‌‌ اقداماتي‌ كه‌ شاه‌ براي‌ پيشگيري‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ مأموريت‌ اجراي‌ آن‌ را داشت‌ و سر ديگر اين‌ حلقه‌، به‌ توطئه‌‌ نافرجام‌ طبس‌ و جنگ‌ تحميلي‌ رژيم‌ بعث‌ عراق عليه‌ ايران‌ و توطئه‌‌ حزب‌ خلق‌ مسلمان‌ و توطئه‌هاي‌ ليبرال‌ها و منافقين‌ و ترورها و انفجارها، متصل‌ مي‌شود.
 بر اين‌ اساس‌ براي‌ ريشه‌يابي‌ كودتاي‌ نافرجام‌ نوژه‌، بايد همه‌ توطئه‌هاي قبل‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ و پس‌ از پيروزي‌ آن‌ براي‌ مقابله‌ با پيروزي‌ و تداوم‌ انقلاب‌ اسلامي‌، يکجا ريشه‌يابي‌ شوند.
 ريشه‌‌ همه‌‌ اين‌ توطئه‌ها در واقع‌ سياست‌هاي‌ استكباري‌ آمريكاست‌، وقتي‌ آمريكا ديد همه‌‌ اقدامات‌ او براي‌ روي‌ پا نگاه‌داشتن‌ حكومت‌ شاه‌ نتيجه‌ نداد و يا نتيجه‌اش‌ معكوس‌ بود و بالاخره‌ شاه‌ رفتني‌ شد، تلاش‌هاي‌ گسترده‌اي‌ را آغاز كرد كه‌ اگر شكل‌ و ظاهر رژيم‌ شاهنشاهي‌ در ايران‌ از بين‌ برود، روح‌ و محتواي‌ رژيم‌ سلطنتي‌ باقي‌ بماند.
 براي‌ آمريكا اين‌ مسئله‌ مهم‌ نيست‌ كه‌ نام‌ رژيم‌ حاكم‌ بر ايران‌ چه‌ باشد و يا شخص‌ حاكم‌، كه‌ باشد، بلكه‌ آن‌چه‌ براي‌ آمريكا اهميت‌ دارد، محتواي‌ رژيم‌ است‌. 
براي‌ آمريكا تفاوتي‌ ندارد كه‌ نام‌ رژيم‌ حاكم‌ بر ايران‌، رژيم‌ شاهنشاهي‌ باشد، يا جمهوري‌، يا جمهوري‌ دموكراتيك‌، يا جمهوري‌ دموكراتيك‌ اسلامي‌ و يا حتي‌ جمهوري‌ اسلامي‌!. همچنين‌ براي‌ آمريكا فرقي‌ نمي‌كند كه‌ شاه‌ بر ايران‌ حكومت‌ كند، يا بني‌ صدر و يا...
 آنچه‌ براي‌ آمريكا اهميت‌ دارد، اين‌ است‌ كه‌ رژيم‌ ايران‌ متكي‌ و وابسته‌ به‌ آمريكا باشد تا بتواند منافع‌ و مطامع‌ خود را تأمين‌ كند.
 بدين‌ جهت‌ وقتي‌ شاه‌ را رفتني‌ ديد، تلاش‌ خود را براي‌ روي‌ كار آوردن‌ حكومتي‌ وابسته‌، بدون‌ شاه‌ و بدون‌ آرم‌ شاهنشاهي‌، آغاز كرد.
 اولين‌ اقدام‌ در اين‌ رابطه‌، نخست‌وزيري‌ بختيار و اعزام‌ شاه‌ به‌ خارج‌ از كشور و وعده‌‌ جمهوري‌ سوسيال‌ دموكرات‌ به‌وسيله‌‌ بختيار بود كه‌ با هوشياري‌ رهبري‌ انقلاب‌، امام‌ خميني‌، (رضوان‌الله‌ تعالي‌ عليه‌) و مردم‌ در صحنه‌، اين‌ توطئه‌ خيلي‌ زود خنثي‌ شد و انقلاب‌ اسلامي‌ به‌ پيروزي‌ رسيد.
 پس‌ از پيروزي‌ انقلاب‌ نيز آمريكا از اين‌كه‌ رژيمي‌ با هر اسم‌ ممكن‌، منتها حافظ‌ منافع‌ آمريكا در ايران‌ روي‌ كار بيايد، مأيوس‌ نبود. 
اسناد لانه‌‌ جاسوسي‌ آمريكا اين‌ معنا را نشان‌ مي‌دهد. اگر اين‌ اسناد هم‌ نبود، اسنادي‌ كه‌ در رابطه‌ با هر يك‌ از توطئه‌ها به‌ دست‌ آمد، مشخص‌ مي‌كند كه‌ آمريكا براي‌ رسيدن‌ به‌اين‌ هدف‌، از هيچ‌ كوششي‌ دريغ‌ نكرده‌ است‌ و از اين‌ رو هر طرحي‌ كه‌ براي‌ تحقق‌ اين‌ هدف‌ افشا مي‌شد و طراحان‌ آن‌ رسوا مي‌شدند، طرح‌ ديگر و نام‌ ديگر و شخص‌ ديگري‌ را براي‌ مقابله‌ با انقلاب‌ اسلامي‌ روي‌ صحنه‌ مي‌آورد.
 يك‌ روز بختيار را با شعار هواداري‌ از قانون‌ اساسي‌ حكومت‌ شاهنشاهي‌، به‌ ميدان‌ مي‌فرستند، روز ديگر ملي‌گرايان‌، روز ديگر حزب‌ خلق‌ مسلمان‌، روز ديگر بني‌صدر و منافقين‌ با شعارهاي‌ فريبنده‌ ملي‌گرايي‌ و آزادي‌خواهي‌ و ضد استبداد و ديكتاتوري‌ و چون‌ از اين‌ راه‌ها به‌ مقصد نمي‌رسد، تنها راه‌ رسيدن‌ به‌ منافع‌ و مطامع‌ خود را كودتاي‌ نظامي‌ تشخيص‌ مي‌دهد. البته‌ همان‌ طور كه‌ كودتاي‌ نظامي‌ اولين‌ توطئه‌‌ آمريكا براي‌ براندازي‌ نظام‌ اسلامي‌ نبود، آخرين‌ آنها نيز نيست‌. توطئه‌‌ امروز استكبار جهاني‌ به‌ سركردگي‌ آمريكا به‌ مراتب‌ پيچيده‌تر و خطرناك‌تر از توطئه‌‌ كودتاي‌ نظامي‌ است‌.